هر شب رکابِ چشمهایش را نگین میشد
با برکهی او ماه، وقتی همنشین میشد
میخواست، خدمتکارِ اولادِ علی باشد
«امالبنین» میخواست؛ «امالمؤمنین» میشد !
از فضلِ مادر بود، شد #عباس «ابوفاضل»
باید خدای فضل #اباالفضل آفرین میشد
هر قطرهی اشکش که روی خاک، میافتاد
انگار، یک فرزندِ او نقشِ زمین میشد
از سنگها هم اشک میجوشید، با آهش
در روضههایش دشمنش روضهنشین میشد
هر وقت، چشمِ اشکبارش چشمهای میدید
آب از خجالت آب میشد؛ شرمگین میشد
گفتند، سقایت بلاگردانِ #اصغر شد
گفت آه عباسم؛ ولی باید همین میشد !
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#وفات
#رضا_قاسمی
@cfghjv
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
ای که ماهی روزه داری می کنی
دین حق را نصر و یاری می کنی
تشنه چون گشتی در این ماه خدا
پس نما یاد از #عطش در #کربلا
تشنگی اصلش در آنجا بوده است
بر #حسین و آل #زهرا بوده است
تشنگی #عباس و #اکبر دیده اند
#زینب و #سجاد و #اصغر دیده اند
کن تصور تشنه ای بر جوی آب
می کند از آب نوشین اجتناب
تشنه لب بر ظرف آبی کن نظر
یا ابوالفضلی بگو با چشم تر...
@cfghjv
اصلا هر ماه، محرم، #رمضان، فرقی نیست…
#روزنهم که شود روضه ی #عباس و عطش یاد آید…
#یابابالحوائجیااباالفضلالعباسادرکنی
@cfghjv
نـُــهُمین روز،عمو رفت شَریعه پِیِ آب
دِلِ عالَم به فدای دِلِ پُر خونِ رُبـــــاب
نُـهُمین روز،عطش،کربوبلا،آبِ فُرات
به فدای لـــــبِ عَطشان قَتیل العَبَرات
روزه دارم من و بر روز نُـــــهُم حَسّاسَم
ازسحر تا دَمِافطار،به یادِ عطشِ عباسَم
نُـــهُمین روز رسید و دلِ ما پُراحساس
پَرزد و رفت وگره خوردبه ضَریحِ #عباس.
😭😭😭
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «#تاسوعا، پاسداشت وفاداری حضرت #عباس (ع)»
✍️ مناسبت روز: امروز نهمین روز از ماه #محرم الحرام و منسوب به تاسوعای حسینی است که در روایات آمده، یکی از سختترین روزها برای اهلبیت امام حسین (ع) بوده، چنانچه امام صادق(ع) فرمودند: «تاسوعا روزی است که حسین (ع) و اصحاب ایشان در کربلا محاصره شدند و سپاه (عظیم) شامیان بر ضد آنان گرد آمدند و ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند؛ و در آن روز، حسین (ع) و یاران ایشان را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر یاوری برای امام نخواهد آمد و عراقیها ایشان را پشتیبانی نخواهند کرد» (سفینه البحار، ج١، ص٣١٢)
⬅️ یکی از وقایع مهم روز تاسوعا، ورود شمر ملعون به کربلاست؛ او که در دشمنی با اهلبیت زبانزد است، نامه ابنزیاد را در این روز به دست عمر بن سعد رساند و به او هشدار داد که یا باید بلادرنگ با امام حسین (ع) نبرد کند و یا فرماندهی را به او واگذار نماید و برای همیشه حکومت بر ری را فراموش کند!
مورخین آوردهاند در این هنگام عمر سعد که حُب ریاست و هوای نفس بر او غلبه کرده بود، بدون در نظر گرفتن خدا و جایگاه فرزند رسول خدا و اهلبیت گرامی ایشان، با دستپاچگی تمام فرمان حمله عمومی به سوی خیمههای حسینی را صادر نمود و گفت: «اى رزمآوران خدا، سوار شويد و به بهشت شادمان باشيد»؛ پس سپاهیان نفاق، يكپارچه به سوى خيمههاى حسینی حركت کردند؛ (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٩٠)
امام که خيل عظيم سپاهيان دشمن را در روبروى خيمهها مشاهده نمودند، برادرشان حضرت عباس (ع) را طلبيدند و ایشان را به همراه بيست تن از ياران شجاع و فداكارشان به سوى سپاه دشمن فرستادند، تا از علت آتشافروزى آنان جويا گردند؛
پس آنها به طرف لشگر دشمن رفتند و از عمر سعد ملعون علت تحرک لشگر را پرسیدند، و او در جواب گفت از امیر عبيدالله فرمان فوری آمده كه يا بايد در طاعت او درآييد و با وى بيعت كنيد و يا آماده نبرد و جنگ شوید!
حضرت عباس (ع) به نزد برادر بزرگوارشان آمدند و امام حسين (ع) پس از شنیدن ماجرا فرمودند: «از عمر سعد بخواهید كه امشب را مهلت دهد و كار را به فردا واگذار نماید، تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم؛ خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست دارم»؛
پس حضرت ابوالفضل (ع) پيام امام را به عمرسعد رساندند، اما او كه مظنون به مسامحه كارى شده بود و شمر را رقيب سرسخت خود مىديد، ابتدا از درخواست حضرت، سرباز زد؛ اما پس از اعتراض شدید برخى از فرماندهان سپاه، ناگزير به پذیرش درخواست امام شد؛ پس پيام داد كه فقط يك شب شما را مهلت میدهم ولى اگر بامدادان بر فرمان امير، سر طاعت فرود نياوريد، كار را با شمشير تمام خواهم کرد! و بدین ترتیب هر دو سپاه به خيمهگاه خويش برگشته و منتظر فرارسيدن روز خونین عاشورا شدند. (ارشاد شيخ مفيد، ج٢، ص۴۴٠، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۷)
⬅️ همچنین آوردهاند که در عصر روز تاسوعا، شمر ملعون که از قبیله مادر حضرت عباس (ع) بود، برای چهار فرزند رشيد و دلاور حضرت امالبنین (س) که همگی در کربلا بودند، اماننامه آورد و با صداى بلند فرياد زد: خواهرزادگان من كجايند؟
پس حضرت اباالفضل (ع) كه كانون وفادارى و معدن غيرت بودند، با شنیدن صدای نحس شمر، بانگ برآوردند که بريده باد دستهاى تو، و لعنت خدا بر تو و بر امان نامهی تو باد! اى دشمن خدا! آيا ما را امان مىدهید ولى فرزند رسول خدا را امان نمیدهید؟! (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٩١)
✍️ لذا آنها که همواره این سؤال را داشتهاند که چرا تاسوعا را به حضرت عباس منسوب نمودهاند، باید بدانند که این نامگذاری به پاسداشت وفاداری، ولایتیاوری و رشادتهای فراوان پورحیدر، حضرت قمربنیهاشم (ع) در روز تاسوعا انجام شده تا با یاد این قهرمان بزرگ کربلا، همواره خوبیها و فضیلتهای انسانی و اسلامی در جهان، زنده و پایدار بماند.
🏴#روضه
اما امشب، شب عاشورای حسینی است و در روایتی امام سجاد (ع) میفرمایند: من شب عاشورا نشسته بودم و عمهام از من پرستاری میکردند، در آن هنگام پدرم به خیمه خود میرفتند و این اشعار را میخواندند: «"ای روزگار! اف بر دوستی تو! چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کُشتی؛ آری! روزگار بجای آنان دیگری را نپذیرد؛ به راستی که پایان کار در دست خدای بزرگ است و هر زندهای باید این راه را طی کند»؛ پس من فهمیدم که کار تمام است و پدرم فردا به شهادت میرسد و بغض گلویم را گرفت ولی خودم را نگه داشتم، اما صدای ناله و گریه عمهام زینب (س) بلند شد... (بحارالانوار، ج۴۵، ص٢)
امشبیرا، شهدین درحرمش مهماناست
ظهر فردا، بدنش زیر سم اسبان است
مکن ایصبح طلوع
مکن ایصبح طلوع...