چـــادرےهـــا |•°🌸
داستان 《 زیباترین دختر روز 》👸 👑 👸
شب ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) بود؛
جمع کوچکی از طلاب در نجف اشرف، دور هم نشسته بودند و صحبتها به آنجا میرسد که یکی از طلاب در روزنامه، عکس دختری را با عنوان «زیباترین دختر روز» نشان میدهد
و میپرسد اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج و هزار سال هم زندگی کنید، یا اینکه جمال حضرت علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب میکنید⁉️
عکس روزنامه دست به دست میچرخد و طلاب در عالم جوانی، همگی دیدار با امام علی(ع) را مستحب میشمرند و زندگی با آن زن را انتخاب میکنند.
اما یکی از همین طلبههای جوان نمیتواند حتی نگاهی به کاغذ بیندازد، در حالی که بغضی گلوگیرش شده، بدون توجه به روزنامه فقط واسطه رسیدن آن از نفر قبلی به بعدی میشود.
در همین حال حس میکند حالت خیلی عجیبی به او دست داده است. حالتی شبیه به خواب و بیهوشی، حالت غیر عادی. بلند میشود، یک دفعه میبیند در اتاق بزرگی است، آقایی در صدر مجلس نشسته است، تمام علامات و قیافهای که شیعه و سنی درباره امام علی(ع) نوشتهاند در این مرد موجود است. طلبه از جوانی که سمت راستش نشسته میپرسد این آقا کیست؟ و جوان پاسخ میدهد: این آقا امام علی(ع) است. طلبه سیر امام علی(ع) را نگاه میکند. بیرون میآید و به همان جلسه باز میگردد. کاغذ عکس به دست نفر نهم یا دهم رسیده است. رنگ از صورت طلبه جوان پریده است.
یکی از حضار میپرسد: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمیخواهد ماجرا را بگوید، اگر بگوید عیششان به هم میخورد، اصرار کردند و او بالاخره ماجرا را شرح میدهد، همه منقلب میشوند و شاید حسرت میخورند!
✍ #لیلا_غلامزاده_نطنزی
✅ڪانال برتـــر حجابـــ
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی
@chaadorihhaaa