eitaa logo
چـــادرےهـــا |•°🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
74 فایل
﷽ دلـ♡ـمـ مےخواھَد آرام صدایتـ کنم: "ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ‌ ﯾاﺷاﻫِﺪَ کُلِّ ﻧَﺠْﻮۍ" وبگویمـ #طُ خودِ خودِ آرامشے ومن بیـقرارِ بیقـرار.♥ |•ارتباط با خادم•| @Khadem_alhoseinn |°• ڪانال‌دوممون •°| 🍃 @goollgoolii (۶شَهریور۹۵) تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 ✿〖دعای عهد〗✿ اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ ] الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ [بِاسْمِکَ ] الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً حِینَ لا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ یَا حَیُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کِتَابُهُ ] وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ [عِلْمُهُ ] اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِکَ حَتَّی لا یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ . آنگاه سه بار بر ران خود دست می زنی، و در هر مرتبه می گویی«الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ» 💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 ✿[ @chaadorihhaaa]✿      ═══✼🌸✼══
چـــادرےهـــا |•°🌸
•••🌸••• #رسیدن‌به‌لذت‌عبد‌بودن 💖 [ #قسمت_دهم ] 🔵 سومین دلیل برای اینکه چرا خدا به ما دستور داده ا
•••🌸••• 💖 [ ] 🌺 چطور عبد بشیم؟ بالاترین مقامی که یه انسان میتونه به اون برسه، مقام "عبد شدن" هست. 🔰خب حالا چطور میتونیم عبد بشیم؟ وقتی که یه مدت دستور گوش بدیم عبد میشیم. یه نفر وقتی یه مدت نوکری کنه، نوکر میشه دیگه!👌🏼 یه نفر هم وقتی یه مدت "دستور" گوش بده، عبد میشه....👌🏼 ✔️یه مدت دستور گوش بده تا عبد بشی...✔️ عبد که شدی یه اتفاقایی برات می افته.☺️ 🌺👆🏻✅ انصافا یه قولی رو به خودتون بدید. یه مدت عبد بشید. به خدا قسم ضرر نمیکنید. ✅به خدا قسم به لذت میرسید.✅ خدا انقدر بهت لذت میده که میگی خدایا بسمه دیگه...😍 💖 مدام شرمنده ی خدا میشی... 😰 میگی مولاجان دیگه کافیه. آخه من چطور این همه محبت تو رو جبران کنم..😌 💖👆🏻 و مولا هم وقتی لذت بده ازین لذت های کوچولو که نمیده!👌🏼 انقدر لذت میده که سیراب بشی. ... کم نمیذاره برات.... بله یه رنج هایی هم میکشی☺️ اما ین رنج ها برات خییییلی کوچولو میشن! اصلا دیگه نمی بینیشون.. [ ] •∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
چـــادرےهـــا |•°🌸
•••🌸••• #رسیدن‌به‌لذت‌عبدبودن 💖 [ #قسمت_یازدهم ] 🌺 چطور عبد بشیم؟ بالاترین مقامی که یه انسان میتو
•••🌸••• 💖 [ ] 🔵عبد با دیدن لذت هایی که مولا بهش میده تمام مشکلاتش رو فراموش میکنه ✅ مثل این میمونه که یه نفر ده میلیون تومن پول بهتون هدیه بده. بعد حالا یه دونه پنج هزاری توش مثلا گوشه نداشته باشه! شما چی میگی؟ میای اعتراض کنی که آقا چرا یکیش گوشه نداره!😒 اصلا شرمنده میشی بخوای همچین حرفی بزنی! 👆🏻🌺 خدا کلی لذت بهت میده بعد هم تمرینایی برای رشدت میده که یه ذره سخته و اتفاقا وقتی نگاه میکنی میبینی "همش به نفعت" بوده. 🔹👆🏻🚩 تا میخوای اعتراض کنی یه نگاهی به نعمتا و لذت های اطرافت میکنی شرمنده میشی بخوای اعتراض کنی! 👌🏼👆🏻 میگی خدایا هر چی تو بگی...😊 [ ] •∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️چه کسانی دنبال رواج بردگی جنسی در ایران هستند؟ ✅ همکاران ایرانی داعش! ❌ می‌خواستند از طریق داعش بیایند و زنان ایران را به بردگی بکشند، با وجود مردان غیرتمند ایران در فراسوی مرزها شکست خوردند. 🔹حالا می‌خواهند در داخل بی‌غیرتهایی را پیدا کنند، تا با تبلیغ برهنگی، زنان خود به بردگی جنسی تن بدهند. داعشی‌ها هم از سر زن‌ها برمی‌داشتند و ارزان می‌فروختند. 👤علیرضا پناهیان •∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
چـــادرےهـــا |•°🌸
. 🍃 #همتا_ے_مـن #قسمت_سی_نهم #بخش_دوم . _بله؟ _سلام همتا جان خوبی؟ _سلام الحمدالله تو خوبی ؟ چیزی
. 🍃 . _‌همتاااا اومدے؟؟؟ ڪیفم را برداشتم و به سمت جا ڪفشی رفتم و ڪفش هایم را پوشیدم ووبه سمت ماشین رفتم و سوار شدم ... روبه روی محضر ماشین رو پارڪ ڪرد و پیاده شدیم وارد محضر ڪه شدم نگاهم ڪشیده شد به امیر کت و شلوار مشڪے به تنش نشسته بود محجوب روی صندلی نشسته بود و تند تند عرق پیشانی اش را پاڪ میڪرد . بلافاصله با ڪمڪ مامان چادر مشڪی ام را با چادر رنگی ڪه خاله لیلا برام اورده بود عوض ڪردم و به سمت امیر رفتم و ڪنارش نشستم . زیر لب سلامی ڪردم ڪه برگشت و گذرا نگاهم ڪرد : سلام خوبید؟ شڪری گفتم و سڪوت ڪردم امیر قرآن را به سمتم گرفت آیه هارا میخوندم . با صداے اسما به خودم آمدم :‌ ‌عروس داره سوره‌ے‌نور رو میخونه . جملش برام جالب بود ... عاقد دومین بار هم تڪرار ڪرد و اینبار فاطمه جواب داد ... _عروس خانوم بنده وڪیلم ؟! نگاهی به خان جون و بابا بزرگ انداختم ڪه لبخند میزدند . آب دهانم را قورت دادم : با اجازه آقا امام زمان و بزرگتراے جمع بله . صدای صلوات بلند شد و بعدشم صدای دست ... دفتر بزرگی روبه رویم قرار گرفت با اینڪه امضا ها زیاد بود و خسته کننده اما همه‌ے اینها به من ثابت میڪرد ڪه الان امیر مرد زندگیمه ... با گرمی دستی بدنم داغ شد و نگاهم ڪشیده شد به دست امیر ڪه دستم را در دستش گرفته بود انگشتر را داخل انگشتم میڪرد ... فشار خفیفی داد به صورتش نگاهی ڪردم ڪه نزدیڪ گوشم شد و گفت : جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی گونه هایم داغ شد و سرم را انداختم پایین؛ ڪه زیر گوشم زمزمه ڪرد : منو نگاه ڪن . نگاهش ڪردم دستش را روی قلبش گذاشت : این تویی ڪه سمت چپ میزنی . از این همه عشق و محبت لبخندی ڪنج لبم نشست ... همه برای دادن ڪادو جلو آمدند . بعد از مراسم از محضر بیرون آمدیم ... مامان و خاله گونه ام را بوسیدن و برایمان آرزوی خوشبختی ڪردن . به سمت ماشین امیر رفتم در جلو را برام باز ڪرد سوار شدم بلافاصله بعد از من سوار ماشین شد . منتظر موندم تا ماشین رو روشن ڪنه اما نڪرد برگشتم طرفش زل زده بود به من ... دستم را جلویش تڪان دادم : چی رو نگاه می ڪنید؟؟؟ دستم را گرفت و بوسید : به ملڪه‌ے‌قلبم مشڪلی داره! _نه چه مشڪلی فقط احیانا راه نمی افتید؟ دستم را گرفت و ماشین را روشن ڪرد میخوام ببرمت یه جای خوب ... ڪنجڪاو نگاهش ڪردم ڪه گفت : ڪاریت نباشه شما بسپارش به من . لبخندی زدم ڪه راه افتاد . ڪمی ڪه جلوتر رفت فهمیدم داره میره ڪهف الشهدا ذوق زده گفتم : ڪهف الشهدا؟؟؟ برگشت طرفم و چشمڪی زد : بعلههه . _مرسی واقعا نیاز بود . ماشین را پارڪ ڪرد و پیاده شدیم به طرفم آمد و دستم را گرفت . از این همه نزدیڪی خجالت میڪشیدم . از ڪوه بالا رفتیم و جلوے درب ڪهف الشهدا شلوغ بود امیر دستم را ول ڪرد تعجب ڪردم بی خیال به سمت مزارها رفتیم و فاتحه خواندیم . نیم ساعتی آنجا موندیم و به طرف خانه برگشتیم . _امیرآقا ؟ نگاهم ڪرد : همتا نگو اونطوری دیگه حس میڪنم غریبم . _غریبه‌ای‌دیگه! برگشت طرفم و بلند گفت : واقعاااا غریبممم همــتا؟؟؟ خندیدم : نه شوخی ڪردم . دست را دراز ڪرد و لپم را ڪشید گونه هایم داغ شد . _جان دلم بگو ؟ لب زدم : چرا تو ڪهف الشهدا دستمو ول ڪردی؟ دستم را گرفت و دنده را عوض ڪرد : راستش اونجا یه زره شلوغ بود و خب جوونم زیاد بود نمیخواستم ڪسی ڪه فعلا ازدواج نڪرده با دیدن ما به گناه بیوفته و حسرت بخوره خودت بهتر میدونی... لبخندے ‌زدم : بله . جلوی در خانه نگه داشت از ماشین پیاده شدم : همتا ؟ برگشتم : بله؟ لبخندی زد و دستش را روی قلبش گذاشت : یادت نره این تویی ڪه اینجا میزنی شبت حسینی یاحق . شب بخیری گفتم و وارد خانه شدم . دستم را روی قلبم گذاشتم چقدر بی جنبه شدی با دوتا دونه حرف محڪم میڪوبی !. لباس هایم را عوض ڪردم و دراز ڪشیدم با صدای پیامڪ گوشی ام به سمتش رفتم یه پیام از یه شماره ناشناس پیام رو باز ڪردم : خوش‌تر از دوران‌عشـق‌ایام‌نیـست بامــداد‌عـاشـقان را شـام‌نیـست دلتنگتم‌ یارا ... لبم را به دندان گرفتم هیج شعرے به ذهنم نمی رسید جز یدونه ڪه خیلی دوسش دارم برایش تایپ ڪردم : گفتیم‌عشق را به صبورےدوا ڪـنیم هر روزعشـق‌بیشتر و صبـرڪمتر اسـت گوشی را ڪنار گذاشتم و چشمانم را بستم .... . ✍🏻نویسنده:میم‌تاج‌افروز °•❀ @chaadorihhaaa ←ڪپے تنها با ذڪر نام نویسنده و منبع مورد رضایت است→
. 🍃 . با نوازش های دست ڪسی چشمانم را باز ڪردم با دیدن امیر برق گرفته از جا بلند شدم : توواینجا چیڪار میڪنی . لبخندی زد : یادمه قبلنا سلام میڪردی علیڪ سلام دلتنگ بودم اومدم شمارو ببینم . ڪمی خودم رو جمع ڪردم ڪه نزدیڪم شد : ڪار بدے ڪردم اومدم ؟! لب زدم : نه فقط یه زره شوڪه شدم و خجالت ڪشیدم . خندید : آخه دختر خوب من نامزدتم خجالت نداره ڪه . ‌_بله بله ، مگه امروز ڪلاس ندارے؟! دستی به موهایم ڪشید : اومدم باهم بریم ڪلاس دیگه از الان بهت بگم اونجا من استادم اینجام شوهرتم باید به حرفام گوش بدی ... همانطور ڪه بلند میشدم گفتم : به همیم خیال باش استاددد ... به سمت سرویس بهداشتی رفتم و آبی به دست و صورتم زدم .. _خجالت نمیڪشه یه یالله نمیگه نمیاد توو ایش ... از حرف هانا خنده ام گرفت به سمتش رفتم : علیڪ سلام چی میگی زیر لب آتیش پاره ! _سلام اولا اسمم هاناست نه آتیش پاره دوما هیچی ... گونه اش را بوسیدم . وارد آشپزخانه ڪه شدم امیر و مامان مشغول صحبت بودن موهایم را با گیره اے ڪه روی میز بستم و پشت میز نشستم صبحانه رو ڪه خوردم بعد از حاضر شدن به طرف دانشگاه راه افتادیم . یڪ هفته ای از عقدمون میگذشت و تقریبا اخلاق امیر دستم اومده بود ... با هر حرفش میدونستم ڪلمه بعدیش چیه ... داخل پارڪینگ ماشین رو پارڪ ڪرد . اڪثر دانشجو ها میدونستن ما ازدواج ڪردیم روز اول ڪه باهم اومدیم بعضیا تعجب ڪرده بودند و بعضیا هم تبریڪ میگفتن ... _خب دیگه همتا موفق باشی بعد از ڪلاستم صبر میڪنی خودم بیام برسونمت.. _ای به چشم حاج آقا . _خیلی خب دیگه ڪمتر دلبرے ڪن الان برم تو ڪلاس باید آب قند برام بیارن ... ریز خندیدم . داخل راهرو دانشگاه از هم جدا شدیم وارد ڪلاسم ڪه شدم همه ے بچه ها سوت ڪشیدند اون هایی هم ڪه نمیدونستند و تازه فهمیده بودن هم بهم تبریڪ میگقتن و آرزوی خوشبختی میڪردند . گیسو به سمتم آمد : مبارڪ باشه خانم خانما حالا مراسم میگیری مارو دعوت نمیڪنی ؟؟ _یهویی شد باور ڪن . مشتی به بازویم زد : اره جونه خودت من نمیدونم یا باید به من شام بدی یا ڪه میرم به همه میگم همتا قراره برای ڪل دانشگاه شیرینی بیاره توام ندی از آقاتون میگیریم . خندیدم : نه نه خودم شام دعوتت میڪنم گیسو نری به استاد ارسلانی بگی . _چه استادی هم میڪنه ... استاد کارد ڪلاس شد گیسو سر جایش برگشت . ڪلاسورم را باز ڪردم .... با مداد فقط مینوشتم امیر امیر ... باز هم با این فاصله دلتنگش شده بودم تو این یه هفته انقدری خودشو تو دلم جا ڪرده بود ڪه نمیشد دلبستش نشد ... گیسو نزدیڪم شد : میبینم ڪه یار ڪار خودش را ڪرده ؟ لبخندی زدم :تو رو چه به این حرفا! _روا بود ڪه چنین بی‌حساب دل ببری مڪن ڪه مظلمه خلق را جزایے هست. یڪ تا از ابروهایم را بالا دادم : نه بابا توام . آهی ڪشید : اره منم ؛ نڪن اینڪاراتو اینجا جاے این ڪارا نیست ماهم یه روزے عاشق شدیم فقط عشق ما عشقش واقعے نبود ... لبخند غمگینی زدم : به چَشم سلطان . برگشت و سر جایش نشست . . ✍🏻نویسنده:میم‌تاج‌افروز °•❀ @chaadorihhaaa ←ڪپے تنها با ذڪر نام نویسنده و منبع مورد رضایت است→
 ❃﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ﴾❃ 🌹باتوکل به نام اعظمت🌹
🌺 به رسم هر روز 🌺 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ ◾️◈◆--💎--◆◈--◽️ ✨السلام علیڪ یابقیة الله یا اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن ویاشریڪ القرآن ایهاالامام الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ" الامان الامان✨ 🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج ✿[ @chaadorihhaaa]✿      ═══✼🌸✼══
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 ✿〖دعای عهد〗✿ اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ ] الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ [بِاسْمِکَ ] الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً حِینَ لا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ یَا حَیُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کِتَابُهُ ] وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ [عِلْمُهُ ] اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِکَ حَتَّی لا یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ . آنگاه سه بار بر ران خود دست می زنی، و در هر مرتبه می گویی«الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ» 💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 ✿[ @chaadorihhaaa]✿      ═══✼🌸✼══