eitaa logo
چـــادرےهـــا |•°🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
74 فایل
﷽ دلـ♡ـمـ مےخواھَد آرام صدایتـ کنم: "ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ‌ ﯾاﺷاﻫِﺪَ کُلِّ ﻧَﺠْﻮۍ" وبگویمـ #طُ خودِ خودِ آرامشے ومن بیـقرارِ بیقـرار.♥ |•ارتباط با خادم•| @Khadem_alhoseinn |°• ڪانال‌دوممون •°| 🍃 @goollgoolii (۶شَهریور۹۵) تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خدمت همـــراهان عزیز کانال😌🎈 از شما به خاطر حضورتون ممنــونم 🙏❤️ یــــه خبر خـــــوووووب😍🗣 از امشب قراره رمان جدیدمون برای شما عزیزان تو کانال قرار بگیره😍🎈 دوستانو رو به کانال دعوت کنیـــد😃☘ 🖊 @chaadorihhaaa
🌸🍃🌸🍃 ۱ در رویای خودم غرق بودم ... نسیمی که از پنجرهء کلاس صورتم را نوازش میکرد و موهایم را پریشان ، آرامش نه چندان مرا بیشتر می‌کرد هر از گاهی دردی نه چندان عمیق رخنه در جانم میکرد... بغض گلویم را می‌فشرد... همین که میخواست از چشمانم سرازیر شود از ترسِ نگاه بچه ها قورتش میدادم و دوباره درد و غم تا عمق جانم می‌رفت... ناگهان تقه ای به در خورد...صدایم را صاف کردم و گفتم: بفرمایید... در که باز شد تمام وجودم به یکباره یخ بست خفه شدم انگار...فریادی زدم بی صدا...تمام بدنم می‌لرزید با لبخند و جعبه ای شیرینی در دستش...همانطور ساده و دوست داشتنی...ولی خوش تیپ و با همان پیراهن آبی آسمانی...با همان ته ریش همیشگی ..وارد کلاس شد نگاه کوتاهی به من انداخت! بچه ها کلاس را روی سرشان گذاشته بودند...جیغ می‌زدند و از سر و کول سامان بالا می‌رفتند... هاج و واج ایستاده بودم و نگاهش میکردم...با دست های مشت شده ، نفس نفس زنان ، محو او شده بودم! چه میکردم؟ بعد از سلام و علیک با بچه ها برگشت و نگاهم کرد این بار با لبخند و فقط یک کلمه...خوبی؟ احساس کردم همانجا جان به جان آفرین تسلیم کردم! صدای تپش های تند قلبم را خوب می‌شنیدم... چیزی نگفتم ..کم مانده بود بغض از چشمانم بیرون بزند اما نگاه سامان مثل همیشه رنگ آرامش داشت... یکی از بچه ها پرسید : آقا معلم چرا انقدر یهویی غافل گیرمون کردین؟! _ اومدم خانم معلمتون رو ببرم با خودم :) بچه ها که از شنیدن این حرف ناراحت شده بودند گفتند: آخه چرا ؟ کجا ببرین؟ _ ببرمش که باهم عروسی کنیم دیگه... صدای جیغ و دست و هورای بچه ها همه جارا برداشت! دیگر نمی‌توانستم بغضم را نگه دارم .. با سرعت دویدم بیرون...حس کردم سامان پشت سرم دارد می آید.. صدایم زد : _ سحر؟ سحر خانوم؟ صبر کن! بیرون روی چمن ها ایستادم و دستم را گذاشتم روی قلبم .اشک هایم امان نمی‌دادند...فهمیدم پشت سرم ایستاده است...همانجا روی چمن ها نشستم...نای ایستادن نداشتم! آمد و آرام کنارم نشست.. _ موقعی که گریه می‌کنی و نمیتونم اشکاتو پاک کنم اذیت میشم... چیزی نگفتم و با دست اشک هایم را پاک کردم _ جوابمو نمیدی؟ پس قهری!!! _ قهر نیستم! _ بالاخره صداتو شنیدم بعد از مدت ها..حالا اگه قهر نیستی بگو ببینم چرا داشتی گریه میکردی؟ _ نمیدونم... _ ولی من می‌دونم... _ از کجا میدونی؟ خب چرا؟ _ دلت برام تنگ شده بود؟ لبخندی زدم و گفتم : _ از کی تا حالا انقدر پررو شدی؟ اینجوری نبودی که! _ دلت برام تنگ شده بود؟ _ دیگه دارم بهت شک میکنم! _ دلت برام تنگ شده بود؟؟؟؟؟ از حرص و خنده نتوانستم جلوی خودم را بگیرم! دروغ هم نمی‌توانستم بگویم! میان خنده مقنعه ام را گرفتم جلوی صورتم و گفتم : _ آره ! خیلی خندید و گفت : منم خیلی...حالا چرا صورتتو پوشوندی؟ _ خجالت میکشم خب ازت! _ تو که انقدر خجالتی نبودی که! چیزی نگفتم ..سامان هم حرفی نزد..آرام مقنعه را از روی صورتم کنار زدم و دیدم سرش را روی زانو هایش گذاشته و نگاهم میکند..بیشتر از قبل خجالت کشیدم و صورتم گل انداخت... نگاهش از هر گلی پاک تر بود..پاکِ پاک...! این را خوب می‌فهمیدم... دست از نگاه کردن ورنمیداشت ...گر گرفتم... دور و برم را نگاهی اجمالی انداختم و گفتم : _ سامان؟ _ جانم؟ _ الان یکی میاد این جا ما رو میبینه خوب نیست! ناسلامتی تو مذهبیِ این مملکت هستی ! با خنده و غرغر گفت: _ ای بابا ! مذهبی بودم..تو از راه به درم کردی! @Chaadorihhaaa 🌸🍃🌸🍃
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... 🍂بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ,,, ✨ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨سلام و عرض ادب میکنیم خدمت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ✨ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلیهِمَ السَّلام✨ ✳️بهترین دعا فراموش نشود✳️ ⚜اِلهی 🔰یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد 🔰یا عالیُ بِحَقِّ علی 🔰یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه 🔰یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن 🔰یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن 🔱عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان🔱 🔆در پناه حضرت حق روزی آرام و سرشار از معنویت نثارتان...🔆 🕯 @Chaadorihhaaa🕯
#چادرانه 🔆️این چادر مشکے 🔅ضمانت امنیـــــ👌ــت من است. خواهــ❤️ـرم معنےآزادی رو درست متوجه نشدی آزادی یعنی: مطمئن باشےاسیر نـــ👀ـگاه ناپـاکان نیستے #چادر_امانت_مادرمونـ💚 @Chaadorihhaaa
بے ولایـ{😍}ـتـ، اصـل عبادتـ باطــ{❌}ـل استـ بے ولایـ{😘}ـتـ، هر ڪس بمیـرد جاهــ{😒}ـل استـ بے ولایـ{😍}ـتـ، تقوا گُلے بےرنگ و بــ{👌}ـوستـ بنــ{😊}ـدگے، همچـون نماز بے وضــ{😅}ـوستـ @Chaadorihhaaa
#دل_پاڪت_رو_باد_نبره تصـویر باز شود☺️🎈 @Chaadorihhaaa
🍃🌸 💢گناه کنید، عادی می شود... گناه بد است، اما بدتر از گناه، عادت به گناه است. کم کم چشم و قلبهایمان دارد میکند! عادت به دیدن خلوت زنانه در سطح شهر! زنانی که همانطوری که در خانه برای محرم خود هستند، در شهر برای هم با همان حال و آرایش اند. دیگر ساپورت، شلوار تنگ، تبرج و خودنمایی عادی شده است. و اگر روزی برسد که غیر عادی شود، تعجب نکنید. مسلمانی یعنی؛ همانقدری که رگ گردنت برای دزدی از بیت المال و آن باد میکند؛ برای فقر و طلاق و ظلم و بی حجابی هم باد کند! مگر اینکه برایمان عادی شده باشد!😔 🍃🌸| @Chaadorihhaaa
🍃آرام قدم بردار مبادا نظر نامحرمے را جلب خود ڪنے؛ 💫چـــــادر💫 براے این است ڪہ در برابر نامحرم دیده نشوے ؛ نہ اینڪہ مذهبے دیده شوے❗️ #ریحانه❤️ @Chaadorihhaaa
از نظــر من هر خانـوم چادرے👈 با حجـاب و هـر خانوم مانتـویے👈 بےحجـاب نیسـت🌹 حیـا را ڪہ نفهمے چـادر سیـاه هـم... #عڪس_باز_شود:) @Chaadorihhaaa
#دلنوشتھ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور ِ...‌(فاطر/۳۸) خدایا! در دل مـن چه مےگذرد که همچنان لایق نمےشوم؟! @Chaadorihhaaa
فـــرشــتـــہ هـا همـــیــشــہ وجـــود دارنــ😌 امـــا بــعـــضــۍ وقـــتــا چـــون بـــال نـــدارنــ🕊 بــهـشــون مــیـــگــن دخــــتــــر😍💕 #روزمـــونــ‌مــبــارڪــ☺️♥️ @Chaadorihhaaa
چالش #رفیق_شهیدمن از خواهرانم میخواهم حجاب هایشان را زهـ💚ـرایی ڪنند نہ مثل حجاب هاۍامـروز این حجاب هابوےحضرت زهرا(س)نمیدهند #شهیدمحمدهادۍذوالفقاری کانال اسپانسر👇 @mahsolfarhangi کانال برگزار کننده چالش😍👇 @Chaadorihhaaa
#پروفایل💝 ویژه تولد حضرت #معصومه ع❤️ @Chaadorihhaaa
#ریحانه باحجابمـ چون : ☝️حق الله استــ چون حق الناس استـ چادر من سنڱر من استــ ارثيه ے حضرت زهرا (س)🌺 استــ و هديه ے حضرت زينب🍃 (س) چادرمن وصيت و پيام هزاران شهيد❤️ استـ @Chaadorihhaaa
http://eitaa.com/joinchat/3390963724G4e5f7249d0 لینک گروهه ..کانالمون❤️ ویژه بانوان😍 ورود اقایان ممنوع❌ اقا اگه بیاد بی شخصیتی خودشو نشون داده☺️ 🌺🌺🌺🌺🌺
🌸🍃🌸🍃 ۲ با صدای برادرم احسان از خواب ناز مثل جن زده ها پریدم ! _ سحر؟ هنوز خوابیدی؟ پاشو دیگه باو ! چقدر میخوابی؟ می‌دونی ساعت چنده؟ ۱۲ ظهره ! ســـحــررررر؟؟؟ دستهایم را روی گوش هایم میگذارم و داد میزنم: _ وااااااااااااای احسان ساکت شو صدات رو مخمه! بسته! صدای در اتاق باعث شد از جا بپرم! در را باز کرد و یک دفعه پرید توی اتاق... _ بلند شو آماده شو می‌خوایم بریم کوه :)))) _ کوه؟ گرفتی ما رو؟ من حال ندارم...می‌خوام با دوستام برم کافی شاپ..قرار گذاشتم... _ اوهووووو...کافی شاپ؟ با اجازه کی اونوقت؟ _ اونش دیگه به خودم ربط داره ..برو بیرووون!!! _ یعنی خااااااک ! یه ذره عقل نداری..دفعه آخرت باشه با داداش بزرگت اینجوری حرف میزنی! با رفتن احسان دیگر خوابم نبرد...چند غلت در رخت خواب زدم و بعد بلند شدم ... عین جن زده ها با موهای شانه نکرده و صورت نشسته رفتم به سمت آشپزخانه و روی اوپن نشستم! مامان با دیدنم ترسید و دستش را روی قلبش گذاشت و گفت : بسم الله !!! سحر اون جا چیکار میکنی؟ بیا پایین دختر...! _ مامان؟ _ بله؟ _ امروز میخوام با دوستام برم کافی شاپ..توروخدا بذارین برم... _ با کدوم دوستات؟ _ شما نمیشناسین که! _ نه اجازه نمیدم.... _ وای مامان تورو خدا...به خدا زود میام! _ انقدر قسم نخور..نه من دوستاتو میشناسم نه بابات اجازه میده! _ آخه مامان من .... مامان نگاه چپی به من کرد که یعنی یه کلمه دیگه حرف بزنی من می‌دونم با تو ! حدس میزدم که اجازه نمیدهند...! فکر میکردم محدودم میکنند و من بدبخترین دختر دنیا هستم! اما نمی‌دانستم که افکارم چقدر کوچک هستند! با ناامیدی به سمت اتاق رفتم...موبایلم را برداشتم و به ساناز اس ام اس دادم که بروند و منتظر من نباشند و کلی دروغ تحویلش دادم! بدو بدو به سمت پنجره رفتم ..همین که احسان خواست در حیاط را باز کند سرم را از پنجره بیرون آوردم و داد زدم _ داداااااش؟ _ کوفت! چرا داد میزنی؟ برو تو زشته! _ صبر کن منم بیام :))))) با عصبانیت گفت : خیلی خب ...زود باش فقط! رفتم و با وسواس تمام لباس هایم را انتخاب کردم... موهایم را فرق باز کردم ...آرایش نه چندان غلیظ و رژ قرمز تندی زدم ...شالم را آزاد و رها روی سرم انداختم و در آیینه به خودم نگاه کردم...از زیبایی خودم لذت می‌بردم! همیشه میگفتم حیف این زیبایی نیست که پوشونده بشه؟ پوست سفید...چشم و ابروی مشگی..‌و دماغ قلمی و لب های قلوه ای و چشمانی درشت ... در آیینه چشمکی به خودم زدم و رفتم... کفش های پاشنه بلندم را پوشیدم و به سمت حیاط رفتم احسان دست به سینه ایستاده و به در تکیه داده بود از سر تا پایم را برانداز میکرد! گفتم : بریم دیگه! چپ چپ نگاه کرد و سرش را تکان داد و گفت : میخوای آبرومو جلوی دوستام ببری؟ با ناراحتی گفتم : احسان ، جان هر کی دوست داری دوباره شروع نکن! در را باز کردم و به سمت ماشین رفتم ... در طول راه هر دو ساکت بودیم و حرفی نمیزدیم! سکوت را شکستم و گفتم : _ اگه فکر می‌کنی من آبروتو میبرم خب منو نمیاوردی! _ بس کن! _ بس نمیکنم ! _ سحر چرا اینو قبول نمیکنی؟ تو نباید کاری بکنی که ما خجالت بکشیم و در شأن خودتم نباشه! _ صد دفعه گفتم بازم میگم ..انتخاب من اینه! خیلی هم دوسش دارم! _ سحر ما هیچ وقت تورو مجبور به کاری که دوست نداری نکردیم...ما فقط بهت تذکر دادیم..خودتم میدونی که ما یه خانواده مذهبی هستیم..این تویی که باید عاقلانه انتخاب کنی...اما نمی‌دونم چرا چشم و گوشتو بستی! _ اتفاقا من چشم و گوشم بازتر از شماهاست...نمیدونین تو دنیا چه خبره! دوره و زمونه فرق کرده برادر من! من نمیخوام امل باشم...تفکر شماها عین عقب مونده هاست! با جمله ی آخرم احسان جوش آورد و پاشو محکم گذاشت رو ترمز و کنار زد.. با صدای بلندی که گوشم رو کر کرد گفت: _ کسی که نتونه احترام و حرمت خودشو نگه داره چجوری میتونه احترام خانوادشو حفظ کنه! از این بیشتر ازت انتظار ندارم! هر غلطی دوست داری بکن ببینم میخوای نهایتش به کجا برسی!!! آن لحظه ، هم از حرفی که زده بودم پشیمان بودم و هم شدیداً احساس خفگی و بدبختی میکردم! برادرم راست می‌گفت چشم و گوشم را بسته بودم و این من بودم که نمی‌دانستم در دنیا چه خبر است! شیشه را پایین دادم و بغض مجال نداد... احسان هم دور زد و برگشتیم به خانه... من را دم در پیاده کرد و خودش رفت! نمی‌دانستم این بحث های همیشگی و تکراری بالاخره کی تمام خواهند شد...درمانده و عاجز شده بودم..از طرفی هم دلم میخواست خانواده ام از من راضی باشند..از طرف دیگر از این پوشش و مدلم لذت می‌بردم... همین که خواستم زنگ را بزنم جرقه ای به ذهنم زد که ای کاش نمی‌زد... @Chaadorihhaaa 🌸🍃🌸🍃
😍 خوش به حال کسی که اینجوری دختر تربیت کرده باشه...😍 ‌ 💠 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: ❄️چه خوب فرزندانی هستند دختران با حجاب ؛ 💠 هر کسی یکی از آنها را داشته باشد خداوند آن را برای وی پوششی از آتش دوزخ قرار میدهد.💕 💠 و هر کس دو تا داشته باشد خداوند بخاطر آنان اورا وارد بهشت میکند.💕 💠 و اگر سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد جهاد و صدقه ی استحبابی از او بر میدارد.💕 📚 مستدرک الوسائل: ج15/ص116 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 🌺 @chaadorihhaaa
خــادم الزهـــرا(س)🍃🌸: صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... 🍂بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ,,, ✨ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨سلام و عرض ادب میکنیم خدمت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ✨ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلیهِمَ السَّلام✨ ✳️بهترین دعا فراموش نشود✳️ ⚜اِلهی 🔰یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد 🔰یا عالیُ بِحَقِّ علی 🔰یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه 🔰یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن 🔰یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن 🔱عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان🔱 🔆در پناه حضرت حق روزی آرام و سرشار از معنویت نثارتان...🔆 🕯 @Chaadorihhaaa🕯
بی سبب نیست شما جلوه یِ اسرار شدی اولین فاطمه هستی که حرم دار شدی { #یاحضرت‌_معصومه(س)} @Chaadorihhaaa
☝️\• بگــذار بگـویمــ از نجــابٺـ|☺️ 🍃/• از بحٽ حجــاب و زن برایٺـ| /• ݘون نیڪ نظــر ڪنی بیابی|👌 🌹\• گلــدان و گــل اسٺ اینـ حکایٺـ|📜 🌼\• گــل را ݘو لطیــف آفریدند|✨ 🍶/• گلــدان ڪُنَــدش زجانـ حفاظٺـ|😇 @Chaadorihhaaa
🔎ذکر ورود به اینترنت! «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى» امیدوارم این تصویر زینت بخش منازل و دفاتر کار شما گرامیان باشد. @Chaadorihhaaa
خدایا! #چادرانه ↫از تو میخواهم⇩ ↫چـادر مرا آن چنان با ⇠چـــادر خاڪے جدہ ے سادات⇢ پیوند بزنے... ↫ڪہ اگر جان از تنم رود⇩ چــــادر از سرم نرود...✓ ☜«هذہ امانتڪ یا فاطمـ♡ــةالزهـ♡ـراء»☞ @Chaadorihhaaa
🎊🎈 دارد دل ما را نجاتے دیگـر در مشهـد و در قـم عتباتے دیگر بر بانوے با کرامت قم صـلوات بر شاه خـراسان صلواتے دیگر #میلاد_حضرت_معصومہ_مبارک💚 @Chaadorihhaaa
♥️ چراغِ راه مــا💡 را جـز ولــے نیستـــ✌️ ڪســے رهبر بہ جـز " سـیـد عـلــے " نـیـسـت😍 😍😘 @Chaadorihhaaa