چند ڪلمه درد و دل 📝
باݩـــوی ایـــرانۍ •••🏻
تو وقتۍ زیبا میشوۍ ڪہ حجاب در ظـــاهرت و حیـا در قلب و باطـــݩت نمایاݩ باشد😊
میداݩۍ 🤔
بہ اشتراڪ گـذارۍ عڪس هاۍ شخصۍو صمیمیت هاےۍممنـوعـــه⛔️
و لایڪ هایۍ بـــدوݩ توجـــہ✅
و زیـــر پـــا👣 گـــذاشتݩ ارزش ها و •••
در تلگـرام و ایݩستاگـرام و هـــزار برنـــامہ ۍ دیـــگر•••
ذره ذره حیـــا را در وجـــود تـــو از بیـــݩ مےبـــرد•••
باݩوۍ ایرانۍ بـــاور ڪݩ
تو با حیـــا و حجـــابت عزیـــزتـــریݩۍ
برای خدا•••😇
خودت را با حجابت حفظ ڪݩ باݩو😊
و یادت باشد براۍ بعضۍ ها در شهر
چشم ها بزرگتر و گرسنہ تر از معده ها ست!😔
آرۍ گل باش 👈🌹👉
همانگونہ ڪہ براۍآن آفریده شده اۍ 😊
امّا☝️ بداݩ و یقیݩ دار ، گلی ڪہ در ڪوچہ هاۍ شهر دلبرے ڪݩد
سرآخر نصیب دست بۍ مهر رهگذر خواهد شد 😞
وعاقبت زود هنگـامش ، دو ڪوچہ آنطرف تر شاید،به روۍ خاڪ خواهد بود
گل باش باݩوی شهر مݩ🌺
و میاݩ حجاب غنچہ ات🌹بماݩ•••☺️
و بداݩ ڪہ گل ، گل است•••🌼
حتۍ اگـر میاݩ حجابش تا همیشہ غنچہ بماند•
و از تمام نگاه هاۍ شهر تا ابد رو بگیرد
خودت را با حجابت حفظ ڪݩ بـانـو•••
باݩوی زیباۍ ڪشورم•••
زیر باراݩ🌧 باش و بگـذار ڪہ باراݩ نگاه رحمت حق تو را در آغوش گیرد😍
و ݩہ آن سیل بی رحم چشمهاۍ دوره گرد ؛ ڪہ لطافت و پاکۍ تنت را با خودش خواهد برد•••😓
خودت را با حجابت حفظ ڪݩ 😊
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
👌همه ی عکس های بالا از #مشهد ارسال شده
✨یکی از عزیزان تعداد زیادی برچسب درخواست دادن و روی تعداد زیادی از خودروها چسبوندن و عکساشو فرستادن
❗️تازه اینا نصف عکسایی که فرستادن هم نیس!!
🌺وقتی یه نفر دلسوز و دغدغه مند باشه اینطوری بانی گسترش امر به معروف میشه
⭐️عکسای رسیده از شهرهای دیگه هم زیادن اما عکسا هفته ای یکبار منتشر میشه
👆برای درخواست برچسب های #پویش_حجاب_فاطمے به آی دی زیر مراجعه کنید
@hemayat_puyesh
تݩفس برگها🍃
از برڪت قدمهاۍ👣 پاک توست
و
سبزی🍃 جهـ🌍ــاݩ
تمامش رنگ چـ✿ـادر توست
#چـ✿ـادرم_را_دوست_دارم
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم....
🍂بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ,,,
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨
✨سلام و عرض ادب میکنیم خدمت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلیهِمَ السَّلام✨
✳️بهترین دعا فراموش نشود✳️
⚜اِلهی
🔰یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
🔰یا عالیُ بِحَقِّ علی
🔰یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
🔰یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
🔰یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
🔱عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان🔱
🔆در پناه حضرت حق روزی آرام و سرشار از معنویت نثارتان...🔆
🕯 @Chaadorihhaaa🕯
🌺 به رسم هر روز صبح🌺
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
◾️◈◆--💎--◆◈◆--💎--◽️
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج
🖊 @chaadorihhaaa
#تݪݩگڔ⚠️
🔸خواهرم•••
شایستہ زݩ مسلماݩ نیست ڪہ با نامحرماݩ سخن بگوید، مگـر در صورت نیاز و یا امر خاصے پیش آمده باشد پس هرگـاه ناچار بہ سخن گـفتݩ با نامحرماݩ شدے، صداے خود را نازڪ نڪن و به گـونه اے صحبت نڪن ڪہ در شنونده مرد تاثیر بد بگـذارد و بہ هیجانش آورد و او را به طمع اندازد، زیرا:
الله متعال مےفرمایید🔻
🔹«إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا»
🔸«اگـر مےخواهید پرهیزگـار باشید صدا را نرم و نازڪ نڪنید ڪہ بیمار دلان چشم طمع به شما بدوزند.و بلڪہ به صورت شایستہ و برازنده سخن بگـوئید».
(سوره احزاب آیہ ۳۲)
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
وقٺۍ آݩ دخٺــر مانٺــویۍ مۍخــرد ڪہ آستیݩ هایش حریــر است•••
مݩ عاشــق پوشیــدݩ ساق دسٺ هایم هسٺــم!
وقتۍ آݩ دختــر مــوهایش را بہ هــزار رنگــ🎨 در مےآورد و از زیــر شالــش پریشاݩ مےڪند•••
مݩ روســرےام را لبنــانے مےبنــدم!
وقٺے آݩ دخٺــر ساق پــایش👢 را با ساپورت بیروݩ می اندازد•••
مݩ براۍ نجابتۍ ڪہ باید در وجودم باشد لباس مناسب می پوشم!
وقتۍ آݩ دختر با آرایشۍ غلیظ💄
و لب هاۍ پروتز ڪرده 👄بیرون
مۍ آید•••
مݩ صورتۍ معصوم ، ساده و مهرباݩۍ دارم!
وقتۍ آݩ دختر پاتوقش پارتۍ ها و مهماݩۍ هاۍ مختلط است•••
مݩ بہ گلزار شهداۍ گمنام میروم و آرامش میگیرم!
وقتۍ آݩ دختر با مرداݧ نامحرم در حال خوشگذرانۍ و گناه است•••
مݩ همہ ۍ عشقم براۍ همسرم است!
وقتۍ آݩ دختر براۍ بہ روز بودݩ هر لباسۍ را مۍ پوشد•••
مݩ چادرۍ مشڪۍ✿ و با وقار بر سر دارمـ!
وقتۍ آݩ دختر خود را دآف خطاب
مۍکند•••
مݩ مۍخواهم خانوم باشمـ!
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
┄━•●❥ دمل چرکی ❥●•━┄
#پارت_اول
از آسمان گوله گوله آتش بود که می بارید، گرما برایمان رمقی نگذاشته بود. خورشید با زمین لج کرده و درجه گرمایش بیش از حد شده بود. زمین داغ داغ شده بود، نمی شد یک آن پابرهنه روی آسفالت و... ایستاد. سلانه سلانه کشک و رشته آش به دست راه خانه عزیزجون را پیش گرفتیم.
حاج بابا مشغول آب دادن به گل های توی باغچه بود، عزیز جون کنار حوض روی تخت نشسته و طبق معمول قوری چای روی سمار زغالی قل قل می کرد. مادر گوشه حیاط مشغول درست کردن آش دلربا بود. حتی در چله تابستان هم عاشق خوردن آش رشته بودیم. طهورا احوالپرسی کرده و نکرده، دکمه های مانتو را باز کرد و روی تخت چوبی انداخت و گفت: «بفرمایید اینم کشک مش سلیمون. اینهمه کشک آماده تو سوپر مارکت ها هست اما سفارش شما ما رو تو این گرما تا چند خیابون اونور تر فرستاده، فرقش چیه الله اعلم!»
عزیز جون عینک ته استکانی اش را جا به جا کرد و گفت: «چته طهورا خانوم، کلافه به نظر میای؟» با صدایی که از ته چاه در می آمد جای طیبه جواب دادم: «هیچی عزیز جون، هوا خیلی گرمه، خیابونام شلوغ بودن، یکم خسته ایم.» طهورا چشم غره ای نثارم کرد و اعتراض آمیز گفت: «پختیم از گرما، خوش بحال پسرا، نه مانتویی، نه روسری، نه چارقدی! اما ما چی، مجبوریم بپوشیم؛ چرا؟ واسه اینکه خدای نکرده پسرا چشمای وزغیشون از حدقه بیرون نزه! الهی که چشماشون درآد.»
مادر که تا آن لحظه سکوت کرده بود نیم نگاهی انداخت و گفت: «چه خبرته طهورا جان! پیاده شو با هم بریم. مقصدت کجاست؟» با بی حوصلگی تمام جواب داد «ببخشیدا اما به قول همکلاسی هام همش تقصیر نسل شماهاست که انقلاب کردید. وگرنه الان ما هم آزادی داشتیم. والا بخدا آرایش نکن، موهاتو بیرون نذار، ال کن، بل کن!» مادر مشغول هم زدن آش شد و گفت: «قربون خدا برم، من موندم شما دو تا با فاصله یه دقیقه اختلاف سنی، چطور انقدر با هم فرق دارید!» طهورا دست روی کمر گذاشت و گفت: «برای صدمین بار اعلام می کنم "شنوندگان عزیز توجه فرمایید! بین اخلاق من و طیبه فرسنگ ها فاصله است.»
طهورا راست می گفت، من و او از آن دو قلوهایی بودیم که شکل و شمایل مان کپی برابر اصل بود اما افکار و عقیده مان زمین تا آسمان متفاوت بود، گاهی اختلاف نظرهایی داشتیم که منجر به کل کل و کری خواندن می شد، گاهی او پیروز میدان بود و گاهی من...
حاج بابا همانطور که به گل و گیاه توی باغچه سرو سامان می داد، سرفه ای کرد و گفت: «چقدر دلت پره طهورا خانوم. فقط یه سوال، آزادی یا برهنگی؟! مطمئنی این آزادی که تو میگی با اون آزادی یکیه؟» سکوت کرد، نایی برای حرف زدن نداشت و شاید هم جواب قانع کننده و محکمی در چنته نداشت. عزیز جون با خوشرویی تمام گفت: « طهورا جان، طیبه جان یخورده از این نخود چی کشمش ها بخورید. عروس گلم شمام بی زحمت دو تا لیوان خاک شیر واسه بچه ها بیار یکم حالشون جا بیاد.» مادر چشمی گفت و امر عزیزجان را الساعه اجرا کرد.
شربت که گوارای وجود شد، آخیش بر زبان طهورا جاری شد و خوشرویی جای بدقلقی را در وجودش پر کرد. عزیز جون گفت: «بیا برای یکبار هم که شده درست و حسابی این مسئله رو حل کنیم، بلکه دیگه رو هوا حرف نزنی، باشه؟» طهورا بوسه ای روی گونه اش کاشت و گفت: «این مسئله حل نشدنیه ها، با طیبه زیاد بحث کردیم، بی فایده اس! اما کی می تونه به شما نه بگه، پس چشم.»
عزیز جون بحث را شروع کرد «جونم برات بگه که طهورا خانوم به قول آیت الله طالقانی، حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست که "این نص صریح قرآنه!" بعدشم از قدیم الایام حجاب بوده، اصلا ربطی به قبل و بعد انقلاب نداره! رضا خان خائن از وقتی از سفرهای ترکیه برگشت از زن های چادری بیزار شده بود و نظرش این بود < چادر چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردمه! حکم یه دمل رو پیدا کرده که باید با احتیاط بهش نیشتر زد و از بینش برد! >» طهورا زیر لب زمزمه کرد "چه جالب، دمل!" بی حوصلگی را پی کارش فرستاد و حواسش را شش دانگ جمع صحبت هایشان کرد. مادر کنارمان نشست و بحث را ادامه داد «من موندم شماها چه طوری یه معمای پیچیده رو حل می کنید اما از پس این معمای ساده بر نمیاید! رضا شاه دستور کشف حجاب رو صادر کرد، این یعنی چی؟ یعنی حجاب از قبل بوده!» حاج بابا رو به مادر خندید و گفت: «احسنت عروس گلم! نمره شما بیست.»
مسئله همیشگی حل نشدنی بین من و طهورا که برایمان تلخ تر از زهر بود، اینبار وسط حیاط عزیزجون شیرین تر از قند و عسل شده بود و گویا معما به همان راحتی دو دو تا چهار تای مقطع ابتدایی داشت حل می شد. ┄━•●❥ ادامه دارد...
#فاطمه_قاف | @ghaf_313
#معمای_ساده | #دختران_انقلاب
#کپی_تنها_با_نام_نویسنده_جایز_است
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
گـرفتۍ با چہ عشقۍ♥️چادرت✿ را
و اینگوݩہ خَرامۍ خُرّم و شاد؟😊
ڪہ حفظش مۍڪنۍ در هر شرایط👌
نگـیرد هرگز او را از سرت باد💨؟!
نہ باراݩ و نہ برفِ بهمݩ و دی🌨
نہ خورشید مہ خرداد و مرداد!.☀️
#چادرۍ_بودݩ_عشق_مۍخواهد
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
اگر•|☝️|• بہ#حجاب✿ معتقد شدۍ !
در دیندارۍ خود ثابت قدم و استوار
باش و از تمسخر مخاݪفاݩ نترس
و در برابرشاݩ بگو :👇
⇦{ ان تسخروا منافانا نسخر منكم كما تسخرون }
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
چـ✿ـادرٺ حالِ مرا
از قبل بهٺرمےڪند😉
قرصِ ماهَمـ🌙
اینکہ ابرے☁️میشوےزیباٺری😊
من✋ ٺیمّم مےڪنم
باخاڪ پای👣 چادرٺ✿
آن زمانیڪہ بہ سوی قبلہ🕋 رو مےآورے
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
خواهـرم!!
اگـر☝️چـ✿ـادرۍ و محجبہ هستۍ😊
بدوݩ شڪ راهۍ تا یڪ•••
پرنسس شدݩ👸🏻 واقعۍ ندارۍ☺️
امّا☝️ایݩ را حتما یادت باشد ڪہ•••
براۍ پرنسس بودݩ👸🏻
براۍ زهرایۍ بودݩ💚
براۍ یڪ محجبہ واقعي بودݩ
فقط چـ✿ـادر کافی نیست•••!!😊
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
بانو...
تنها براے تو مینویسم•••☝️📝
براے تویے ڪہ برگزیده اے...😊
براے تویے ڪہ خُنَڪاے نسیم🌬 بهشت را•••
بہ خوشے هاے دنیوے نفروختہ اے•••😍
براے تویے ڪہ طلوع آفتاب فرج را•••
مژده مے دهے به دلت•••و تنها دلخوشے ات•••
لبخند مولاست•••و رضایت پروردگارت•••😍
تنها براے تو مینویسم بانوے چادرے•••✍🏻
تویے ڪه معناے عشق را فهمیده اے•••
تویے ڪه عشق آسمانے ات را•••
و دستان نجیب ات را•••
امانت مے دانے•••
و بہ دست هر ڪس نمے سپارے•••✌🏻
گواراے وجودت باد آرامش آسمان🌫
بہ راستے ڪہ چادر•••آرامشے میدهد•••
هم قد آسمان•••⭐
و هم تراز خوابیدن روے شبنم های💦 چمن زار•••🍀
بانوے چادرے مواظب قلبت♥️ باش•••🍃
تو برگزیده اے•••
تو انتخاب شده اے•••از آسمان•••
اهالے "آسمان" تو را برگزیده اند•••🌾
ڪہ بارے دیگر•••
علمدار باشے•••لِواءِ زینب (س) را•••☺
مواظب قلبت باش•••♥️
#دلنوشتہ_هاۍ_مݩ
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
🔲کانال پویش حجاب فاطمی
⁉️هر از چندگاهی بعضی از عزیزان سوال می کنند که چطوری میشه عضو کانال #پویش_حجاب_فاطمے شد؟
☝️عزیزان کانال پویش حجاب فاطمی، یک کانال خصوصیه که فقط ۴ تا عضو داره
⏹مطالبی که شما هر شب مشاهده می کنید از کانال #پویش_حجاب_فاطمے در این کانال فوروارد میشه و بازدید زیادی هم میخوره، بخاطر اینه که همزمان در تعداد زیادی از کانال ها که عضو پویش اند، فوروارد میشه
🔻کانال هایی که دوست دارند به پویش حجاب فاطمی بپیوندند به آی دی زیر مراجعه کنند:
@sepah_farhangi_najah
مـــا چـــ✿ــادریا
قد یه دنیـــ🌍ـــا احساس داریم•••😍
فقط•☝️•
یکم زرنگیم😉
⇦ برای هرکسے و هرجایے
خرجش نمیـــــکنیم⇨😊
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
#مهربونی🌸🍃
♻️مهربونی راههای مختلفی داره ...
👈 میدونستی رعایت_حجاب هم یه نوع مهربونیه ...؟😊
• مهربونی به مردایی که موقعیت ازدواج ندارن ...
• و مهربونی به خانومایی که به اندازه تو زیبا نیستن ... ! و اگه شوهرشون زیباییهای تو رو ببینه ممکنه با همسرش مقایسهات کنه و از زندگیش دلسرد بشه⚡️😔
✅پس با رعایت حجاب مهربونتر شو ...😉👌
#پویش_حجاب_فاطمے
🌺 به رسم هر روز صبح🌺
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
◾️◈◆--💎--◆◈◆--💎--◽️
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج
🖊 @chaadorihhaaa
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم....
🍂بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ,,,
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨
✨سلام و عرض ادب میکنیم خدمت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلیهِمَ السَّلام✨
✳️بهترین دعا فراموش نشود✳️
⚜اِلهی
🔰یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
🔰یا عالیُ بِحَقِّ علی
🔰یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
🔰یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
🔰یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
🔱عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان🔱
🔆در پناه حضرت حق روزی آرام و سرشار از معنویت نثارتان...🔆
🕯 @Chaadorihhaaa🕯
#تݪݩگڔ ⚠️
نامحرم در فضای مجازی و واقعی تفاوتی ندارد...‼️
👈 نامحرم، نامحرم است...
همانطور کہ
همکلامی و بگو و بخند با نامحرم
در فضای واقعی حرام است🚫
👌 در مجازی هم ب همین شکل است...
⤵️⤵️⤵️
فضای مجازی هم محضر خداست...
💠 مراقب باشیم! شیطون بہ یک باره وارد نمیشود😈
بلکه کمکم دین انسان را میگیرد...❌
✴️ آیه قرآن اشاره دارد ک حتی از
وسوسه های شیطان "خطوات" هم پرهیز کنید❗️
انشالله عامل بہ دستورات خداوند باشیم🙂✌️
#ارتباط_با_نامحرم
#تقوای_مجازی
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
#حرفاۍ_خودموݩۍ
چشماتو ببݩد دختر •••
بہ هیچۍ فڪر نڪن•••
بہ حرفاشوݩ فڪر نڪن•••
اونا نمیفهمن من و تو رو•••
درڪی ندارݩ از تفڪرات مون
چرا ناراحتۍ ؟
چرا دلت گرفت از حرفاشون؟
سرتو بلند ڪن•••
میدونستۍ چقدر خاصۍ ڪہ فڪرت اینہ راهت اینہ؟ میدونستۍ چقدر خاصۍ وقتۍ معناۍ حقیقۍ عشق و جنون و فهمیدۍ
دیگہ نترس
از هیچی از هیچ ڪس
از هیچ حرفۍ
مݩ و تو توۍ ایݩ زمونہ متفاوت ایم
یہ تفاوت عالۍ
نگاه ڪن ببین مهدی فاطمه (عج) با چہ عشقۍ نگـات مےڪنہ ؟
نگـاه ڪݩ بہ خودت توهم مدافع حرم دختر فاطمہ ایۍ (س) با چادرت
پس قوݪ بده از هیچ حرفۍ هیچ نگاهۍ هیچ سڪوتۍ هیچ ڪسۍ بخاطر انتقاد تفڪرات فوق العاده ات ناراحت نشۍ
بهتریݩ آدم هاۍ روۍ زمیݩ عین ڪوه پشتت هستند شهدااااااا
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══
چـــادرےهـــا |•°🌸
┄━•●❥ دمل چرکی ❥●•━┄ #پارت_اول از آسمان گوله گوله آتش بود که می بارید، گرما برایمان رمقی نگذاشت
┄━•●❥ دمل چرکی ❥●•━┄
#پارت_دوم
حاج بابا روی تخت بین من و طهورا نشست و گفت: «اون موقع ها خیلی از زن ها سال تا سال بیرون در نمی اومدن. خیلیا تو حیاط خونشون مثل ما حموم درست کردن تا مجبور نشن بیرون برن. همین همسر حاج خلیل خدابیامرز سالها از پشت بوم مجبور بود بره و بیاد.» چشمانم از تعجب گرد شد «واقعا حاج بابا؟» چای قند پهلو را نوش جان کرد و گفت: «بله واقعا. مثل الان نبود که همه راحت برن و بیان. زن تو سری خور نباشه و راحت تحصیل کنه..! الان کسی جرات نمی کنه به شما بگه بالای چشمتون ابروئه، چه برسه به اینکه خطابتون کنن ضعیفه! انقلاب کاری کرد که شان واقعی زن مطرح بشه و تحقیر نشه.» خنده تلخی روی لبان طهورا سبز شد و زیر لب زمزمه کرد «هه، ضعیفه!»
حرف هایی که می شنیدم برایم تلخ بود. چه سخت بود زن کنج خانه حبس شود و ممنوع التحصیل... لابد اگر من و طهورا در آن زمان بودیم فارغ از درس و مشق توی اتاق ور دل هم می ماندیم و به وقت کل کل، گیس و گیس کشی راه می انداختیم. آخ که چه سخت است از طبیعی ترین حق خود محروم شدن...
به قول داداش کوچیکه، حاج بابا بالای منبر رفته بود و قصد اتمام بحث را نداشت، هر چند که ما مشتاق شده بودیم بیشتر بدانیم. مجدد گوش هایمان را به حاج بابا قرض دادیم «چند سال بعد انقلاب، قانون حجاب اجرا شد. عده ای مخالف بودند که بیشتر از سمت اونوری آبی ها کنترل می شد، عده ای هم براشون سخت بود اون پوشش قبلشون رو تغییر بدن. از اون عده کم، یکیش همین شهین خودمون، دختر خان داداش رفت فرنگ. خلاصه جنگ تحمیلی هم که شد حجاب علی الخصوص چادر بیشتر بین مردم رواج پیدا کرد و همبستگی بیشتر و بیشتر شد.» طهورا دست روی چانه گذاشت و گفت: «عجب!»
حاج بابا نگاه عاشقانه و جمله "دست و پنجه ات درد نکنه تاج سرم" را نصیب عزیز جون کرد سپس نفسی تازه کرد و گفت: «عزیزای من، دشمن بلده چه جور کار کنه. سالهاست داره کار می کنه. اون موقع اومدن به جای بمب و موشک دامن کوتاه و گوشواره و... دادن چون کار بلد بودن. الانم مثل آب خوردن دارن سرتونو شیره می مالن.» طهورا ابرو بالا انداخت و گفت: «نخیرم حاج بابا، ما خیلی ام زرنگیم. بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم.» حاج بابا تابی به سیبیل های پرپشتش داد و گفت: «آره جان خودت! همین الانش همتون سرگرم چی شدید "چرا ما حجاب بزاریم، پسرا کور شن بحق پنج تن نگاه نکنن!"» صدای خنده من و طهورا توی حیاط پیچید. عزیزجون روسری گل منگلی اش را اینور و آنور کرد و گفت: «خدا یه چیزی تو وجود ما زن ها دیده که گفته تو رو بگیر، به پسرم گفته تو نگاهتو کاهش بده، خیره خیره نگاه نکن. طهورا جان، حجاب باعث حفظ شدن خودتونه دخترم. اگه دخترها پسرها تقصیرو گردن هم بندازن و حدود رو رعایت نکنن که سنگ روی سنگ بند نمیشه.»
مادر آش رشته را جلوی رویمان گذاشت و گفت: «مومن باید کیز باشه، هر چی هر کی گفت سه سوته قبولش نکنه. فکر کنه و تحقیق بعد غر بزنه طهورا خانوم.» حاج بابا خنده کنان گفت: «بله بله! کلامی هم از مادر عروس.» کمی از آش مادر پز به همراه کشک لذیذ را نوش جان کردم، همه با به به و چه چه آش را می خوردند و از دستپخت مادر تعریف و تمجید می کردند. طهورا فارغ شده بود از هر چه آش بود و کشک. انگار تک تک حرف ها را در ذهن اش کالبد شکافی می کرد. نه جایی برای غر زدن باقی مانده بود و نه موضوعی برای تشر زدن... حرف حق بود و بحث تمام. انقلاب مساوی بود با آزادی... پایان. ❥●•━┄
#فاطمه_قاف | @ghaf_313
#معمای_ساده | #دختران_انقلاب
#کپی_تنها_با_نام_نویسنده_جایز_است
◉✿[✏ @chaadorihhaaa]✿◉
═══✼🍃🌹🍃✼═══