🔹اسامی شهدای شهرستان دزفول در عملیات طریق القدس بُستان در سایت چمدان آبی( دانشنامه دزفول)
⬇️⬇️⬇️
محمد آبروش
محمود آل قصاب
محمد افخم
عبدالرضا بالیده
محمدحسین برگ بید(بهاری نیا)
محمدحسن بنگلی(بشارتی راد)
محمدتقی بیدلی
حسن پرورزاده
عبدالرضا پنبه زن
حبیب جاموسی پایدار
محمدتقی جاموسی پایدار
غلامرضا جراح زاده
محمدرضا جعفرزاده لوینه
محمد جیشی
حبیب حاجی جعفرنمازی
محمدحسین حاجی محمدزارع(حسین زارع)
حسین خادم پور
هرمز خادم شاهزاده احمدی(خادمی)
عبدالمجید خدائی نجار
عزیز خرمیان
محمدرضا خیری زاده
غلامرضا دباغ الاصل
محمدحسن دوبری کرملکی(مفتح زاده)
عیسی رشنو
سیدمصطفی رکنی زاده
علیرضا روغن کوچک دزفولی
مصطفی زالی زاده کوتیانی
علیمحمد(محمد) سبزی حاجی زمانی(حاجی زمانی)
کریم سرداری انجیرکی
مجید سعدان زاده
قربانعلی(قربان) سگوند(معتمدیان)
اسماعیل شاهین زاده
محمدعلی شوشی دزفولی
علیرضا صحرانورد
غلامرضا صفایی فر
علیرضا(میرزا) ظهوردرویش(پاک نظر)
غلامحسین طاووسی زاده
منوچهر عابدزاده
علیرضا عنایت زارع
علی فتح الله اومال(موحدی راد)
محمدرضا فهیم
عبدالحمید قاسم زاده
سلطانعلی قاسمی
محمدحسین(حسین) عمارکعبی(علی محمدعلی چعبی)
غلامحسین عیدیان
عبدالعلی کرمی زاده
مجید کلولی
علیرضا کمال
عبدالرضا کمال فر
مسعود گلال زاده
احمد گلچین پوررضائی
عبدالرحیم مرغی نژاد(ذاکریان)
سیدمهدی موردگر(علوی نسب)
سیدمحمد موسوی شلگهی
📝 آیدی شخصی مدیر سایت چمدان آبی دانشنامه دزفول(محمدحسین دُرچین)
جهت پیام، پیشنهاد و انتقادات شما:
🆔 @mh_dorchin
چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
🔹 شهدای شهرستان دزفول در عملیات طریق القدس و(شرح آزاد سازی شهر بستان 8 آذر 1360) – سایت چمدان آبی ht
🔹عملیاتی که « بستان » را آزاد کرد
✍هشتم آذرماه، سالروز آغاز عملیات «طریقالقدس» با رمز «یا حسین(ع)» در سال ۱۳۶۰ است.
این عملیات به منظور آزادسازی شهر «بستان» و تأمین مرز و دسترسی به «هورالهویزه» طراحی شده بود. از جمله اهداف عملیات طریقالقدس میتوان به قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب اشاره کرد که با بسته شدن تنگه چزابه تحقق یافت.
آزاد کردن شهر بستان که عراق به ویژه شخص صدام به هنگام اشغال آن تبلیغات بسیار وسیعی را در سطح بینالمللی به راه انداخته بود، انهدام نیروهای دشمن به میزان شش تیپ، آزاد کردن ۷۰ روستا (۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی در محاصره نیروهای بعثی بودند)، آزادسازی ۳۰۰ تا ۳۵۰ کیلومتر از خاک جمهوری اسلامی ایران، رسیدن به مرزهای بینالمللی در حدِّ فاصل «هورالعظیم» و آزاد سازی یک لشکر زرهی از نیروهای خودی به دلیل محدود شدن خطوط پدافندی از دیگر اهداف این عملیات بود.
ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل «تیپ ۱ زرهی از لشکر ۱۶ قزوین»،«تیپ ۱ پیاده از لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه(ع) خراسان» و «تیپ ۳ از لشکر ۹۲ زرهی» با سه گردان توپخانه تقویت شده برای کمک مستقیم به تیپهای عملکننده در این عملیات نقش داشت.
همچنین «تیپ ۱ عاشورا» شامل ۹ گردان پیاده،«تیپ ۲ کربلا» شامل سه گردان پیاده،«تیپ ۳ امام حسین(ع)» شامل هشت گردان پیاده،«تیپ ۴ امام سجاد(ع)» شامل چهار گردان پیاده و دو گردان تقویت شده، «تیپ ۱۸ جوادالائمه(ع)» و دو گردان به نامهای «حُر» و ابوذر» و ... از جمله نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در عملیات طریقالقدس بودند.
در این عملیات، بیش از ۵۵۰ نفر از نیروهای دشمن اسیر و ۸۵۰۰ نفر نیز کشته و زخمی شدند و غنائم بیشماری از جمله ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر،۲۵۰ دستگاه انواع خودروهای نظامی،۱۲۰ دستگاه انواع ماشینهای مهندسی و ۱۹ قبضه توپ به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد و بیش از ۱۸۰ دستگاه تانک و نفربر،۲۰۰ دستگاه خودرو، ۱۳ فروند هواپیمای جنگنده و چهار فروند بالگرد دشمن منهدم شدند.
چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
🔹عملیاتی که « بستان » را آزاد کرد ✍هشتم آذرماه، سالروز آغاز عملیات «طریقالقدس» با رمز «یا حسین(ع)»
به دنبال پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات طریق القدس حضرت امام خمینی (ره) پیامی به شرح زیر صادر فرمودند:
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای حاج سیدعلی خامنه ای رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران، تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرکار سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش، جناب آقای محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
"ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم "
تلگرافهای شریف که بشارت پیروزی قوای مسلح شجاع را بر قوای شیطانی آمریکایی صدامیان که با هجوم ظالمانه خود فتح «قادسیه» را به مغزهای تهی از ایمان به غیب وعده میدادند، واصل گردید. اتکا به مسلسل و تانک و غفلت از خداوند قادر و جنود الهی،انسانها را به ورطه هلاکت و فضاحت میکشاند. آنان که رمز پیروزی را مجهز به جهاز شیطانی و «میگ»ها» و «میراژ»ها میدانند و ایمان به غیب و خداوند قادر را به حساب نمیآورند و دم از پیروزی قادسیه میزنند و رمز پیروزی مؤمنان صدر اسلام را باز نیافتهاند و قدرت ایمان و شهادتطلبی را نمیفهمند، باید با شکست مفتضحانه روبهرو شوند و گوشمالی الهی ببینند. اینان از پیروزیهای صدر اسلام که پیروزی خون بر شمشیر و قوای جهنمی بود، باید عبرت بگیرند.
مردم ایران و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و غیرنظامی برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقای الله دفاع میکنند و فرق است بین این عزیزان و آن گول خوردگان که برای مقاصد پلید آمریکا و وابستگان آن به جنگ برضد اسلام و قرآن مجید برخاستهاند. آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است، روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادتطلبی این عزیزان است که سربازان حقیقی ولیالله الاعظم ارواحنا فداه هستند. این است " فتحالفتوح "
من به ملت ایران و به فرماندهان شجاع قبل از اینکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم، وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهه معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمدهاند تبریک میگویم. مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف و رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دلباخته که شهادت را آرزوی نهایی خود و جانبازی در راه محبوب خود را آرمان اصیل خویش میدانند.
افتخار بر رزمندگانی که جبهههای نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود عطر آگین نمودند. فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی میکنند که شکستناپذیر و سر تا پا پیروزی است و ننگ بر آنان که در راهی جان خود را هدر میدهند و عرض و آبروی خود را میبرند که پیروزیشان شکست و زندگیشان ننگآفرین است.
اینجانب از فرماندهان محترم و رزمندگان عزیز قوای مسلح نظامی و انتظامی، ارتشی، سپاهی، بسیج مستضعفان، ژاندارمری، شهربانی، عشایر محترم، نیروهای نامنظم و مردمی تشکر و قدردانی میکنم.
درود بر شما و همه آنان که برای اسلام و کشور عزیز خود حماسه آفریدند.
از خداوند تعالی پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و سلامت و سعادت همگان را خواهانم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته روحالله الموسوی الخمینی
( معبر آسمانی )
روایتی گفته نشده از حماسه و جانفشانی بی نظیر بچه های دزفول در عملیات طریق القدس:
مأموریت گردان بچه های دزفول به فرماندهی آقای غلامحسین کلولی دزفولی، عبور از موانع و میدان مین و شکستن خط مقدم دشمن است. دو روزی می شود که نیروها خارج از شهر سوسنگرد مستقر شده اند. بمباران مداوم منطقه نشان از هوشیاری دشمن دارد.
طریق القدس آغاز می شود. نیروها قبل از تاریکی هوا به نزدیکی های خط خودی منتقل شده و به ستون یک در حاشیه خاکریز مستقر می شوند. باران خمپاره هایی که هدفمند و بی هدف شلیک می شود، هنوز ادامه دارد که آسمان شروع می کند به باریدن.
باران مهمان ناخوانده ای است که بی برنامه، همه ی برنامه ها را به هم می ریزد و سوز سرمایی را که تا مغز استخوان ها نفوذ می کند، بیشتر می کند. گلِ شدن زمینِ زیر پای نیروها و حرکت با آن همه تجهیزات و مهمات هم کار سختی است. آن هم در سکوت مطلقی که فقط زمزم ذکر در حال جوشیدن است.
باران مصداق «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» می شود، آخر عراقی هایی که حالا سومین شب چشم انتظاری شان را برای مقابله با عملیات بچه ها می گذرانند، آسوده خاطر می شوند که با این وضعیت باران، از عملیات خبری نخواهد بود. از آماده باش خارج می شوند و راحت تر از همیشه چشم بر هم می گذارند. فقط نگهبان های عراقی می مانند و شلیک های گاه گاه و بی هدفی که نشان از ترس و واهمه شان دارد.
نیروها به میدان مین رسیده اند و به ستون یک زمین گیر و تخریب چی ها مشغول باز کردن معبر می شوند. معبر اگر باز شود، بچه ها می زنند به دل دشمن و امانشان را می گیرند. هر کس فقط صدای تپش قلب خودش را می شنود و نوای ذکر همسایه اش را.
ناگهان صدای انفجار در فضا می پیچد و شعله ای عظیم، زمین را روشن می کند و خون تخریب چی اول در امتزاج قطرات باران معبر را سرخ می کند. سکوت شکسته می شود و لوله ی داغ تیربارها بی وقفه محل انفجار را شخم می زنند و تخریب چی دوم هم معبر را نیمه کاره رها می کند و می رود آسمان.
همه چیز لو می رود و عراقی ها گردان را زیر باران گلوله هایشان می گیرند. قیامتی به پا می شود. منورها آسمان را مثل روز روشن می کنند و لحظه به لحظه به حجم سنگین گلوله ها افزوده می شود. تیرهای رسام بدجوری رعب آور اطراف نیروها زمین می خورند و برخی هم انگار به سپری نامرئی برخورد کرده و کمانه می کنند.
همه چسبیده اند به زمین و امکان سربلند کردن نیست. «مهدی نسب» و «نجف آبادی» آنجا حماسه می آفرینند. در آن قیامت خمپاره و گلوله، نیم تنه شان را از خاکریز بالا می کشند و بدون ذره ای هراس به طرف تیربارها شلیک می کنند.
وقت تنگ است. مجال ماندن نیست. نه تخریب چی مانده است و نه وقتی برای معبر زدن. در این شرایط معبرِ نیمه کاره را فقط یک راه می تواند تکمیل کند.
«غلامحسین عیدیان» کمک آرپی چی زن است. منتظر فرمان نمی ماند. کوله آرپی چی اش را می اندازد زمین و فریاد می زند: «من می روم و بعد از من ادامه ی معبر با شما . . . »
طنین الله اکبرش برای همیشه یادگاری می ماند و خود را به میدان مین می زند و صدای انفجار بلند می شود. باران نمی تواند مانع شود که بوی گوشت و خون سوخته به مشام ها نرسد. خون از جای جای پیکرش فواره می کشد و با همان نیمه جانش فریاد می زند: « از روی من رد شوید . . . »
«علیرضا عنایت زارع» بلند می شود تا پیکر او هم بخشی از معبر آسمانی طریق القدس شود و باز هم صدای انفجار و حالا دیگر نیروها سر و دست می شکنند برای معبر شدن.
«اسماعیل شاهین زاده» سبقت می گیرد و دل به معبر می زند و زمانی نمی گذرد که فرشتگان الهی لبخند زنان او را هم بالا می برند. تا باز شدن کامل معبر هنوز خیلی مانده است.
«حبیب و محمدتقی جاموسی پایدار» دو پسر عمو هم لبخند زنان راه معبر را درپیش می گیرند.
نوبت به شهید«منوچهر عابد زاده» می رسد این رزمنده دلاور در مسیر و معبر باز کردن میدان مین شجاعتی مثال زدنی از خود نشان می دهد و آنچنان دل به دریا می زند که هنوز خاطره اش در اذهان باقی ست.
انفجار در انفجار گم می شود و عشق در عشق. چه معبری می شود این معبرِ آسمانی طریق القدس. معبری که با پاره های پیکر بچه های دزفول بازمی شود و حماسه ای که در تاریخ دل ها و نگاه ها ثبت می شود.
حالا معبر باز شده است. به قیمت تکه و پاره شدن چندین جوان و نوجوان. به قیمتی که آن روز هیچ کس گمان نمی کرد، آیندگان قدر این قیمت را ندانند. به قیمت واقعه ای که هیچ کس گمان نمی کرد روزی فراموش شود. بچه های دزفول با صدای تکبیر از معبر آسمانی می گذرند و شعله در خرمن کفر می اندازند.
روح مطهر شهدای طریق القدس، خصوصاً شهدای این معبر آسمانی، شاد و یادشان گرامی باد.
منبع: سایت الف دزفول و رایحه و دو کتاب رسم خوبان و شوق شهادت
✳️ آدرس سایت
https://chamadaneabi.ir/
آدرس کانال
🔹 (چمدان آبی - دانشنامه دزفول)🔹
پیامرسان ایتا ⬇️
@chamadaneabi
چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
( معبر آسمانی ) روایتی گفته نشده از حماسه و جانفشانی بی نظیر بچه های دزفول در عملیات طریق القدس: مأ
پوستری که در اربعین شهدای طریق القدس سال ۱۳۶۰ در دزفول منتشر شد.
چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
سایت چمدان آبی در پست جدید خود شما را دعوت می کند به خواندن یک روایت واقعی⬇️ 🔹حتِّه “شیر شجاع عرب”
🔹 حِتَّه “حاتم الكعبي” شیر شجاع عرب
🔹آخرین غروب حته
🔹 به درخواست مخاطبین عزیز با حذف چند موضوع از روایت واقعی حته قسمت پایانی این روایت که مربوط به مرگ او و دفن وی در قبرستان وادی السلام نجف است تقدیم می گردد⬇️
✍حته بلند شد . پایین دشداشه اش را جمع کرد و دور کمرش بست . گشتی زد. اطراف را می پاید . اهل ترس نیست ، احتیاط می کند . فکر پسرانش ستار و شجاع است و زنانش جیریّه و بلوده. مردم می گویند دزد و زمخت و ترسناک است . از او می ترسند . اما حته در این غروب دلگیر ، فکر جعلوش و عبسه و زنان و پسران است . حس همدلی با خانواده ، طایفه و مردمش را دارد . احساسات دیگران را می فهمد و مهمتر آنکه عشق را تجربه کرده است. خسته گوشه ای بر شن ها افتاد. شن ها بالِش او شده اند. آرنجش تا نیمه در شن فرو رفته و چفیه را روی صورتش انداخته است . اشعه خورشید فرو می نشیند و نسیمی خنک از سوی کرخه بر چهره اش می نشیند .
کمی دورتر آهوی ِطلایی رنگ و زیبا از آهوان جدا گشته است . پشت شاخه های درخت تکیده ی گز ایستاده است . خسته است ؟ یا حس غریبی او را کنجکاو کرده است؟ خال های سفید زیبایی تمامی پوستش را پوشانده است . کاملاً دولا شده و سرش را از زیر شاخه های درخت گز کنجکاوانه جلو انداخته و با چشمان خسته اش حته را می نگرد . گاه بلند می شود . مثل آدم هایی که برای دیدن روی پنجه هایشان می ایستند . آهوی بیشه ی آهودشت ، روی پنجه ها ایستاده ، گردنش را کشیده و سرش را از شاخه ها بالاتر می برد . گویی می خواهد همه چیز را ببیند. گوش هایش را مثل دو آنتن گیرنده باز کرده ، با کمترین صدایی ، چرخش تند چشمانش را می توان دید . چشم هایش، نگاه مهربانانه و معصومانه و مظلومانه ای دارد . گویی از چیزی ناراحت است و غم و غصه ای در دل دارد. یَلّول آهسته آمد و کنار حته نشست . گوزن را نشانه گرفت . حته دستش را بر دست یَاّلول گذاشت و اسلحه اش را گرفت و به گوشه ای نهاد .ازرریرز از شدت خستگی در گوشه ای خوابیده است . یلول برگشت . سید عبد آهسته به یلول گفت : یَلّول الان وقتش است . اگر الان نزنیم دیگر نمی شود . اول ازرریرز و بعد حته . حته بیاید دیگر نمی شود . تو پیش حته باش و من پیش ازرریرز . پس از شلیک من تو هم حته را بزن .سید سه تیر به قلبِ ازرزیر شلیک کرد .تمام .حته بر خاست . یلول بالای سرش بود .
چه شده ؟
یَلّول شلیک کرد . سید هم خود را رساند . او هم امان نداد.
تیر ها به شکم و بازویش اصابت کرد با دست چپ ، دست راستش را گرفت. اسلحه از دستش افتاد . یَلُول دو تیر دیگر زد . حته به زمین افتاد .
اضطراب و هول و ولا وجودشان را پر کرده است . ازریرز برادر کوچک حته آرام گوشه ای افتاده است .
حته باور نمی کند . سید و یلول ! بله خودشان هستند . قاجاق چی ها گفته بودند ، رفقایت را خریده اند .
حته هنوز زنده است ، خود را به مردن زده است.
ترس سید و یلّول را فرا گرفته است . می ترسند نزدیک شوند . شاید هم شرم دارند حته را در این حالت ببیند. حته یک بار یلّول را از مرگ رهانیده ، و بارها سید را بر خوانِ خود نشانده استت .
— تمام کرد؟
— نمی دانم ، والله از مرده اش هم می ترسم .
— یلّول تا کسی نیامده باید برویم
— کشته اش را از ما خواسته اند . جسدش را می خواهند .
— نه کلتِ حته و ازریرز و ساعت و انگشتر حته کافی است . نشانه ماست. سید عبد ، به طرف حته رفت .حته آرام اسلحه را برداشت . سید و یلّول را نشانه رفت . یلّول در جا کشته شد و سید زخمی و با درد و ناله گریخت
شب دامن گستراند . هوا خنک تر شده است . از کرخه نسیمی می وزد . فوج ِ پشه های مرداب هجوم آورده اند.
حته بی جان و بی رمق افتاده است. هنوز حتی در این لحظه ، بوی گندِ شدیدِ تعفنِ فاضلابِ در هنگام فرار، زیر دماغش هست . ناخود آگاه برای تمیز شدن لباسش دستش را به دشداشه اش زد و آنرا تکاند. به زحمت و کشان کشان خود را زیر درختی رساند. دستانش را بهم گره زد . روی سینه گذاشت و طاقباز خوابیده و رو به آسمان کرده است . روشنی اندک ماه هم او را ترک می کند و تمام دشت را تاریکی گرفت . از درد به خود می پیچد . دندان هایش را بر لبانش فشرد . لبخنی زد . چشمانش را برای همیشه برهم نهاد.
فردای آن روز گروهی بازرگان، مردی را خفته زیر درخت یافتند. او را میشناسند، حته است. مخفیانه او را به العمارهی عراق بردند. بر اساس وصیت اش، جبریّه او را به نجف برد و در وادی السلام به خاکش سپرد.
✳️ آدرس کانال
🔹 (چمدان آبی - دانشنامه دزفول) 🔹
در پیامرسان ایتا ⬇️
@chamadaneabi
🏴 🏴 🏴 السلام علیک
یا فاطمه الزهراء س
✍ و اما بعد
بدنبال تماس برادر بزرگوارم جناب آقای حاج عزیز پورصفایی رزمنده و جانباز دفاع مقدس و از مسئولین هیئت بزرگ سیاهپوشان و همچنین بنیانگذار و از بانیان اولیه هیئت عاشقان کربلا در دزفول با بنده(محمدحسین دُرچین) این جرقه در ذهنم زده شد که در رابطه با سابقه و عملکرد و اسامی دست اندرکاران و سخنرانان و مداحان و مراسم اجرا شده توسط هیئت عاشقان کربلا دزفول مطالبی را گردآوری کرده و در حد توان در وب سایت چمدان آبی(دانشنامه دزفول) آن را نشر داده و منتشر نمایم.
🔹 شرحی کوتاه از
هیئت عاشقان کربلا شهرستان دزفول – چمدان آبی
https://chamadaneabi.ir/heyat-asheghan-karbala/
چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
🏴 🏴 🏴 السلام علیک یا فاطمه الزهراء س ✍ و اما بعد بدنبال تماس برادر بزرگوارم جناب آقای حاج عزیز پو
🔹 هیئت عاشقان کربلا شهرستان دزفول
✍ بس از پایان جنگ و دوران دفاع مقدس(سال ۱۳۶۸) جمعی از رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس که تعدادی از آنان جانباز، آزاده و یا برادر و خانوادهی شهید بودند دور هم جمع شدند تا یک تشکل فرهنگی مذهبی را با رنگ و بوی همان هشت سال دفاع مقدس شکل بدهند و به خاطر اینکه این نفرات همگی ایثارگر و رزمنده بودند نام هیئت رزمندگان شهرستان دزفول را بر این تشکل نهادند که با ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی رحمت الله عليه این مجموعه شکل بهتری به خود گرفت و یکی دو سال بعد هم اساس نامه ای آماده شد تا جهت تصویب و قانونی بودن برنامههای هیئت به ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه گردد.(چون در آن زمان هنوز شورای هیأت مذهبی و تشکلهای دینی زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی شکل نگرفته بود)
تا اینکه به دنبال شروع بکار هیئت رزمندگان اسلام در مرکز یعنی تهران سال ۱۳۷۶در سال ۱۳۷۸ هم هیئت رزمندگان و عاشقان ثارالله دزفول تأسیس شد و برنامههای خود را کم کم شروع کرد و به خاطر نام رزمندگان شهرستان دزفول را که ۱۰ سال پیشتر برای هیئت انتخاب شده بود، اختلافاتی بین این نیروها بوجود آمد تا اینکه این گروه بالاجبار مجبور شدند نام هیئت رزمندگان شهرستان دزفول را در سال ۱۳۷۹ تغییر داده و نام هیئت عاشقان کربلای شهرستان دزفول را برگزینند.
و به جرأت می توان گفت که هیئت عاشقان کربلای شهرستان دزفول از قدیمیترین تشکلهای بعد از دوران جنگ است که امروزه یک هیئت ۳۵ سالهی متشکل از ایثارگران است.
🔹معرفی بیشتر این هیئت و سخنرانان و مداحان در ادامه خواهد آمد عزیزان هرگونه نظر را فقط در ایتا به این شماره ارسال کنند. ۰۹۱۶۶۴۲۲۸۴۱
لطفا در گروه نظر نفرمایید.
✳️ آدرس سایت
🔵 (چمدان آبی) 🔵
دانشنامه شهرستان دزفول⬇️
https://chamadaneabi.ir/
✳️ جهت عضویت در کانال
🔵 (چمدان آبی - دانشنامه دزفول) 🔵
در پیامرسان ایتا می توانید روی آدرس و یا لینک زیر کلیک نمائید.⬇️
@chamadaneabi
با تشکر و سپاس
محمدحسین دُرچین
چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
🏴 🏴 🏴 السلام علیک یا فاطمه الزهراء س ✍ و اما بعد بدنبال تماس برادر بزرگوارم جناب آقای حاج عزیز پو
🔹 هیئت عاشقان کربلا دزفول در همان شروع کار و بتدریج برنامه های زیر را اجرا کردند: ⬇️
* برپایی مراسم و گرامیداشت سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی
* برپایی و گرامیداشت برخی از عملیاتهای اجرایی لشکر 7 حضرت ولی عصر(عج) همراه با ماکت آن عملیات از جمله:
* عملیاتهای طریقالقدس - فتحالمبین - والفجر۸ - کربلای ۴ و ...
* برای اولین بار برگزاری شام غریبان حضرت علی(ع) - حضرت زهرای مرضیه(س) - حضرت اباعبدالله الحسین(ع) - اربعین حسینی - وفات حضرت زینب(س)
* برپایی دعای عرفه و مناجات شعبانیه(در آستانه متبرکه سبزقیا) که برای اولین بار در شهرستان دزفول اجرا میشد و هنوز هم ادامه داشته و در سطح شهر عمومیت پیدا کرده است. قرائت زیارت عاشورا -
* برگزاری مراسم اعتکاف برای اولین بار با حضور 14 نفر در مسجد حامع با همراهی حجت الاسلام محمد(بهرام) صفری
* دیدار با خانواده معظم شهدا و حضور در منازل شهیدان
* برگزاری مسابقه فرهنگی همراه با اهداء جوایز به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) از طریق رادیو دزفول
✳️ آدرس کانال
🔹 (چمدان آبی - دانشنامه دزفول) 🔹
در پیامرسان ایتا ⬇️
@chamadaneabi
🔹 اسامی سخنرانان و مداحانی که در طول این مدت در هیئت عاشقان کربلا شهرستان دزفول حضور یافته و از وجودشان استفاده شده است عبارتند از:
* سخنرانان: ⬇️
آیت الله شیخ احمد عابدی - آیت الله شیخ عبدالکریم حق شناس - حجت الاسلام سیدمحمود امامیان - دکتر محمدرضا سنگری - ائمه جمعه دزفول
* مداحان: ⬇️
صادق آهنگران – محمدحسین آل مبارک(ملاحسین) - حبیب آهونمدی - محمد الیاسی - سیدمحمد امام - حسین تفضلی - محمدحسین جوکارنژاد(حسین جوکار) - غلامعلی خاشع - احمد خلف زاده - امیر رأفتی - امین قصری - حسین فخری – غلامحسین کوثری کیا(لحافچی زاده) - غلام کویتی پور – رجب لطفی خلف - ناصر محمدی زاده - سعید نیکونژاد -
🔹 اسامی بنیانگذاران و بانیان اولیه هیئت عاشقان کربلا – شهرستان دزفول: ⬇️
آقایان مؤسس:
عزیز پورصفایی(صفقلی پور) – مجید حلمی – محمدحسن ژولاپور – سیبدکاظم موسوی فرد - عابدین لوافی پور - غلامرضا ابرکار – رحیم هکوکی – حسن مشیری - محمدحسین جوهر - سیدحبیب حبیب پور
و آقایانی که بعداً به این جمع پیوستند: ⬇️
محمد بوستانی - عبدالعظیم پویا - همایون حمیدی - عبدالکریم خاضعی نیا - علی عطاران - غلامرضا گل اکبر - بهرام گلستانی - علی موجودی - محمدحسن نوروزی - امیر نیکوروش - فیروز همایی
* ادامه اسامی در سایت چمدان آبی قابل مشاهده است.
هیئت عاشقان کربلا شهرستان دزفول – چمدان آبی
https://chamadaneabi.ir/heyat-asheghan-karbala/
سَربِطاق، قنات و قمش در دزفول – درفول را بیشتر و بهتر بشناسیم.در سایت چمدان آبی
https://chamadaneabi.ir/sarbetagh-dezful/
اسامی و شرح کامل سربطاق ها و قمش ها و قنات ها در سایت چمدان آبی دانشنامه دزفول
✳️ آدرس کانال
🔹 (چمدان آبی - دانشنامه دزفول) 🔹
در پیامرسان ایتا ⬇️
@chamadaneabi
چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
سَربِطاق، قنات و قمش در دزفول – درفول را بیشتر و بهتر بشناسیم.در سایت چمدان آبی https://chamadaneabi
سَربِطاق، قنات و قمش در دزفول – درفول را بیشتر و بهتر بشناسیم.در سایت چمدان آبی
https://chamadaneabi.ir/sarbetagh-dezful/
معماری شهر دزفول بر اساس جنگ و مبارزه با طبیعت خشن و گرمای طاقت فرسا و متجاوزین خارجی بنا شده است. به همین دلیل دزفول دارای قلعه هایی نظامی مانند قلعه بالا، قلعه پایین، قُل قَلَ (برج قلعه) و قوپی مرتضی علی (قاپی مرتضی علی)، قُل نَنه و قلعه شوشتر و پلی مستحکم که از زمان ساسانیان تاکنون به جای مانده است و قمش هایی قدیمی”سرداب، سر به طاق” مانند: قمش مؤمنون، قمش حجیون و قمش اصلان آباد و سربطاق هایی مانند: سربطاق سیاهپوشان، سربطاق غریب وندها، سربطاق آمهدی، سربطاق کلگزون، سربطاق فارغ، سربطاق زنانه، سربطاق مرشدبکون، سربطاق حجیون، سربطاق چولیون، سربطاق حاج خسروخان، سربطاق چیتا آغامیر، سربطاق شیخ منعم(عاملی)، سربطاق مؤمنون، سربطاق چوقابَفون، سربطاق بوالعلا و سربطاق(قمش) سرکَندَه و شوادونها و شبسونهای متعددی بوده است، که کمتر خانه ای یافت میشود که از نعمت وجود شوادون و یا شبسون محروم باشد. به همین سبب دزفول در طول هشت سال دفاع مقدس و حملات بمباران و توپخانه و موشک، به عنوان دژ، سنگر و پناهگاه از آنها استفاده میکردند. گاهی موشک خانه ای را صد در صد تخریب میکرد و ساکنان آن در شوادون سالم تخلیه میشدند. به همین دلیل مردم به کمک دولت به احیا و گسترش و بازسازی و مرمت شوادون ها در دیگر نقاط شهر و مساجد و ادارات و نهادها و بیمارستانها همت گماشتند، که از آن جمله میتوان به بیمارستان زیر زمینی بزرگ یازهرا مجهز به کلیه امکانات درمانی، اتاق عمل و زایشگاه و شوادن های مساجد جامع، نجفیه، امیرالمؤمنین(ع)، سلمان فارسی(صنیعی)، حجت بن الحسن(ع)، جمشیدآباد، امام محمدباقر(ع)، امام حسن عسکری(ع)، حضرت ولیعصر(عج)، لبخندق(شیخ انصاری) و سنگزهای بزرگ بتنی میدان(فلکه)کوتیان(شهید علیمحمد رشیدالماسی) خیابان جمهوری و کَت های کنار رودخانه مثل کت های اردوگاه شیرین آب و پناهگاههای مدارس، ادارات و نهادها در سطح شهر اشاره کرد....
✳️ آدرس کانال
🔹 (چمدان آبی - دانشنامه دزفول) 🔹
در پیامرسان ایتا ⬇️
@chamadaneabi