eitaa logo
دانلود
۲۴ آذر ۱۴۰۲
۲۴ آذر ۱۴۰۲
چامه؛
در دلبری افسانه ای اما!
هم جان و هم جانانه‌ای اما!
۲۵ آذر ۱۴۰۲
نه هر مخاطب و هر حرف و هر حدیث خوش است که جز تو با دگرم نیست ذوق گفت و شنود(((:...
۲۸ آذر ۱۴۰۲
در هوس افزون و در عقل اندکیم سالها داریم ُ اما کودکیم جان رها کردیم ُ در فکر تنیم تن بمردُ در غم پیراهنیم
۲۹ آذر ۱۴۰۲
نه مغرورم نه دلسنگم نه از تحقیر می‌ترسم پر از بغضم ولی از اشکِ بی تاثیر می‌ترسم...
۳۰ آذر ۱۴۰۲
هدایت شده از آرامِشِ دَرونی؛
۱ دی ۱۴۰۲
چون زلف تو‌ ام جانا در عین پریشانی‌ چون باد سحرگاهم‌ در بی سر و سامانی من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری‌ تو عشقی و تو جانی خواهم که ترا در بر بنشانم‌ و بنشینم‌ تا آتش جانم را بنشینی‌ و بنشانی‌ ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی در سینه سوزانم مستوری و مجهوری در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی من سلسله موجم تو سلسله جنبانی‌ از آتش سودایت دارم من و دارد دل داغی که نمی‌بینی دردی که نمی‌دانی دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت؟ روی از من سرگردان شاید که نگردانی‌ "رهی معیری"
۵ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از لیدوکائین
مملویی از زیبایی؛
۷ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از آرام‌جای‌ .
۱۰ دی ۱۴۰۲