... آری، هنوز ارثیه تقسیم میکنند :
یک مشت کاغذ و دو سه خودکار سهم ماست
اما اگر سری به صداشان تکان دهیم
تشویق های ممتد حضار سهم ماست
کافی ست سجده ای به خدایانشان کنیم
آن وقت گنج درهم و دینار سهم ماست ...
چند بیت از یک #غزل؛
#امید_مهدی_نژاد
#خیانت #ایران #علی_دایی
🔸@chand_khaneh_sher
🔻دکان انقلاب
دوز و دغل بسته شد سرابْفروشیش
فتنه پشیمان شد از نقابفروشیش
زلف بهار آمد و خزان سپری شد،
رونق بازار بیحجابفروشیش!
بیشرف است آنکه غیرت وطنش نیست
بر درِ دکّانِ انقلابفروشیش
منتظر است آب از آسیاب بیفتد
تا بنشیند به نان و آبفروشیش
یکطرفش ظلمت است و یکطرفش ظلم
ننگ به شیطان و انتخابفروشیش
جمع نخواهد شد این بساط شرارت
بی مدد ساقی و شرابفروشیش!
وای به شهری که بیشتر بفروشد
دکّهی سیگارش از کتابفروشیش
پنجره لبخند زد به مشتریانش
صبح سحر، وقت آفتابفروشیش
#مهدی_جهاندار
🔸@chand_khaneh_sher
چند خانه شعر
🔻دکان انقلاب دوز و دغل بسته شد سرابْفروشیش فتنه پشیمان شد از نقابفروشیش زلف بهار آمد و خزان سپری
... بی شرف است آنکه غیرتِ وطنش نیست
بر در دکانِ انقلاب فروشیش
یک طرفش ظلمت است و یک طرفش ظلم
ننگ به شیطان و انتخاب فروشیش
چند بیت از یک غزل
#مهدی_جهاندار
🔸@chand_khaneh_sher
دلخسته به کوچهٔ شما آمد و رفت
پیوسته به کوچهٔ شما آمد و رفت
بارانْ دیشبْ به یادِ آن عهد قدیم
آهسته به کوچهٔ شما آمد و رفت
یک #رباعی از؛
#حسن_صنوبری
🔸@chand_khaneh_sher
خندانی و نیست خندهات روحافزا
گریانم و نیست گریهام بیمعنا
تو شادی از اندوه وطن، اما من
شادم که وطن دارم و اندوهش را
یک #رباعی از؛
#حسن_صنوبری
#ایران
🔸@chand_khaneh_sher
کوشی؟ کجا رفتی؟ آهای! آینهفروشِ دورهگرد!
نونِ حلالت نوشِ جونت باشه مردِ اهلِ درد!
توو این روزا که بدجوری دلم گرفته از خودم
تو هم همهش داد میزنی آینه بدم آینه بدم
آینههاتو یکی یکی ورق بزن، یواش یواش
این یکی... نه!، اون یکی... نه!، نه اون نه این، اون اوناهاش
نه! این که مثلِ قبلیاس، دردامو بیشتر میکنه
غمای جورواجورمو هزار برابر میکنه
نونِ حلالت نوشِ جونت! نوش جونت باشه مرد!
بینِ تمومِ آینههات دنبالِ یه آینه بگرد
وقتی به من رو میکنه به غصههام امون نده
وقتی بهش رو میکنم منو به من نشون نده ...
کوشی؟ کجا رفتی؟ آهاااای! آینهفروشِ دورهگرد!
#مبین_اردستانی
🔸@chand_khaneh_sher
قسم به خون شهیدان
به ایستادن، آن دم که سنگ میبارند
به کوه بودن، آن لحظهها که دشوارند
به دیدگان مصمم، به سینههای ستبر
به بازوان دلیران که گرم پیکارند
به پهلوانیِ مردان مرد، گاهِ نبرد
که خم به ابرو و زانوی خود نمیآرند
به اضطراب دل مهربان شیرزنان
دمی که رو به خدا دست بر دعا دارند
قسم به خون شهیدان، به اشک راهروان
که روز واقعه، گردان جنگ بسیارند
قسم که این همه، ای بیرق عزیز امید
به هر چه قله تو را جاودانه میکارند
در این شبانه که گرگان چارسو هارند
شکوهمند شبانان قصه بیدارند..
برقص بیرق غیرت در اوج توفانها
رها برقص علمدارهات بیدارند
#علی_محمد_مؤدب
#ایران
#فردا_خواهیم_آمد
🔸@chand_khaneh_sher
آینه هم پر فریب از آب درآمد
آه رفیقم رقیب از آب درآمد...
#مهدی_جهاندار
🔸@chand_khaneh_sher
خستهٔ عجزیم و از ما جُز گنه مقبول نیست
تکیه دارد بر شکست ِ توبه، استغفارِ ما...
#غالب_دهلوی
🔸 @chand_khaneh_sher
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
حسن استفاده از؛
شعرِ #مولوی
🔸@chand_khaneh_sher
حالا که مادران غزه
همان ساعت تولد
بهجای اذان و اقامه
در گوش نوزادانشان «تلقین» میخوانند
و مرگ
با توپهای جنگی
همبازی کودکان فلسطین شده است،
میخواهم
نام من را هم
در سیاههی سربازان مقاومت بنویسید.
بنویسید من هم
سربازی قسمخوردهام
که به یاری خدا
پشت به دشمن نخواهد کرد.
وصیت میکنم
از زیر قرآن که رد شدم
کسی پشت سرم
آب نریزد
دعایتان میکنم
و شما هم
بسیار دعا کنید
که این سرباز کوچک
راه رفته را بازنگردد.
-ما از کشته شدن نمیترسیم
ولی از انحراف و ارتجاع چرا-
حالا من هم
یک سربازم.
قرآن را باز میکنم
و به نیت جهاد
استخاره میکنم:
«ن...
وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ...».
من
سرباز مسلحی هستم
که باید خشابم را
از کلماتی که هیچگاه تمام نمیشوند
پر کنم.
شعر
«لَجْمَن» من است
-لبهی جلویی منطقهی نبرد من-
و من
مصرع به مصرع
سنگر میسازم
و کودکان فلسطینی را
به پناهگاه غزل میبرم.
مثنویام را
حماسیتر از شاهنامه میسرایم
و بیت به بیت
خانههای غزه را
-تا جایی که دستشان به عرش برسد-
بالا میبرم.
و ای کاش از این به بعد
در حیاط خانههای فلسطین
به جای «زیتون»
«نخل» بکارند!
جملهها را
از اعماق وجودم
-از سیلوی انبار موشکهای جنگی-
بیرون میکشم
و خرج پرتابش را
به اندازهای که به «تلآویو» برسد
تتظیم میکنم.
میدانم
برد جملات و کلمات کم نیست
و قدرت انهدامش
آنقدری هست
که «صهیونیست» را
دو پاره میکند.
«صهیون...نیست...».
نیست و نابود باشد
هر کسی که خواب کودکان را
آشفته میخواهد.
«حماس»
با «حماسه»
جناس ناقصاند؛
و به امید حق
محور مقاومت
این تجانس را
کامل خواهد کرد.
شنیدهام که «نصرالله»
من الله
وعدهی «فتح قریب» داده است...
و مگر وعدهی الهی تخلف میپذیرد؟!
ما
«یهود» را
با «نمرود» قافیه نکردهایم
اینها خودشان از ازل قافیه بودهاند
و عجیب نیست
که هنوز نفهمیدهاند
آتش «ابراهیم» را نمیسوزاند.
کاش یکی به صهیونیستها بگوید
که بمبهای فسفری شما
از آتش نمرود
شعلهورتر نیست.
و خدای ما
هنوز هم همان اله ابراهیم و اسماعیل است.
گوسالههای سامری
فرق اعجاز و سحر را نمیدانند
ولی شک نکنید
وقتش که برسد
دقیقاً رأس همان ساعت و ثانیه
خدای کودکان بیگناه فلسطین
-این موسیهای کوچک خفته در تابوت-
در نیل خون شهدا
غرقتان خواهد کرد
که «اِنَّ مَعیَ رَبّی...»
#مصعب_یحیایی
#غزه
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
🔸@chand_khaneh_sher