eitaa logo
چند خانه شعر
26 دنبال‌کننده
51 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔵گزیده ای از اشعار دوست داشتنی 🔹#شعر 🔸#عاشقانه 🔸#عارفانه 🔸 🔻ارتباط: @Karbalaireza
مشاهده در ایتا
دانلود
سفر کردم به هر شهری دویدم چو شهر عشق من شهری ندیدم ندانستم ز اول قدر آن شهر ز نادانی بسی غربت کشیدم به غیر عشق آواز دهل بود هر آوازی که در عالم شنیدم از آن بانگ دهل از عالم کل بدین دنیای فانی اوفتیدم میان جان‌ها جان مجرد چو دل بی‌پر و بی‌پا می پریدم از آن باده که لطف و خنده بخشد چو گل بی‌حلق و بی‌لب می چشیدم ندا آمد ز عشق ای جان سفر کن که من محنت سرایی آفریدم بسی گفتم که من آن جا نخواهم بسی نالیدم و جامه دریدم بگفت ای جان برو هر جا که باشی که من نزدیک چون حبل الوریدم فسون کرد و مرا بس عشوه‌ها داد فسون و عشوه او را خریدم بخشی از یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها در حلقه سودای تو روحانیان را حال‌ها در لا احب افلین پاکی ز صورت‌ها یقین در دیده‌های غیب بین هر دم ز تو تمثال‌ها... بخشی از غزل 🔸@chand_khaneh_sher
ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما غزلی از 🔸@chand_khaneh_sher
من از کجا پند از کجا ، باده بگردان ساقیا آن جام جان افزای را بر ریز بر جان ساقیا بر دست من نه جام جان ، ای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان، پیش آر پنهان ساقیا نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را آن عاشق نانباره را کنجی بخسبان ساقیا ... چند بیت از ابتدای غزل 🔸@chand_khaneh_sher
مشو نومید از ظلمی که کردی که دریای کرم توبه پذیریست گناهت را کند تسبیح و طاعات که در توبه پذیری بی‌نظیریست شکسته باش و خاکی باش این جا که می‌جوید کرم هر جا فقیریست چند بیت از میانه یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
کلیم را بشناسد به معرفت‌هارون اگر عصاش نباشد وگر ید بیضا 🔸@chand_khaneh_sher
عشق اکنون مهربانی می‌کند جان جان امروز جانی می‌کند در شعاع آفتاب معرفت ذره ذره غیب دانی می‌کند کیمیای کیمیاسازست عشق خاک را گنج معانی می‌کند گاه درها می‌گشاید بر فلک گه خرد را نردبانی می‌کند گه چو صهبا بزم شادی می‌نهد گه چو دریا درفشانی می‌کند گه چو روح اله طبیبی می‌شود گه خلیلش میزبانی می‌کند اعتمادی دارد او بر عشق دوست گر سماع لن ترانی می‌کند ... چند بیت از ابتدای یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
...نازنینا نظری کن منم این خسته راهت شرر افکنده به جانم صنما برق نگاهت بخدا بی رخ و زلفت، نه بخسبم نه بخیزم سحرم روی چو ماهت،شب من زلف سیاهت ... بخشی از میانه یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا نور تویی سور تویی دولت منصور تویی مرغ که طور تویی خسته به منقار مرا... دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا... گزیده ای از یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیا ای عیسی پنهان شده بر طارم مینا بیا از هجر روزم قیر شد دل چون کمان بد تیر شد یعقوب مسکین پیر شد ای یوسف برنا بیا ای موسی عمران که در سینه چه سیناهاستت گاوی خدایی می‌کند از سینه سینا بیا تا برده‌ای دل را گرو شد کشت جانم در درو اول تو ای دردا برو و آخر تو درمانا بیا چند خانه شعر از یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
جمله اجزای خاک ، هست چو ما عشق ناک لیک ، تو ای روح پاک ، نادره تر عاشقی 🔸@chand_khaneh_sher
ای با من و پنهان چو دل ، از دل سلامت می کنم تو کعبه ای ، هر جا روی قصد مقامت می کنم هر جا که هستی حاضری ، از دور در ما ناظری شب خانه روشن میشود چون یاد نامت می کنم 🔸@chand_khaneh_sher
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد باز، آن سلیمان شد تا باد چنین بادا... ...شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا... ...عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا... ...آن باد هوا را بین ز افسون لب شیرین با نای در افغان شد تا باد چنین بادا فرعون بدان سختی با آن همه بدبختی نک موسی عمران شد تا باد چنین بادا... ...ارضی چو سمایی شد مقصود سنایی شد این بود همه آن شد تا باد چنین بادا خاموش که سرمستم بربست کسی دستم اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا... چند خانه از یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
مَهم را، لطف در لطفست از آنم بی‌قرار ای دل دلم پُرچشمه، حیوان تَنم در لاله زار ای دل به زیر هر درختی بین، نشسته بهر روی شه ملیحی، یوسفی مَه رو، لطیفی گلعذار ای دل فکنده در دل خوبانِ روحانی و جسمانی ز عشق روح و جسمِ خود، ز سوداها شرار ای دل... ...چو از بزمش برون آید، کمینه چاکرش سُکران ز مِلک و مُلک و تخت و بخت، دارد ننگ و عار ای دل... ...به خاک پای تبریزی که اکسیرست خاک او که جان‌ها یابی اَر بر وی کنی جانی نثار ای دل... ...به سودای چنان بختی که معشوق از سر دستی به دستم داده بود از لطف دنبال مهار ای دل... چند خانه از یک غزل 🔸@chand_khaneh_sher
چشمت افسونگر دلهاست به افسانه قسم باده در چنگ تو رسواست به پیمانه قسم شمع در مکتب عشاق که شد چله نشین سوختن را زمن آموخت به پروانه قسم 🔸@chand_khaneh_sher
ای که به هنگامِ درد راحتِ جانی مرا... 🔸@chand_khaneh_sher
تاری بزن با ساز دل ، آتش بزن بر راز دل وانگه همین پیمانه را ، لبریز کن با ناز دل چنگی به دلداری زنی ، سازی به غمخواری بزن دلدار را پیمانه شو ، سر ریزشو با ساز دل  🔸@chand_khaneh_sher
بر یاد لبت لعل نگین می‌بوسم آنم چو بدست نیست این می‌بوسم دستم چو بر آسمان تو می‌نرسد می‌آرم سجده و زمین می‌بوسم 🔸@chand_khaneh_sher
گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست نیست ور تو پنداری مرا بی‌تو قراری هست نیست ور تو گویی چرخ می‌گردد به کار نیک و بد چرخ را جز خدمت خاک تو کاری هست نیست 🔸@chand_khaneh_sher
گر در طلب گوهر کانی، کانی گر در هوس لقمه نانی، نانی این نکته رمز اگر بدانی، دانی هر چیز که در جستن آنی، آنی.. 🔸@chand_khaneh_sher
ای توبه‌ام شکستهـ از تو کجـا گریزمـــــ اے در دلم نشستهـــــــ از تو کجا گریزمـــــــــــ اے نور هر دو دیدهــــــ بی‌تـو چگونـه بینمـــــ وی گردنم ببستهــــ از تو کجا گریزمـ 🔸@chand_khaneh_sher
دلبرم رفت و دلم رفت به دنبـال دلش او به دنبال رقیب و دل به دنبـال دلش دل بکن ای دلکم عشق بیهوده مخواه یار بیگـانه مشو دلبر بیگــــانه مخواه 🔸@chand_khaneh_sher
از دوست به یادگار دردی دارم کان درد به صدهزار درمان ندهم 🔸@chand_khaneh_sher
دلبرم رفت و دلم رفت به دنبـال دلش او به دنبال رقیب و دل به دنبـال دلش دل بکن ای دلکم عشق بیهوده مخواه یار بیگـانه مشو دلبر بیگــــانه مخواه 🔸@chand_khaneh_sher
تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست‌‌ حسن استفاده از؛ شعرِ 🔸@chand_khaneh_sher