همه عمر برندارم سَر از این خُمارِ مَستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی!
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher
شب ها گذرد که دیده نتوانم بست
مردم همه از خواب و من از فکرتو مست...
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher
گفتیم عشق را
به صبوری دوا کنیم
روز عشق بیشتر
و صبر کمتر است...
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher
چرا ما با تو ای معشوقِ طناز
به صُلحیم و تو با ما در نبردی؟
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher
پیام دادم و گفتم: بیا خوشم میدار!
جواب دادی و گفتی که: من خوشم بی تو...!
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher
... مست بی خویشتن از خمر، ظلوم است و جهول
مستی از عشق نکو باشد و بی خویشتنی
تو بدین نعت و صفت گر بخرامی در باغ
باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی...
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا . . .
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدهست
#سعدی
🔸 @chand_khaneh_sher
افسوس بر آن دیده که روی تو ندیدهست
یا دیده و بعد از تو به رویی نگریدهست
گر مدعیان نقش ببینند پری را
دانند که دیوانه چرا جامه دریدهست
آن کیست که پیرامُن خورشید جمالش
از مُشک سیه دایرهٔ نیمه کشیدهست
ای عاقل اگر پای به سنگیت بر آید
فرهاد بدانی که چرا سنگ بریدهست
رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد
آنکس که سخن گفتن شیرین نشنیدهست
از دست کمان مهرهٔ ابروی تو در شهر
دل نیست که در بر چو کبوتر نطپیدهست
در وهم نیاید که چه مطبوع درختی
پیداست که هرگز کس از این میوه نچیدهست
سرّ قلم قدرت بی چون الهی
در روی تو چون روی در آیینه پدید است
« ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدهست »
با این همه باران بلا بر سر سعدی
نشگفت اگرش خانهٔ چشم آب چکیدهست
#سعدی
🔸 @chand_khaneh_sher
چنانت دوست میدارم، که وصلم دل نمیخواهد !
کمال دوستی باشد، مراد از دوست نگرفتن
مراد خسرو از شیرین، کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن
نصیحت گفتن آسان است سرگردان عاشق را
ولیکن با که میگویی که نتواند پذیرفتن ...
#سعدی
🔸@chand_khaneh_sher