eitaa logo
پایگاه تبیین چندهمسری اسلامی
3هزار دنبال‌کننده
414 عکس
412 ویدیو
4 فایل
*مدیریت @Admin_modiriat
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول یکی از ویژگی های منحصر به فرد همدلی بی‌نظیر زنان در صورت وجود تربیت اسلامی و مهار خودخواهی هاست... همدلی که میتواند در بعضی موارد حتی از همدلی دو خواهر و یا حتی مادر و دخترش هم به مراتب بیشتر و بهتر باشد... البته تاکید و تکرار میکنم این همدلی به شرط وجود تربیت‌اسلامی، خصوصا در کنترل خودخواهی‌ها امکانپذیر میشود... قطعا و بدون شک لحظه لحظه زندگی ما هم اینگونه نیست، ولی آن قدر مصادیق این همدلی در زندگی ما زیاد است که میتوانم برایش ده‌ها مثال بزنم و نمی‌دانم کدامین را بگویم... شاید هم باور نکنید، پس بگذارید از مواردی که بیشترین شاهد را داشته برایتان بیان کنم تا قابل پیگیری باشد. چند وقت قبل دخترم فاطمه رقیه به بیماری سختی مبتلا شد. طبق معمول به دنبال درمان‌های طب سنتی و اسلامی رفتیم. چون سریع نتیجه نگرفتیم، نگرانی همسران موجب شد به یکی از پزشکان که فوق تخصص آن مورد را داشت هم مراجعه کنیم. متاسفانه نسخه آن پزشک هم نتیجه نداشت و مجبور شدیم چند جای دیگر ببریم و سرانجام به جهت پیشرفت بیماری، دخترم در بیمارستان حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها (بیمارستان تخصصی کودکان در قم که به بیمارستان خرمی هم شهرت دارد) در بخش عفونی کودکان بستری شد. فاطمه رقیه حال نزاری داشت و همین مرا بسیار آزار میداد. او یکی از چهار دخترم بود، اما به جهت این بیماری گویا تک‌دخترم شده بود. طبیعی هم هست: به هنگام نیازمندی بیشتر، هستند. طوری شده بود که دوست داشتم ثانیه ثانیه شبانه‌روز پیشش باشم تا از این بیماری سخت خلاص شود. با این وصف، وقتی گفتند باید همراهش حتما و حتما خانم باشد، ناراحت شدم. پیگیری کردم گفتند قانون است و نمیتوان کاری کرد. مشکلی هم وجود داشت که بهانه‌ای برای اصرار من شده بود و آن اینکه مادر فاطمه رقیه، فرزند شیرخواره‌ی هشت ماهه‌ای داشت که فضای بیمارستان، خصوصا بخش تخصصی عفونی برای این فرزند خطرناک بود. به هر حال همراهی من یا مادرش امکان‌پذیر نشد. بعد از صحبت با همسران قرار شد دو نفر از همسران همراه او باشند، به این ترتیب که یکی صبح تا شب و دیگری شب تا صبح همراه او باشند. یکی از این دو نفر به تازگی برای صله‌رحم به مَسقَط‌الراس خود سفر کرده بود و حدود هزار کیلومتر از ما فاصله داشت. اما وقتی تصمیم خود را برایش بیان کردم، بدون چون و چرا خود را به قم رساند... داستان هشت روزه بستری فاطمه رقیه شروع شد ... در قسمت‌های بعدی از این هشت روز برایتان بیشتر خواهم گفت... حالا تصور کنید تعددزوجات نبود، باید چه میکردیم؟ قاعدتا کسی جز یکی از مادربزرگ‌های پدری یا مادری نمی‌توانست زندگی خود را رها کرده و به فریاد ما برسد. عجب!!! بگذارید مثل خیلی از مخاطبین خودمان، یک سوال خاله‌زنکی مطرح کنم: آیا واقعا صحیح است مادربزرگی که در پس پنجاه شصت سال زندگی و بچه بزرگ کردن و... که تازه باید ثمره‌ زندگی بچیند، بشود پرستار نوه‌هایش؟؟؟ اما ما با چنین سوالی مواجه نشدیم... ما یک خانواده بزرگ هستیم... زنان محبت و عشق را دوباره معنا کرده و با پا گذاشتن بر روی خودخواهی خود، از آدم‌کوچولوها جدا شده‌اند... حالا باورتان بشود یا نشود همسرانم یک بار هم با یکدیگر دعوا نداشته‌اند که هیچ، بارها و بارها با همدلی مشکلات مختلف را پشت سر گذاشته‌اند و این نیست مگر به جهت نیت خالصانه‌ همه‌ی ما برای حل‌یک‌بحران‌اجتماعی از طریق عاقلانه و الهی‌اش... نیت خالصانه‌ای که با ایمان و اعتقاد به ابدیت در پیش و فناء آنچه که در این ظرف زمانی و مکانی برایمان به امانت سپرده شده، ممکن گشته... 🌺 مروِّج و مبیِّن فرهنگ ناب باشید🌺 👇👇👇👇 ✅آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در پیام رسان ایرانی است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود... لینک کانال در پیام رسان ایرانی : https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
بخش دوم فاطمه رقیه هشت روز و هشت شب در بیمارستان بستری بود و قرار بود از خاطراتش برایتان بنویسم... متاسفانه همانطور که بیان کردم در این مدت، مادر خودش نمی‌توانست در کنارش باشد. به این جهت که مادرش فرزند شیرخواره‌ای داشت که بردن او به بخش عفونی بیمارستان ممنوع بود. لاجرم دو همسر از همسرانم به ترتیب در دو شیفت صبح تا شب و شب تا صبح به عنوان همراه فاطمه رقیه می‌ماندند و همین کنجکاوی همه را برانگیخته بود. یکی از همسران نقل میکردند همان یکی دو روز اول یکی از پرستارها پرسید شب‌ها چه کسی پیش دخترتان به عنوان همراه می‌ماند؟ در جواب گفتم همتایم است. پرستار با تعجب پرسیده بود: همتا؟ همتا چیه؟ همسرم در جواب گفته بودند: همان هوو. پرستار با تعجب بیشتری پرسیده بود: یعنی شوهر شما دو همسر دارد؟ شما با هم خوبید؟ مگه میشه؟ همسرم با تبسم گفته بودند: شوهرم چهار همسر دارد و ما هم با هم خوبیم. و از اینجا ماجرا شروع شده بود و بسیاری از پرسنل بیمارستان به صورت شبکه‌ای مطلع شده بودند که در بخش عفونی، دختری بستری شده که ۴ مادر دارد. جالبتر اینکه در آن یکی دو روز کسی متوجه نشده بود کسانی که همراه فاطمه رقیه در بیمارستان می مانند، هیچکدام مادر شناسنامه‌ای او نیستند... یعنی هم رفتار این دو شیرزن با فاطمه رقیه و هم رفتار فاطمه رقیه با این دو به گونه‌ای مادر و فرزندی بوده که اگر خود همسران چیزی نمی گفتند این مطلب پنهان می‌ماند. بخش عفونی بیمارستان تخصصی کودکان حضرت فاطمه معصومه قم این خاطرات را در خود ثبت کرد و همین خاطرات اتمام حجت خدا خواهد بود برای زنانی که غیرت می‌ورزند... زنانی که با غیرت کفرآمیز خود، مانع سر و سامان گرفتن هم‌جنسان خود و تولد فرزندانی بیشتر برای شیعه و ایران شدند و قطعا در یوم الفصل بازخواست خواهند شد... 🌺 مروِّج و مبیِّن فرهنگ ناب باشید🌺 👇👇👇👇 ✅آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در پیام رسان ایرانی است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود... لینک کانال در پیام رسان ایرانی : https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
در چند ماه اخیر به دلائلی سرم شلوغ شده... در این شلوغی‌ها، هفته قبل با تماس یک برای یک سری توضیحات در مورد به یکی از نهادهای نظارتی احضار شدم و با سعه صدر به ابهامات پاسخ داده ام که البته اینطور که به مشام میرسد داستانش ادامه دار خواهد بود. به اینگونه امور عادت کرده ام و چیز جدیدی نیست. تقریبا این احضارها هر از چندگاهی اتفاق می افتد و به فضل الهی تاکنون سر خم نکرده ایم. مضاعف بر اینها، چند روزی است که همسر دوم در بیمارستان بستری است. چون همسر چهارم در مسافرت بودند، وظیفه نگهداری دو فرزند همسر دوم بین دو همسر اول و سوم تقسیم شد. در این چند روز آنچه سختی ها را برایم آسان کرده نوع برخورد همسران با دو کودک خردسال همسر دوم است. در نبود مادر، مادری میکنند و خردسالانم را تر و خشک میکنند... الحمدلله همسر چهارم هم با اطلاع از این وضعیت خود را به جمع ما رسانده و حالا او مسئولیت دو فرزند همسر دوم را به عهده گرفته و صحنه های زیبای دیگری را رقم میزند... به کوری چشم شیطان رجیم و سربازان انسی و جنّی او، این چهار همسر در کنار هم آرمان را به پیش میبرند و من این را فقط و فقط لطف خدا میبینم و بس... این وضعیت طلایی، در میان ازدحام مشکلاتی به وجود آمده که همواره توسط دیگران برای ما ایجاد شده و میشود... از چشم زخم افراد عادی بگیرید تا بدخواهی و سحر و طلسم دشمنان که بارها و بارها خودشان به آن اعتراف کرده اند تا کج‌فهمی و بدسلیقگی نهادهای گوناگون حکومتی و حاکمیتی که همه اینها برای ادامه مسیر خانواده ما سنگلاخی را طراحی میکند که جز عنایت خداوند متعال و اولیاء او نمیشود چیز دیگری را عامل حفظ و حراست این خانواده دانست... @chandhamsari_ormavi
با سلام و احترام خدمت شما همراه عزیز جهت راهنمایی دوستانی که تازه عضو کانال شدن و یا عزیزانی که قصد دارن یک نگاه اجمالی و سریع روی کل مطالب کانال داشته باشند ، لیست مهمترین هشتک ها در ادامه آورده شده است. در کانال تلگرام ، صرفا بعضی از پیام های کانال اصلی (ایتا) ارسال می گردد. ان شاءالله مفید واقع شود. برای ارتباط با ما به هشتک مراجعه کنید 👇👇👇 برای پیگیری خدمات رایگان موسسه، فقط و فقط از طریق سه ادمین زیر اقدام بفرمایید 👇👇👇 ادمین نظارت (برای پیشنهادات و انتقادات) 👇 https://eitaa.com/admin_nezarat ادمین وساطت (پذیرش و پیگیری فرم‌ها)👇 https://eitaa.com/admin_vesatat ادمین مشاوره ها (نوبت دهی مشاوره)👇 https://eitaa.com/Admin_moshavereha 🌸 پایگاه تبیین چندهمسری اسلامی 🌸 🌺 حلال خدا را قبیح جلوه ندهیم🌺 👇👇👇👇 ✅آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در پیام رسان ایرانی است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود... لینک کانال در پیام رسان ایرانی : https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
نوع نگاه به خیلی مهم است. نوع نگاه و نگرش به این امر میتواند آن را به یک عامل رشد و تعالی و تکامل زن و مرد تبدیل کند، همانطور که میتواند به یک عامل سقوط و هلاکت تبدیل شود. یادش بخیر... وقتی همسر اولم یقین کرد که آنچه در خواستگاری اش در مورد مطرح کرده ام را عملی خواهم کرد، مدتی را دائما به فکر کردن اختصاص داده بود. گاهی حرف هایی میزد که در اخلاص و صفا اعجاب انگیز بود و گاهی حرف هایی میزد که مشخص بود وساوس شیطانی سراغش آمده... مدتی که گذشت دیدم روح معنوی حاکم بر ذهن و فکر و قلب او وساوس شیطان را کنار زده و غلبه کرده و نگاهی زیبا به پیدا کرده... شاید شرائط آن زمان او مزید بر علت شده بود، ولی به هر حال برایم در نوع خودش جالب توجه بود که میگفت من از امام رضا علیه السلام برای زندگی با شوهرم، کمک کار میخواهم... برای و کمک کار میخواهم... خب این نوع نگاه با نگاه و نگرش خود من فاصله ها داشت، ولی خوب بود و جای تشکر داشت... وقتی هم که همسر دوم و پدرش برای تحقیق قبل از ازدواج آمدند، در اولین جلسه، با همسر اولم دیدار داشتند و ایشان با یک روحیه عجیبی به پدر همسر دومم گفتند که من راضی ام و دوست دارم دختر شما بیایند و با من در یک خانه زندگی کنند... این نوع نگاه بسیار مهم است که یا به تعبیر بد عوامانه اش برای کمک به تعالی خانواده آمده، نه برای جنگ و جدل... شاید برخی افراد از این خاطره، چنین نتیجه گیری کنند که بیش از همه به آمادگی فکری و روحی همسر اول نیاز دارد، ولی واقعیت آن است که این آمادگی باید از همه طرف ها باشد تا زندگی به اوج ملکوتی و عرشی خود برسد... 🌺موسسه مردم‌نهاد چندهمسری اسلامی، تنها مرکز تخصصی تعددزوجات در ایران 🌺 🌺 مبلغ فرهنگ ناب باشید🌺 👇👇👇👇 ✅ آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود:‌ https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
نوع نگاه به خیلی مهم است. نوع نگاه و نگرش به این امر میتواند آن را به یک عامل رشد و تعالی و تکامل زن و مرد تبدیل کند، همانطور که میتواند به یک عامل سقوط و هلاکت تبدیل شود. یادش بخیر... وقتی همسر اولم یقین کرد که آنچه در خواستگاری اش در مورد مطرح کرده ام را عملی خواهم کرد، مدتی را دائما به فکر کردن اختصاص داده بود. گاهی حرف هایی میزد که در اخلاص و صفا اعجاب انگیز بود و گاهی حرف هایی میزد که مشخص بود وساوس شیطانی سراغش آمده... مدتی که گذشت دیدم روح معنوی حاکم بر ذهن و فکر و قلب او وساوس شیطان را کنار زده و غلبه کرده و نگاهی زیبا به پیدا کرده... شاید شرائط آن زمان او مزید بر علت شده بود، ولی به هر حال برایم در نوع خودش جالب توجه بود که میگفت من از امام رضا علیه السلام برای زندگی با شوهرم، کمک کار میخواهم... برای و کمک کار میخواهم... خب این نوع نگاه با نگاه و نگرش خود من فاصله ها داشت، ولی خوب بود و جای تشکر داشت... وقتی هم که همسر دوم و پدرش برای تحقیق قبل از ازدواج آمدند، در اولین جلسه، با همسر اولم دیدار داشتند و ایشان با یک روحیه عجیبی به پدر همسر دومم گفتند که من راضی ام و دوست دارم دختر شما بیایند و با من در یک خانه زندگی کنند... این نوع نگاه بسیار مهم است که یا به تعبیر بد عوامانه اش برای کمک به تعالی خانواده آمده، نه برای جنگ و جدل... شاید برخی افراد از این خاطره، چنین نتیجه گیری کنند که بیش از همه به آمادگی فکری و روحی همسر اول نیاز دارد، ولی واقعیت آن است که این آمادگی باید از همه طرف ها باشد تا زندگی به اوج ملکوتی و عرشی خود برسد... 🌺موسسه مردم‌نهاد چندهمسری اسلامی، تنها مرکز تخصصی تعددزوجات در ایران 🌺 🌺 مبلغ فرهنگ ناب باشید🌺 👇👇👇👇 ✅ آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود:‌ https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
حدود ۱۴ سال میشد ندیده بودمش. با او در یک اردوی بسیج در سال ۸۳ در ارومیه آشنا شدم. جوانی خوش‌اخلاق، با سواد، منطقی، سخت‌کوش، با ایمان، و به معنی واقعی کلمه عاشق اهلبیت علیهم السلام... آنقدر شخصیتش برایم مورد توجه واقع شده بود که وقتی بعد از سال‌ها صدای او را از پشت گوشی تلفن شنیدم، همان لحظات اول او را شناختم. مستند را دیده بود و همین موجب شده بود بعد از سال‌ها سراغم را از دوستان بگیرد. وقتی متوجه شدم ساکن تهران است، قرار حضوری گذاشتم و همدیگر را دیدیم. بعد از چند دقیقه احوالپرسی، یک دفعه بحث را برد سمت خانواده خودش. تا آن لحظه نمیدانستم که ازدواج کرده و فرزند دارد. حدود نیم ساعت فقط و فقط از مشکلات و بداخلاقی‌های همسرش گفت و دائم هم با تعجب می پرسید که تو چطور چهار همسر را مدیریت میکنی؟ من هم دائم میگفتم بگو ماشاءالله... و باز از بلاهایی که همسرش بر سر او و فرزندش آورده میگفت... من که آدم ساکتی هم نیستم، مبهوت از این وضعیت، نمیتوانستم حرفی بزنم. حرف‌هایش که تمام شد تنها چیزی که تمام ذهن و قلب مرا درگیر کرده بود این سوال بود که چرا قوانین جمهوری اسلامی روز به روز را در مورد مردان و فرزندان گسترده‌تر میکند؟؟؟؟؟ این چه سیاست‌گذاری مزخرفی است که زنان را به قبله مردان آخرالزمان و رئیس شوهر و فرزندان تبدیل کرده است؟ کمی دلداری‌اش دادم و تاکید کردم که زن یا شوهر بد، امتحان و ابتلاء الهی است که برخی از افراد مومن با آن دست و پنجه نرم میکنند و بهترین راه‌حل سوختن و ساختن است... اما وجودش پر بود از دردهایی که با توصیه اخلاقی قابل التیام نبود و این حرف‌های منبری من دردی دوا نمیکرد... پ.ن۱: اگر کلیدواژه زنان را در روایات آخرالزمان جستجو کنید بیشترین مطلبی که با آن مواجه میشوید مربوط است به (قبله شدن زنان برای شوهران در آخرالزمان). قوانین فعلی جمهوری اسلامی متاسفانه به همین قبله شدن کمک کرده و برخلاف اسمشان نه تنها حمایت خانواده را نتیجه نمی‌دهند، بلکه موجب متلاشی شدن خانواده میگردند... عدم وجود ساز و کاری تنبیهی برای حالت عدم تمکین زنان، حضانت فرزندان توسط مادران تا هفت سالگی، ممانعت قانونی از ازدواج مجدد آقایان، همه این ها را اضافه کنید به امور مالی همچون نفقه و مهریه و اجرت المثل، موجب شده مردان ایرانی در گوشه رینگ بوکس، توسط حریف و داور با هم و پشت سر هم ضربه بخورند و آئینه عبرتی شوند برای پسرهایی که همینطوری هم از مسئولیت ازدواج فراری هستند... پ.ن۲: تنها راه برون‌رفت از این مشکلات ظهور منجی عالَم بشریت است تا بدعت‌ها را کنار زده و سنت ها را احیاء کند، اما ما نیز مسئولیت داریم تا میتوانیم پیگیر برانداختن بدعت‌ها و احیاء سنت‌ها باشیم...‌ پ.ن۳: بهترین راه جلوگیری از قبله‌شدن زنان، ترویج الگوهای واقعی و پایداری از تعددزوجات است که ما در به دنبال آن هستیم... 🌺 مبلغ فرهنگ ناب باشید🌺 👇👇👇👇 ✅آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در پیام رسان ایرانی است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود... لینک کانال در پیام رسان ایرانی : https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
مدت هاست فرصت نمیکنم خاطره ای بنویسم و برای دوستان بفرستم. فرصتی دست داد تا به رسم گذشته چند سطری بنویسم شاید به کار آید. امروز دومین روزی است که همسر دومم، سیده راضیه خانه نیست و در بیمارستان بستری شده... خدا را شکر، سه فرزندش به برکت تعددزوجات، از یک طرف سه مادر دیگر دارند که نمیگذارند این دردانه های فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کم و کسری داشته باشند و از طرفی دیگر هم بازی هایی دارند که گرچه برادر و خواهرهایشان به حساب می آیند، اما چون مادران جدا دارند، وضعیتی بی نظیر پیش آمده که از هم بازی های کوچه و محله بی نیازی حاصل شود، بلکه این برادران و خواهران بالاتر از هم بازی و هم محله ای، ارتباطی شگفت انگیز را رقم زده اند، به گونه ای که این طفل معصوم ها کمتر به یاد مادر می افتند... همسران در نبود سیده راضیه، هر کدام بخشی از وظایف او را انجام میدهند. در این بین، من هنوز در فضای رویایی سفر ده یازده روزه اربعین هستم که در عین حال، جسمم را خسته و آزرده کرده و برای فرار از این خستگی، به کارهای عقب افتاده ام رسیدگی میکنم. در این حال و هوا بودم که امروز یکی از خردسالانم دوان دوان آمد و خود را به دامان پدرش انداخت. حتما دوباره دعوایی بچه گانه، بهانه پناه اوردن به پدر شده، کمی درنگ کردم تا بگوید چه شده. تازه دارد سلیس صحبت کردن را تجربه میکند. امان دادم تا به خودش بیاید و بعد آرام پرسیدم چه شده؟ میخواست جواب بدهد که فرزند دیگری با همان حال و روز دوان دوان از راه می رسد. این یکی خودش به خودش امان نداد و گفت: مامان گریه میکند. وه! چه فرصت نابی، بگذار کمی احساسات بچه گانه اش را قلقلک دهم و ثمری بچینم. رو کردم به فاطمه ریحانه و گفتم بله خب، منم جای مامان بودم گریه میکردم، مامان راضیه بیمارستانه و دستتون بهش نمیرسه وگرنه اونم الان داشت گریه میکرد از دست شماها. سریع گفت ما که اصلا کاریش نداشتیم و حرفش را هم گوش میدهیم. همینطور که با این دو فرزند صحبت میکردم، طبق معمول فرزندان دیگر هم از راه می رسیدند و می نشستند. کمی با بچه ها خوش بش کردم و کم کم کنجکاو شدم که کدام همسر و چرا گریه؟ بی آنکه حساسیتم را فریاد بزنم آرام به دنبال بچه ها راه افتادم و رفتم حیاط. دیدم یکی از همسران، افسرده حال و اشک به صورت، نشسته در گوشه ای. چون این همسرم فضای متنش بر حاشیه ها، پیشی دارد، بی تکلّف پرسیدم خانم گُل، چرا گریه میکنی؟ رویش را پنهان کرد و با صدای بغض آلودی گفت خونه بی راضیه، ناخوشه... این جمله مرا شوکه کرد و اصلا انتظار نداشتم چنین جمله ای بشنوم. رابطه فیمابین همتاهای دیگر با ایشان بسیار بیشتر و عمیق تر بوده و هست و رابطه اش با همسر دوم نوساناتی داشته که برای من جای بسی تعجب است که در کمتر از چهل و هشت ساعت بر صورت او، برای سیده راضیه اشک دلتنگی جاری شود. کمی دلداری اش دادم و از تاثیر ناخوآگاه ناراحتی و دلتنگی اش بر فرزندان سیده راضیه برحذر داشتم. آری! در این بلبشوی آخرالزمانی ایران ما، خانواده بزرگ و آرمانی ما چنین دورانی را تجربه میکند که همتا در فراق چند روزه همتا، اشک از چشمانش سرازیر میشود و این آن چیزی است که ارزشش را داشت، ارزش جنگ چند ساله با جامعه ای فمنیسم زده بر سر مرزهای فرهنگی و برای تشکیل چنین خانواده هایی، قطعا بیشتر از ارزش جنگ در مرزهای ظاهری و بر روی نقشه، با جبهه کفر و نفاق است... مرزهای فرهنگی تشیّع پاسداری نمیشوند که هیچ، بلکه توسط مدعیان دروغین، مورد هجوم است... مدعیانی که در ظاهر به دنبال ترویج فرهنگ شیعی هستند، اما در باطن امر، تیشه به ریشه بسیاری از مقولات بدیهی فرهنگ اهلبیت علیهم السلام میزنند 🌺 پایگاه تبیین چندهمسری اسلامی 👇 https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
نیمه خرداد 1402 است و قسمت شده برای دومین بار در شش ماهه اخیر، به اتفاق دو نفر از مردان تعددزوجاتی بیاییم زیارت عتبات عالیات... ظهر امروز در حرم آقا ابوالفضل العباس، بعد از نماز ظهر یکی از دوستان چندزنه في البداهة رو کرد به ما دو نفر و گفت: همین مطلب را دقت کنید: آقا امام حسین علیه السلام و آقا ابوالفضل العباس علیه السلام از دو مادرند... آقا علی اکبر و آقا علی اصغر از دو مادرند... اصلا امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا، دو یا سه همسر خود را همراه آورده... این جملات بین ما که همه دو، سه، چهار همسر داریم بیان شد و حقیقتا هم آدمی خیلی باید نفهم باشد که نفهمد خانواده عاشورایی چه شکلی است؟ بعد از نماز عصر رفتیم سمت حرم آقا امام حسین علیه السلام، یکی از دوستان رفت زیر قبة (که در نقل معتبر فرموده آنجا دعا مستجاب است) و دست به دعا بلند کرد و با صدایی ملایم گفت خدایا محمد... نژاد می‌خواهد زن بگیرد، خدایا به او همسران متعدد صالحه و فرزندان متعدد صالحه روزی کن... یک دفعه یک ایرانی که او هم کنار ضریح بود رو کرد به ما و گفت: خانم فقط یکی. واقعا با برخی از ما محبّین چه کرده اند که حتی دعا برای تعددزوجات را برنمی تابیم؟ 🌺 پایگاه تبیین چندهمسری اسلامی 👇 https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
این روزها ایام آشنایی و ازدواج با همسر اولم است و مثل سالگرد همه ازدواج هایم خاطرات شیرینی را برایم به ارمغان می آورد. ازدواج با این دختر گیلان زمین برکات بسیاری را برایم به همراه داشت که یکی از آن ها آن هم با این سرعت بود. خدا را شاکرم و همه این نعمت را از بخشندگی او بر این عبد هیچ میدانم. حالا و پس از گذشت ۶ سال از این ازدواج، خداوند به ترتیب از گیلان، بوشهر، مازندران و خراسان همراهان عزیزی را قسمتم نموده که همسر یک شوهر و مادر هفت فرزند هستند. گاهی برخی افراد میپرسند این تفاوت فرهنگی که از غرب و شرق و شمال و جنوب ایران دور هم جمع شده و خانواده ای تشکیل داده اید مشکلی ایجاد نمیکند؟ در جواب میگویم نه تنها مشکلی ایجاد نمیکند، بلکه زیبایی های بسیاری را رقم میزند. فکرش را بکنید: خانواده همه یک شب باقلا قاتُق گیلان بخورند و شب دیگر گِمنه بوشهری را با خورشت غاز مازندرانی بخورند و... فکرش را بکنید: فرزندتان از همان کودکی به چهار نفر از چهار گوشه ایران مادر بگوید و از هر کدام داستانی از مشاهیر منطقه ای خاص از ایران بشنود یا بیان مادرانه ای از مکان های زیبا و تاریخی آن منطقه در گوش این فرزند، زمزمه ای زیبا بپیچد... لالایی بوشهری یا ترانه ای گیلکی او را با خود به ییلاق و قشلاق ببرد و چنان کند که او از محرومیت های اقتصادی خانواده چیزی را در ذهن نسپارد... همسرانم هر کدام آداب و رسوم منطقه خود را بازگو میکنند و ما ادب و رسمی جدید که بهترین باشد را ایجاد میکنیم و این ها در روح و جان فرزندان ما نقش میبندد... تنها مشکل این خانواده پدر پُر مشغله و پُر دغدغه ای است که گاه به جهت کمیِ ظرفیت و فزونی مسئولیت، مشکلات بیرون و درون خانواده را با هم می آمیزد و از کوره دَر میرود که به گواه همه، او هم به مرور و با گذر شش سال پخته‌تر شده 😊 شاید برخی بگویند این زیبایی تمام‌عَیار، ساخته ذهن است و نمیشود زنان یک شوهر با هم دعوا و مرافعه نداشته باشند، اما من خداوند متعال حیّ قیُّوم را گواه میگیرم که همسرانم تا کنون یکبار هم با یکدیگر دعوا نداشته اند... البته این ذهنیت که زنان یک شوهر همیشه و همه جا به مانند سگ و گربه دائما با نیش و کنایه، به دنبال هم میکنند ساخته و پرداخته عواملی از جمله صدا و سیما و دیگر رسانه هاست که قطعا در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند... 🌺 مبلغ فرهنگ ناب باشید🌺 👇👇👇👇 ✅آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در پیام رسان ایرانی است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود... لینک کانال در پیام رسان ایرانی : https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi
حدود ۱۴ سال میشد ندیده بودمش. با او در یک اردوی بسیج در سال ۸۳ در ارومیه آشنا شدم. جوانی خوش‌اخلاق، با سواد، منطقی، سخت‌کوش، با ایمان، و به معنی واقعی کلمه عاشق اهلبیت علیهم السلام... آنقدر شخصیتش برایم مورد توجه واقع شده بود که وقتی بعد از سال‌ها صدای او را از پشت گوشی تلفن شنیدم، همان لحظات اول او را شناختم. مستند را دیده بود و همین موجب شده بود بعد از سال‌ها سراغم را از دوستان بگیرد. وقتی متوجه شدم ساکن تهران است، قرار حضوری گذاشتم و همدیگر را دیدیم. بعد از چند دقیقه احوالپرسی، یک دفعه بحث را برد سمت خانواده خودش. تا آن لحظه نمیدانستم که ازدواج کرده و فرزند دارد. حدود نیم ساعت فقط و فقط از مشکلات و بداخلاقی‌های همسرش گفت و دائم هم با تعجب می پرسید که تو چطور چهار همسر را مدیریت میکنی؟ من هم دائم میگفتم بگو ماشاءالله... و باز از بلاهایی که همسرش بر سر او و فرزندش آورده میگفت... من که آدم ساکتی هم نیستم، مبهوت از این وضعیت، نمیتوانستم حرفی بزنم. حرف‌هایش که تمام شد تنها چیزی که تمام ذهن و قلب مرا درگیر کرده بود این سوال بود که چرا قوانین جمهوری اسلامی روز به روز را در مورد مردان و فرزندان گسترده‌تر میکند؟؟؟؟؟ این چه سیاست‌گذاری مزخرفی است که زنان را به قبله مردان آخرالزمان و رئیس شوهر و فرزندان تبدیل کرده است؟ کمی دلداری‌اش دادم و تاکید کردم که زن یا شوهر بد، امتحان و ابتلاء الهی است که برخی از افراد مومن با آن دست و پنجه نرم میکنند و بهترین راه‌حل سوختن و ساختن است... اما وجودش پر بود از دردهایی که با توصیه اخلاقی قابل التیام نبود و این حرف‌های منبری من دردی دوا نمیکرد... پ.ن۱: اگر کلیدواژه زنان را در روایات آخرالزمان جستجو کنید بیشترین مطلبی که با آن مواجه میشوید مربوط است به (قبله شدن زنان برای شوهران در آخرالزمان). قوانین فعلی جمهوری اسلامی متاسفانه به همین قبله شدن کمک کرده و برخلاف اسمشان نه تنها حمایت خانواده را نتیجه نمی‌دهند، بلکه موجب متلاشی شدن خانواده میگردند... عدم وجود ساز و کاری تنبیهی برای حالت عدم تمکین زنان، حضانت فرزندان توسط مادران تا هفت سالگی، ممانعت قانونی از ازدواج مجدد آقایان، همه این ها را اضافه کنید به امور مالی همچون نفقه و مهریه و اجرت المثل، موجب شده مردان ایرانی در گوشه رینگ بوکس، توسط حریف و داور با هم و پشت سر هم ضربه بخورند و آئینه عبرتی شوند برای پسرهایی که همینطوری هم از مسئولیت ازدواج فراری هستند... پ.ن۲: تنها راه برون‌رفت از این مشکلات ظهور منجی عالَم بشریت است تا بدعت‌ها را کنار زده و سنت ها را احیاء کند، اما ما نیز مسئولیت داریم تا میتوانیم پیگیر برانداختن بدعت‌ها و احیاء سنت‌ها باشیم...‌ پ.ن۳: بهترین راه جلوگیری از قبله‌شدن زنان، ترویج الگوهای واقعی و پایداری از تعددزوجات است که ما در به دنبال آن هستیم... 🌺 مبلغ فرهنگ ناب باشید🌺 👇👇👇👇 ✅آی دی کانال در پیام رسان های : @Chandhamsari_Ormavi ✅کانال اصلی ما در پیام رسان ایرانی است که مطالب برای اولین بار در این کانال منتشر میشود... لینک کانال در پیام رسان ایرانی : https://eitaa.com/chandhamsari_ormavi