🔅 خاطرات مقدس | رحیم رحیم مهدی!
✍🏻 هواپیماها مثل نقل و نبات بمب میریختند. بار اوّل چند ترکشِ ریز نصیب من شد. مهم نبود. بار دوم دستم شکست. غبار ترکش هم یک طرفِ بدنم را کاملاً گرفت؛ مهم نبود، هنوز میتوانستم بگویم «مهدی مهدی رحیم».
بار سوم نایَم زخمی شد. نای سوراخ شده بود. تهماندهی نفس به تارهای صوتی نمیرسید و از همان سوراخ خارج میشد. یک تکه سنگ برداشتم و چپاندم توی سوراخ تا هوا از گلو خارج شود و بتوانم صدا بزنم. آخرین صدایم را زدم. جوابی نیامد. چیزی هم که فکر می کردم سنگ است، کلوخ بود. خون خیساندش. خرد شد و ریخت توی نای. دیگر داشتم از حال میرفتم که از بیسیم صدا درآمد «رحیم رحیم مهدی».
#خاطرات
#بیسیم
#حضرت_امام
#دفاع_مقدس
#کتاب_روزگاران
ـــــ ـــــ ـــــ ـــــ ـــــ ـــــ
🔻 اخبار فوری و جنجالی و سیاسی 👇
Join🔜 @chandkalam
http://eitaa.com/joinchat/3970498560C6174df1b40