eitaa logo
کانال رسمی روستای سنگک⛰
1.2هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
18 فایل
اخبارمهم منطقه و شورا،گیاهان داروئی ,کشاورزی و عسل،گزارش آب هوا،اعلام مراسمات، تصاویرروستای سنگک لینک کانال:👇🏿 https://eitaa.com/channelsangak تبلیغات @Hojjattala_tala_110 خادمین کانال @Hasgh @Payam2fbm @Alireza_donyaei @Mehdi_morshedkhanloo
مشاهده در ایتا
دانلود
🌨❄🌨❄ 👌🍀 اهمن و بهمن دو برادر و فرزندان زنی به نام پیرزن یا هستند. این دو خواهری به نام به هود یا (حوت) نیز دارند که ۱۰ روز آخر اسفند متعلق به او‌ست. بنا بر این ، روزی اهمن و بهمن به کوه می‌روند تا برای مادر پیرشان هیزم بیاورند، اما باز نمی‌گردند. ساعت‌ها می‌گذرد و ننه سرما که غیبت پسرانش شور به دلش انداخته، دخترش به حوت را به دنبال برادرانش می‌فرستد، اما او هم می‌رود و باز نمی‌گردد. کم کم آتش ننه پیرزن خاموش می‌شود و او به‌ناچار پا از زیر کرسی بیرون می‌کشد و به دنبال بچه‌هایش راه کوه را در پیش می‌گیرد، اما هر چه جست‌وجو می‌کند، آن‌ها را پیدا نمی‌کند. ۳ روز در کوه می‌ماند و تا توان دارد تلاش می‌کند در غیبت اهمن، بهمن و آفتاب‌به‌حوت سرمای زمستان را شدت بخشد. او سرانجام تصمیم می‌گیرد تا عالم را به آتش بکشد. برای همین جارویی را آتش می‌زند و آن را دور سرش می‌چرخاند و می‌گوید: ، ، دنیا را آتش می‌زنم. آنگاه جارو را پرتاب می‌کند. حالا برخی از اقوام در سرزمین  ایران سال‌هاست که جارویی آتش می‌زنند و معتقدند که اگر جارو در آب بیفتد سال پیش‌رو، سالی پر باران است و اگر جارو در خشکی بیفتد، خشک‌سالی و بی‌محصولی است. 🙏 @channelsangak
🌨❄🌨❄ 👌🍀 اهمن و بهمن دو برادر و فرزندان زنی به نام پیرزن یا هستند. این دو خواهری به نام به هود یا (حوت) نیز دارند که ۱۰ روز آخر اسفند متعلق به او‌ست. بنا بر این ، روزی اهمن و بهمن به کوه می‌روند تا برای مادر پیرشان هیزم بیاورند، اما باز نمی‌گردند. ساعت‌ها می‌گذرد و ننه سرما که غیبت پسرانش شور به دلش انداخته، دخترش به حوت را به دنبال برادرانش می‌فرستد، اما او هم می‌رود و باز نمی‌گردد. کم کم آتش ننه پیرزن خاموش می‌شود و او به‌ناچار پا از زیر کرسی بیرون می‌کشد و به دنبال بچه‌هایش راه کوه را در پیش می‌گیرد، اما هر چه جست‌وجو می‌کند، آن‌ها را پیدا نمی‌کند. ۳ روز در کوه می‌ماند و تا توان دارد تلاش می‌کند در غیبت اهمن، بهمن و آفتاب‌به‌حوت سرمای زمستان را شدت بخشد. او سرانجام تصمیم می‌گیرد تا عالم را به آتش بکشد. برای همین جارویی را آتش می‌زند و آن را دور سرش می‌چرخاند و می‌گوید: ، ، دنیا را آتش می‌زنم. آنگاه جارو را پرتاب می‌کند. حالا برخی از اقوام در سرزمین  ایران سال‌هاست که جارویی آتش می‌زنند و معتقدند که اگر جارو در آب بیفتد سال پیش‌رو، سالی پر باران است و اگر جارو در خشکی بیفتد، خشک‌سالی و بی‌محصولی است. 🙏 @channelsangak
ننه سرما ، ۱۲ برادر وچله‌ بزرگ، چله‌ کوچک، چارچار، سده، اَهمن ‌و بهمن، سیاه ‌بهار به دو بخش تقسیم می شود چله بزرگ یا چله کلان و چله کوچک یا چله خرد از اول دی ماه تا دهم بهمن ماه، وچهل روزکامل میباشد. از یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه و بیست روزکامل است. همچنین میگویند، بدلیل بیست روز کمتر، چله کوچک نامیده شده است. 🌓غروب آخرین روز چله بزرگ برگزار می شده، و مردم دور هم جمع شده و از این جشن لذت میبردند، و در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور آتش، سده را جشن می گرفتند. این دو برادر چله بزرگ و چله کوچک در هشت روزی، که در کنار هم هستند، آن هشت روز را، مینامند. یعنی به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک چار چار می گویند. پس از چار چار نوبت به پسران پیرزن ننه سرما میرسد، که خودی نشان دهند.ده روز اول اسفند را اهمن،و ده روز دوم اسفند را بهمن می گویند این  بیست روز ممکن است آنقدر بارندگی باشد، که این دو برادر به دو چله طعنه بزنند. با توجه به که قدیمیهای نازنین میخواندند. ❄ اهمن و بهمن، آرد كن صدمن، روغن بیار ده من، هیزم بکن خرمن، عهده همه با من. ❄ تا اینجا  بیست روز از اسفند به نام اهمن و بهمن نامگذاری شده اند، و می ماند ده روز آخر اسفند ماه که پنج روز اول نام گرفته، و شعری هم که قدیمیها میخوانند: (سیاه بهار شب ببار و روز بکار) 🌨🌧🌨🌧🌨🌧 از این شعر هم مشخص می شود،  در این ایام شبها بارندگی فراوان بوده، و روزها کشاورزان مشغول کشت و زراعت بوده اند. پنج روز آخر هم نام گرفته است، که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی،  گاهی همراه با باد،  و اکثر اوقات از آسمان تگرگ می بارد، که قدیمی های دل پاک، براین باور بودند، که گردنبند پیرزن پاره شده و مُهره‌های آن به زمین میريزد. 🙏 @channelsangak
🌨❄🌨❄ 👌🍀 اهمن و بهمن دو برادر و فرزندان زنی به نام پیرزن یا هستند. این دو خواهری به نام به هود یا (حوت) نیز دارند که ۱۰ روز آخر اسفند متعلق به او‌ست. بنا بر این ، روزی اهمن و بهمن به کوه می‌روند تا برای مادر پیرشان هیزم بیاورند، اما باز نمی‌گردند. ساعت‌ها می‌گذرد و ننه سرما که غیبت پسرانش شور به دلش انداخته، دخترش به حوت را به دنبال برادرانش می‌فرستد، اما او هم می‌رود و باز نمی‌گردد. کم کم آتش ننه پیرزن خاموش می‌شود و او به‌ناچار پا از زیر کرسی بیرون می‌کشد و به دنبال بچه‌هایش راه کوه را در پیش می‌گیرد، اما هر چه جست‌وجو می‌کند، آن‌ها را پیدا نمی‌کند. ۳ روز در کوه می‌ماند و تا توان دارد تلاش می‌کند در غیبت اهمن، بهمن و آفتاب‌به‌حوت سرمای زمستان را شدت بخشد. او سرانجام تصمیم می‌گیرد تا عالم را به آتش بکشد. برای همین جارویی را آتش می‌زند و آن را دور سرش می‌چرخاند و می‌گوید: ، ، دنیا را آتش می‌زنم. آنگاه جارو را پرتاب می‌کند. حالا برخی از اقوام در سرزمین  ایران سال‌هاست که جارویی آتش می‌زنند و معتقدند که اگر جارو در آب بیفتد سال پیش‌رو، سالی پر باران است و اگر جارو در خشکی بیفتد، خشک‌سالی و بی‌محصولی است. 🙏 @channelsangak
🌨❄🌨❄ 👌🍀 اهمن و بهمن دو برادر و فرزندان زنی به نام پیرزن یا هستند. این دو خواهری به نام به هود یا (حوت) نیز دارند که ۱۰ روز آخر اسفند متعلق به او‌ست. بنا بر این ، روزی اهمن و بهمن به کوه می‌روند تا برای مادر پیرشان هیزم بیاورند، اما باز نمی‌گردند. ساعت‌ها می‌گذرد و ننه سرما که غیبت پسرانش شور به دلش انداخته، دخترش به حوت را به دنبال برادرانش می‌فرستد، اما او هم می‌رود و باز نمی‌گردد. کم کم آتش ننه پیرزن خاموش می‌شود و او به‌ناچار پا از زیر کرسی بیرون می‌کشد و به دنبال بچه‌هایش راه کوه را در پیش می‌گیرد، اما هر چه جست‌وجو می‌کند، آن‌ها را پیدا نمی‌کند. ۳ روز در کوه می‌ماند و تا توان دارد تلاش می‌کند در غیبت اهمن، بهمن و آفتاب‌به‌حوت سرمای زمستان را شدت بخشد. او سرانجام تصمیم می‌گیرد تا عالم را به آتش بکشد. برای همین جارویی را آتش می‌زند و آن را دور سرش می‌چرخاند و می‌گوید: ، ، دنیا را آتش می‌زنم. آنگاه جارو را پرتاب می‌کند. حالا برخی از اقوام در سرزمین  ایران سال‌هاست که جارویی آتش می‌زنند و معتقدند که اگر جارو در آب بیفتد سال پیش‌رو، سالی پر باران است و اگر جارو در خشکی بیفتد، خشک‌سالی و بی‌محصولی است. 🙏 @channelsangak