eitaa logo
چَنتِه 🗃
3.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
26 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی @HOSSYN90 @Tayyebeee آگهی و تبلیغات 👇 @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 قرائت صالح مهدی زاده، قاری ۱۱ ساله گیلانی در برنامه محفل 🆔 @chantehh
📷 بهاباد ، میدان شهدای گمنام سحر ، کرشمهٔ صبحم بشارتی خوش داد که کس همیشه گرفتار غم نخواهد ماند ... |حافظ| صبح بخیر 🌱 روز خوبی داشته باشید 🌱 🆔 @chantehh
فاطمه عبداللهیان بهابادی 🔹روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت! همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند! حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟! یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی! فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد! ✔️"نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ" : "بندگانم را آگاه کن که من بخشنده‌ ی مهــــربانم !" این ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه. خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست و به خواسته ات ایمان داشته باش❣️ 🆔 @chantehh
شهید سید کاظم حسینی 🌷 🚩 شهید سیدکاظم حسينی­ بركويی دوم دی ۱۳۴۴ به دنيا آمد. پدرش سيدمحمد، كارگر معدن بود . تا چهارم ابتدايي درس خواند و به کار جوشكار در شهرداري مشغول شد . یک سالی از شروع جنگ نگذشته بود که به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. سید کاظم نوزدهم ارديبهشت ۱۳۶۱ با سمت تك‌تيرانداز در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر بر اثر اصابت تركش به سر شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش روستای اسفنگ واقع است. شهرستان بهاباد ۵ شهید در عملیات آزادسازی خرمشهر تقدیم کرده است . 💠 از راست : سیدکاظم رضوانی - شهید سیدکاظم حسینی - شهید محمدعلی هوشمند و محمدحسن خانی زاده 🗓 قبل از عملیات بیت المقدس 🆔 @chantehh
✍ حسین حیدری از گرگین آباد با سلام خدمت چنته ای های عزیز 📸 این عکس اهالی روستای گرگین آباد در سال ۶۳ یا ۶۴ هست. اون موقع ها مردم استان یزد برای استقبال از حجاج می رفتن شیراز و چون وسایل ارتباطی کم بود یا نبوده ، اهالی روستا ۹ روز زودتر رفتن شیراز برای استقبال و الان ۵ نفرشون در بین ما نیستن. خدا رحمت کنه همه رفتگان را 🙏 🔻نشسته از راست : حسین صادقی (محمد)،مرحوم حاج محمد حیدری ،حسین بیکی،حاج حسن عبدالهی، عباس بیکی،مرحوم حاج اکبر صادقی(کل اکبر)،مرحوم حاج علی صادقی، مرحوم حاج محمد عبداللهی،مرحوم حاج محمد نبی زاده 🔺ایستاده از راست : عباس و محمدرضا نبی زاده (یزد) 🆔 @chantehh
✍ سرکار خانم فریده جلیلی سلام آقای عبداللهیان. خیلی ممنون از اینکه این کانال خوب را تشکیل دادید. واقعا لازمه که از قدیمای بهاباد بدونیم مخصوصا برای جوونایی مثل ما که هیچ کسی را جز خانواده خودشون نمیشناسن.
🔸 سرکار خانم فریده جلیلی ضمن ابراز لطف و محبت به کانال شهرشون ، با ارسال این تصویر زیبا و ماندگار از خانواده محترم جلیلی نوشتن : 🔹 " از راست : مرحوم حاج حسین جلیلی (عمو حسین). آقای مسعود جلیلی(عمو مسعود). آقا جلیل جلیلی(جلیل آقا). پایین دخترشون و عمه گرامی بنده فاطمه جلیلی (عمه فاطی) . بالا سرشون آقای رضا جلیلی(عمو رَضا) و نفر آخر اکبرآقا جلیلی (عمو اکبرآقا) " 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#شهدای_بهاباد شهید سید کاظم حسینی 🌷 🚩 شهید سیدکاظم حسينی­ بركويی دوم دی ۱۳۴۴ به دنيا آمد. پدرش سيدم
✍ خانم زهرا هوشمند فرزند شهید معظم محمدعلی هوشمند: سلام! این شهید بزرگوار با بابای من همرزم بودن و همراه هم شهید شدن . یعنی بابای من زخمی شدن و دو ماه تو بیمارستان بودن و تیر ماه شهید شدن.
📸 عکسی از یکی از اردوگاه های عراق که چهار اسیر بهابادی در آن حضور دارند : 🔻 نشسته از چپ : 🔸 نفر اول آقای حاج مسعود رفیعیان 🔸 نفر پنجم : آقای حاج عباس اسماعیلی 🔺 ایستاده از چپ : 🔸 نفر پنجم : آقای حاج علی اکبر میرابراهیمی 🔸 نفر نهم : آقای حاج محمدحسن محب زاده 🔹در تابلوی پشت سر جمله ی مشهوری به عربی نوشته شده: «مَن لایَحترِم الزمَن، لایُومن بِالمُستقبَل و لایُرید لِشَعبه الاِنتِصار» «کسی که زمان (حال) را محترم ندارد به آینده ایمان نداشته و برای ملتش پیروزی نمی خواهد» 🆔 @chantehh
📷 لحظه ی ورود آزادگان غیور آقایان حاج حسین شیخ زاده و حاج علی اکبر میرابراهیمی به بهاباد 🆔 @chantehh
✍ خانم مریم محمدی 🔸یادی کنیم از مرحومه حاجیه شهربانو باقرزاده که پارسال در مکه مکرمه همسفر زیارتی ما بودند. (حج تمتع ) بهشت جایگاهش بانوی خوش زبان و ساده دل بنستانی (شادی روحشون صلوات❤️) 🆔 @chantehh