#یادمانه 📷 تصاویری از مرحومه عصمت خانم فخر بهابادی در جوانی و در کهنسالی (در کنار خانم بانو صغری کلانتری) ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

🌼 امروز ، بخشی از سخنرانی مرحوم شیخ احمد کافی در چنته گذاشته شد . بد نیست بدانید این خطیب توانا " یزدی تبار " بوده ، پدربزرگش مرحوم میرزا احمد کافی از علمای مشهور یزد بوده که روزی برای سفر به مشهد رفت و دیگر به یزد بازنگشت . مرحوم کافی در یکی از سخنرانی ها، اینگونه خود را معرفی می کند : « یکی از من پرسید شما اهل کجا هستید؟ من هم گفتم اهل بین‌الملل، اصلیتم یزدی هست ، متولد مشهد و ساکن تهران » ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#روانشناسی ❇️❌ موقع مشق نوشتنِ بچه م کنارش بشینم یا نشینم؟ 🔸سپاس از جناب دکتر مهدی نشاسته گر عزیز🌹 #دکتر_سعید_عزیزی ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#یادمانه #مفاخر_بهاباد 📸 سه تصویر از دوران جوانی ، میانسالی و کهنسالی مرحوم داود آقا فخر بهابادی فرزند آقا میرزامحمد فخر ، معاون وزیر راه در دوران پهلوی دوم 🔺 ایشان در مردادماه ۱۲۹۷ در بهاباد متولد شد و در اردیبهشت ماه ۱۳۸۰ در بیمارستان آسیای تهران درگذشت . روحشان شاد ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#یادمانه #خاطره_قدیمی ✍ جناب سرهنگ غلامرضا محمدی نیا سلام وقت بخیر دیدم امروز عکس مرحوم داود فخر بهابادی را در کانال گذاشتید، از آنجا که می دانم اکثر مردم بهاباد این مرحوم نامدار شهرشون را نمیشناسند بر آن شدم تا با خاطره‌ای این مرد بزرگ را معرفی کنم: ایشان معاونت وزارت راه در سالهای پنجاه تا پنجاه و هفت عهده دار بودند. روزی مرحوم محمدمهدی فخر از من خواستند که قیمت لندرور را بررسی و به ایشان اعلام کنم تا برای خرید به تهران بیایند و خریداری کنند. من بررسی و قیمت را اعلام کردم: هفتاد و پنج هزار تومان قیمت کمپانی که باید پول واریز کنی و حدود چهل روز بعد تحویل میشد، در بازار آزاد اما هشتاد هزار تومان بود با تحویل فوری. ایشان به اتفاق مرحوم محمد وارسته به تهران آمدند. با هم رفتیم دفتر کمپانی که در خیابان جمهوری بود و با مسئول فروش وارد گفتگو شدیم. ایشان همان شرایط چهل روزه را اعلام کرد که من گفتم آقای فخر نمی‌توانند چهل روز در تهران بمانندکه. بلافاصله با تعجب سئوال کرد کدام فخر؟ ایشان با آقای داود فخر چه نسبتی دارند؟ ما گفتیم برادرند. وقتی شنید که مرحوم فخر برادر داود فخر می‌باشند، گفت: پول را واریز کنید تا من الان حواله بدهم، برید تحویل بگیرید. فکر کنم که ما ساعت نه و نیم پول را واریز کردیم و ساعت دوازده و نیم ماشین را از کارخانه در جاده کرج تحویل گرفتیم و فردا هم برای رفع نواقص و کنترل نهایی به کارخانه رفتیم. این همان لندروری است که دست فرزندان آن مرحوم بود. ملاحظه بفرمایید چه عزت و احترامی برای ایشان قائل بودند که بدون نامه و یا سفارش و فقط بردن نام ایشان کارگشا شد. روحش شاد! ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#ورزش_بهاباد #طبیعت_بهاباد 🎿 گروه کوهنوردی «دلاوران کوه» در حال حرکت به سمت قنات روستای فودیج در شهرستان بهاباد 🗓 امروز پنجشنبه ۲۴ آبان ماه در هوای بارانی و مه زده و دل انگیز روستا 📨 ارسالی از آقای آسیدرضا میرابوالقاسمی ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#روز_کتابخوانی #پیام_شهروندان ✍ سرکار خانم عالمی با عرض سلام و خسته نباشید انشاالله روزگار برای اهل چنته بر وفق مراد و ایام به کام باشد. سرکار خانم سمیه گرانمایه گزارش بازدید دیروز از کتابخانه فاطمیه را گذاشته بودند. واقعا به همه دانش آموزان خیلی خوش گذشت. خواستم از خانم گرانمایه محترم، به خاطر صبر و حوصله و اخلاق خوش تشکر ویژه داشته باشم و در روز کتاب و کتابخوانی یادی کنیم از بنیانگذار کتابخانه فاطمیه بهاباد، مرحوم حاج علی اصغر گرانمایه که سالها برای این مکان با ارزش زحمات زیادی متقبل شدند و الان هم دختر بزرگوارشان ادامه دهنده این راه خیر پدر شدند. انشاالله خدا بهشون طول عمر با عزت عنایت کند.

#ایران_قدیم 📚 کتابفروشی «کتابخانه شمس العماره » در خیابان ناصر خسرو 🗓 صد سال پیش ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#روز_کتابخوانی 🎥 نسل جدید آدمو شگفت زده میکنن این پسر ۱۴ ساله چقدر زیبا و با چه لذتی از کتاب خوندن صحبت میکنه ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#پدر جناب آقای قاسم طالبی در سالگرد پدر بزرگوارشون ضمن ارسال اطلاعیه مراسم ابوی عزیزشون کلیپ فوق رو که واقعا ارزش دیدن چند باره رو داره برامون ارسال فرمودند . شادی روح مداح اهل بیت و خادم مسجد زنده یاد آقای حسن طالبی صلوات . ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#مستند 🔸🔸 قابل توجه همشهریان عزیز 🌱 امشب ساعت ۱۹ ( ۷ شب ) شبکه تابان یزد 🌱 پخش مستند " شرح فراق " روایتی از زندگی همسر سردار شهید رفیعیان ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#یادمانه 📷 سرکار خانم مریم السادات رضوی ( همسر جناب آقای دکتر لقمانی) چند روز پیش این عکس قشنگ را از پدر و مادر بزرگوار و فقیدشون، زنده یاد حاج فاطمه شجاعی و مرحوم حاج سید محمد رضوی ارسال کردن و نوشتن: بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت ما هم چند روزی این قاب قشنگ را گرو نگه داشته و خودمون تنهایی نگاش کردیم و لذت بردیم تا امشب. ... تا در این شب جمعه، ازشون یاد کنیم و به بهانه این تصویر زیبای «زندگی» که اطرافیانشون تعریف می کنند این زوج چه زندگی عاشقانه ای داشته و جناب رضوی در سلوک با همسر، با نهایت احترام رفتار می کردند، عرض کنیم که: پس از «روز پدر» به افق چنته و استقبال چشمگیر همشهریان عزیز برای تجلیل از مقام والای پدر، کم کم داریم به «روز زن» و بزرگداشت مقام همسر هم نزدیک میشیم. خودتون را آماده کنین تا در روزهای اول دی ماه، با ارسال عکس همسرتون، از خجالت هم در بیِد که دیگه همچین موقعیتی گیرتون نمیاد 😊 ایشالا تو روزای اول زمستون، یخ هاتون وا بشه و خجالت نکشِد که اون نامه های سوزناک دوران نامزدیتون را به چنته بفرستِد تا پدراتونم بخونن ببینن که... به به... 🤦‍♂🤦‍♀ منتظریم تا اول دی ماه سرد و یخبندون، شما تنور «چنته» ی خودتون را گرم نگه دارین. ✋ ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#یا_زهرا 🔸 جناب حجه الاسلام شیخ محمد اقبال اجازه بدید امشب که شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله عليها است چند کلمه روضه بخوانیم : 🖤دوستان این شب ها امیرالمؤمنین را تنها نگذارید، در هر فرصت یاد ایشان نموده و به ایشان سلام کنید، مخصوصا سادات عزیز، جدتان در مدینه خیلی غریب است ، مدینه خیلی بزرگ نیست علی حتی اگر بخواهد سر قبر مادرتان هم برود مجبور است با قاتلان همسر عزیزش روبرو شود. یک نفر که نبودند، چهل نفر بودند. خدا به دل علی برسد با خنده های تمسخرآمیز مغیره لعنة الله علیه. مثل فردا که یاران مولا از مراسم دفن بی بی باز می گشتند، طرف رسید به مقداد و سوال کرد : از کجا می آیی ؟ مقداد گفت : از سر قبر دخت پیامبر. گفت : چرا ما را خبر نکردید ؟ مقداد جواب داد : خود او وصیت کرده بود. همین که نانجیب این جواب را شنید، یقه مقداد را گرفت و شروع به زدن کرد. مقداد گفت : اگر می خواهی بزنی بگذار یک حرفی را بگویم آنگاه بزن . "به خدا قسم! حتی هنگامی که علی می خواست بدن زهرا را در خاک بگذارد هنوز از پهلوی او خون می آمد ، حالا هر چه می خواهی بزن . من که از دختر پیامبر عزیزتر نیستم . یا علی آجرک الله یا صاحب الزمان آجرک الله ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#روز_کتابخوانی 📚 مولفین کتاب فارسی سوم دبیرستان سال ۱۳۳۰ 🔸محمد تقی بهار، غلامرضا رشید یاسمی، بدیع الزمان فروزانفر، عبدالعظیم قریب و جلال الدین همایی + بدون شک مسیر موفقیت یک مملکت از دروازه طلایی آموزش و پرورش و تربیت اصولی دانش آموزان آن مملکت می‌گذرد. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#مفاخر_بهاباد ✍ به نقل از مرحومه سکینه عاصمی ✅ عبد صالح خدا سیدعلی رضوی بهابادی متخلص به «عاصم بهابادی» شاعر اهل بیت و صاحب کرامات بودند. ایشان زاده بهاباد و مدفون در طریق الرضا در محدوده ده علی راور کرمان هستند و مقبره عابد گمنام در آن منطقه به ایشان منتسب است. روایت است طی خوابی که دیده بودند امام رضا به ایشان می‌فرمایند: در راه مشهد، شهید خواهی شد و دوسال پس از این خواب در راه برگشت از مشهد الرضا به دلیل گم کردن راه و تشنگی در ده علی راور جان به جان آفرین تسلیم می‌کنند و خبر فوت ایشان را آقای محمد مدتقی (خادمی) از اقوام ایشان که همراهشان بودند به بهاباد آوردند. مردم ده علی راور به دلیل دیدن کرامات از ایشان، ضریح و بقعه ای بر مزارشان ساخته اند و به ایشان اعتقاد بسیار دارند. ایشان یک دختر به نام فاطمه بیگم و یک پسر به نام سید مهدی داشتند که سید مهدی قبل از ازدواج فوت می‌کند. فرزندان فاطمه بیگم برای نگه داشتن نام ایشان نام خانوادگی «عاصمی» را اختیار می‌کنند. نوادگان دختری ایشان در بهاباد و کاشمر و بافق با نام خانوادگی عاصمی و ابوالحسنی و زمانیان زندگی می‌کنند . سردار شهید علیرضا عاصمی و برادرش شهید عباس عاصمی از نوادگان ایشان و ساکن و مدفون در کاشمر هستند. یکی از کراماتی که از ایشان نقل شده در زمان حیاتشان به «سید نُقلی» معروف بودند، چون با یک مشت نقل تمام رهگذران را منتفع می‌کردند و تمام نمیشد بلکه برکت هم می‌کرد. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#خاطره_انگیز 📚 مرحوم آسید حسین مدرسی معروف به آقای مدیر و دانش آموزان مدرسه ادیب بهاباد 🔺ایستاده از راست، نفر دوم مرحوم حاج میرزامحمد ایمانی 🗓 سال ۱۳۱۴ شمسی 📷 عکس از کتاب فرهنگ مردم بهاباد ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

پست بالا رو دوباره گذاشتم که بگم جناب آقای سیدمحمدصادق مدرس مصدق، از نوادگان جناب آسیدحسین مدرسی (آقای مدیر) امروز بر بنده منت گذاشتن و نخستین جلد از کتاب ۷۰۰ صفحه ای شجره نامه خاندان مدرسی را که حاصل ۲۰ سال تحقیق و زحمتشون هست به من هدیه کردن. کتاب بسیار با ارزشی که به واسطه ی حضور و اثرگذاری آقای مدیر در تعلیم و تربیت بهاباد، برای مردم این خطه نیز می تواند جذاب و خواندنی باشد و همین امر، باعث ایجاد حس تعلق خاطر به بهاباد در جناب مدرس مصدق شده و تحقیق و پژوهش هائی هم در این زمینه داشته اند. از اینکه دعوت ما را برای حضور در این کانال مردم پایه ی «چنته» اجابت کرده اند صمیمانه ازشون سپاسگزارم. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh