eitaa logo
چَنتِه 🗃
3.6هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
32 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی و تبلیغات @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
4.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 شرح اجرای خصوصی «شهریار سخن» توسط در کتاب «پیر پرنیان اندیش»: با شجریان و لطفی در محضر شهریار امشب، پس از چند ساعت حافظ خوانی، سایه از آن گنجینه اسرار، نواری ممتع گذاشت. سایه و شجریان و لطفی به دیدار شهریار در تهران می روند در سال ۱۳۵۵... چه ساز درخشانی می زند لطفی! شهریار به وجد آمده و مرتب «به به! به به!» می گوید. شهریار هم خوب ساز می زد و هم خوب موسیقی ایرانی رو می شناخت. این سازی که لطفی تو نوار داره می زنه، سازیه که دست آقای حسینقلی بود. سبکش هم اینجا مثل آقا حسینقلیه. تا لطفی دو تا مضراب زد، شهریار به من گفت: سایه جان! سایه جان! مثل آقای حسینقلی می زنه (حالت شهریار را تقلید می کند) کمی که استاد لطفی ساز می زند، شهریار آواز سوخته ای می خواند. گل از گل سایه شکفته است.کیف می کند..شهریار در پایان آواز کوتاهش به استاد شجریان می گوید: «اگه صدا داشتم دکانتو تخته می کردم.» و استاد شجریان می خندد. سایه هم غش غش می خندد. هم در نوار و هم نزد ما! استاد شجریان شروع می کند به خواندن: اگه چه رند و خراب و گدای خانه به دوشم... چه عیشی می کرد شهریار! به به چه چه از دهنش نمی افتاد. اصلا فکر نمی کرد چنین ساز و آوازی بشنوه. این ساز که لطفی داره می زنه رو عینا آقای حسینقلی زده که من دارم نوارشو. توجه می کنید شجریان چه آواز زلالی داره؟ سرش را تکان می دهد.. می بینید چقدر ذوق می کنه شهریار! شهریار به شجریان گفت: آقای شجریان! شما افشاری هم یاد گرفتی؟ بلدی افشاری بخونی؟ (لحن شهریار را تقلید می کند). طفلک شجریان سرخ شد و سرشو پایی انداخت و گفت: بله استاد!» ┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅ 🆔 @chantehh
دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود هوا گرفته ی عشق از پی هوس نرود به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود 📸 طلوع خورشید در بهاباد - امروز صبح 📨 ارسال از آقای محمدجواد دادگر ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق شادی است ، عشق آزادی است عشق آغاز آدمیزادی است عشق آتش به سینه داشتن است دم همت بر او گماشتن است عشق شوری زخود فزاینده است زایش کهکشان زاینده است تپش نبض باغ در دانه است در شب پیله، رقص پروانه است ... زندگی چیست ؟ عشق ورزیدن زندگی را به عشق بخشیدن زنده است آن که عشق می ورزد دل و جانش به عشق می ارزد ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ خانه دلتنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پُر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود برخواهد گشت ابری آهسته به چشمم لغزید و سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد؟ آری آن روز چو می رفت کسی داشتم آمدنش را باور من نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر؟ آه ای واژه ی شوم خو نکرده ست دلم با تو هنوز من پس از این همه سال چشم دارم در راه که بیایند عزیزانم آه… ┄┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┄ 🆔 @chantehh