eitaa logo
چَنتِه 🗃
3.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
27 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی @HOSSYN90 @Tayyebeee آگهی و تبلیغات 👇 @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
📨 خانم فاطمه فلاح ◾️ یادشون بخیر مرحوم حاج حسین شیخ زاده ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
جناب آقای حسین زینلی (جهاد) 🔺خاطرات شازده چاخان 😁😁 🔻این قسمت (اول):غایبِ حاضر چنته: حسین آقای زینلی عزیز از اون دست دوستانین که هم خوش قلمن و هم شیرین بیان و هم داستان بلد. خیلیا بهمون سفارش کرده بودن از قلمشون استفاده کنیم که خوشبختانه بر ما منت گذاشته و خواهش ما رو اجابت می کنن. این داستان رو یک هفته پیش فرستادن و ما اگر چه مشتاق بودیم شما هم زودتر بخونین اما صبوری کردیم که هم شب جمعه باشه و هم روز شهادت تموم بشه. اگر چه با بزرگواری یک بار هم به ما تذکر ندادن اما بسیار بسیار از محضرشون عذرخواهیم که انتشارش طول کشید، قول میدیم دیگه تکرار نشه. ☑️ هرگز حدیث غایب ِحاضر شنیده ای؟ اگر نشنیده ای این داستان را بخوان تا شنیده باشی!😁😁😁 سیدحسین شفائی یا همان حسین آقا شفائی خودمان را کمتر بهابادی است که نشناسد. فرزند مرحوم آ سیدمهدی شفائی، همان طبیب کاربلد مستقر در کوچه ی تَگِر. حسین آقا چهره ای زیبا و نحیف، رئوف و مهربان و دوست داشتنی داشت .برای همه با محبت و مهربان (به استثنا دانش آموزان شرور و درس نخوان که در اینجا مصداق اَشداء علی الکفار.. ) بود. عاشق صدا و آواز استاد شجریان بود و تقریبا تمام نوارهای شجریان را تهیه کرده و با علاقه ی وافر گوش می داد، حتی زمانی که در تهران تحت عمل قرارگرفته و شکمشان زیر جراحی باز بود درخواست کرده بود که دستگاه رادیو ضبط و نوارهای استاد شجریان را برایش ببرند و ظاهرا به دستور رئیس بیمارستان فضایی فراهم می کنند تا ایشان بتوانند موسیقی گوش دهند. به قول حسن آقا حاتمی صاحاب موتورسیکلت هوندای اصل جاپان و مسوول نور و صدا درنمایشنامه های اوایل انقلاب و تزیین سن نمایش و از پایه گذاران و کادر ثابت دانشگاه کندئو و خلاصه یک نیروی همه فن حریف و کاربلد بود. در دبیرستانهای بهاباد، زبان انگلیسی تدریس می کرد، هرچند دیپلم و لیسانس ادبیات فارسی داشت، اما استاد تمام و متخصص تدریس زبان و ادبیات انگلیسی بود. زمانی که بهاباد بودند و در دبیرستان سید مصطفی خمینی انگلیسی درس می دادند رسمشان بود که بعد از تدریس چند درس ،از دانش آموزان امتحان کتبی گرفته و بچه هایی را که نمره زیر ده می گرفتند تنبیه می کردند، آن هم به شکلی ویژه و خاص؛ ابتدا یکی از بچه ها که نمره کمی گرفته بود را جهت تهیه ابزار تنبیه -که اصولاً ترکه انار بود - به محوطه مدرسه فرستاده و سفارش می کردند که یک ترکه هانَمید خوب و به دردبخور که انعطاف لازم را داشته باشد تهیه و به داخل کلاس بیاورد برای اینکه مطمئن شوند طرف تقلب نکرده همان اول کار،با ترکه ای که تهیه شده بود، خودش را می نواختند و اگر به دردنخور بود و موردپسندشان واقع نمی شد دوباره می فرستادن تا ابزار مورد پسند تهیه شود. خب بگذریم اما اصلا داستان جای دیگری است.... ❇️ ادامه دارد...... ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
📨 آقای مرتضی عبداللهیان ◾️ مرحوم حاج حسین امینی و مرحوم حاج سید محمد رضوانی نژاد ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
📨 سرکار خانم مریم توکلی بهابادی با ارسال این تصویر زیبا نوشتن: ✍ زنده یادان آسیدجواد و آسید محمد میرابوالقاسمی بهابادی 📷 این تصویر مربوط به دوران قبل از روحانی شدن آسید محمد می باشد. روح این دو بزرگوار - که دایی های پدر عزیزم حسین توکلی بهابادی بودن - شاد و یادشان تا ابد گرامی باد .🌷 ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
💌 آقا فرهاد شجاعی در شرح این تصویر نوشتن: ✍ مرحوم حاج امیر شجاعی و مرحوم حاج حسن رفیعی (حسن کل مَتقیا) حسن کل متقی ، راننده قدیم بهاباد دو تا پسر داشتن: محمدرضا و حسین که هر دو در جوانی مرحوم شدن و هر دو سالها راننده سرویس بهاباد - یزد بودن. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺻﺪﺍﯾﻤﺎﻥ، ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺻﻮﺗﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﮑﻨﺪ 💔 ﻋﯿﺐ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭا ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺍﻭﻝ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭا ﺗﺮﻭﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ ﺑﻌﺪ ﺁﺑﺮﻭﯼ آن‌ها را ﺧـﺪﺍﻭﻧـﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﺮﮎ دل‌ها را ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺑﺎن‌ها ﻣﯽﺷﻨﻮد ❤️ ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
بسیار مهم است که بگذارید بعضی چیزها از بین بروند. خودتان را از آنها رها سازید و از دستشان خلاص شوید. منتظر نباشید تا قدر تلاش هایتان را بشناسند و عشق تان را بفهمند. در را ببندید، آهنگ را عوض کنید، خانه تکانی کنید، گرد و غبارها را بتکانید، از آنچه هستید دست بردارید و به آنچه که واقعا هستید روی آورید. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#خاطرات_طنز ✍ جناب آقای حسین زینلی (جهاد) 🔺خاطرات شازده چاخان 😁😁 🔻این قسمت (اول):غایبِ حاضر چنته:
جناب آقای حسین زینلی(جهاد) 🔺خاطرات شازده چاخان 😁😁 🔻این قسمت (دوم): غایبِ حاضر هرگز حدیث غایب ِحاضر شنیده ای؟ اگرنشنیده ای این داستان را بخوان تا شنیده باشی!😁😁😁 ... خب بگذریم اما اصلا داستان جای دیگری است . و آن وقتی است که ایشان امتحان کتبی راطبق روال گرفته و از قضا من در آن روز به علت بیماری مدرسه نرفته بودم. صبح شنبه که مدرسه رفتم متوجه شدم که در نبودِ من امتحانی برگزار شده است. خیلی خوشحال شدم که حداقل این دفعه به بهانه مریضی از تنبیه معاف هستم . زنگ کلاس که به صدا درآمد وارد کلاس شدیم و بعد از مدتی آقا برگه ی امتحان به دست وارد شدند و پس از مقدمات معمول، شروع به خواندن نتایج و نمرات امتحان هفته پیش کردند: رضوی ۱۴،گرانمایه ۱۱،دهقان ۹،محمدی ۱۰ نیکخواه ۶ و ... ناگهان و درکمال تعجب اسم من را هم خواندند و نمره ام را اعلام کردند: - زینلی ۷ داشتم شاخ در می آوردم 😳 بدون هیچ اعتراضی، همراه سایر بچه ها که نمره کمتر از ده گرفته بودیم جهت تنبیه بدنی به پای تخته سیاه رفتیم. ترکه انار آبدار آماده شده و انتظارمون را می کشید. پیش خودم گفتم وقتی نوبت من رسید اعتراض کرده و می گویم که آقا من که غایب بوده ام ، اصلا من امتحان نداده ام. خلاصه نوبت تنبیه من هم فرا رسید😭 با هزار ترس و لرز دستام را بالا آوردم و گفتم: - آقا اجازه ☝️ آقا ما که پنجشنبه مدرسه نبودیم. اون روز غایب بودیم اصلا من اینبار امتحان ندادم چطوری هفت شدم؟! دیدم آقا برآشفتند وگفتند: - احمق ،نفهم ،کودن😘 فرض کن بودی ، بگو ببینم اگر: بودی ،بیشتر از هفت می شدی؟😁 تازه من با ارفاق هفت بهت دادم😂 یالله دستتو بیار جلو و با چند ضربه از آن ترکه های انار دستم را نوازش دادن و من در حالی که تنبیه می شدم از این استدلال آقا مبهوت شده و پیش خودم فکر می کردم که واقعا آقا چه محبتی 😄 به من کرده اند و چه نمره خوبی به من دادند، من چه جوری محبتشون را جبران کنم😝 و اینجوری بود که اصلا تنبیه را حس نکردم. بله؛ این بود حدیث «غایب حاضر» هنوز هم بعد از گذشت سالهای سال از این ماجرا ذهنم درگیر این سوال است که اگر واقعا آنروز بودم چند می شدم ؟ روح این عزیز سفرکرده شاد و یادشان گرامی باد. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
📨 آقای مهندس مهدی دهقان 🔘 مرحوم حاج علی حداد (علی کلمدا)، حسن حداد(حسن علی کلمدا) و مرحوم شاغُلمِسین دهقان ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#خاطرات_طنز ✍ جناب آقای حسین زینلی(جهاد) 🔺خاطرات شازده چاخان 😁😁 🔻این قسمت (دوم): غایبِ حاضر هرگز ح
💌 آقای مسعود شجاعی ◾️آقای مهندس حاج حسین لقمانی و زنده یاد حسین آقا شفائی ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh
گاهی میانِ خلوتِ جمع، یا در انزوای خویش، موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می‌کنم! وز شوقِ این محال، که دستم به دستِ توست، من جای راه رفتن پرواز می‌کنم …! ⚫️ ⚫️ ⚫️ درد بی درمان شنیدی؟ حال من یعنی همین! بی تو بودن، درد دارد! می زند من را زمین می زند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب درد پیگیر من است، صعب العلاج یعنی همین ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 @chantehh