💰من ثروتمندم 💰
💠 #زندگینامه #شهدا : (2) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ 💠بِسـم ِ ربـــــِّ
💠 #زندگینامه #شهدا : (3)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
🌹🍃ارزش زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🍃🌹
☀️«"مقام معظم رهبری"»☀️
#شهید #سرلشگر_خلبان_عباس_بابایی (شهيد #دفاع_مقدس )
🔰 #زندگی_نامه :سردار رشيد اسلام، سرلشكر خلبان، عباس بابايي، در سال 1329 ش در قزوين به دنيا آمد و در سال 1348 به دانشكده خلباني نيروي هوايي راه يافت. وي پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتي، براي تكميل دوره به آمريكا رفت و دوره خود را در آمريكا با موفقيت سپري كرد. شهيد بابايي با دارا بودن تعهد و تخصص، در مرداد 1360 به فرماندهي پايگاه هشتم هوايي اصفهان رسيد. اين سردار رشيد اسلام، قسمت اعظم حضور خود را در پروازهاي عملياتي گذراند و سه هزار ساعت پرواز كرد. سرلشكر بابايي با روحيه شهادتطلبي به همراه شجاعت و ايثاري كه در طول سالهاي دفاع مقدس به نمايش گذاشت، صفحات نوين و زريني بر تاريخ نيروي هوايي افزود و تنها در دو سال آخر عمر، بيش از شصت ماموريت جنگي را با موفقيت كامل به انجام رساند. اين خلبان غيور ارتش اسلام سرانجام در پانزدهم مرداد 1366 ش برابر با عيد قربان، در يك عمليات برون مرزي به شهادت رسيد و در تشييعي با شكوه در گلزار شهداي قزوين به خاك سپرده شد. وي در هنگام شهادت، معاون عملياتي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بود. برگرفته از راسخون
🔰 #کلام_شهدا : «بسم الله الرحمن الرحیم »
انا لله و انا الیه راجعون
خدایا! خدایا ! تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
به خدا قسم من از شهدا و خانواده های شهدا خجالت می کشم تا وصیت نامه بنویسم.
حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاء الله خلاصه می کنم.
خدایا ! مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.
خدایا ! همسر و فرزندانم را به تو می سپارم .
خدایا! من در این دنیا چیزی ندارم و هرچه هست از آن توست.
. پدر و مادر عزیزم ! ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم.
عباس بابایی
22/4/61 – 21 ماه مبارک رمضان
به نقل از کتاب پرواز تا بی نهایتhttp://شهادت:عملیات برون مرزی - 15/5/66
مزار شهید:گلزار شهدای قزوینrak.blogfa.comبرگرفته از
🔰 #خاطره : عباس همیشه در فکر مردم بی بضاعت بود.
در فصل تابستان به سراغ کشاورزان و باغبانان پیری که ناتوان بودند و وضع مالی خوبی نداشتند می رفت و آنان را در برداشت محصولشان یاری می کرد.
زمستانها وقتی برف می بارید پارویی برمی داشت و پشت بامهای خانه های درماندگان و کسانی را که به هر دلیل توانایی انجام کار نداشتند، پارو می کرد.
به خاطر دارم مدتی قبل از شهادتش، در حال عبور از خیابان سعدی قزوین بودم که ناگهان عباس را دیدم. او معلولی را که هر دو پا عاجز بود و توان حرکت نداشت، بر دوش گرفته بود و برای اینکه شناخته نشود، پارچه ای نازک بر سر کشیده بود. من او را شناختم و با این گمان که خدای ناکرده برای بستگانش حادثه ای رخ داده است، پیش رفتم. سلام کردم و با شگفتی پرسیدم:
-چه اتفاقی افتاده عباس؟ به کجا می روی؟
او که با دیدن من غافلگیر شده بود، اندکی ایستاد و گفت:
-پیرمرد را برای استحمام به گرمابه می برم. او کسی را ندارد و مدتی است که به حمام نرفته.
با دیدن این صحنه، تکانی خوردم و در دل روح بلند او را تحسین کردم.
(میرزا کرم زمانی). برگرفته ازhttp://شهادت:عملیات برون مرزی - 15/5/66
مزار شهید:گلزار شهدای قزوینrak.blogfa.com
🔰 #شهادت : عملیات برون مرزی - 15/5/66
مزار شهید:گلزار شهدای قزوین
🔰 #منبع:نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی)
#شهدا_را_یاد_نمایید_حتی_با_ذکر_یک_صلوات
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی