7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تکست❣👌
یه جوری عـوض شـدم که...♥️✨
میدانم ؛
دیگر برای من نیستی !
اما ….
دلی که با تو باشد این حرفها را نمیفهمد..
اگه یه نفر ازت پرسید چقد دوسم داری ؟
نگو بی نهایت !
بگو اندازه ای که هستی.
.
اگه پرسید تا کی دوسم داری ؟
نگو تا ابد !
بگو تا وقتی هستی.
.
اگه پرسید چقد بهم اعتماد داری ؟
نگو اندازه چشام !
بگو به اندازه ای که بهم اطمینان میدی.
تا بدونه ...
.
.
.
تا وقتی با ارزشه که ،
به ارزشات احتــــــــــــــــرام بذاره ...
بسر شوق سر کوی ته دیرم
بدل مهر مه روی ته دیرم
بت من کعبهٔ من قبلهٔ من
ته ای هر سو نظر سوی ته دیرم
#باباطاهر
❣#مثبت_اندیشی
از تفکرات منفی درباره خود بپرهیزید
اگه عادت دارید دائم بر روی کمبودها و نقاط ضعف خودتان تاکید کنید، این عادتان را کنار بگذارید و به جنبه های مثبت خود
(که بسیار زیاد هم هست) فکر کنید .
هنگامی که بیش از حد از خود انتقاد می کنید، درباره یک نکته یا حرکت یا رفتار مثبتی هم که داشته اید فکر و برای خود بازگو کنید.
هر روز ۳ کار یا رفتاری که انجام داده اید و موجب رضایت و شادی شما شده است را بر روی کاغذ بنویسید.
هیچ انسانی کامل نیست، مهم این است که در مسیر تعالی و کمال گام بردارید.
نعمت سنگ شدن لایق هر ادم نیست
گفته بودی غزل سنگ شنیدن دارد
#میثم_علیرضاپور♥️
اگر توانستید
به مگس ها بفهمانید
که گل از زباله بهتر است،
می توانید به
خائنین ممکلت بفهمانید
کشور، از ثروت بهتر است...
خدا
چیست؟
کیست؟
کجاست؟
خدا در دستیست که به یاری میگیری
درقلبیست که شاد میکنی
درلبخندیست که به لب مینشانی
خدا درعطر خوش نانیست که به دیگری میدهی
درجشن و سروریست که برای دیگران بپا میکنی
آنجاست که عهد میبندی و عمل میکنی
خدا، در تو، با تو، و برای توست...
👤#سهراب_سپهری
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
قبل از حرف زدن، بزار کلماتت
از اين سه دروازه عبور كنن:
1. آيا حرفم حقيقت داره؟
2. آيا گفتنش لزومى داره؟
3. آيا گفتنش مهربانانه است؟!
🌺💝🌸🌺🌹👍👍👌👌
خوشبختى داشتن اين حس است ڪه
دلتان نخواهد
ڪس ديگرى باشيد
جاى ديگرى زندگى ڪنيد
و ڪار ديگرى داشته باشيد!
از زندگیتان همانگونه ڪه هست
لذت ببرید!
کانال چتـرعشــღــق
💠♥️💠 ♥️💠 💠 #part میکند،برمیگردم. :_شما نه،عمو :+شوخی میکنی؟ من نیام؟؟ این ماشین،ماشین مسیحه ب
💠♥️💠
♥️💠
💠
#part
رو به گارسون میکند
:+دو تا چایی لطفا
گارسون میرود.
دوباره نگاهم میکند،سرم را پایین میاندازم.
:+صبح،نشد ولی الآن از اول براتون میگم...ببینید من رفتم پیش
عمومسعود... تاکید می کنم که من اینطور نگفتم ولی عمومسعود
جوري برداشت کرد که انگار من و شما از قبل با هم آشناییم...
یعنیچطور بگم؟
نگاهم میکند،کلافه سرش را تکان میدهد
:+شد دیگه
:_چی شد دیگه؟
:+صحبتامون جوري پیش رفت که عمو فکر کرد من و شما خیلی
وقته با هم.... دوستیم...
:_یعنی چی؟؟
:+من نمیخواستم اینطور بشه،ولی به نفعمون شد...
پوزخند میزنم، چرا مامان و باباي من باور ندارند که من،مثل خودشان
نیستم...
:_مطمئنم بابام خوشحال شده وقتی فکر کرده من دوست پسردارم...
این بار،پوزخند نمیزند،اما لبخند کم رنگی روي لبش مینشیند...
خیلی کم رنگ...
+:آره... واقعا خوشحال شد
سرم را چپ و راست میکنم...
ادامه می دهد
:+نمیدونم چه اصرار مسخره ایه،در این مورد هم دردیم... مامان و
باباي منم خیلی اذیت میکنن...
اما من کلا اهل این جور مسخره بازیا و وقت گذرونیا نیستم...نه اینکه
شبیه شما فکر کنم.. ولی از این کارم بدم میاد...
تحقیري در کلامش،به چشم نمیآید...
حرفش را ادامه میدهد
:+براي همین وقتی اومدم خونه تون،اونجوري رفتار کردم که شک
نکنن...
:_فهمیدم
:+و اما اصل پیشنهاد من...
ببینید من و شما با هم ازدواج میکنیم،صوري .. با هم یه مدت تو یه
خونه زندگی میکنیم،مثل دو تا همسایه... ولی هیچکس حقیقت رو
#ادامه_دارد
#فراری
💠
♥️💠
💠♥️💠