زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾 🍁🌾 🍁 #پارت_341 #رمان_آنلاین_ به قلم ✍️ #زهرا_حبیباله
خانم حبیب الله:
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾
🍁🌾
🍁
#پارت_342
#رمان_آنلاین_
به قلم ✍️ #زهرا_حبیباله (لواسانی)
من تا اخر عمرم در مقابل کسی که این تهمت رو تکرار کنه وامیستم حتی اگر به قیمت جونم تموم بشه، بی *ش*ر*ف*م اون زن دروغگو تهمت زنته
الهه در دهنم رو گرفت
_چیکار میکنی مریم عصبانیش نکن نزار وضع از اینکه هست بدتر بشه
هرچی تلاش کردم دست الهه رو از روی دهنم بردارم نتونستم.
داداشم با لگدهای پی در پی که به در هال میزد، قفل داشت میشکست، الهه دست من رو کشید برد تو اتاق خواب در رو بست قفل کرد با التماس دستش رو. گذاشت روی بینیش
_هیس مریم خواهش میکنم حرفی نزن عصبانیه یه وقت میاد بلایی سرت میاره
از این وحشی گری داداشم بدنم مثل بید میلرزه
دستم رو اوردم بالا آهسته گفتم
_باشه باشه ساکت میشم هیچی نمیگم
صدای مینا اومد
محمود جان الهی فدات شم اروم باش، به من. گفت بی ش* ر* ف عیبی نداره به خودت مسلط باش یه وقت سکته میکنی من و بچهها بیچاره میشیم
_ولم کن بزار برم بکشمش خیال همه راحت بشه، بی ابروی میکنه زبونشم درازه
الهه دستش رو گذاشت تو سینهش
_به خاطر من حرفی نزن
_نه نمیگم دارم از ترس میمیرم
صدای شکسته شدن شیشه و عربده داداشم اومد
_به روح مامان بابا بخوای جلوی من وایسی یا کاری رو. که نباید بکنی انجام بدی حرفی که نباید بزنی رو بگی با همین دستهای خودم خفهت میکنم میبرم کنار قبر مامان بابا چالت میکنم
چند لحظه گذشت صداش نیومد
_الهه انگار رفت
_صبر کن صندلی بزارم زیر پام از شیشه بالای در نگاه کنم
الهه صندلی اورد یه پاش رو. گذاشت بالا خواست پای دومش رو بزاره که صدای کوبیده شدن به آهن و شکسته شدن شیشه اومد
_بیا پایین فکر کنم رفت سراغ ماشینم
اومد پایین در رو باز کرد با احتیاط دورو تا دور هال رو. نگاه کرد
_بیا بیرون اینجا نیست
دو تایی اومدیم از لای در شکسته سرک کشیدیم، با چوب افتاده به جون ماشینم یادگار احمد رضام رو داره داغون میکنه، همینطور داره میکوبه به درو و کاپوت و شیشه های ماشین
الهه دستم رو. کشید
ول کن مریم نگاه نکن
نشیتم روی زانوم، بیچاره و مضطر سرم رو تکیه دادم به دیوار، اشک مثل بارون از چشمهام سرازیر شد
الهه نشست کنارم، صبرش تموم شد زد زیر گریه اشکهاش رو با دستش پاک کرد
_توکلت رو بده بخدا درست میشه...
سلام
نویسنده هستم🌹
هر کس میخواد پارت های رمان #حرمت_عشق رو جلوتر بخونه توی کانال وی آی پی عضو بشه🌹
https://eitaa.com/joinchat/2124415010C2ac5b7a71a
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
◾️کپی حرام است ⛔️پیگرد الهی وقانونی دارد❌
#پارت_اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/49516
❣جمعهها پارت نداریم❣
🍁
🍁🌾
🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾