eitaa logo
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
18.6هزار دنبال‌کننده
780 عکس
401 ویدیو
7 فایل
عضو انجمن رمان آنلاین ایتا🌱 https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/7 رمان به قلم‌ زهرا حبیب اله #لواسانی جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم کپی از رمان حرام تبلیغ👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2009202743Ce5b3427056
مشاهده در ایتا
دانلود
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾 🍁🌾 🍁 #پارت_412 #رمان_آنلاین_ به قلم ✍️⁩ #زهرا_حبیب‌اله
خانم حبیب الله: 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾 🍁🌾 🍁 به قلم ✍️⁩ (لواسانی) موبایلش رو گرفتم زنگ زدم، یه صدای مهربان و آرامش بخشی گفت _سلام اورژانس اجتماعی در خدمت شما هستیم _سلام ببخشید برادرم میخواست من رو خفه کنه جای فشار دستش رو گردنم کبود شده گفتن به شما زنگ بزنم بهم کمک میکنید _بله عزیزم کار بسیار خوبی کردی با ما تماس گرفتی آدرس بده در اسرع وقت همکاران ما میان بهتون کمک میکنن _چون گلوم به شدت میسوزه من اورژانس بیمارستانم _کدوم بیمارستان _بیمارستان ارتش _شما همونجا بمونید الان همکاران ما اعزام میشن به بیمارستان بعد از خدا حافظی تماس رو قطع کردم، نشستیم روی صندلی، یه آقایی با لباس نیروی انتظامی اومد جلوی اتاق دکتر نگاه کردم به لباسش ببینم اسمش چیه نوشته سید علی رضایی محبوبه خانم بلند شد رو به مامور نیرو انتظامی گفت _سلام خسته نباشید _سلام ممنون مضروب شمایید _نه با دستش من رو نشون داد _ایشون هستن رو. کرد به من چی شده همه ماجرا رو خلاصه وار براش گفتم، نوشت برگه رو. گرفت سمت من صورت جلسه رو امضا کن، برو پزشک قانونی برگه طول مدت درمانت رو بگیر بیار بده به ما ضمیمه شکایت کنیم _الان نمی تونم برم، زنگ زدم به اورژانس اجتماعی منتظرم بیان _اونها سریع میان بعد از اینکه کارتون با اورژانس تموم شد فوری برید پزشک قانونی _بله چشم ستوان سید علی رضایی رفت الهه اومد کنارم _مریم تو با مامور بری خونه داداشت چه دیدنی بشه قیافه مینا _دلم خیلی شور میزنه برام دعا کن _چه دلشوره‌ای همه دارن بهت کمک میکنن نفس بلندی کشیدم _من ضرب شصت مینا رو خوردم، یک نقشه کشِ ماهری که نگو، میترسم آخرشم یه بلایی سرم در بیاره _نترس، میگن ترس برادر مرگِ، با دل محکم برو جلو توکلتم بده به خدا، دیگه از این بدتر که نمیخواد بشه سری به تاسف تکون دادم _آره منم اینطوری فکر میکردم میگفتم دیگه از تهمت و شرایطی که برام درست کرده بدتر هم هست، فکرشم نمیکردم بگه تو به بهانه مجید بچه ها رو نگه میداری بعدم معلوم نیست چی به داداشم گفت که اونم به قصد کشتن من اومد آخه بگو بد بخت اگر من میمردم که الان شوهر تو رو هم مینداختن زندان، زندگی خودتم بهم میریخت... سلام نویسنده هستم🌹 هر کس میخواد پارت های رمان رو جلوتر بخونه توی کانال وی آی پی عضو بشه🌹 https://eitaa.com/joinchat/2124415010C2ac5b7a71a 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 ◾️کپی حرام است ⛔️پیگرد الهی وقانونی دارد❌ 👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/49516 ❣جمعه‌ها پارت نداریم❣ 🍁 🍁🌾 🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾