eitaa logo
کلاس اول ( دانش برتر )
4.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کلاس اوّل دانش برتر سایت بزرگ دانش برتر 👇 https://daneshebartar.com انواع نمونه سوالات، تمرین ها، کاربرگ ها و سایر نکات کلیه دروس کلاس اوّل ارتباط با ما👇 http://eitaa.com/Peyman_erfani
مشاهده در ایتا
دانلود
⏰👈 آموزش نشانه ب بصورت داستان ☑️👈 : باران [ نشانه بــ ب ] داستان ب كوچولو ب كوچولو نقطه‌اش را دوست نداشت. راه كه مي‌رفت، گير مي‌كرد به نقطه‌اش و مي‌افتاد زمين. يك روز رفت پيش قيچي و گفت :” چين و چين و چين … نقطه را بچين!” قيچي، نقطه را چيد. ب، بي نقطه شد. راحت و خوشحال دويد و رفت به مدرسه. نشست روي تخته سياه و گفت: “سلام!” تخته سياه گفت: “تو ديگه كي هستي؟ تو هيچي نيستي!” ب بي نقطه، ناراحت شد. رفت و نشست روي دفتر مشق. دفتر گفت: “ تو ديگه كي هستي؟ تو هيچي نيستي!” ب بي نقطه، خيلي ناراحت شد. داد زد : “ من ب هستم!” پاك كن گفت: “ نه، تو اشتباهي هستي!” و خواست كه پاكش كند. ب بي‌نقطه، ترسيد. داد زد: “كمك، كمك!…” مداد سياه آمد به كمكش . زود يك نقطه برايش گذاشت . ب شد مثل اولش . از خوشحالي داد زد: “ حالا ديديد؟… من ب هستم!… من ب هستم!” پاك كن نگاهش كرد و گفت: “ ببخشيد… مثل اين كه من اشتباهي آمدم!” و راهش را كج كرد و رفت. 🔖👈 هشتگ ها : , , https://eitaa.com/chatribenampaeyaval https://eitaa.com/chatribenampaeyaval
طرح درس تمام ساحتی ملی 💟 🟢فارسی اول ابتدایی ♦️عنوان: 👇 طرح درس تمام ساحتی ملی نشانه آ ب درس آب و باران فارسی خوانداری شما می توانید فایل ورد و قابل ویرایش این طرح درس عالی را از این لینک دانلود نمایید. 👇 https://daneshebartar.com/product/%d8%b7%d8%b1%d8%ad-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%a7%d8%ad%d8%aa%db%8c-%d9%85%d9%84%db%8c-%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a2-%d8%a8-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%a2%d8%a8-%d9%88/ ♦️لطفا وقتی وجه را واریز کردید منتظر بمانید تا صفحه بعد می آید و سپس روی "جهت دانلود کلیک کنید" تا محصول برای شما دانلود شود. جهت هر گونه مشاوره یا مشکل در روند دانلود به آی دی زیر در ایتا پیام بدین یا به شماره 09389802265 پیامک کنید. @Peyman_erfani کانال طرح درس تمام ساحتی ملی دانش برتر👇 https://eitaa.com/yarechharomiha
💭🎲نشانه (آ )و (ب)🎲💭 یکی بود یکی نبود تو یه بیابون بی آب و علف به دور ازهر آیادی و روستا و شهری یک نفر بود که گم شده بود او قد بلندی داشت و یک کلاه روی سرش بود او کلاهشو خیلی دوست داشت و بیشتر وقتا رو سرش بود و وقتی هوا گرم می شد اون را از سرش بر میداشت . یک روز که خیلی از تنهایی دلش گرفته بود از صبح زود شروع کرد تو بیابون به دنبال دوست. اما هرچه می گشت فایده ای نداشت و کم کم هم داشت آب و غذایش تموم می شد و تو اون بیابون هم نه آبی بود و نه غذایی. بچه ها اگر گفتید او کی بود و قیافه اش چه شکلی بود؟ اون چون کلاهشو دوست می داشت همیشه این شعررا با خودش میخوند که: آ هستم و کلاه دارم کلامو رو سر میذارم وقتی هوا گرم میشه کلامو زود برمیدارم آ تو بیابون تنها بود و آذوقه اش در حال اتمام و دلش هم سخت گرفته بود این بود که تصمیم گرفت بره دنبال یه دوست. راه افتاد تو بیابون و شروع کرد به صدا زدن که: "آی کسی این طرفهانیست تا با من دوست بشه؟" به هر طرف میرفت و این حرف را تکرار می کرد ولی دریغ از یک صدا. یه مدت طول کشید و اون در حال تکرار کارش و داشت کم کم ناامید می شد که صدایی ضعیف به گوشش رسید فکر کرد خیالاتی شده باز حرفش را تکرار کرد و صدای ضعیف را دوباره شنید جهت صدا را به سختی تشخیص داد و رفت اون سمت و این دفعه بلندتر صدا زد. بالاخره منبع صدا را پیدا کرد ته یک چاله بزرگ صدا میومد اومد بالای گودی و گفت: کی هستی/ اینجا چه می کنی؟ پاسخ شنید:سلام اول کمک کن بیام بالا بعد ........ "آ " کمک کرد و اون را بالا اورد اگر گفتید : اون کی بود؟ https://eitaa.com/chatribenampaeyaval https://eitaa.com/chatribenampaeyaval
ب میرفت خونه خاله که افتاد توی چاله اینجا بود که "آ" و "ب " با هم دوست شدند و آب درست شد و با درست شدن آب اون بیایون تبدیل شد به یک منطقه سرسبز و خوش آب و هوا . چون هرجا آب باشه آبادی هم https://eitaa.com/chatribenampaeyaval https://eitaa.com/chatribenampaeyaval