فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_هفتادو سه
✍نمیدانم چند ثانیه گذشت اما شیشه در دستش بود و از پاره گیِ به جا مانده رویِ سینه اش خون بیرون میزد هارمونی عجیبی داشت قرمزیِ رنگ خون و پیراهن اسپرت و دودی رنگش روی دو زانو نشسته بود و جای زخم را فشار میداد کاش میمیرد چرا قلبش را نشکافتم مبهوت و بی انرژی مانده بودم شیشه را به درون سطل پرتاب کرد چهره اش از فرط درد جمع شده بود اما حرفی نمیزد شالِ آویزان شده از میزم را برداشت و روی سرم انداخت گوشی مدام زنگ میخورد مطمئن بودم یان است گوشی را برداشت با صدایی گرفته از سلامتیم گفت این آرامش از جنسِ خاطراتِ صوفی نبود مشتی دستمال کاغذی برداشت و روی زخم گذاشت که در برقی از ثانیه، تمامش خونی شد!
چشم به زمین دوخته؛به سمتم خم شد برین روی تختتون استراحت کنید خودم اینا رو جمع میکنم این دیوانه چه میگفت انگار هیچ اتفاقی رخ نداده سرش را بالا آورد تعجب، حیرت، ترس و دنیایی سوال را در چشمانم دید واقعیت چیزه دیگه اییه همه چیز رو براتون تعریف میکنم
یک دستش را بالا آورد، با چهره ایی مچاله از درد قول میدم و به شرفم قسم میخورم که هیچ خطری تهدیدتون نکنه نه از طرف من نه از طرف داعش مگر مسلمانان هم شرف داشتند چشمانش صادق بود و من ناتوان شده از سیل درد و شیمی درمانی، به سمت تخت رفتم من تمام زندگیم را باخته بودم، یک تنِ نحیف دیگر ارزشِ مبارزه نداشت!
پروین به اتاق آمد با دیدن حسام هینی بلند کشید هیییس حاج خانوم چیزی نیست یه بریدگی سطحیه بی زحمت یه دستمال تمیز و جارو خاک انداز بیارین بعد یه سوپ خوشمزه واسه سارا خانووم درست کنیدو با لحنی مهربان، او را از سلامتش مطمئن کرد پروین چادر به سر و بی حرف دستم را پانسمان کرد و از اتاق خارج شد
حسام دستمالِ تمیز را روی زخمش فشار داد و با دستانی شسته شده، پاشیدگیِ اتاقم را سامان میداد با دقت نگاهش میکردم بی رنگی لبهایش نوعی خنک شدنِ دل محسوب میشد او هم مانند پدرم هفت جان داشت
درد و تهوع به تار تارِ وجودم هجوم آورد در خود جمع شدم حسام با صورتی رنگ پریده از اتاق بیرون رفت صدای پچ پچ های پر اضطراب پروین را میشنیدم آقا حسام مادر تورو خدا برو درمونگاه شدی گچ دیوار و صدای پر اطمینان حسام مبنی بر خوب بودن حالش قرآن به دست برگشت درست در چهار چوبِ باز مانده یِ در نشست دیگر در تیررس نگاهم نبود و من از حال رفتنش را تضمین میکردم اما برایم مهم نبود او حتی لیاقت مردن هم نداشت چند ثانیه سکوت و سپس صدایِ آوازه قرآنش پس هنوز سرپا بود و خوب دستم را خواند بود این سربازه استاد شده در مکتب خدا پرستی صدایش در سلول سلولم رخنه میکرد و آیاتش رشته میکردند پنبه هایِ روحم را دلم گریه میخواست و او هر چه بیشتر میخواند، بغضم نفسگیرتر میشد اما من اشک ریختن بلد نبودم
نمیدانم چقدر گذشت که آرام شدم و به خواب رفتم،که سکوت ناگهانیش، هوشیارم کرد این حس در چنگالم نبود خواه، نا خواه صدایِ آوازه قرآنش آرامم میکرد و منِ گرسنه یِ یک جرعه آسایش، چاره ایی جز این نداشتم گفته بود واقعیت چیز دیگریست اما کدام واقعیت مگر دیگر واقعیتی جز دانیال و رفتنش مانده بود گفته بود همه چیز را میگوید اما کی گفته بود که هیچ خطری تهدیدم نمیکند مگر میشداون خودِ خطر بود.
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
.
.
.
⏪ #ادامہ_دارد...
@chay_hazrati
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
،📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۱۲ شهریور ۱۴۰۳
میلادی: Monday - 02 September 2024
قمری: الإثنين، 28 صفر 1446
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، 11ه-ق
🔹شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام، 50ه-ق
🔹آغاز امامت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام، 11ه-ق
🔹شروع غصب خلافت امیرالمومنین، 11ه-ق
🔹مجبور کردن مردم برای بیعت با ابوبکر، 11ه-ق
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️7 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
▪️10 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️11 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
▪️19 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
صداے آمدنٺ را بہ گوش ما برسان!
زمان غیبـٺ خود را بہ انتها برسان
#سہشنبہهاے_مهدوے💚
#اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج🌸☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
اے ڪاش ڪه حق ڪند زیاد عمر مرا
تا گریہ ڪنم فقط براے تو حسیـن ...
#کربلا ♥️
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
قلبم از روز ازل ڪنج حرم زنجیر اسٺ
طالب هجرتمُ سینہ ز ماندن سیر اسٺ
#حسین_جان🌷
#صلیاللهعلیكیااباعبدالله☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
🏷 #اباعبدالله_الحسین(س)
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام
با "تو" بودن ز همه دست کشیدن دارد....
السلام علیک یا ابا عبدالله 🌹☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯
🔴مرحوم نخودکی میفرمایند:
✍در آن زمان که در صحن عتیق رضوی
به تزکیه مشغول بودم
روزی پیری ناشناس بر من وارد شد
و گفت: یا شیخ دوست دارم که یک اربعین
خدمتت را کمر بندم
گفتم: مرا حاجتی نیست تا به انجام آن پردازی
گفت: اجازه ده که هر روز کوزه آب را پر کنم
به اصرار پیر تسلیم شدم
هر روز علی الصباح به در اطاق میآمد
و میایستاد و با کمال ادب میخواست
تا او را به کاری فرمان دهم
و در این مدت هرگز ننشست
چون چهل روز پایان یافت گفت:
یا شیخ من چهل روز تو را خدمت کردم
حال از تو توقع دارم تا یک روز مرا خدمت کنی
در ابتدا اندیشیدم که شاید مرد عوامی باشد
و مرا به تکالیف سخت مبتلا کند
ولی چون یک اربعین با اخلاص به من
خدمت کرده بود با کراهت خاطر پذیرفتم
پیر فرمان داد تا من در آستانه اتاق بایستم
و خود در بالای حجره روی سجاده من
نشست و فرمان داد تا کوره و دم و اسباب
زرگری برایش آماده سازم
این کار با آنکه بر من به جهاتی دشوار بود
به خاطر پیر انجام دادم
و لوازمی که خواسته بود فراهم ساختم
دستور داد تا کوره را آتش کنم
و بوته بر روی آتش نهم و چند سکّه پول مس
در بوته افکنم و آنگاه فرمود آنقدر بدمم
تا مسها ذوب شود
از ذوب آن مسها آگاهش کردم
گفت: خداوندا بحق استادانی که خدمتشان
را کردهام این مسها را به طلا تبدیل فرما
و پس از آن به من دستور داد
بوته را در«رجه» خالی کن
و سپس پرسید در رجه چه میبینی؟
دیدم طلا و مس مخلوط است
او را خبر دادم
گفت: مگر وضو نداشتی؟
گفتم: نه
فرمود تا همانجا وضو گرفتم
و دوباره فلز را در بوته ریختم و در کوره
دمیدم تا ذوب شد و به دستور وی و پس از
ذکر قسم پیشین بوته را در «رجه» ریختم
ناگهان دیدم که طلای ناب است
آن را برداشتیم و به اتفاق نزد چند زرگر
رفتیم پس از آزمایش، تصدیق کردند
که زر خالص است
آنگاه طلا را به قیمت روز بفروخت
و گفت: این پول را تو به مستحقان میدهی
یا من بدهم؟
گفتم: تو به این کار صاحب اختیار هستی
سپس با هم به در چند خانه رفتیم
و پیر پول را تا آخرین ریال به مستحقان داد
نه خود برداشت و نه به من چیزی بخشید
و بعد از آن ماجرا از یکدیگر جدا شدیم
و دیگر او را ندیدم
☀️ به ما بپیوندید 👇
🕌 @karbalaisho 🕌
╰┅═हई༻❤༺ईह═┅╯