دیروز داشتم با خانومم دور فلکه با موتور دور میزدم
برگشت گفت وااااای عزیزم... چه بوی کبابی میاد...
منم لوتی بازیم گل کرد...
گفتم گور بابای بنزین... یه دور دیگه چرخیدم 😝😂😂
@chejorishod❣
🔔#زنگ_خطر
#تلنگر
🍃آنچه در حال حاضر مشاهده میشود، ناهمترازی رشد و بلوغ جنسی و جسمی و احساس نیاز به ازدواج، با دیگر ابعاد رشدی، یعنی رشد عقلی، اجتماعی، اقتصادی و عاطفی نوجوانان و جوانان است; لذا یا به محض رسیدن به بلوغ جنسی اقدام به ازدواج مینمایند، در حالی که از نظر عقلی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی به حد رشد مناسب نرسیده اند و یا سالها پس از رسیدن به بلوغ جنسی منتظر یافتن شغل مناسب، تکمیل تحصیلات و دیگر پیش نیازهای زندگی باقی میمانند که در نتیجه، یا اصلاً به آن دست نمی یابند و یا وقتی به آنها میرسند که دیگر شادابی، طراوت و انگیزه ی ازدواج را ندارند، در هر دو صورت، زندگی آسیب پذیر و در معرض خطرهای جدّی است.
🌈والدین عزیز مراقب باشید .
#ازدواج_آسان
#عشق_پایدار
@chejorishod
💞💕💞💕💞💕💞💕
#عاشقانه_شهدا
چند ساعت بعد از عـــــ💍ـــــقد با همسرش رفته بودند توی اتاق...
براشون که چایی☕️☕️ بردم دیدم کتــ📚ـــاباشو گذاشته وسط داشت از زندگے ائمہ و حضرت زهرا سلام الله علیها براے همسرش مےگفت 🤔
بهش گفتم: براے خوندن این کتابا فرصت زیاده☺️
گفت مادرجان لازمه همـــ❤️ـــسرم با زندگی حضرت زهـــــرا(س) آشنا بشه... 😇
#سردار_شهید_ولی_الله_چراغچی
#ازدواج_آسان
#عشق_پایدار
@chejorishod❣
شازده کوچولوْ پرسید:
دوست داشتن بهتره یادوست
داشتہشدنـ🙃؟!
روباه جوابْ داد:
کدوم یکی برای پرنده مهمتره
بال چپیابالراستـ🕊؟!
@chejorishod❣
🏇الان هرجای راه هم باشی ،
تنها کاری که از دستت برمیاد
اینه که ادامه بدی ،
بقیه شم بسپار دست خدا...
@chejorishod❣
امام رضا علیه السلام فرمودند:
من در خواب پدر بزرگوارم موسی بن جعفر (ع) را دیدم؛ پدرم فرمود: ای فرزند من، آنگاه که در شدّت و سختی قرار گرفتی،زیاد این ذکر را بگو :
« یَا رَئُوفُ یَا رَحِیمُ »
@chejorishod❣
#سیاستهای_همسرداری
#تلنگر
💢ما نیاز به #محبت داریم،
اما باید #رئیس_محبت باشیم
❌نه اسیر محبت.
کسانی که در زندگی #ذلیل_محبتند
و تنبل هستند در ارتباط با محبت،
نمی تونند زندگی کنند، 😞
قدرت افزایش #محبتشون رو ندارند. ‼️قدرت کنترل ندارند.
💢هوای نفس، انسان را در مقابل محبت ناتوان و ضعیف میکنه.
جلوی #هوای_نفس و بگیری،
کم کم صاحب دل میشی و میتونی اداره اش کنی.😌
💢اینکه یک زوج جوان در آینده چقدر به هم علاقه مند تر باشند نسبت به آغاز زندگی، دست خودشونه...👰❣
💢شما زندگی رو آغاز کردی،
این یک زندگی حداقلی حیوانی است که در تازگی محبت یک طراوتی احساس میشه (فی کل جدید لذه)
و بعد تنبل میشه در مقابل #محبت و قدرت افزایش #محبت رو نداره!...
خب فردا شما از چی میخوای لذت ببری در زندگی؟!
⭕️روایت داریم هر #زوجی که همدیگر رو خیلی #دوست داشته باشند،
خدا برکت رو توی خونه شون زیاد میکنه،
فقر رو چه بسا وعده فرموده از بین میبره.
⭕️خدا به #عاطفه_ی بین دو نفر خیلی نگاه میکنه.❤️🌸
خدا به #محبت_های بین دو نفر خیلی اهمیت میده.❤️
در آغاز زندگی، این #محبت آغاز میشه فقط!❤️
مراقب باشیم این #محبت از بین نره!! و روز به روز بیشتر بشه💕
@chejorishod❣
#اینک_شوکران
💞به روایت همسر شهید حسینی فر💞
🔸حسین ، تنها آمد خواستگاری .
آن هم نه یک بار ؛ دو سه مرتبه .
وقتی ازش می پرسیدم « چرا با مادرتان نمی آیید ؟»
می گفت « به مادرم گفته ام ، می خواهم اول خودم به نتیجه برسم . بعد ایشان را هم می آورم .» ...
🔹موقع راه رفتن دستش را به دیوار می گرفت و پایش را تقریبا روی زمین می کشید . حرف زدنش هم کمی لکنت داشت ؛ ولی هیچ کدام از اینها اندازه ی مو های نداشته ی جلوی سرش به چشمم نیامد .
توی دلم گفتم : موش توی کاسه آدم وسواس میفته 🐭
😝آخ مرضیه ! چیزی که خوشت نمیومد سرت اومد ؛ مرد کچل .
دست خودم نبود در قید و بند ظاهر نبودم ؛ ولی روی این یکی حساس بودم .
#ازدواج_آسان
#عشق_پایدار
#ادامه_دارد ...
@chejorishod❣
#اینک_شوکران
💞به روایت همسر شهید حسین شایسته فر 💞
همه ی اینها ، حتی همان موهای ریخته اش ، حاصل ترکش های توی سرش بود ...
حسین 4 سال از من بزرگتر بود.
با 33 سال سن ، عینک و صورت آفتاب سوخته ، بیشتر شبیه یک مرد جاافتاده و مسن بود .
🛩فوق دیپلم تکنسین فنی هواپیمایی داشت .
🔠زبان انگلیسی اش کامل بود ....
💐دفعه ی دیگر حسین با مادرش آمد خانه ی خودمان .خیلی رسمی تر .باگل و شیرینی .
حرف های من و حسین تقریبا تمام شده بود . بزرگترها بیشتر باهم حرف میزدند ...
مادرش نزدیک من نشست ، آرام گفت :«ایشاالا که شما ترک نباشید .😳 حسین خیلی تمایل ندارد با ترک ها وصلت کند . آخه ترک ها رسم و رسوم های خودشان را دارند .»🙄
توی دلم خندیدم و گفتم😁 «طفلک حسین آقا ، چه شانس بدی دارد .»😅
ما ترک بودیم ، ولی هیچکدام لهجه ی ترکی نداشتیم ...😇
💍حسین بدش نمی آمد لباس عروس بپوشم و مجلس مفصلی بگیریم ؛ قبول نکردم . نمیخواستم اول زندگی توی قرض بیفتیم . خرید عروسی هم نداشتیم . فقط یک روز عصر آمد دنبالم و دوتایی با هم رفتیم رفتیم یک حلقه گرفتیم که 450 تومان شد .
صبح روز عقد ، همان کت و شلوار سفید روز خواستگاری را پوشیده بود . عاقد رو کرد به حسین و گفت :
«مهریه عروس خانم را بفرمایید .»
«هرچی خود خانم بگویند .»
پیش از این درباره ی مهریه حرف نزده بودیم ؛ ولی به پاپا گفته بودم عدد 40 را دوست دارم . پاپا از حسین پرسید :«40 تا سکه ، موافق؟» حسین راضی بود .
با مهریه 40 سکه و یک جلد قرآن ، عاقد خطبه ی عقد را خواند و شدم زن حسین .
@chejorishod❣
❤❤❤
یه_سوال_ دوستانه:🤔
وقتی که خطبه عقد میخونن😊
چند بار عاقد میخواد از عروس «بله» بگیره؟؟!
میگن:عروس رفته گل بچینه💐
چرا باید از همون آغاز زندگی و پیمان زناشویی دروغ گفته بشه؟
حالا هرچند مصلحتی و بر رسوم باشه!🙁 چرا این دروغ گفتن رو رسم و رسوم کنیم و به نسل های آینده منتقل کنیم؟
عـــ💍ــروس و دومــ👨🏻ـــاد که سر سفره عقد قرآن به دست نشستن📖😐 تو یکی از مکان هایی که خطبه عقد جاری میشد؛
عاقد وقتی که می خواست از عروس «بله» بگیره…
👈🏻گفته بشه : #عروس_داره_قرآن_میخونه😍
واقعا هم عروس و دوماد قرآن میخوندن☺️ ⚠️ چرا این روش رو الگو و نمونه قرار نمیدیم؟ چه مانعی داره که موقع عقد به عروس خانم و آقا دوماد بگن قرآن بخونن که اگه عاقد خواست «بله» بگیره
بگن #عروس_داره_قرآن_میخونه ؟😉 💟
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
🌹همراهان گرامی شما هم اگر جمله ی جدید و قابل بیان سر سفره ی عقد را دارید با ما در میان بگذارید .
@chejorishodsarghereft
#خوش_عطر_و_بو
#تلنگر
نظرات شما 👇👇
👰عروس خانم حمد و ثنای خدا رو به جا میاره
📿عروس خانم داره برای سلامتی و تعجیل در ظهور دعا میکنه
عروس خانم داره نگاه آقا داماد میکنه😇
به شرط عمل توسط عروس خانم 👌
مابقی نظرات هم یا تکراری بودن یا جریان واقعی نبودنشان همچنان باقی بود.
📖روابط متکامل زن و مرد
ما خیال میکنیم که اگر یک زندگی بی دردسر و بدون درگیری باشد ، مناسب است .
درحالیکه آنچه آنها مطلوب است و تکامل می دهد و آنها را رشد میدهد و بهره مند می کند این است که در هر برخوردی بیاموزیم چگونه موضع گیری کنیم و در هر موقعیتی چگونه با مسائل روبه رو بشویم .
#علی_صفائی_حائری
@chejorishod❣