eitaa logo
چله توسل به شهید نوید🌷🕊
17.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
320 ویدیو
5 فایل
#شهید_نوید_صفری: 🚩بدانید هرکه چهل روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد،حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه درآخرت برای او جبران کنم. ✨شروع چله: 25 آذر ✨پایان : 4 بهمن @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ✅به نیابت از یک شهید رأی بدهیم..🌹 ‌ چون؛ سیاستمدارانِ بد؛ توسط مردمِ خوبی که رأی نمی‌دهند انتخاب می‌شوند‌... ! 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
🕊🇮🇷🇮🇷🕊🇮🇷🇮🇷🕊 فردا ۸ تیرماه از ساعت ۸ صبح برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همه با هم 🕊 برای ایران قوی و انتخاب اصلح 👌 به پای صندوق های رای می آییم🌱 @chele_shahidnavid 🕊🇮🇷🇮🇷🕊🇮🇷🇮🇷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️همه با هم دعای فرج را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) قرائت میکنیم 🔹و برای آمدنش دست به دعا برمیداریم الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 🔰 🌤 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسم ربّ الشّهداء و الصّدّیقین🌸 🌷صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله🌷 📖وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ 5⃣ پنجمین چله 《کانال چله توسل به شهید نوید》 🌤🌺🌿 🖇امروز 8 تیر ماه 🔰 از چله بافضیلت زیارت عاشورا هدیه به چهارده معصوم(ع) ❣و روح پاک و مطهر شهید والامقام نوید صفری به نیت سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) و حاجت روایی اعضای محترم کانال 🕊🕊🕊 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 ♥️ماجرای عقد آسمانی شهید صفری به روایت همسر ایشان 🌻🍃همسر شهید نوید صفری در رابطه با خاطره جاری شدن صیغه محریمت آنان در جوار مزار مطهر شهدا و ساعت به یادماندنی قرائت خطبه عقدشان می‌گوید: سال 95، در سالروز میلاد پربرکت امام حسن عسکری(ع)، در جوار شهدا بود که خطبه محرمیتمان خوانده شد. ☘ حال و هوای بهشتیِ بهشت شهدا، حال و هوایمان را عوض کرده بود.  هرچه بود آرامش بود و آرامش. باهم عهد بستیم همراه و کمک حال هم باشیم برای رسیدن به خدا و رضایت او ... 🦋این روز مصادف بود با سالروز تولد قمری شهید مدافع حرم، رسول خلیلی و ارادت هر دوی ما به این شهید بزرگوار، شیرینی این روز را برایمان دوچندان و به یادماندنی‌تر کرد. روز قبل از محرمیت آمده بود بهشت زهرا و شهدا را برای مراسم دعوت کرده بود. 🌷می‌گفت حتی شهدای شهرستانی را هم دعوت کردم. به قول خودش آن لحظات بین زمین و آسمان ترافیکی شده... الحمدلله که تو رسیدی و من شیرینی وصالت به پروردگار، به لطف خودش در جانم نشسته و دل مرا نیز به شادی و آرامشت، آرام کرده. ❣خطبه عقد این شهید به صورت تلفنی توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده است. همسر شهید با اشاره به آن روز خاطره انگیز می‌گوید: نوید سر سفره عقد، قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحه‌ای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، 🕊چشمانش از شوق برق می‌زد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود. «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار فیض شهادت مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.» ✨چه زیبا به عهدت با خدا وفا کردی که به جرگه شهدا پیوستی مرد آسمانی‌ام... 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩متن کامل زیارت پرفیض عاشورا صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
soleimani.mp3
8.4M
👆 🚩 هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید والامقام نوید صفری 🎙با نواے آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی 🔰امام باقرع میفرمایند: اگرمردم میدانستند زيارت امام حسين علیه السلام چه ارزشی داردازشدت شوق وعلاقه میمردند .... «وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند» 🔹شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟! امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟ يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن. 🔸زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه به‌فريادتان برسد. 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
_- Ziyarat Ashoura 15 (320).mp3
11.84M
زیارت عاشورا با صدای حاج میثم مطیعی (با روضه) 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بزرگوارانی که با توسل و یا هدیه زیارت عاشورا به شهید عزیز نوید صفری حاجت گرفتند و یا کراماتی از ایشون دیدند برای بنده ارسال کنند تا در کانال قرار بدهم خادم الشهدا؛ @hasbiallah2 @chele_shahidnavid 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 اعضای محترم کانال⤵️ سلام خوبین من از توسل به شهید بزرگوار نوید صفری حاجت گرفتم.. چند سالی که دلم میخواست مراسم مذهبی تو خونه مون بگیرم و دوست های جدید و خوب پیدا کنم ولی چون منطقه ما همسایه ها اصلا سلام و علیک هم باهم ندارن زیاد امید نداشتم بشه دوست پیدا کنم و چه برسه به اینکه تو خونه مجلس و مولودی بگیرم ... چله رو شروع کردم، وسط چله خیلی عجیب لینک تبلیغات گروه زنونه رو دیدم که باهم همه جا میرن تازه مال شهر خودمونند و واردش شدم ..کلی رفیق پیدا کردم و تازه من تمام بچه ها رو برای عرفه و دیروز جشن امام علی ع دعوت کردم و مولودی گرفتم ... بخدا حتی یه دونه فامیل هم نگفتم تمام دوستان مجازی که هم گروهی بودن ....الحمدالله ب لطف خدا و شهید بزرگوار نوید صفری 🥺🥺🙏🤲 🔸🌿🔸🌿🔸🌿🔸🌿🔸 سلام، بنده هم از چله زیارت عاشورا نتیجه گرفتم و همسرم باردار شد، ممنونم از کانال خوبتون❤️ 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چله توسل به شهید نوید🌷🕊
#یک_فنجان_چای_با_خدا #قسمت_ششم همه چیز به هم ریخته بود. انگار هیچگاه، دنیا قصد خوش رقصی برای من را
هنوز کفش هایم را در نیاورده بودم که،صدای جیغ مادر و سپس طوفانی از جنس دانیالِ مسلمان به وجودم حمله ور شد.همان برادری که هیچ وقت اجازه نداد زیر کتک های پدر بروم، حالا هجوم بی مهابایش،اجازه نفس کشیدن را هم میگرفت.و چقدر کتک خوردم...و چقدر جیغ ها و التماس های مادر،حالم را بهم میزد..و چقدر دانیال،خوب مسلمان شده بود...یک وحشیِ بی زنجیر.... و من زیر دست و پایش مانده بودم حیران،که چه شد؟؟ کی خدایم را از دست دادم؟؟ این همان برادر بود؟؟و چقدر دلم برایِ دستهایش تنگ شده بوده...چه تضاد عجیبی...روزی نوازش...روزی کتک! یعنی فراموش کرده بود که نامحرمم؟؟الحق که رسم حلال زاده گی را خوب به جا آورد و درست مثل پدر میزند...سَبکش کاملا آشنا بود... و بینوا مادر که از کل دنیا فقط گریه و التماس را روی پیشانی اش نوشته بودند... دانیال با صدایی نخراشیده که هیچگاه از حنجره اش نشنیده بودم؛عربه میزد که (منو تعقیب میکنی؟؟ غلط کردی دختره ی بیشعور...فقط یه بار دیگه دور و برم بپلک که روزگارتو واسه همیشه سیاه کنم) و من بی حال اما مات مانده...نه، حتما اشتباه شده...این مرد اصلا برادر من نیست...نه صدا...نه ظااهر...این مرد که بود؟؟؟لعنت به تو ای دوست مسلمان،برادرم را مسلمان کردی... از آن لحظه به بعد دیگر ندیدمش، منظورم یک دل سیر بود...از این مرد متنفر بودم اما دانیالِ خودم نه...فقط گاهی مثل یک عابر از کنارم درست وسط خیابان خانه و آشپزخانه مان رد میشد...بی هیچ حسی و رنگی...و این یعنی نهایت بدبختی...حالا دیگر هیچ صدایی جز بد مستی های شبانه پدر در خانه نمیپیچید...و جایی،شبیه آخر دنیا…. مدتی گذشت.و من دیگر عابر بداخلاقِ خانه مان را ندیدم،مادر نگران بود و من آشفته تر...این مسلمان وحشی کجا بود؟؟دلم بی تابیش را میکرد.هر جا که به ذهنم میرسید به جستجویش رفتم.اما دریغ از یک نشانی...مدام با موبایلش تماس میگرفتم،اما خاموش... به تمام خیابانهایی که روزی تعقیبش میکردم سر زدم،اما خبری نبود...حتی صمیمی ترین دوستانش بی اطلاع بودند...من گم شده بودم یا او؟؟؟ هروز به امید شناسایی عکسی که در دستم بود در بین افراد مختلف سراغش را میگرفتم،به خودم امید میدادم که بالاخره فردی میشناسدش.اما نه... خبری نبود...و عجیب اینکه در این مدت با خانواده های زیادی روبه رو شدم که آنها هم گم شده داشتند!!! تعدادی تازه مسلمان...تعدادی مسیحی و تعدادی یهودی... مدت زیادی در بی خبری گذشت. و من در این بین با عثمان آشنا شدم. برادری مسلمان با سه خواهر. مهاجر بودند و اهل پاکستان.میگفت کشورش ناامن است و در واقع فرار کرده که اگر مجبور نبود،می ماند و هوای وطن به ریه می کشید.که انگار بدبختی در ذاتشان بود.و حالا باید به دنبال کوچکترین خواهرش هانیه، که ۲۲ سال داشت،خیابانها وشهرها را زیرو رو میکرد.... ✍ ادامه دارد .... 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
بیچاره عثمان به طمع آسایش،ترک وطن کرده بود آن هم به شکلی غیر قانونی و حالا بلایی بدتر از بمب و خمپاره بر سرش آوار شده بود.اکنون من و عثمان با هم،همراه بودیم،پسری سی و چند ساله با ظاهری سبزه ،قدی بلند و صورتی مردانه که ترسی محسوس در چشمهایش برق میزند.ما روزها با عکسی در دست خیابان ها را زیر و رو میکردیم. اما دریغ از گنجی به اسم دانیال یا هانیه.گاهی بعد از کلی گشت زنی به دعوت عثمان برای صرف چای به خانه شان میرفتم و من چقدر از چای بدم می آمد.اصلا انگار چای نشانی برای مسلمانان بود.مادرم چای دوست داشت. پدرم چای میخورد،دانیال هم گاهی...و حالا عثمان و خانواده اش،پاکستانی هایی مسلمان و ترسو!هیچ وقت چای نخوردم و نخواهم خورد...حداقل تا زمانی که حتی یک مسلمان، بر روی این کره،چای بنوشد!! عایشه و سلما خواهرهای دیگر عثمان بودند.مهربان و ترسو،درست مثله مادرم.آنها گاهی از زندگیشان میگفتند،از مادری که در بمباران کشته شد و پدری که علیل ماند اما زود راه آسمان در پیش گرفت.و عثمانی که درست در شب عروسی،نوعروس به حجله نبرده، لیلی اش را به رخت کفن سپرد...و چقدر دلم سوخت به حال خدایی،که در کارنامه ی خلقتش، چیزی جز بدبختی نیست.هر بار آنها میگفتند و من فقط گوش میدادم...بیصدا،بی حرف...بدون کلامی،حتی برای همدردی... عثمان از دانیال میپرسید و من به کوتاهترین شکل ممکن پاسخ میدادم. و او با عشق از خواهر کوچکش میگفت که زیبا و بازیگوش بود که مهربانی و بلبل زبانی اش دل میبرد از برادرِ شکست خورده در زندگیش.که انگار دنیا چشم دیدن همین را هم نداشته و چوب لای چرخِ خوشی شان میخ کرد. در این بین،درد میانمان،مشترک بود.و آن اینکه هانیه هم با گروهی جدید آشنا شد.رفت و آمد کرد و هروز کم حرف تر و بی صداتر شد.شبها دیر به خانه می آمد در مقابلِ اعتراضهای عثمان،پرخاشگری میکرد.در برابر برادرش پوشیده بود و او را نامحرم میخواند،از اصول و شرعیات عجیب و غریبی حرف میزد و از آرمانی بی معنا.. .درست شبیه برادرم دانیال! آن ها هم مثل من یک نشانی میخواستند...... اما تلاش ها بی فایده بود.هیچ سرنخی پیدا نمیشد...نه از دانیال،نه از هانیه... و این من و عثمان را روز به روز ناامیدتر میکرد و بیچاره مادر که حتی من را هم برای خود نداشت... فقط فنجانی چای بود با خدا... دیگه کلافه شده بودیم.هیچ اطلاعاتی جز اینکه با گروهی سیاسی و مذهبی برای مبارزه به جایی از آلمان رفته اند،نداشتیم... چه مبارزه ایی؟؟؟دانیال کجای این قصه بود؟؟ مبارزه...مبارزه...مبارزه... کلمه ایی که روزی زندگی همه مان را نابود کرد... ✍ ادامه دارد .... 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️همه با هم دعای فرج را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) قرائت میکنیم 🔹و برای آمدنش دست به دعا برمیداریم الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 🔰 🌤 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسم ربّ الشّهداء و الصّدّیقین🌸 🌷صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله🌷 📖وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ 5⃣ پنجمین چله 《کانال چله توسل به شهید نوید》 🌤🌺🌿 🖇امروز 9 تیر ماه 🔰 از چله بافضیلت زیارت عاشورا هدیه به چهارده معصوم(ع) ❣و روح پاک و مطهر شهید والامقام نوید صفری به نیت سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) و حاجت روایی اعضای محترم کانال 🕊🕊🕊 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 💥مناجاتنامه شهید والامقام نوید صفری:💥 《خدایا اعضا و جوارحم را در راه خود فدا کن و استخوان‌هایم را در راه دین خود خرد کن و ایمان را با گوشت و خون من در آویز و در آمیز و بعد گوشت و خون من را در راه دین خود فدا کن.》 ❣🌺❣🌺❣ ما زیاران چشم یاری داشتیم خود دروغ بود آنچه می‌پنداشتیم ❣آه ای خدا به هر که غیر تو دل بستم عاقبت دیدم که حاصلی ندارد و باز تویی که می‌مانی 🌹خدایا خود می‌دانی درحالی به این امر اعتراف می‌کنم که نه کسی مرا رنجانده و آزار داده و یا خلف عهد کرده و یا خیانت. نه درحالی می‌نویسم که همه به لطف تو بهترین رفتارها و رفاقت‌ها را با من دارند. 🌼آری خدا اما باید بگویم و گردن من است که بگویم. تو فقط می‌مانی و این تو هستی که مهربان‌تر از پدر و مادرم هستی و هر که ساعتی و یا روزهایی و یا سالی با او رفاقت کردم و احساس کردم می‌توان روی آن حساب کرد، سریع او را از دست دادم. 🌴شاید این لطف تو بود و من از این منظر به او نگاه می‌کنم که تو او را از من گرفتی که من فقط به تو دل ببندم و از این بابت کمال تشکر را دارم. زیرا تمام این دوستی‌ها قراردادی است و من باید این را بفهمم و این را خیلی فکر کردم تا متوجه شدم. 🌷خدایا من هیچ وقت تنها نبودم و هر وقت تنها شدم لحظه‌ای نگذشت که تو هم‌نشین من شدی و تمام تنهایی من را پر کردی. 🌱حالا یک همچنین رفیق و دوست خوب را آدم عاقل با چه رفاقت قراردادی‌ای می‌تواند عوض کند؟ هیهات! ✨خدایا این تو بودی که همیشه مرا دوست داشتی نه من. من که اصلا لایق دوست داشتن تو و حتی اجازه و قادر به دوست داشتن تو نیستم. 🌺من ذره و تو بی‌نهایت. کجا ذره قادر است عشقی اندازه و در خور بی‌نهایت نشان دهد. 🌾 تو هنرمند و خالق اثر و بنده حقیر مخلوق و هنرخلق شده. آیا هنر و تابلوی نقاشی می‌تواند نقاشی و خالق و هنرمند خود را دوست داشته باشد؟ 🌸هیهات که این هنرمند و خالق اثر است که تابلوی نقاشی خود را دوست دارد و از نگاه به او لذت می‌برد. 🍃خدایا! توفیقی عنایت بنده حقیر کن که دل در گرو هیچ چیز غیر تو ندهم. ز هر چه غیر تو استغفرالله! ❤قلبی مشتاق خود و زبانی گویا به ذکر خود به من اعطا کن که هیچ وقت از یاد تو غافل نشود و این دل را که می‌فرمایی حرم خداست را شش دانگ برای خود تسخیر کن و اجازه ورود هیچ محبتی غیر محبت خود و اولیا و ائمه معصومین خود قرار نده. 💫خدایا تمام وجودم فدای تو و مهربانی‌های تو، تمام هستی ام فدای تو و امام آخر تو بقیه الله(عج). خدایا! عمرم را بگیر و به عمر آقایم بیفزای. 💌خدایا اعضا و جوارحم را در راه خود فدا کن و استخوان‌هایم را در راه دین خود خرد کن و ایمان را با گوشت و خون من در آویز و در آمیز و بعد گوشت و خون من را در راه دین خود فدا کن و خونم را جاری و گوشت‌هایم را له و خرد کن. ولی فقط مرا به غیر خود واگذار مکن که از همه این حالات و اتفاقات سخت‌تر و تحمل ناپذیرتر است. 🥀خدایا! در آتش بسوزانم ولی از من رو برنگردان و به حق امام رضا(ع) نگذار دشمن من و دشمن خودت به من دسترسی پیدا کند و دلم را و ظرف وجودم را تسخیر کند. 😔خدایا! من به واسطه سیدالشهدا(ع) از دشمن روشنم به تو پناه می‌برم و زمانی که در مجلس روضه و سینه زنی ارباب بی‌کفن حاضر می‌شوم، اشک دیده‌ای که به واسطه روضه سرازیر می‌شود را به صورت برای خوب دیدن و به سینه برای خوب خواستن و به سر برای خوب اندیشیدن می‌مالم و در‌ آخر در سینه زنی‌ها به یاد غم حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) جانم فدایشان، سینه می‌زنم و بر سینه می‌کوبم و به وسیله سینه‌ای که می‌زنم لانه و تخم‌گذاری که دشمن روشن من در سینه و قلب من کرده است را خراب می‌کنم و لانه و تخم او را از دل و سینه به بیرون می‌ریزم و خانه‌اش را خراب می‌کنم. 👌همیشه به حمدالله موثر بوده زیرا مجالس سیدالشهدا(ع) نور است که منشأ آن از حرم ایشان است و نجات است که منشأ آن از کشتی دین است و فرح است که منشأ آن از عرض است و ما به تو نزدیک می‌شویم به واسطه دوستی این پنج تن آل عبا که خامس آن‌ها در نزد آن‌ها هم عزیزترین است. ♥️خدایا! به تو توکل و توسل و تمسک می‌جویم و پناه به تو می‌برم و لذت علیم و پناه بده مرا یا غیاث المستغثین و یا اله العارفین و یا ولی المومنین. 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩متن کامل زیارت پرفیض عاشورا صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid