eitaa logo
چرا طلبگی؟!
1.4هزار دنبال‌کننده
209 عکس
15 ویدیو
0 فایل
اهداف کانال: 🔹️ تبیین ضرورت طلبگی 🔹️ تبیین جایگاه حوزه در تمدن اسلامی 🔹️ آشنایی با راه و رسم طلبگی و سیره علما 🔹️ پاسخ به شبهات طلبگی 🔹️ بررسی اشکالات نظام فعلی حوزه ارتباط با ادمین: @Ali_rezaa110 👈 📚 تحت اشراف جمعی از اساتید حوزه علمیه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻تا ریش سفید نشده کاری کنید. 🎤 رحمه‌الله: 🔸خیلی از چیزهاست که انسان را بیچاره کرده ... یکى از آنها، براى بعضى، همین و عمامه است! وقتى کمى بزرگ شد و ریش بلند گردید، اگر مهذب نباشد از تحصیل باز مى‏‌ماند؛ مقید مى‏‌گردد؛ مشکل است بتواند را زیر پا گذارد و پاى درس کسى حاضر شود. 🔹، علیه الرحمه، در سن ۵۲سالگى درس مى‏رفته است، در صورتى که در سن بین ۲۰ و ۳۰ بعضى از این کتابها را نوشته است! کتاب را گویا در همین سن و سال به رشته تحریر در آورده. و در ۵۲سالگى در حوزه درس مرحوم ، علیه الرحمه، حاضر مى‌شده که به آن مقام رسیده است. 🔸خدا نکند پیش از کسب ملکات فاضله و تقویت قواى ، ریش انسان کمى سفید و عمامه بزرگ گردد، که از استفاده‏ هاى علمى و معنوى و از تمام برکات باز مى‏ماند. تا ریش نشده کارى کنید؛ تا مورد توجه مردم قرار نگرفته‌اید به حال خود نمایید. 🔹خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او روى آورد و در میان مردم نفوذ و پیدا کند که خود را مى ‏بازد؛ خود را گم می‌کند. قبل از آنکه اختیار از کف شما ربوده شود خود را بسازید و اصلاح کنید. 🔸طورى نباشد که پس از وقتى نامه عمل شما را باز کنند ببینند، العیاذ باللّه، ۷۰سال از خداوند عزّوجلّ شده‌‏اید.  🔰 کانال چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/cheratalabegi
🔻 بچه‌ها چه گناهی دارند ...! 🎤 رحمه‌الله: 🔸در تهران استاد روحانی‌ای بود که را تدریس می‌کرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً دیده می‌شود. 🔹روزی چاقوی استاد (برای تیز کردن قلم) گم می‌شود، هر چه می‌گردد آن را پیدا نمی‌کند، نسبت به بچه‌ها و خانواده می‌شود ... 🔸روزی آن شاگرد بعد از درس به استاد می‌گوید: آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته‌اید. بچه ها چه گناهی دارند! آقا تعجب می‌کند؛ یقین می‌کند که او با () سر و کار دارد. 🔹روزی بعد از درس به او می‌گوید: آقای عزیز، مسلم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا (عج) مشرف می‌شويد؟ 🔸استاد اصرار می‌کند و شاگرد ناچار می‌شود جریان خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می‌گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می‌دانند چند دقیقه‌ای اجازه تشرف به حقیر بدهند. 🔹مدتی می‌گذرد و آقای طلبه چیزی نمی‌گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، باشد جرأت نمی‌کند از او سؤال کند ... روزی به وی می‌گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ خجالت نکش آنچه فرموده‌اند به حقیر بگویید. 🔸آن طلبه با نهایت ناراحتی می‌گوید: آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما نفس کنید من خودم نزد شما می‌آیم. 📚سایت تبیان؛ يکشنبه ۱۳۸۹/۰۲/۲۶ 🔰 چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/joinchat/882966946C4b9be7b82c