eitaa logo
"چشمک"
947 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
462 ویدیو
2 فایل
کپی از رمان و عکس هایی که آیدی چشمک داره راضی نیستم. رگباری کپی نشه بعد دو یه بار کپی یه فور هم بزنید یکی از پیام های کانال رو... تولد کانال ۱۴۰۲/۳/7
مشاهده در ایتا
دانلود
<<به نام خدا>>
شروعی دوباره؛
خب من با ادمین دیگه یعنی محیصا تصمیم گرفتیم که یکم روند کانال و تغییر بدیم...
قرار شد یه رمان بنویسیم از اینکه چجور دوست شدیم و چه خاطراتی با هم داریم و از قهر و آشتی و... و تا الانم چند پارت نوشتیم و اولین پارتش هم امروز تقدیم نگاه تون میشه.
و قرار شد عکس هایی که توسط من و خانم محیصا گرفته میشه هم تو کانال گذاشته بشه
البته که فعالیت های قبلی هم سر جاشه😉
-بسمِ‌الله‌الرحمن‌الرحیم❤️‍🩹!' 🫀 سوم مرداد سال ۱۴۰۲ ، مصادف با هفتم محرم🖤..! ساعت ۸ صبح پنجشنبه بود ، تو هیئت نشسته بودم . بعد از مراسم عزاداری با یک دختر خانومی به اسم فاطمه که هیئت و بسیج و بهم معرفی کرد رفتیم ، با دوستاش یه حلقه زدیم و کنار هم نشستیم ☺️😇 ﴿ حنانه ﴾ _با بچه ها دور هم نشسته بودیم که دیدم یه دختر به جمع مون اضافه شد که تا به حال ندیده بودمش. اومد نشست پیش فاطمه و رو به روی من،همین جور تو خودم بودم و داشتم از روی قیافه و صداش تو خیالم ازش تعریف می کردم که فاطمه شروع کرد به معرفی کردنش... ﴿فاطمه﴾ +بچها این ثناست و تازه به جمع مون آمده و ما هم یکی یکی خودمون و معرفی کردیم و بعدش همه شروع کردن با دوست شون صحبت کردن... _منم با خودم گفتم الان وقت خوبیه برای این که با این خانوم خوشگله آشنا بشم؛خودم و معرفی کردم.   اهم سلام من حنانه ام و شما هم از اونجایی که فاطمه معرفی تون کرد ثنا هستید درسته؟؟ یه لبخند خوشگل بهم زد و گفت: +اره عزیزم منم ثنام ﴿ ثنا ﴾ یکمی باهم حرف زدیم و گفتیمو خندیدیم. اون شب مزار شهدا مراسم بود تو جمع بچه ها بودم که فهمیدم یه گروه دوستانه دارن؛ ازشون خواستم که منم داخل اون گروه عضو کنند تا بیشتر باهم آشنا بشیم؛ فردا بلافاصله بعد از اینکه رفتم تو گروه همه بچه ها گفتن : امیر حسین کیهه؟! خب چون اسم اکانتم امیر حسین بود😂 خب بگذریم... تازه رسیده بودم خونه و در حال تعریف آشنا شدنم با بچه ها بودم و هم زمان در حال بالا پایین کردن ایتا که دیدم تو پیام های شخصیم یه پیام جدید آمد با سرعت رفتم و وارد شخصی شدم تا ببینم کیه عه حنانه اس از تعریف کردن دست کشیدم و شروع کردم به خوندن پیام های حنانه و جواب دادنش... به قلم ✍🏻: ܩ‍ـح‌ــی‍ـصــا , رایـــــحــ‌ـہ‌ ‹این داستان بر اساس واقعیت است / با اندکی بازنویسی>
https://daigo.ir/secret/7838236832 لینک ناشناس مون برای انتقاد تعریف یا...
لینک ناشناس تغییر کرد.
_چون نمازی به سر راه مسافر شده‌ایم _هر که بگذشت زدل قصد شکستن دارد 🌒|مهسا امیریان
لایق‌ترین‌ کسی‌ که‌ باید به یادش باشی ؛ کسی‌ است‌ که فراموشت نمیکند . - امیرالمؤمنین - لطفا کپی نشه👌
دلگرم کننده ترین حقیقت تاریخ: خدا حواسش به قلبت هست . . 🕊❤️