❇️ پادشاهی بر فراز قصرش و هنگام دیده بانی از قلمرو وسیع و غنی حکومتش به وزیرش گفت: چقدر خوب بود اگر دنیا می ماند و جدا نمی شد.
❇️ وزیر آگاهش جواب داد: اگر دنیا از دیگران جدا نشده بود، به تو نمی رسید و در دست همانها می ماند.
❇️ خوبی دنیا در این نیست که با ما بماند؛ خوبی ما در این است که از دنیا برداریم و از آن کام بستانیم
📚 مسولیت و سازندگی ص ۲۹۱
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری
❇️ استاد صفایی رحمة الله علیه گاه جمله ای کوچک و بسیار مختصر می گفتند که در شنونده تأثیر معجزه آسایی داشت.
❇️ در نشستی خودمانی پذیرایی کننده ظرفی شربت آورد و شیخ به میزبان گفت: آخ که چقدر ما را دل شاد و خوشحال کردی.
❇️ میزبان، که اصالتا عرب بود و به تعارفات ایرانی خیلی آشنا نبود، با لهجه خودش و با شگفتی گفت: شما از یک شربت خوشحال شدی⁉️
❇️ استاد گفتند: چه کنیم دل های ما کوچک است و با همین خرده ریزه ها مسرور می شود.
📚 مشهور آسمان ص ۵۰
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 خدا مدافع او بود.
✅👈 مرحوم استاد صفایی
از نگاه استاد شیخ حسین انصاریان
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅👈 به بهشت هم قانع نشو!
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈مراقبت های ویژه
🎤👈 حاج آقا حیدری
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه می گفت: روزهای اول انقلاب در محله ما میوه فروشی بود که ده کیلو میوه را از او به ده تومان می خریدم.
💠 یکبار به ذهنم آمد که اگر او نبود چه می شد⁉️
💠 به دلیل همین حدیث نفس؛ که نشان از امید به او و ترس های غیر الهی داشت، تا چهار سال از او خرید نکردم.
📚 مشهور آسمان، ص ۱۹۵
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 بو می دهی‼️
💠 یکی از مدرسین حوزه تعریف کرد: در یکی از سفرهای مشهد، شخصی همراه ما شد که رفتار بسیار خودخواهانه و مغرورانه ای داشت.
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه هم بود، اما چیزی نمی گفت. چند بار برخورد لفظی بین ما و او پیش آمد.
💠 به هر حال به جایی رسیدیم و خواستیم استراحت کنیم. یکی از دوستان خربزه بزرگی خرید و آورد.
💠 آن شخص بدون آنکه به کسی توجهی کند، خودش سراغ خربزه رفت و آن را پاره کرد و شروع به خوردن نمود.
💠 مقداری که خورد، سرش را بلند کرد و گفت: مونده، بو میده.
💠 ناگاه حاج شیخ، که تا آن موقع نسبت به او ساکت مانده بود، گفت: باور داری که مانده است و بو می دهد؟ گفت: بله.
💠 استاد گفت:«تو هم مانده ای. بویش را می شنوی؟»
💠 آن فرد چنان به هم ریخت که گوشه ای رفت و مشغول فکر شد.
💠 بعدها خودش گفت: این مؤثرترین حرفی بو که تا آن زمان به من گفته بودند.
💠 پس از آن ماجرا واقعا حرکتی را شروع کرد و راه افتاد. چرا که یافته بود اگر بمانی، می گندی‼️
📚 مشهور آسمان، ص ۱۱۴
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤👈 حاج آقا حیدری
💟 استاد صفایی رحمة الله علیه می گفت: عشق امام زمان علیه السلام، برداشتن بارهای اوست؛ چون عاشق، امر معشوق را عهده دار می شود.
💟 می گفت: اگر به من بگویند امام زمان علیه السلام در دو خیابان آن طرف تر ایستاده است و در همان حال جوانی از من پرسش داشته باشد، من نزد آن حضرت نمی روم.
💟 چرا که آن وقت حضرت مرا توبیخ می کند: چرا سر پست خودت نایستاده ای.
📚 مشهور آسمان، ص ۹۵
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 حاج آقا حیدری
🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه به یکی از بچه ها گفت: چرا ازدواج نمی کنی؟ او گفت: هنوز زود است.
🔷 استاد گفتند: اگر کسی لباس گرم زمستانی یا نفت چراغش را زودتر تهیه کند، بهتر نیست؟
🔷 به جوان دیگری هم، همین توصیه را کرده بود، اما او گفته بود: آخر کی به ما زن می دهد؟
🔷 حاج شیخ پاسخ دادند: وقتی تو خودت روی خودت حساب باز نمی کنی، چه طور دیگران روی تو حساب باز کنند.
📚 مشهور آسمان، ص ۴۱
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 حیوان نمی تواند از محسوسات و مُدرَکات و دانستنی های خود نتیجه گیری کند، نمی تواند تعمیم و تجرید کند و از معلومات به مجهولاتش دست بیابد، اما انسان می تواند این کار را انجام دهد.
💠 حیوان با یک عدّه احساسات و ادراکات مشخص به دنیا می آید و از دنیا می رود، بدون آنکه بیش از آنچه می داند به دست بیاورد، اما انسان با آن احساسات محدود و ادراکات ناچیز تا جایی رسیده که به آسمان پا می گذارد و از عمق دریاها خبر می آورد و از این اخبار و از این دانستنی ها، برداشت ها و تعمیم ها و تجریدهایی می کند بسیار شگفت!
💠 این حرکتِ ذهنی انسانی از معلومات به سوی مجهولات، تفکر نامیده می شود و آن قسمت از ذهن که این فعالیت را به عهده دارد فکر و نظر خوانده میشود.
📚 روحانیت و حوزه، ۲۱۸
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 تفكر سنگ اول رشد انسان و زير بناى تربيت او و سرنخ اين كلاف سر درگم است. ادامهى تفكر، شناخت است و ادامهى شناخت، محبت است و ادامهى محبت، حركت و عمل و آزادى و رشد و تكامل و آدم شدن و انسان شدن.
🔷 البته تفكر به تنهايى كافى نيست. ذهن ما مانند معده احتياج به مواد خامى دارد كه آن را هضم كند، شيرهاش را بمكد و آن را تبديل به انرژى، تبديل به عمل كند. فكر ما نيز نيازمند مواد خامى است كه آنها را هضم كند و به معرفت و عشق و عقيده و به عمل تبديل بنمايد.
🔷 براى رشد انسان، فقط تفكر نتيجه بخش نيست. تفكر احتياج به تدبرها و مطالعات و مواد خام دارد و اين هر دو باز احتياج به اصل ديگرى دارند؛ اصل تعقل و سنجش.
🔷 شناخت نهايى به مقايسه و سنجش و به نظارت عالى عقل نيازمند است. چون عقل دو نظارت دارد: يكى بر راههايى كه فكر ارائه مىدهد و ديگر بر هدفهايى كه فكر براى نشان دادن راهش مىكوشد و تلاش مىكند. با سنجش راهها و سنجش هدفهاست كه انتخاب امكان پذير مىشود.
🔷 شناخت و انتخاب و عمل نتيجهى تدبر و تفكر و تعقل است و اين هر سه نياز به كسى دارند كه آنها را رهبرى كند و كنترل نمايد، كه گفتهاند: «هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكيمٌ يُرْشِدُهُ»؛ آن كس كه با حكيم راهنمايى همدم نيست به هلاكت رسيده است. مربى حكيم و رهبر دانا مىتواند ما را از نزديكترين راهها به مقصد برساند.
🔷 و مربى سه كار را عهدهدار است:
الف: تزكيه و آزادى: قطبنماى فكر ما مىتواند جهت حركت ما را نشان بدهد به شرط اينكه گرفتار آهن رباهاى عادت و تعصب و تقليد نشده باشد؛ و گرنه اين قطبنماى منحرف به جاى اينكه ما را به مقصد برساند، در دريا غرق مىكند. راستى آن كس كه تفكر ندارد به نجات نزديكتر است تا كسى كه تفكراتش را به انحراف كشيدهاند.
ب:تعليم و آموزش: خيلىها تفكراتى را شروع كردهاند و به نتيجه نرسيدهاند و مأيوس شدهاند و يا به نتيجههاى غلط دست يافتهاند و منحرف شدهاند. پس بايد مربى به ما روش تدبر و مطالعه و طرز تفكر را بياموزد.
ج:تذكر و يادآورى: انسان گرفتار غفلتها و گرفتار وسوسههايى است كه شيطان به آن كمر همت بسته و اين است كه مربى بايد يادآورىها و تذكرهايى داشته باشد. «وَذَكِّرْ فَانَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمِنينَ».
📚 مسئولیت و سازندگی، ۶۸
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 تدبّر مواد خام را در درون ما تلنبار مىكند. تفكر اين مواد را مرتب و هضم مىكند و شيرههايش را مىمكد و فضولاتش را از حافظه بيرون مىريزد و سرزمين ذهن را براى مواد تازهى ديگر آماده مىكند.
🔶 اگر اين دستگاه هاضمه به كار نيفتد، آن مواد خام، جز سنگينى روحى و امتلاى ذهنى، نتيجهاى ندارد، كه بايد هر چه زودتر دست به كار استفراغى شد و در جستوجوى مسهلى و هيچگاه اين مواد انباشته شده در ذهن بهرهاى نخواهد داد، بلكه زيان هم خواهد رساند.
🔶 غذايى كه در معده تلنبار مىشود، نه تنها براى اندام ما فايدهاى ندارد و نيرويى نمىآورد، بلكه ايجاد تعفن و مسموميت هم خواهد نمود، كه بايد هر چه زودتر بيرونش ريخت.
📚 مسئولیت و سازندگی، ص ۱۱۶
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie