eitaa logo
چشمه جاری
519 دنبال‌کننده
741 عکس
146 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 براى به جريان انداختن فكر، گاهى از استدلال‏ها شروع مى‏كنيم و با دليل و منطق، فكر را به راه مى‏اندازيم. ولى در حقيقت اين به راه انداختن نيست، بلكه فكر را به زير بار كشيدن است. 🔷 اين روش فكر را مشغول و متوقف مى‏كند و به زير بار مى‏كشد. سنگينى استدلال براى فكر ركود مى‏آورد و اگر حركتى هم باشد آن حركتِ فكر نيست. اين حركتِ خود استدلال و حركتِ خود منطق است. 🔷 بهترين راه براى به كار انداختن فكر، طرح سؤال‏هايى حساب شده است. انسان در برابر سؤال‏ها مى‏خواهد جوابى بياورد و براى بدست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند و دست و پا كند. و در نتيجه، فكر به جريان افتاده و حركت كرده است. 🔷 در صورتى كه سؤال‏ها حساب شده و دقيق باشند، فكر زودتر به شناخت‏ها و به عقيده و علاقه و به حركت و عمل منتهى مى‏گردد. طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آن‏جا رفته‏اند و قرآن از آن خبر مى‏دهد و مى‏بينيم سؤال‏هايى را كه تلنگرهاى محرك فكر هستند و در قرآن به كار گرفته شده‏اند. «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثا». 🔷 مربى آگاه به جاى اين كه با سنگينى استدلال‏ها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤال‏ها و راهنمايى‏ها فكر را آماده مى‏كند و حركت مى‏دهد و به مقصد مى‏رساند. 🔷 مربى آگاه آن نيست كه به جاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مى‏كند و پرده‏ها را كنار مى‏زند و فكر را حركت مى‏دهد تا افراد استدلال‏ها را بيابند و بفهمند و زيبايى‏ها را ببينند. 🔷 در اين‏صورت استدلال‏ها مستقيماً دريافت شده‏اند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديده‏اند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آن‏ها مجروح نگرديده است. طرح سؤال بايد با آگاهى و دقت همراه باشد نه با هجوم و حمله. 📚 مسئولیت و سازندگی، ۸۷ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 بياناتى كه در قرآن مطرح مى‏شود و يا مباحثى كه در روايات آمده، نوعاً استدلالى نيست، بلكه بيشتر شهودى و تمثيلى است. 💠 چون قرآن مى‏خواهد حضوريات افراد را به سامان برساند، بر عنصر تمثيل بيش از عنصر استدلال تكيه كرده است. 💠 در مباحثى چون معاد، آمدن باران و روييدن گياهان و مراحل بعدى آن، داستان تحول آدمى و استمرار او و ...، در اينها بيشتر جريان تمثيل وجود دارد. 💠 و دليل آن هم اين نكته است كه استدلال، تحميل برانديشه است، در حالى كه تمثيل، همراهى با انديشه براى شهود مباحث است. 📚 خط انتقال معارف، ۹۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 فكر، ذكر مى‏خواهد و اين ذكر، عهد مى‏آورد و پيمان‏ها شروع مى‏شوند. عهد، عمل را و عمل در حدى، عمل‏هاى بعد را به دنبال مى‏آورد. 🔷 اين عمل‏ها، يقين را ايجاد مى‏كنند و يقين، عامل شهود توست. شهود و ديدار، عامل احساس و احساس هم، عامل تسليم مى‏شود و تو مى‏توانى به راحتى بگذرى. 🔷 رابطه فكر و ذكر و عهد و عمل و يقين و شهود و احساس و تسليم، رابطه مستمرى است. 🔷 ما نمى‏خواهيم گام به گام پيش برويم. مى‏خواهيم به شهود برسيم و اگر هم به شهود رسيديم، كار نمى‏كنيم. اينجاست كه خودِ شهادت و شهود، وبال ما مى‏شود. خودِ آگاهى، زنجير ما مى‏شود. 🔷 خيال مى‏كنيم خيلى مهم هستيم؛ چون فقط مى‏دانيم، در حالى كه دانستن، مسأله‏اى را حل نمى‏كند. خيال مى‏كنيم همين كه مى‏دانيم كسانى بالاى كوه رفته‏اند، ما هم مى‏توانيم برويم. 🔷 دانستن را با توانستن خلط مى‏كنيم. در اين هنگام است كه غرور ما را مى‏گيرد و مى‏گوييم: «ما با بزرگان بوديم، با كسانى كه شب‏ها اين جور بودند، روزها اين جور بودند.» بايد پرسيد: تو آنها بودى، يا با آنها؟ همين كه با آنها بودى، مانع تو شده؛ چون باعث غرور تو شده است. 📚 حركت، ص ۱۶۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 تفكر، شناخت را ايجاد مى‏كند و شناخت، ذكر و يادآورى مى‏خواهد وگرنه عالى‏ترين بذرها كه هيچ، رستم دستان را هم زير خاك كنيم، سر از خاك بيرون نمى‏آورد تا چه رسد به بذرى كه ضعيف و فرسوده است و جز نيرويى محدود ندارد. 📚 حرکت، ۱۱۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈خودت را نشان بده 🎤👈 آیت الله حسن زاده آملی 💠 در شب چهارشنبه ۲۹ جمادی الاولی سال ۱۴٠۵ ه ق برابر با اول اسفند سال ۱۳۶۳ ه ش در خواب به زیارت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیهم السلام تشرّف حاصل کردم. 💠 در ابتدا به اشارت تفهیم فرمود که چرا کمتر خودت را به ما نشان می دهی. و پس از آن به عبارت تصریح فرمود که ما ضامن چشم تو هستیم. 💠 الحمدلله که از این بشارت آن ولیّ الله اعظم که به لقب ضامن هم شناخته شده است، برایم یقین حاصل است که هر دو چشم من تا آخرین دقایق عمرم بینا خواهند بود؛ چون ضامنشان معتبر است. 💠 و آنکه حضرت فرمود: چرا کمتر خودت را به ما نشان می دهی، شاید علّتش این بود که در آن زمان بر اثر تراکم اشتغال درس و بحث و تصنیف و تصحیح، مدتی به زیارت حضرت فاطمه سلام الله علیها خواهر آنجناب توفیق نیافتم و تشرّف حاصل نکردم. 📚 هزار و یک نکته، ج ۲ ص ۶۱۶ ❌ نشر مطالب با حذف لینک کانال شرعا جایز نیست👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
💠 «قُلْ انَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا». قرآن خط اول رشد انسان را تفكر معرفى مى‏كند، ولى آن هم با شرايطى كه بايد فكر آزاد شود و از جاذبه‏ها و كشش‏ها خلاص شود «أَنَ تَقُومُوا ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا» و سپس به راه بيفتد. 💠 چون قطب نماى فكر ما، قطب نماى وجود ما، تا زمانى كه در كشش آهن رباهاى عادت و تعصب و سنت‏ها هست، قطب شمال و جنوب و جهت حركت ما را نشان نمى‏دهد و تازه اين قطب نماى گرفتار و منحرف دليلى براى انحراف‏هاى ما خواهد بود و ما را گمراه‏تر خواهد كرد. 💠 كسى كه قطب‏ نمايى ندارد از حركت خوددارى مى‏كند، اما آن كه به قطب نمايى گرفتار تكيه دارد، حركتش را شروع كرده و در نتيجه لحظه به لحظه منحرف‏تر و گمراه‏تر گرديده است، لذا براى تفكر بايد از روى عقيده‏ها بلند شد و ايستاد و سپس تفكر را شروع نمود. 📚 روش برداشت از قرآن، ص ۱۲٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💟 يكى از بزرگان درباره‏ ى آب چاه تحقيقى كرده بود و به اين نتيجه رسيده بود كه آب چاه تا هنگامى كه تغيير نكند و رنگ و بو و طعمش عوض نشود نجس نخواهد شد و قابل استفاده خواهد بود. 💟 هنگامى كه از اين تحقيق خلاص شد، متوجه گرديد كه خودش در خانه چاهى دارد. اين بود كه با خود گفت: شايد به خاطر اين چاه و راحتى خودم اين چنين فتوايى را داده‏ ام و به اين نتيجه رسيده ‏ام. 💟 از اين رو دستور داد كه چاه را پر كردند و آن گاه دوباره تحقيق را شروع كرد؛ در هنگامى كه چاهى نداشت و منافعى او را منحرف نمى‏ كرد. 💟 انسان قبل از شروع به حركت بايد آزاد بشود و از سودها، هواها، تعصب‏ها، عادت‏ها و تقليدها خود را خلاص كند. 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 بعضى‏ها خيال مى‏كنند كه اگر هم آزاد نشوند و پاك نشوند تفكراتشان‏ نتيجه‏اى دارد. اين‏ها درست مثل كسى هستند كه آلوده به نجاست‏هاست، اما به جاى پاك كردن آن‏ها، فقط به خود عطرهاى گران قيمت مى‏پاشد. 💠 اين بيچاره با اين‏همه خرج، موجود جالبى نخواهد شد و همه كس از او فرار خواهد كرد و حتى بوى عطر را به نجاست خواهد كشيد. 💠 اينها مانند كسانى هستند كه با وسيله‏اى تندرو در بيراهه مى‏شتابند. وسيله‏ى خوب هنگامى كه در راه نيفتد جز گمراهى چيزى نمى‏آورد. 💠 پس اگر چند روزى براى يافتن راه درنگ كرديم و اگر ساعتى براى پاك كردن نجاست‏ها وقت مصرف كرديم، از راه عقب نيفتاده‏ايم و از مقصد نمانده‏ايم و بيكار نبوده‏ايم، كه بزرگ‏ترين كارها را انجام داده‏ايم. 💠 قيام از سر عقيده‏ها و برپا ايستادن از روى عادت‏ها و تعصب‏ها و سودها و تقليدها و آزادى از هر چه جز حق و تزكيه و پاكى از نجاست‏ها و آلودگى‏ها، مهم‏تر از تفكر مغشوش و گرفتار و آلوده است. 💠 و براى اين قيام، در مرحله‏ى اول از دو عامل كنجكاوى و حقيقت طلبى بهره مى‏گيريم. كنجكاوى ما را حركت مى‏دهد و حقيقت طلبى اين حركت را كنترل و رهبرى مى‏كند. 💠 اين در مرحله‏ى اول و سپس به وسيله‏ى عوامل زهد و آزادى و شناخت‏هايى كه از تعليم و آموزش بدست مى‏آيد مى‏توانيم به آزادى‏هاى زيادترى برسيم. 💠 شناخت عظمت انسان و شناخت وسعت راه و شناخت رحمت اللَّه و شناخت دردها و رنج‏ها و شناخت مرگ، ما را به آزادى‏هاى عظيم‏تر و متنوع‏ترى مى‏رساند. 💠 و اين است كه در قرآن گاهى آزادى دادن پس از آموزش دادن مطرح مى‏شود و گاهى پيش از آن؛ چون مقدارى از عوامل آزادى به آموزش نياز ندارند، مانند كنجكاوى و حقيقت‏طلبى و مقدارى ديگر نتيجه‏ى آموزش‏ها و شناخت‏هاى عظيم و عوامل زهد مى‏باشند. 📚مسئولیت و سازندگی، ص ۷۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 همان طور که غذا در معده انباشته می‌شود، مطالعات ذهن را انباشته و خسته می‌کنند و حتی باعث اختلال دستگاه ذهن می شوند، لذا باید این مطالعات، با تفکّر هضم شوند و دسته بندی شوند و مورد بهره برداری قرار بگیرند. 🔷 مطالعات، مانند آب هایی است که در استخرِ ذهنِ آدمی انبار می شوند. این آب ها بر اثرر مرور زمان سبز می شوند و کِرم می‌گیرند و بر اثر حوادث تبخیر می شوند. 🔷 اما تفکرات، مانند چشمه هایی هستند که در درون می جوشند و همیشه زلال و گوارا و پاکیزه هستند و حتی استخرها را به جریان می اندازند و از رکود و از رسوب و از تبخیر و لجن رها می‌سازند. 🔷 مطالعات، عقیم و نازا هستند و شناخت و عشقی نمی آورند، چون معرفت و عشق، نتیجه تفکر است نه مطالعه. 🔷 پس باید مطالعات با تفکر تکمیل شوند تا از عُقم و نازایی خلاص شده، معرفت و عشق و حرکت و عمل بیاورند. 📚 روحانیت و حوزه، ص ۱۹۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 فكر و عقل و عشق با هم تضادى ندارند، كه هر يك ديگرى را به دنبال مى‏آورد. فكر مى‏يابد و عقل مى‏سنجد و عشق به بهترين دست مى‏دهد و حركت و عمل شروع مى‏شود. 🔷 اگر مى‏بينى كه با عشق هم هنوز كارى نكرده‏اى، اين به خاطر همان است كه بارها گفته شد. كسى كه مى‏خواهد كارى را انجام دهد بايد از كارهاى كوچك شروع كند. 🔷 اين قطعى است كه با فكر، شناخت‏ها سبز مى‏شوند و حركت‏ها شروع مى‏شوند. ولى بايد توجه داشت كه فكر همچون بذرى است كه در زمينه‏ى ذهن تو مى‏رويد. اين بذر به آبيارى و پاسدارى نياز دارد. هيچ كشاورز ابلهى، بذر را به خاك نمى‏دهد كه برود و در تابستان خرمن بگيرد. 🔷 بگذر از اينكه ما بر روى اين بذر ضعيف آن قدر پايكوبى كرده‏ايم كه اگر رستم هم بود نمى‏توانست از آن زير، سر بر كشد و برويد. اين است كه فكر، ذكر مى‏خواهد و يادآورى. و فكر و ذكر، عهد مى‏خواهد و پيمان. 🔷 فكر به تنهايى مى‏ميرد و در تنهايى جوانه نمى‏زند؛ اما همراه پاسدارى و ذكرها و همراه آبيارى‏ها، سر مى‏كشد و جان مى‏گيرد و به پيمان و عهد مى‏رسد؛ و به عشق و طلب مى‏رسد؛ و به تمرين و ورزش مى‏رسد؛ و در نتيجه به عمل مى‏رسد و در عمل، تولد مى‏يابد. 🔷 فكر و ذكر در ما شناخت‏هايى را سبز مى‏كنند، البته ضعيف. و عهدهايى را به دنبال مى‏آورند، البته نه چندان سنگين. و عمل‏هايى را به دوش مى‏گيرند، البته نه چندان بزرگ. ولى با عمل و حركت، همان شناخت‏ها و عشق‏ها نيرومندتر مى‏شوند و به يقين مى‏رسند. با حركت و عمل و با عبادت، يقين ريشه مى‏دواند. «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقين‏»، با يقين هم، به شهود و ديدار و به لقاء مى‏رسند. «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقين ‏لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ»، و با يقين پرده‏ها كنار مى‏روند و بدون واسطه، مسائل درك مى‏شوند. 🔷 و اين پيداست كه به دنبال شهود، حركت است؛ و پس از تشهد، تسليم. اين گونه مسائل به دنبال مى‏آيند: فكر ذكر عهد عمل يقين شهود تسليم. هنگامى كه در يك مرحله سستى كنيم و در يك مرحله شكر نداشته باشيم، به مرحله‏ى ديگر نمى‏رسيم و در جا مى‏زنيم. 🔷 و اين پيداست كه ايستايى و درنگ و ركود، گنديدگى دارد و خستگى و تنهايى و مرگ. تسليم براى آنهايى است كه به تشهد رسيده باشند و ديدار براى آنهايى است كه پس از شناخت، حركت كرده باشند. 📚 مسئولیت و سازندگی، ص ۳۵۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری 🔷 یک روز به استاد صفایی رحمة الله علیه گفتم: من وقتی از بعضی افراد گستاخ در کوچه و خیابان، حرفی می شنوم، پاسخ می دهم. شما چطور؟ 🔷 استاد گفتند: من پاسخ نمی دهم؛ چون آدم ها انگیزه های گوناگون دارند؛ یا نمی دانند، یا از نفرت هایی انباشته اند و یا بدبین اند. من یا می گذرم «مَرُّوا كِرَامًا» یا با آنها حرف می زنم. 🔷 تعریف کرد: روزی در تهران می رفتم. جوان موتور سواری به همراه سواری بر ترک، اشاره ای کردند که فهمیدم می خواهند زیر عمامه ام بزنند. برای همین به پیاده رو رفتم. 🔷 وقتی به کنارم رسیدند، از کارشان مأیوس شدند. توقف کوتاهی کردند و یکی از آن دو حرفی گفت که مفهوم آن تغوط به عمامه ام بود. دستی به عمامه ام کشیده و گفتم: خبری نشد⁉️ 🔷 ناگهان ایستادند و موتور را روی جک گذاشته و به طرفم آمدند. سرها را پایین گرفته و با شرم گفتند: آقا عفو کنید. کلام مظلومانه و از سر خیرخواهی چنین اثر می گذارد. 🔷 با آن دو نفر صحبت هایی شد، بعد استاد نگاهش را به من دوخت و گفت: یکی از آنها به حوزه آمد و طلبه شد و دیگری به جبهه رفت و میان بر زد. 🔷 چه نفسی و چه نفوذ کلامی که از فحاشان، طلبه و شهید بیرون می کشید. 📚 مشهور آسمان، ص ۵۷ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 «إِلَهِي أَنَا الْفَقِيرُ فِي‏ غِنَايَ‏ فَكَيْفَ لاَ أَكُونُ فَقِيراً فِي فَقْرِي إِلَهِي أَنَا الْجَاهِلُ فِي عِلْمِي فَكَيْفَ لاَ أَكُونُ جَهُولاً فِي جَهْلِي». 💠 خداى من! من در متن بى‏نيازى و غنا، محتاجم؛ پس چگونه در وسعت فقر و نيازهاى خود، فقير نباشم. 💠 من در آنچه كه مى‏دانم جاهل و نادان هستم؛ پس چگونه در جهل و نادانى خودم، جهول نباشم. 💠 غنا و بى‏نيازى و علم و آگاهى من، محدود و محكوم است. نداشته‏ام، به آن رسيده‏ام و دو باره از دست مى‏دهم. اين محدوديت به تحول و بود و نبود و اين محكوميّت به دادن و گرفتن، مرا شرمنده مى‏سازد كه دم از بى‏نيازى و آگاهى بزنم. 💠 گذشته از حد و حكومت كه مرا در خود گرفته، من چقدر مى‏دانم و چقدر نمى‏دانم و نادانى‏ها چقدر بر دانايى‏هاى من اثر خواهد گذاشت و آن را دگرگون خواهد ساخت؟ 💠 خدا اى آخرين فرياد! بگو با اين همه فقر با اين همه جهل چه مى‏كنى؟ رهايم مى‏سازى، به خودم وامى‏گذارى؟ يا با تمام ادعاها و تفرعن‏ها به تربيتم و شكستنم مى‏پردازى تا ديوارهايم بريزد و حصارم به وسعت باز گردد ...؟ 📚 چهل حديث، ص ۲۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie