◼️ آن بزرگ چه خوب فرموده بود به رؤسای هیئت حسینی که سر خوشامدگویی عزاداران و کجا ایستادن و کجا نشستن، به جان هم افتاده بودند، گفته بود: آنها که حسین را کشتند و رگهای پاک او را بریدند، کسانی بودند که از یک چایی تلخ نگذشتند و از یک هل پوچ نگذشتند، تمرین نکردند و از گندم ری هم نتوانستند بگذرند، دست خود را در خون حسین گذاشتند و چشمه ی نور را به خون کشاندند.
📚 قیام، ص ۱۴
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 قَتیلُ العَبَرات
💠 خدایا! به حق حسین، به حق اصحاب حسین، ما را همراه این کاروان نگه دار. کمک کن که در این سفینه سوار شویم و از آن بیرون نیفتیم. کمک کن امواج فتنه، ما را با خودش نبرد.
💠 نکند ما غربت حسین را ببینیم و چشم ببندیم! کمک کن از آنهایی نباشیم که فقط با اشکمان ولیمان را یاری میکنیم. در لحظهای که به ما احتیاج است، در لحظهای که به حضور ما، به تحمّل ما، به اقدام ما، حداقل به فریاد ما احتیاج است، نکند آنجا فقط با اشک نظاره کنیم.
💠 نکند مثل شیعیان ابوسفیان باشیم که ریختن خون حسین را میدیدند و فقط بر او اشک میریختند و آستینی بالا نمیزدند.
💠 از آنهایی نباشیم که پیوندشان با حسین، پیوند اشک است؛ که حسین «قَتیلُ العَبَرة» است! حسین کشته همین اشکهاست!
💠 شاید یکی از تفسیرهای این جمله، همین باشد که آنهایی که حسین را میکشتند، بر حسین گریه میکردند.
💠 حتی آنهایی که خنجر و شمشیرشان را به گلوی حسین آب زدند، همانهایی که جرئت کردند بر سینه سرّالله بنشینند، همانهایی که با دستشان محاسن حسین را گرفتند و با جرئتشان گلوی حسین را بریدند، همانها هم لرزیدند و رنگشان دگرگون شد؛ همانها هم متأثر شدند.
💠 آن طوفان، آن طوفانی که از سرزمین کربلا بلند شد، طوفانی نیست که کسی را تکان ندهد و آرام بگذارد.
📚 خون خدا، ص ۱٠٠
🆔👉@cheshmeyejarie
📦 بستهٔ کتــاب ویژه «محرم»
🎯 ۲۵ درصـــــد تخفــیف ➕ ارسال رایـگـــــــــان به سراسر کشور 🚚
📚 این بسته شامل ۴ عنوان از کتابهای استاد علیصفاییحائری با موضوع امام حسین علیهالسلام و بررسی زمینهها و اهداف قیام حضرت میباشد:
📗 عاشورا
📙 وارثان عاشورا
📕 خون خدا
📘 چهل حدیث از امامحسین علیهالسلام
📉 قیمت بسته با تخفیف؛ ۲۸۳ هزار تومان
🗓 مهلت ثبت سفارش: تا پایان تیر ماه
🛒 برای ثبت سفارش وارد سایت انتشارات به آدرس زیر شوید:
👇🏻👇🏻👇🏻
🌐: بسته ویژه محرم
و یا به آی دی زیر پیام دهید:
🤳🏻 : @einsadshop_ad
💠 مسئله دیگر سؤالها و خواسته هایی است که در زیارت عاشورا مطرح است که با «فاسأل الله» شروع می شود.
💠 «فَأَسْأَلُ الله ... أَن يَجْعَلَنِی مَعَكُمْ فِی الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ» معيّت.
💠 «أنْ يُثَبّتَ لیِ عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنيا و الآخِرة». قدم صدق.
💠 «وَأَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَاللَّهِ» مقام محمود
💠 «وَ أَنْ يَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَاری» خون خواهی
💠 «وَأَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَكُمْ عِنْدَهُ أَنْ يُعْطِيَنِی بِمُصَابِی بِكُمْ أَفْضَلَ مَا يُعْطِی مُصَاباً بِمُصِيبَتِهِ»» أجر و عطاء
💠 که اشاره به این آیه است:«وَلَنَبْلُوَنَكُمْ بِشَىءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ».
💠 یک خواسته دیگر که در همین آیه هم به آن اشاره شده، این است که خدا در مقام و موقعیتی که در آن هستم به من برکت و رحمت عنایت کند:«اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَهٌ وَ مَغْفِرَهٌ»
💠 خواسته بعد هم زندگی و مرگ محمد و آل محمد است:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَمَاتِی مَمات مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ».
💠 پس خواسته ها و سؤالهایی که بر آنها تأکید شده، معیت، قدم صدق، مقام محمود، خون خواهی، عطا بر مصیبت و حیات و مرگ محمد و آل محمد است.
📚 خون خدا، ص ۱۲
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 عظمت مصیبت
🔶 میگوییم:«بِأَبِی أَنتَ وَ أُمِّی لَقَدْ عَظْمَ مُصابی بِکَ»؛ به خاطر تو، به شدّت رنج دیده و مصیبت کشیدهام.
🔶 این چه رنجی است که من در رابطه با أباعبدالله علیه السلام دارم؟
🔶 وقتی مثلاً پدرم یا مادرم یا سرپرستم را از دست دادهام، زنم یا بچهام را از دست دادهام یا ماشینم را از دست دادهام، میدانیم که این مصیبت چه خلا و کمبودی در زندگی ما به وجود میآورد.
🔶 ولی با از دست رفتن ولیّ چه را از دست دادهایم که میگوییم «عَظُمَ مُصابی بِكُم؟»
📚 خون خدا، ص ۲٠
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 سنگینی مصیبت
💠 مصيبت امام حسين علیه السلام بر آسمان و زمين و بر انسان و بر جامعهى انسانى و بر اسلام اثر گذاشتهاست.
💠 آنجا كه قتل يك نفر مساوى با قتل تمامى مردم است كه«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً»
💠 آنجا كه يك عمل با روابط و پيوندهاى آشكار و پنهانش ارزيابى مىشود و آنجا كه يك عمل يا قانون را در خود دارد كه هر كس مىتواند اينگونه عمل كند، در اين فضا و با اين روابط مىتوانيم بفهميم كه شهادت امام حسين چه قدر اثر بر جهان و جامعه و مسلمين و شيعه و بر اسلام دارد.
💠 چگونه اسلام به انحراف و بدعت گره مىخورد. و چگونه شيعه در فشار مىنشيند و چگونه مسلمين همراه فتوحات و غنايم و اتراف و اشرافيت، در دنيا فرو مىروند و به ذلّت صليبىها و زنادقه گرفتار مىشوند.
💠 و چگونه جامعهى انسانى از ولايت معصوم محروم مىشود و بر فرض سلامت و غنيمت و برفرض كه دود و خون و درد و رنج و فقر و جهل نباشد، در سطح يك دامپرورى بزرگ باقى مىماند، و چگونه جهان آشفته مىشود كه:«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِی النَّاسِ».
💠 اين تأثير را در آنچه كه گفتهاند كه افق خون گرفت و از دل هر سنگ خون عبيط راه افتاد مىتوان فهميد.
📚 وارثان عاشورا، ص ۱۳۶
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 وارث عاشورا
🔶 عاشورا روز حسين است و هيچ روزى مثل روز حسين نيست. عاشورا تنها يك روز نيست، بلكه تمامى تاريخ است. همانطوركه كربلا تنها يك قطعهى خاك نيست. كربلا جغرافياى نامحدودِ اين تاريخ گسترده است.
🔶 با اين زمينه، سؤال اين است كه وارث عاشورا كيست؟ چه چيزى براى چه كسى از عاشورا باقى ماندهاست؟
🔶 آيا حاصل عاشورا، شتك خون و زخمهاى باز و داغهاى درد و خيمههاى مبهوت و اسيران آزاد و پيامهاى رساست، و از آن طرف حاصل عاشورا، فتح شكست و غنيمتهاى پشيمان و حكومتهاى محكوم است؟
🔶 درست است كه عاشورا لعنت و سلام را آورد و نفرين و سلام را تقسيم كرد، ولى من هر سال حساب مىكنم كه چه سهمى گرفتهام و چه ميراثى برداشتهام؟ آيا از عاشوراى حسين و از كربلاى حسين، سهمى داشتهام؟
🔶 وارث، قرابت مىخواهد. قرابتى بدون حائل و بدون مانع. فرزندى كه قاتل پدر باشد، ارث نمىبرد. فرزندى كه كافر باشد از مسلمان ارث نمىبرد.
🔶 آيا من حسين را نكشتهام؟ آيا من از آنچه كه فهميدهام، چشم نپوشيدهام و كفر نورزيدهام؟
🔶 اگر من به ولايت حسين نرسيدم، اگر ابوّت اولياء را نخواستم، اگر فرزند دنيا و يا بدتر بندهى دنيا شدم و دين در وجود من شكل نگرفت و تنها بر زبانم نشست، آيا با حسين قرابتى دارم؟ آيا از عاشورا ارثى مىبرم و سهمى مىگيرم؟
📚 وارثان عاشورا، ص ۲۵۳
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 در محضر استاد
◼️ ۲۲ تیر ماه، سالروز عروج اندیشمند و مربی بزرگ استاد صفایی رحمة الله گرامی باد.
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 استاد علی صفایی رحمة الله علیه در گذر زمان.
⚫️ ۲۲ تیر سالروز عروج استاد صفایی رضوان الله تعالی علیه تسلیت باد.
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 جلودار امام حسین علیه السلام.
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 زندگی نامه استاد علی صفایی رحمة الله علیه
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 برادری چو عبّاس
◼️ در این شب تاسوعا همّتی تا جفا کم کنیم و به وفای عباس زنده شویم و با ولیّ خود همراه بمانیم و امان شمر را نخواهیم و از جام فرات لب تر نکنیم. که اگر وفا کردیم ما را به برادری میگیرند و فاطمه ما را فرزند خویش میخواند.
📚 وارثان عاشورا، ص ۷۵
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 امام حسين علیه السلام تمامى اصحاب را آزمود و تمامى بر مرگ مهاجم و در برابر نيزهها جلودار بودند.
🔶 هنگامى كه در شب عاشورا از آنها ستايش كرد و تشكّر نمود، از آنها خواست كه سر خود گيرند و به راه خود بروند كه ناليدند و گفتند: كجا برويم و چه برداريم؟! سر خويش را، در حالی كه سر تو بر نيزهها سوار است و تن تو ميخكوب دشت تفتيده.
🔶 راستى به كجا برويم. و براى چه چيزى از تو جدا بشويم و بخاطر چه جلوهاى چشم از تو بپوشيم؟!
🔶 مگر آنها كه از تو جدا شدند چه حاصلى جمع كردند، مگر آنها كه ماندند و جدا از تو ماندند چه غنيمتى از دنيا با خود بردند؟!
🔶 حسين ياران خود را آزمود و همه در وفا جام سرشار را نوشيدند.
🔶 مگر ابوالفضل نبود كه پناه شمر را با نفرين رد كرد و براى حسين تا رمق داشت كوشيد و هنگامی كه دستها و چشمها و فرق سرش را گرفتند و دوختند و شكستند و با نيزههاى بر تن نشسته، او را به زمين انداختند و با صورت به زمين انداختند و برادر همچون عقاب به سوى او پر كشيد؟!
🔶 مگر ابوالفضل جز اينكه خونها را از چشمانش كنار بزند خواهشى ديگر داشت؟!
🔶 مگر اين چشم پاك را جز براى ديدار دوست مىخواست؟! مگر از دوست جز دوست تمنايى داشت؟
📚 چهل حديث، ص ۸۷
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 یکی از معصوم، نان میخواهد؛ دیگری خانه میخواهد؛ یکی دیگر بچه میخواهد؛ آن یکی خوب شدن سینوزیت و آپاندیسش را میخواهد!
🔶 انسان اگر طالب چنین معنا و مقصدی باشد، با گندم ری فریب میخورد! کسی که از ولیّ دنیا را میخواهد، وقتی دنیا را جای دیگر مفتتر و راحتتر گیر بیاورد به آن سمت میرود.
🔶 اینجاست که به ابن زیاد میگوید: خورجین من را از طلا پر کن که من سر حسین را برایت آوردم!
🔶 کسی که از ولیّاش طالب طلا باشد، قطعاً ولیّ را به طلای ابنزیاد میفروشد!
📚 خون خدا، ص ۵۶
🆔👉@cheshmeyejarie
◼️👈 حقیقت لعن
🔶 ما لعنهایمان بی اساس است؛ مثلاً کبوتری داریم و کسی آن را میگیرد؛ یا وسیلهای داریم و کسی آن را خراب میکند یا دوستی آن را میبرد؛ آنها را لعن میکنیم؛ مثل وقتی که بچّه بودیم و اگر کسی وسیلههایمان را که دوست داشتیم می برد، از او نفرت پیدا میکردیم و او را لعن میکردیم.
🔶 کسی که مغازهاش را که نان دانی اش است، خراب میکنند او از آن شهردار و شهرداری و حکومتی که این کار را کرده، ناراحت میشود و نفرت پیدا میکند و لعنشان میکند؛ در مقابلشان میایستد و حتی حاضر است به قتلشان کمر ببندد.
🔶 ما از وجود ولیّ چه بهرهای میگیریم و در فقدان او چه محرومیتی میبینیم که در برابر کسانی که ما را از او محروم کردهاند بایستیم و قد علم کنیم و درگیر شویم و مبارزه کنیم و دست کم لعنشان کنیم.
🔶 در روایتی درباره ولیّ آمده که حتی زمینهای خشک، کسانی را که ولایت را از مسیرش منحرف کردند، لعن می کنند؛ چون آن زمین حقش نبوده که خشک باشد.
🔶 هر انسانی که گرفتار است یا هر پدیدهای که در این عالم کسری پیدا کرده، گرفتاری یا کسریاش به خاطر این بوده که نگذاشتند در نظام صحیحش قرار بگیرد. به همین دلیل عاملان این انحراف را لعن میکند. لعن را با این مفهوم میتوانیم بفهمیم بقیّهاش اضافه است.
🔶 لعن عمر و شمر و یزید وقتی برای ما مفهوم است که بفهمیم اینها چه نوری را از ما دریغ کردند. وقتی بفهمیم اینها چه چشمهای را به روی ما بستند، چه نیرو و چه زمینی را از ما گرفتند و چه ریشههایی را از خاک بیرون کشیدند، مصاب و مصیبتمان مشخص میشود.
🔶 چه در اصل وجود هر پدیده ای در این عالم، وجودش و حظ وجودیاش در گرو ولیّ است و چه در بهرههایی که میگیرد، از اوست؛ آن به آن از ولیّ به او فیض میرسد.
🔶 وقتی وجود عالِم، این قدر در این عالم اثر دارد که با مرگش، فشار و سنگینیاش در همه دنیا هست، دیگر اثر فقدان ولیّ مشخص است که در چه حد است.
🔶 اینجاست که در این دید شیعی چه به آن معنای وسیعش و چه در همین حد هدایت که مطرح کردم، ذره ذره این عالم از وجود ولیّ محروم شده، اهل سماوات محرومند، اهل زمین محرومند، انسان محروم تر است و مسلم محروم تر، طبیعتاً محبّ آنها و کسی که از آنها حاکمی برای خود گرفته مصباحی گرفته سفینهای گرفته معیاری گرفته و الگویی داشته مصاب و مصیبت بزرگتری دارد.
🔶 وقتی فرزندمان، چشممان، دستمان یا امنیتمان را از دست میدهیم، چه چیز از ما کم میشود؟ نکته همین است که وقتی که دستی از من کم بشود، هنوز میتوانم با دست دیگر همان سیر کمالی را که داشتم، داشته باشم.
🔶 ولی وقتی در رهبری انحراف ایجاد کردند و ولیّ را کنار گذاشتند و چشمه نور را به خون بستند، وقتی از نور ولیّ محروم میشوم و در تاریکی قرار میگیرم، خسارت من خیلی سنگین و جبران ناپذیر است، اینجاست که میگویم:«عَظمَ مُصابی».
🔶 این محرومیت را نمیشود با محرومیتهایی مثل محرومیت از زن و فرزند و دست و چشم و گوش مقایسه کرد. چون در دید شیعه ولیّ متمم تمام این نعمتهاست؛ اوست که به ما یاد میدهد چگونه از نعمتها بهره مند شویم.
🔶 ولیّ، مکمّل و متمم است. به اصطلاح کلمه «آخر جمله» و «متمم الفائده» است. وقتی از چنین وجودی محروم میشوی، همه ابتدائیات و مبتدیاتت، در هوا و از دست رفته است.
📚 خون خدا، ص ۳۳
🆔👉@cheshmeyejarie
◼️👈 مراتب مصیبت
🔷 یک وجود وافی، یک وجود کامل، فقدانش در مرحله اول بر تمامی ذرّات این عالم خاکی و افلاکیاش اثر میگذارد.
🔷 در مرحله بعد، اهل اسلام و اهل ولایت که حظ و هدایت بیشتری از ولیّ میگیرند و سهم زیادتری از ولیّ میبرند.
🔷 پس درجه مصیبتها هم، بالا میرود. این است که یک بار میگوید:«عَظَمَتْ مُصِيبَتُكَ فِی السَّماواتِ عَلى جَمِيعِ أَهْلِ السَّماواتِ»، جای دیگر میگوید:«عَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنَا وَعَلَى جَمِيعِ أَهْلِ الإسلام .» در مرحله بعد، تکرار میکند:«عَظْمَ مُصابی»، رنجی که من شیعه از فقدان حسین بردم رنج بزرگی است!
🔷 پس در این دید و بینش، فقدان ولیّ باری است که بر تمامی عالم سنگینی میکند و مصیبتی برای ذره ذره این عالم است؛ مصیبت هر انسان و شیعهای است که با عشق آنها زنده است و دلش از حبّ آنها ارتزاق میکند.
🔷 حظی که یک سنگ از وجود ولیّ میگیرد و حظی که انسان عادی از ولیّ میگیرد، فرق دارد با حظی که یک وجود عاشق از ولیّ میگیرد.
🔷 مثلاً گاهی یک نفر در حد استفاده از امضای کسی او را میشناسد؛ ولی گاهی او را دوست دارد، امید زندگیاش است، نور زندگیاش است، الگوی زندگیاش است، راه را به او نشان میدهد؛ این پیوند پیوندی عمیق است و فقدانش مصیبتی بزرگ:«عَظُمَ مُصابی بكُم ».
🔷 این است که اینها در برابر این مصیبت، باید فریادشان تا عرش برود و با همین نگاه شعرهایی را که درباره امام حسین علیه السلام گفته شده میتوان نقد کرد.
📚 خون خدا، ص ۳۵
🆔👉@cheshmeyejarie
◼️👈 عاشورای اموی
🔶 عاشورا در بینش اهل دنیا چیست؟ یک مسئله که در زیارت عاشورا مطرح شده برکت است:«تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَيَّةَ» بنی امیّه به این روز تبرّک میجستند.
🔶 یکی از علما در شرحی که راجع به زیارت عاشورا نوشته، بیان کرده که تبرّک بنی امیّه در این روز اینگونه بوده که لباس نو بپوشند و روزه بگیرند و غذا ذخیره کنند و شادی نمایند.
🔶 تبرّک جستن بنی امیّه با عاشورا یعنی معتقد بودند که روز میمون و مبارکی است. انسان در بهار تخمی را می کارد و به خاک میدهد؛ چون مبارک است و زیاد میشود و رشد میکند؛ اینها هم معتقد بودند در عاشورا در این روزی که خون حسین به خاک ریخته شد هر کاری بکنند مبارک میشود و حاصلش بیشتر میشود.
🔶 آنها با چه بینشی این روز را متبرّک میدانند؟ برای کسانی که حکومت را میخواهند، هیچ چیز خطرناک تر از وجود حاکم صالح نیست.
🔶 برای طالبان دنیا، هیچ چیز خطرناکتر از کسی نیست که میخواهد این دنیا را به جایگاه خودش ببرد؛ چون همه منافع آنها را زیر و رو میکند، لباس از تنشان در میآورد آذوقه شان را میگیرد، امن و راحتی و انسشان را میگیرد، اجتماعشان را متفرق میکند و پراکنده و نابودشان میسازد.
🔶 پس معلوم است روزی که حسین را به خاک میاندازند و چشمه این نور را به خیال خودشان میبندند، روز تبرّک و میمنت آنهاست.
🔶 همچنین این روز، روز فرح و شادی شان هم هست:«وَهُذَا يَوْمُ فَرِحَتْ بِهِ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَينَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ» چرا که به پست میرسند و از دید مادی، به آنها در این روز حکومت و عنوان و ری و کوفه، پایین تر یا بالاتر از اینها را میدهند. و خلاصه پست هایشان را بالاتر میبرند.
🔶 اهل دنیا از فقدان ولیّ چرا بهرهمند نشوند؟ معلوم است که وقتی نسخه اصل آمد، جای اینها تنگ میشود؛ وقتی حاکم آمد، دیگران محکوم هستند و باید کنار بکشند.
🔶 کنار کشیدنشان؛ یعنی نه لباس و نه غذای آن چنانی و نه انس و الفتی، نه قصر حمراء و خضراء، همه چیز از اینها گرفته میشود.
🔶 وقتی حضرت علی علیه السلام به حکومت رسید، عمرو عاص به معاویه گفت: خوب فکر کن وقتی علی تو را از داراییات جدا میکند همان طور که چوب را از پوستش (مثل پوست درخت بید که به راحتی از چوبش جدا میشود) جدا میکند تو چه باید بکنی؟
🔶 عاشورا روزی است که در آن، کسانی که همه چیزشان و همه رویاهاشان از دست رفته بود، زمام امور را به دست گرفتند. این است که فرح و تبرّک ایشان در لحظهای است که امام حسین علیه السلام را به خاک میاندازند.
📚 خون خدا، ص ۴٠
🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 چرا امام حسین علیه السلام، معیار است؟ چرا «إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ». دوست کسی هستم که شما را به دوستی برگزیند؟.
🔷 اگر این مصیبت را مصیبت خودمان دیدیم، خود را خون خواه خون امام حسین علیه السلام میدانیم.
🔷 این جمله در زیارت هست که من طالب ثار خودم هستم:«أن يَرزُقَنِی طَلَبَ ثارِى مَعَ اِمامٍ هُدًى» من در طلب این هستم که خون خودم را بخواهم.
🔷 اگر پدرم یا برادرم یا دوستم را میکشتند، خون خواهیشان به عهده خودم بود؛ چه رسد به ولیّ که از آنها به من نزدیکتر و متمّم همه آنهاست. پس من خواستار و خواهان خون خواهیاش هستم.
📚 خون خدا، ص ۴۳
🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 امام على علیه السلام در خطبه ۱۶ نهج البلاغه به «خصلتهاى عمل» اشاره مینمايد و گذشته از «عمل»، «سعى» و گذشته از «سعى»، «سرعت»، را مطرح مىكند. «سَاعٍ سَرِيعٌ نَجَا»؛ «كوشنده ى شتابنده»، نجات يافته است.
🔶 عمل بايد با توان تو سنجيده شود. سعى. عملى كه با توانايى تو هماهنگ است؛ يعنى سعى تو، بايد با زمان مناسب و جايگاه مناسب سنجيده شود.
🔶 اين درست است كه توّابين خونهاى خود را در راه امام حسين علیه السلام دادند، اما اگر اين خونها، در روز تاسوعا، به امام حسين علیه السلام مىرسيد، شايد عاشورايى پيش نمى آمد.
🔶 ابن زياد چندين روز امام حسين علیه السلام را محاصره كرده بود، مىترسيد كه از عراق و اطراف يارانى برسند. و يا از همين سپاه موجود كسانى به سوى امام حسين علیه السلام باز گردند، اين وحشت آنها را نگاه داشته بود.
🔶 اگر توّابين پيش از تاسوعا به امام حسين علیه السلام پيوند مىخوردند و در آن زمان به امام حسين علیه السلام روى مىآوردند، كار به آنجا نمىكشيد. و ترس آنها، از آن هجوم جلوگير مىشد.
📚 انتظار، ص ۱۹۳
🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 در طول تاريخ خيلى ها از امام حسين علیه السلام ياد كردند و خون هم دادند.
🔷 بعد از عاشورا چهار هزار خون از توابين بر روى زمين ريخت. ولى اين خونها چه كرد؟
🔷 قطرههاى بنزين اگر در جايگاه خودش بنشيند حركت ايجاد مىكند، اما خروارها بنزين آزاد، جز حرارت اثرى ندارد.
🔷 اين مهمّ است كه عمل را با زمان و مكان خودش بسنجيم و شتاب كنيم.
🔷 فقط به عمل و اقدام قانع نباشيم كه: «سارِعُوا الى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُم»، «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات». بايد شتاب داشت و مسابقه داد و كار را در زمان و مكان مناسبش ارائه داد.
📚 انسان در دو فصل، ص ۷۵
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 معنا و مراحل نصرت
💠 نصرت، يارى كردن است. و يارى هم مراحلى دارد: با زبان، با دست، با آبرو، با مال، حتى با سعى و ارتباطى كه برقرار مىكنى.
💠 من گاهى نمىتوانم كارى كنم، ولى مىتوانم دوستانم را به هم مرتبط كنم. اگر ده نفر به هم نزديك شوند و همديگر را بشناسند، كارگشا مىشوند. اين ارتباطى كه من بين اينها برقرار مىكنم كارگشاست؛ اينها جز نصرت است.
💠 تويى كه زبان ندارى، دست ندارى، مال ندارى، ولى رابطه برقرار مىكنى، اين رابطه جز يارىهاى سنگين و ياورىهاى مفيد و مؤثرى است كه تحقق پيدا مىكند.
💠 در آخر سوره آل عمران آمده است:«يا ايُّها الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»؛ اين رابطه، هم به معنى مرزدارى است و هم به معنى پيوند دادن.
💠 بايد نيروهاى پراكنده و متشتّت را با هم از درون پيوند بدهى. آنجا كه نمىشود سرهاى آنها را گرفت و به هم نزديك كرد، آنجا كه به هم پشت مىكنند و هر كدام به سويى مىروند، اگر بتوانى بايد دلهاشان را به هم نزديك كنى، پيمانها را شفّاف و مشخص كنى و به يادشان بياورى.
💠 يك مرحله هم مرحله فداكارى و جلودارى است، كه تو خودت را جلو بيندازى. فداكارى هم مراحلى دارد.
💠 خيلىها براى امام حسين علیه السلام فداكارى كردند و جان دادند، ولى بعد از زمانش؛ در حالى كه در زيارت عاشورا آمده است:«أَللّهُمَّ اجْعَلْنا مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلام». اين هم يك حد از نصرت است كه هم جان بدهى و هم جلوى حسين بميرى.
💠 در تاريخ آمده كه چهار هزار نفر از توابين آمدند و براى امام حسين علیه السلام خون دادند كه اگر در روز عاشورا اين كار را كرده بودند، كار امام حسين علیه السلام متفاوت مىشد و به آنجا نمىرسيد. جلوى او، پيشاپيش او، نه پشت سر او!
📚 مشكلات حكومت دينى، ۸۵
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 وجاهت
✅👈 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَينِ».
🔷 زیبایی در نزد افراد مختلف، وسیلههای مختلفی دارد. کسی که میخواهد نزد خدا به وجاهت برسد با چه وسیلهای به این وجاهت می رسد؟
🔷 وجاهتی که منظور حق بشود و از کسانی نباشد که:«لا يَنْظُرُ إِلَيهِمْ»، «لا يُكَلِّمُهُمُ». خداوند روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و به ایشان نمینگرد.
🔷 از کسانی نباشد که محجوب میشود و ناظر به وجه الله نمیگردد:«انهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُون»
🔷 این منظور شدن برای کسانی نیست که پیمانها را میفروشند و در برابر، ثمن کمی به دست میآورند:«إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لهم فی الآخرة ولا يُكَلِّمُهُمُ الله ولا يَنْظُرُ إلَيهِم يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُرْكِيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ».
🔷 کسانی محبوب هستند که:«مَنْ أوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ». هر که به پیمان خود وفا نماید و تقوی پیشه کند، همانا خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.
🔷 و این است که امام حسین علیه السلام وسیله وجاهت ما در نزد خداست، که به ما وفا را میآموزد و سرشاری و سرشار کردن را یاد میدهد و منظور خدا قرار میدهد.
📚 خون خدا، ص ۴۸
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَينِ».
💠 براى كسى كه وجاهت و آبرو را در حوزه خانواده و فاميل و شهر و منطقه و مملكتى و يا تمام زمين مىخواهد، وسيلههاى وجاهت مىتواند محبت و بخشش و خدمت و شهرت و طرفداران و هواخواهان و تأثير و تبليغات باشد.
💠 اما براى كسى كه از حوزه زمين فراتر مىرود و عظمت در آسمانها و وجاهت عندالله و در حضور حق را خواستار مىشود، وسيله وجاهت هم متفاوت خواهد شد. و ديگر نمىتواند به وسائلى در سطح خانواده و بستگان و همشهرىها و هموطنها و اهل خاك، دل خوش كند.
💠 كه وجاهت در حضور او و در محضر او براى كسانى است كه با سر رفتهاند و جام را تا آخر نوشيدهاند و توجه از غير او برداشتهاند و به وفا راه يافتهاند. و يا با وفاداران و سرافرازان پيوندى بستهاند و رشتهاى در ميان رشتهها انداختهاند.
💠 آدمها با انتخابها و پيوندها و وفا و سرشار كردنشان به ارزش و آبرو مىرسند و خريدار پيدا مىكنند؛ «انّ اللّه اشترى من المؤمنين ...»، خدا از عاشقها خريدار است و اين چنين متاعى را از خاك بر مىدارد؛«قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلَّا مَن وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِندَهُ إِنَّا إِذًا لَّظَالِمُونَ».
📚 تو میآیی، ص ۲۱
🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 وجاهت مختصّ كسانى است كه هم محبوبيّت دارند و هم تواضع.
🔶 كسى را كه دوست ندارى و نزد تو محبوبيّتى نيافته، برايش تَرِه هم خُرد
نمىكنى. و به اندازهاى هم كه محبوب تو باشد وجاهتش بيشتر مىشود.
🔶 مؤمن و متّقى و محسن، محبوب خداوندند كه:«اللَّهُ يُحِبُّ الْمُؤْمِنينَ»، «يُحِبُّ الْمُتَّقينَ»، «يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ».
اين مجموعهى محبّتها است.
🔶 و محبّت نتيجهى تبعيّت از او است كه:«فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللّهُ». و نتيجهى اين است كه تو تابع باشى و پيرو و منتظر مزد هم نباشى.
🔶 آنچه اياز را در دل، محمود جاى مىداد و بزرگ مىكرد، اين بود كه وقتى هدايايش را پخش كرد و درهم و دينار و اشرفىها را مىريخت، همه مشغول جمع آورى آنها بودند و تنها كسى كه از پشت سر محمود مىتاخت و اسب مىدوانيد و لحظهاى هم متوقّف نشد، اياز بود. و از دوست به غير او مشغول نشد.
🔶 محبوبيّت براى كسى است كه بكوشد و كوتاهى هم نكند و خودش را هم بدهكار بداند.
🔶 وجاهت، تواضع مىخواهد. به حضرت موسى خطاب شد كه مىدانى چرا من تو را از بين همهى خلائق، انتخاب كردهام؟
🔶 به خاطر اينكه در ميان همهى چهرهها گشتم و در ميان همهى مخلوقات بررسى كردم و كسى را متواضعتر از تو نيافتم.
📚 شرحى بر دعاهاى روزانه حضرت زهرا، ص ۱٠۷
🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 حسين علیه السلام آمد تا كشته شود، تا شفيع ما باشد، تا آبروى ما باشد. حسين آمد تا با خون خود، نهال دين را آبيارى كند. قتل او، شهادت او به نفع اسلام بود.
🔷 اين دو تحليل، به اينگونه، همان رضايت به قتل حسين علیه السلام است و خشنودى از شهادت اوست؛ كه در زيارت او مى خوانيم: «لَعَنَ اللَّهُ امَّةً قَتَلَتْكَ». «لَعَنَ اللَّهُ امَّةً ظَلَمَتْكَ». «وَ لَعَنَ اللَّهُ امَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ». اين دو توضيح به اينگونه، با اين جملههاى زيارت عاشورا ناسازگار است.
🔷 آرى! اين شهادت، انتخاب حسين است و اين شفاعت نتيجهى كار عظيم او. شهادت انتخاب است، نه هدف. و شفاعت نتيجه است، نه مقصد. تمام مطلب در همين نكته نهفته است كه انتخاب با هدف تفاوت دارد.
🔷 گاهى انسان كارى را انتخاب مى كند و هدفش چيز ديگر است. اميركبير، هنگامى كه در فين كاشان به مرگ مجبور مى شود، آن نوع مرگ «رگ زدن» را انتخاب مىكند. اينگونه مردن، انتخاب اوست، در حالى كه هدفش نيست. هدفش زندگى است و آرزويش در دارالفنون...
🔷 همين طور اثر با هدف تفاوت دارد. كسى كه در راه اطاعت گام بر مىدارد، به كرامتها و قدرتهايى مىرسد، در حالى كه خودش آن را نمىخواهد و در حالى كه هدفش جز قرب حق نبوده است.
🔷 من هنگامى كه چراغ را روشن مىكنم تا راه را بيابم، ناچار در كنار روشنايى حرارت هم به دست مىآيد، در حالى كه هدف، يافتن راه است، نه گرماى چراغ.
🔷 شفاعت همراه اين انتخاب بزرگ هست و شهادت بهترين انتخاب است، در حالى كه رضايت به مرگ و به شهادت او هم در كار نيست. فقدان او بزرگترين مصيبت است، كه شفق را غمگين كرد و سنگها را به خون نشاند.
📚 عاشورا، ص۵۳
🆔👉@cheshmeyejarie