eitaa logo
چشمه جاری
518 دنبال‌کننده
741 عکس
146 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️قسمت ۲۹ برنامه تلویزیونی مصیر ✴️ اولین قسمت از مجموعه برنامه‌ٔ استاد علی صفایی حائری ▫️با موضوعِ «تعلیم و تربیت در اندیشه مرحوم استاد صفایی» 👤 با حضور حجة‌الاسلام سید عباس لاجوردی، مسئول موسسه لیلة القدر ➖ تربیت انسانِ آزاد ➖ انسانِ آزاد چه کسی است؟ ➖ طرح کلی دین ➖ حجاب میوه‌ٔ شناخت 🗓 یکشنبه ۱۳ مهر، ساعت ۲۱ 📺 شبکه چهار سیما 🆔👉 @cheshmeyejarie
✴️ كبر از كجا شروع مى‏ شود؟ هنگامى كه خيال كنى آنچه به تو داده‏ اند ملاك افتخار توست، تو بزرگى؛ يعنى چيزهايى در خود تو بوده و بايد همه چيز به تو وابسته باشد. ✴️ اما اگر بدانى كه فقيرى و نعمت‏هايى را هم كه داده‏ اند، مسئوليت مى‏ خواهند، اينجا نعمت‏ها از حق بريده نشده و به تو هم برنگشته است. ✴️ نعمت‏ها مال اوست و به او هم بر مى‏ گردد و تو تنها حاملى هستى كه بايد اين بار امانت را به جاى خود برگردانى، اين است كه ديگر كبرى نمى‏ ماند. 📕 روش برداشت از نهج ‏البلاغه، ص 95 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 «فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ». خدا اگر نمى‏ دهد به خاطر اين است كه دادن‏ هايش ما را تلف مى‏ كند. 🔷 اما اگر داده ‏ها را در مسير به جريان انداختيم، ديگر كوتاهى نمى‏ كند، سپاس مى‏ گويد، از آنچه كه سپاس او كرديم. و اضافه مى‏ كند به آنچه كه در مسير، مصرفش كرديم. 🔷 وقتى كه بنّاها، آجرها را در جاى خودش كار گذاشتند، سپاسى كه از آنهاست اين است كه آجرهاى ديگر را به دستش بدهند. 🔷 در آن لحظه‏ اى كه هنوز آجر قبل در دستان اوست، آجرهاى بعدى، جز اينكه بار او را سنگين كند، جز اينكه كمر او را خم كند، چه نتيجه‏ اى مى‏ تواند داشته باشد⁉️ 🔷 ما بارى را به دوش گرفته‏ ايم كه نه تنها بهره نبرده ‏ايم، كه كمرمان را خرد كرده ‏ايم. آگاهى‏ هايى را با خودمان حمل كرده ‏ايم، بدون اينكه از آن تغذيه كرده باشيم. 🔷 شناخت‏هايى را انبار كرده ‏ايم، بدون اينكه اين شناخت به احساس و عقيده ‏اى گره خورده باشد. كتاب‏هايى را به دوش كشيده ‏ايم بدون اينكه از آنها بهره‏ مند شده باشيم. 📚 حقیقت حج، ص 127 🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ ما خيال مى ‏كنيم همين كه چيزى نداشتيم تكليفى نداريم، در حالى كه انفاق، نه به ثروت، كه به توانايى ما بستگى دارد. ✅ جايى كه برادر من توان قرض ندارد و اعتبار ندارد، من كه توانايى دارم و اعتبارش را دارم، به قرض كردن سزاوارترم. ✅ او با اين قرض، كمرش مى ‏شكند و فكرش مشغول مى‏ شود، اما من كه وسيع‏تر و قوى ‏ترم، نه كمرم مى‏ شكند و نه فكرم مشغول مى ‏شود، حداكثر از آبرويم مايه بگذارم. ✅ خوب! چه اشكالى دارد؟ مگر آبرو را براى چه مى‏ خواهم؟ آبرويى كه كارى را از پيش نبرد و گرهى نگشايد، نبودنش بهتر. 📚 فقر و انفاق، ص 86 🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 در قرض دادن، تو نمى ‏توانى منّت بگذارى كه دست گيرنده، بالاتر از دست دهنده است؛ چرا كه تو در دست خدا مى‏ گذارى: «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ ايْدِيِهِمْ». و خداست كه صدقات را مى ‏گيرد: «وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ». 💟 كسى كه به تو يك ميليون تومان داده، اگر بخواهى پنج تومان آن را به او بدهى، نمى‏ گويى بيا، اين مال تو! 💟 به همين خاطر كسانى كه با فقير مصافحه مى‏ كردند، دست خود را مى ‏بوسيدند كه با دست خدا پيوند خورده‏ اند. «وَ مَا تُقَدِّمُوا لانْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ». 💟 تو آن ثروت‏ها، آن فناها را به بقاء تبديل كرده ‏اى، پس منّت هم مى ‏پذيرى كه مى ‏دهى، نه اينكه منّت بگذارى 💟 چون چيزى كه تمام مى ‏شد و از دست مى‏ رفت، تو با قرض دادن آن را به دست آورده‏ اى و نه تنها آن را به دست آورده‏ اى كه بيش‏تر هم شده و اجر بزرگ‏ترى به همراه دارد: «هُوَ خَيْرَاً وَ أَعْظَمَ أَجْرَاً». 💟 پستان‏هايى كه از آنها شير دوشيده مى‏ شود، شير زيادترى مى ‏آورند و گند هم نمى ‏گيرند، اما كسانى كه در خودشان مى‏ مانند و مى‏ پوسند و راكد مى‏ شوند، نه زياد شده ‏اند و نه پاك كه آلوده‏ اند و تمام شدنى. 📚 حرکت، ص 205 🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ هيچ وقت نهرها و جويبارها بر كشتزارها منّت نمى‏ گذارند كه از ما سپاس‏گذارى كنيد، براى ما تواضع كنيد، اين ماييم كه شما را سيراب كرده ‏ايم! بل منّت هم مى ‏پذيرند. ✅ اگر كشتزارها نبودند، نهرها، آبى نمى ‏ديدند و فقط زباله ‏دانى مى‏ شدند كه هر كس در آن كثافتى مى‏ ريخت. ✅ در اين هستى، چشمه‏ اى هست (اللَّه) و كشتزارهايى (نيازمندها) و نهرها و واسطه‏ هايى (داراها) ✅ اگر اين كشتزارها نبودند، نهرها زباله ‏دانى شيطان مى ‏شدند و جايگاه امن او. ✅ اين كشتزارها هستند كه آب‏ها را به خويش مى ‏خوانند و نهرها و جويبارها را به طراوت مى ‏رسانند و سنگ‏ريزه ‏هايش را مى‏ شويند. 📚 فقر و انفاق، ص 69 🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أَسئَلُهُ فَيُعْطينى وَ إِنْ كْنُتَ بَخيلاً حينً يَسْتَقْرِضُنى». وقتى خدا از من قرض مى‏ خواهد و از داده‏ هاى خودش از من طلب مى ‏كند، تا من به جريان بيفتم ♦️ و در جريان، بهره بدهم و بهره ببرم، بارور شوم و بارور كنم و همچون آب‏هاى راكد نگندم و همچون شير مانده در پستان، چرك و دمل نشوم. ♦️ من بخل مى ‏ورزم و خيال مى‏ كنم كه با دادن، كم مى ‏شوم، در حالى كه پستانى را كه مى ‏دوشى، رگ مى‏ آيد و زياد مى ‏شود و هنگامى كه رهايش كردى مى ‏خشكد و حتى پيش از خشكيدن، چرك و دمل مى‏ شود. 📚 بشنو از نی، ص 47 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 گاهى انفاق، انفاق ايثار است. فداكارى و توجه به ديگران است. 🔶 و زير بناى اين انفاق، عشق وسيع و ملاك آن، ملاك احتياج زيادتر و يا ظرفيت كمتر است. 🔶 حضرت على علیه السلام مى‏ بيند گرچه خودش سه شب غذا نخورده، اما هنوز طاقت دارد و اين فقير شايد از ضعف بميرد و يا اين كه در برابر فقر از پاى در آيد و به فسادها و خود فروشى‏ها و رذالت‏ها گرفتار شود و بر اثر ظرفيت و گنجايش كم، به بى‏ دينى‏ ها و جاسوس‏گرى‏ ها روى بياورد و يا اين كه خودكشى كند. 🔶 در اين‏جاست كه ايثار مى‏ كنند و ديگران را جلو مى‏ اندازند و مقدم مى‏ دارند، هر چند خود تنگدست و قحطى زده و گرفتار باشند.«يُؤْثِرُونَ عَلى انْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ». 📚 فقر و انفاق، ص 66 🆔👉 @cheshmeyejarie
✴️ استادم بارها مرا نصحيت مى ‏كرد كه جايى خودم را گرو نگذارم و مطلع شده بود كه ضامن كسى شده ‏ام. ✴️ اين روايت را تذكر دادند كه «الضِّمانَةُ غَرامَةٌ». ضمانت غرامت است، غصه است. ✴️ گفتم با توجه به همين مسئله اقدام كرده ‏ام؛ چون بايد حساب كرد كه چه كسى غرامت را بهتر مى‏ تواند تحمل كند. و چه كسى تواناتر است. ✴️ من اگر به اين خاطر به زندان هم بيفتم، هيچ باكم نمى ‏شود و نظام كارم از هم نمى ‏پاشد در حالى كه آن طرف چه بسا به جنون برسد و يا قبرستان نقب بزند. و يا شيرازه‏ ى زندگيش از هم بپاشد. 📚 انتظار، ص 122 🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ تاجر پرشورى در مشهد از كارهايش مى‏ گفت، كه چگونه با دست خالى توانسته است براى جبهه، قدم‏هايى بردارد. ♦️ و در ظرف يك ماه چندين گره بسته بگشايد و توانسته با همكارى و جمع شدن، به رقم‏هاى بزرگ برسد. ♦️ ديدم نبايد بماند. و در همين حد توقّف كند. اين نكته را مطرح کردم، كه اين حركت را مى‏ توانى از دو زاويه نگاه كنى، يكى همين كه مى‏ گويى، اين كارها انجام گرفته ♦️ و ديگر اين كه تو كه در يك ماه اين گام‏ها را برداشتى، چرا يازده ماه پيش اقدام نكردى؟ ♦️ با اين ديد تو يازده ماه، يازده برابر آنچه كه كرده ‏اى بدهكارى. و اين است كه خوبى‏ ها را زياد نمى‏ بينى. به استقلال الخير و كم شمردن خوبى‏ ها مى ‏رسى. 📚 انتظار، ص 192 🆔👉 @cheshmeyejarie
❇️ در روايت آمده: يكى از اصحاب حضرت سجّاد علیه السلام نقل مى ‏كند: شبى از شب‏ها ديدم كه حضرت بار سنگينى را بر روى دوششان حمل مى‏ كنند و مى‏ روند. ❇️ در مسيرى كه مى‏ رفتند، بار به زمين افتاد و ايشان نمى‏ خواستند كه كسى متوجه شود. من آمدم و كمك كردم. ❇️ ديدم مقدار نان و خرمايى است كه حضرت آماده كرده ‏اند تا تقسيم كنند. به ايشان گفتم اجازه بدهيد من بردارم. ❇️ حضرت اجازه ندادند و فرمودند:«هر كس بايد بارِ خودش را خودش بردارد». ❇️ شخص مى‏ گويد با حضرت تا اطراف شهر آمديم. ديدم ايشان نان و خرما را بدون سر و صدا بالاى سرِ عدّه ‏اى كه از اهل سنّت بودند و شيعه نبودند، گذاشتند. ❇️ به ايشان گفتم:«يابن رسول اللَّه، ايشان كه از شيعيان نيستند؟!» حضرت فرمودند:«اگر از شيعيان بودند كه نمك غذايمان را هم تقسيم مى ‏كرديم». 📚 روزهاى فاطمه، ص 40 🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 براى بعضى از دوستان كه براى ايتام كارگشايى مى‏ كرد، حكايتى نقل كردم از جوانمردى كه در كار ماشين بود و از تبار بنى‏ هندل، ولى لوطى بود و دريا دل. 💟 اين جوانمرد دوستى داشت كه در تصادفى رفت و خانواده ‏ى سنگينى باقى گذاشت با فقر و نياز و آبرودار. جوانمرد با خود فكر كرد كه چطور به اين عزيزان امكانى برساند كه ذليل نشوند و بر خاك نيفتند؟ 💟 به نتيجه ‏اى رسيد و تصميمى گرفت. پس از مدتى به سراغ آنها آمد و با سخنى براى آنها از سرّى پرده برداشت، كه پدر شما پول زيادى به من قرض داده بود و بر من منّت گذاشته بود كه هر وقت دستم باز شد بازگردانم. 💟 حال رفته است و از من هم سندى ندارد، من گرفتارم از شما خواهش مى‏ كنم كه آبرويم را نگهداريد و اين بدهى و دين سنگين را ماهيانه از من بگيريد، من هم جبران مى‏ كنم و بعدها از خجالت شما بيرون مى ‏آيم. 💟 آن خانواده هر ماه باعزّت و حتى خشونت بر سر جوانمرد بانگ مى‏ زدند كه معطل نكن و مردانگى را به نامردى پاسخ مده. 💟 و هنوز هم پس از سال‏هاى سال نمى‏ دانند كه جوانمرد هيچ بدهى نداشته و بخاطر راحتى يتيم‏ها و خانواده‏ ى بى ‏سرپرست اينگونه خود را وامدار نشان داده بود و در گرو گذاشته بود. 📚چهل حدیث، ص 134 🆔👉 @cheshmeyejarie