eitaa logo
چشمه جاری
518 دنبال‌کننده
741 عکس
146 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ روشنفکرانی معتقدند كه مذهب با آزادى نمى ‏سازد. و مذهب انسان را در چارچوب مى ‏گذارد و در قالب استبداد مذهبى شكل مى‏ دهد. آنجا كه حكومت خدا مطرح است، انسان دهانش بايد مهر و موم شود. ❇️ اين‏ها خيال مى‏ كنند كه با مذهب نمى‏ توان كنار آمد و با آن نمى ‏توان به حل مسائل جامعه ‏ى معاصر رفت. ❇️ بايد توضيح داد كه ‏استبداد مذهب چيزى بالاتر از استبداد علم نيست. مذهبى كه بر اساس نظام حاكم بر هستى و جامعه و انسان طرح مى ‏اندازد، استبداد و جبرش، به اندازه‏ ى همان نظام‏ها و قانون‏هاست. ❇️ مى ‏توانى كنارش بگذارى، ولى ضربه ‏اش را مى ‏بينى و صدمه ‏اش را مى ‏خورى. ❇️ مذهب هنگامى كه بر اساس روابط ثابت در جهان، براى انسان طرح مى ‏ريزد، ناچار همانند علم، سخت‏گير است، ولى اين سخت‏گيرى براى آن‏ها كه با علم به بهره ‏ها رسيده ‏اند سخت نيست. ❇️ هيچ كارگر عاقلى در كارخانه ‏اى پيچيده كه هر دكمه ‏اش هزارها رابطه را مى‏ چرخاند، از مقررات و چراغ‏ها و علامت‏ها رنج نمى ‏برد؛ كه اين‏ها راهنماى راه او و چراغ كار او هستند. ❇️ كسانى كه در جنگل‏ها راه گم كرده ‏اند، مى ‏دانند كه اطاعت از بلد و راهنما هيچ گونه استبدادى را همراه ندارد؛ كه تو خودت اين را انتخاب مى‏ كنى و او را حاكم مى‏ گيرى، كه او از تو به راه آگاه‏تر است. 📚 بررسی، ص 57 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 يكى از آقايان صحبتى داشت كه ما چه انتظارى از دين داريم؟ من گفتم: واقعيت قضيه اين است كه اين برخورد يك برخورد معكوس است. 🔷 يعنى در تاريخ نيامده ‏اند از ما بپرسند كه شما چه انتظارى داريد. رسول حتى با كسانى كه هيچ انتظارى نداشتند، از رسول هيچ توقعى نداشتند، حتى دست در گوششان مى‏ كردند، پشت به او مى‏ كردند، فرياد مى ‏زدند، با اين‏ها كار كرده است. 🔷 رسول آمده تا به آدمى بفهماند كه بايد چه چيزى را بخواهد، نيامده مطابق انتظار او عمل كند. انتظار ما از دين به اين معناست كه ما آغازگريم. در حالى كه دين با رسول آغاز مى‏ شود. 🔷 رسول از من سراغ مى ‏گيرد: «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ»؛ كجا مى‏ رويد؟ «فَأَنَّى تُؤْفَكُون‏َ»؛ به چه چيزى روى آورده ‏ايد؟ «أَتُتْرَكُونَ في‏ ما هاهُنا آمِنينَ»؛ به امن، به رفاه، به رهايى، به اين‏ها قانع شده ‏ايد؟ 🔷 نوع نگاه رسول مسأله را عوض مى‏ كند و اينجاست كه مسأله، مسأله‏ ى افتقار به دين است، نه انتظار از دين. احتياج به مصلح است، نه انتظار از مصلح. 📚 تو می آیی، 49 🆔👉 @cheshmeyejarie
✳️ ما دين را، نه يك راه، بلكه تنها راه مى‏ دانيم. خيلى فرق مى ‏كند كه ما بگوييم دين در مجموعه‏ ى راه‏هايى كه آدمى در پيش دارد يك راه است. ✳️ حرفى كه آريان‏پور در جامعه شناسى خودش مطرح مى‏ كرد، كه آنچه كه دين مى‏ خواهد به ما بدهد ما مى‏ توانيم به كمك علم، فلسفه، هنر، و ناسيوناليزم تأمين كنيم. ✳️ يعنى مجموعه‏ ى دستاورد دين را مى ‏توانيم از اين مجموعه به دست بياوريم. نتيجتاً دين اگر هم راهى باشد، تنها راه نيست. ✳️ در حالي كه دين، تنها راه است؛ چون مجموعه‏ ى امكانات بالفعل و بالقوه‏ ى آدمى تكافوى اين استمرار، اين ارتباطهاى پيچيده و اين دنياهاى محتمل و مظنون و متيقن را نمى ‏كند. 📚 تو می آیی، ص 54 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 ما از خود دهانى شناخته ‏ايم، كه با رفاه و امن و آزادى مى‏ خواهيم سرشارش بنماييم. و همين است كه به‏ خدا و به دين و به رسول و به معصوم نيازى نداريم. 🔷 نمى ‏گوييم اين‏ها نيستند؛ مى‏ گوييم بر فرض كه باشند، ما به آن‏ها نياز نداريم. ما با فكر و علم و با عقل و فلسفه و با قلب و احساس و عرفان خود، كه انسانى و دنيايى است، تأمين هستيم. 🔷 امّا اگر، ما بيش از دهان بوديم، كه بدن ما هم رزق مى‏ خواست، كه فكر ما هم رزق مى ‏خواست، كه عقل ما هم رزق مى‏ خواست، كه قلب ما هم رزق مى‏ خواست، كه روح ما و وجود ما رزق مى ‏خواست. 🔷 و اين‏ها، نه هفتاد سال، كه بيش از اين دنيا استمرار داشتند و ادامه داشتند؛ چون كه بيش از اين هفتاد ساله هستند؛ چون كه براى اين محدوده به خودآگاهى، به آزادى و اختيار و به انتخاب، نيازى نداشتيم؛ چون كه خودآگاهى و مرگ ‏آگاهى و درد آگاهى، در متن شادى‏ ها، امن ما را به هم مى ‏زند و ما را مى ‏شكند. 🔷 همان‏ طور كه تحوّل دنيا و محدوديت دنيا، رفاه و راحتى را مى‏ گيرد. همان ‏طور كه قانونمندى و نظام‏ها، آزادى و خودسرى ما را مى‏ گيرد و ما را محدود مى ‏سازد و آن آرمان امن و رفاه و رهايى را از هر طرف مى‏ شكند. 🔷 اگر ما بيش از دهان بوديم. آن ‏هم با اين رزق‏هاى واسع و در اين وسعت، براى برنامه‏ ريزى اين چنين انسانى، با اين قدر و استمرار و با اين روابط مظنون و محتمل، ديگر علم و عقل و عرفان انسانى كفايت نمى‏ كرد؛ كه دين را مى‏ خواستيم‏. 📚 نامه های بلوغ، ص 188 🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 اين حكومت‏هاى رفاهى در شكل‏هاى مختلف، عالى‏ ترين حكومت‏هايى هستند كه تا به حال جريان داشته ‏اند. ولى مسأله در همين ‏جا ختم نمى‏ شود؛ چون هدف از حكومت و رهبرى، تنها آقا بالاسر داشتن نيست. 🔶 حاكم بايد نيازها را تأمين كند و حكومت بايد اين نيازها را برآورده سازد. و نيازها در سطح امنيت و رفاه خلاصه نمى‏ شوند. انسان گاو نيست و جامعه ‏ى انسانى يك دامپرورى نيست كه بهتر علوفه ‏اش را فراهم كنند تا بيشتر شيرش را بدوشند. 🔶 انسان از مغز و قلب و عقل و روحى برخوردار است كه به آموزش و عشق و يقين و وسعت و قدرت نيازمند است. انسان چگونه زندگى كردن و چگونه مردن را بايد بياموزد. 🔶 او به روشنفكرى و روشندلى نياز دارد. نياز او در سطح سواد و خواندن و نوشتن نيست. در سطح علوم و معارف نيست؛ كه او به بينش‏ها، بيش از دانش‏ها نياز دارد. 🔶 ابوذرها از خواندن و نوشتن محروم بودند، ولى به آن ‏چنان بينشى از خويش و از جهان و از جامعه و تاريخ رسيده بودند كه حكومتى در سطح حكومت عمر را هم ظلم و ستم مى‏ دانستند. 🔶 اين بينش‏ها مهم‏تر از هر نوع دانشى، سازنده است. دانشمندى كه اين چنين بينش و قدرتى را ندارد، ناچار آلت دست‏ قدرت‏ها خواهد شد و نردبان دزد. 🔶 اين چنين حكومتى نياز انسان است و اين حكومت هدفى بالاتر از پاسدارى و پرستارى دارد؛ كه حاكم خود آموزگار است، نه آموزگار آب بابا، كه آموزگار زندگى و مرگ، و آموزگار و روشنگر مغزها و قلب‏ها، و آموزگار بينش‏ها و ديدها و بصيرت‏ها. 📚 بررسی، ص 50 🆔👉 @cheshmeyejarie
❇️ انسان پيش از آن كه با طبيعت رابطه برقرار كند، نياز به آگاهى دارد و از آنجا كه خود با غريزه‏ ها و تجربه‏ هايش به تمام اين رابطه ‏ها آگاهى ندارد، بايد راهى ديگر وجود داشته باشد، به دليل همين كه نيازش وجود دارد. ❇️ بر اساس همين نياز و همين ضرورت است كه مسأله‏ ى حكيمِ عليمِ رحيم و وحى و رسالت و مذهب، هميشه با انسان همراه بوده است. 📚 روش نقد، ج 4، ص 99 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 در واقع احساس مذهبى، چيزى جز همين احساس نياز به آگاهِ حكيم، در كنار رابطه ‏هاى پيچيده، با اين هستى مجهول و در اين سرزمين غريب نيست. 🔶 آن‏ها كه در جنگ‏هاى آفريقا، بدون راهنما گام برنمى ‏دارند، اين احساس را خوب مى ‏فهمند. 📚 روش نقد، ج 4، ص 100 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 ما هنگامى كه مى‏ گوييم دين فطرى است؛ يعنى خدا و دين با ساخت و بافت انسان هماهنگ است. 🔶 انسان به گونه‏ اى است كه نمى‏ تواند در دنيا محبوس شود و به ثروت و قدرت و لذت و تنوع‏ها دلخوش كند. 🔶 هنگامى كه مى‏ گوييم فطرت و ساخت اين ماشين بنزينى است، اين نكته را نفى نمى‏ كنيم كه مى‏ توان در آن آب ريخت و يا آن را به نفت بست. 🔶 ولى مى‏ گوييم كه در اين‏ صورت به بن‏ بست مى‏ رسد و در بحران مى ‏سوزد. 🔶 و همين بن‏ بست و بحران، به بازگشت و اعتقاد به مذهب و خدا دلالت مى ‏نمايد. 📚 نقدى بر هرمنوتيك، ص 38 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 اگر مذهب را امر و نهى و بكن و نكن ‏هاى خشك و زندگى سوز بدانى، كه نشاط و روح تو را به زندان مى ‏افكند؛ ناچار در برابر آن مى‏ ايستى و از زير بارَش، شانه خالى مى‏ كنى. 🔷 اما اگر جهان قانونمند و رابطه ‏هاى پيچيده را باور كردى، آن ‏وقت دقّت و حذر، در تو زنده مى‏ شود و تو در اين كوير مبهم و جنگل تاريك، به دنبال آشنا و بَلَد و آگاهى مى ‏گردى، كه به ‏تو بگويد از كجا بيا، از كجا نرو؛ بكن و نكن‏ها را انتظار مى‏ كشى. 🔷 چون پيچيدگى راه و حجم خطر و آشنايى جلودار را مى‏ دانى و محبّت و رأفت او را ديده ‏اى و امامت و رسالت او را باور كرده ‏اى. 🔷 بار سنگين تكاليف، هنگامى بر تو سبك مى ‏شود، كه تو خودت و جهان و آدم‏ها و رابطه‏ ى پيچيده‏ ى اين‏ها را شناخته باشى؛ و به نارسايى غريزه و علم و عقل و وجدان خودت رسيده باشى. 🔷 اين‏جاست كه منتظر رسول امين مى‏ مانى و به دنبال او مى ‏روى؛ تا از خداوند مهربان آگاه، براى تو حرف‏ها را بياورد و پيام‏ها را بخواند. 📚 نامه های بلوغ، ص 112 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 مذهب نه يك راه بهتر كه تنها راه است. 🔷 و آدمى اگر بخواهد براى تمامى وجود خود در تمامى طول راه خود و در تمامى دنياهاى خود برنامه ‏اى داشته باشد، ناچار از اين گرايش و محتاج اين روش‏هاى دينى است. 📚 وارثان عاشورا، ص 114 🆔👉 @cheshmeyejarie
❇️ دين حتّى در بدوى ‏ترين و منحرف‏ترين شكل‏هايش حتّى در شكل توتميسم و بت‏ پرستى عامل انحطاط و عقب ماندگى تمدن‏ها نيست. ❇️ اين عقب افتادگى ريشه در همت ملت‏ها و درك از نيازها و احتياج‏ها و درك از تنهايى‏ ها دارد. ❇️ ما كشورهايى را مى‏ بينيم با يك اعتقاد مذهبى ولى با تفاوت بسيار در رشد و انحطاط تمدن و كشورهايى را مى ‏بينيم با شكل‏هاى گوناگون بى‏ مذهبى و مذهبى، ولى همسان در رشد و انحطاط تمدن‏ها. ❇️ و همين نشان مى‏ دهد كه مذهب حتى در بدوى‏ ترين شكل و منحرف‏ترين صورت، عامل انحطاط نيست. و عامل‏ها را بايد در جايى ديگر جست و جو كرد. 📚 تقیّه، ص 10 🆔👉 @cheshmeyejarie