🔷 عمل، بدون طرح امكان ندارد. و طرح، بر اساس هدف شكل مىگيرد و نيازها مرحله بندى مىشوند و به خاطر تأمين امكانات و رفع موانع، بايد دستها را بالا زد و حتّى از موانع، وسيله ساخت.
🔷 هميشه آنهايى كه محدود فكر مىكنند و يا بدون فكر عمل مىكنند، بهرهى كسانى خواهند شد كه وسيع و با احاطه برنامه مىريزند.
🔷كسى كه به خودش فكر مىكند، در طرح كسى مىگنجد كه به او و ساير فرزندانش فكر مىكند.
🔷 و كسى كه به خانه فكر مىكند، در طرح كسى قرار مىگيرد، كه براى محلّه و براى شهر و براى استان و براى كشور و براى منطقه و براى تمامى جهان برنامه دارد.
🔷 تو آن چنان برنامه را وسيع در نظر بگير، كه تمامى احتمالات و تمامى موانع و تمامى شياطين در طرح تو قرار بگيرند.
🔷 منتظر نباش كه در راهى بدون مانع و در زمانى بدون گرفتارى دست به كار بشوى. بكوش كه در برنامهات، حتّى براى گرفتارىها ماليات بگذارى و از آنها عوارض بگيرى.
📗 نامه های بلوغ، ص 44
✅ به خاطر شتاب زياد و يا علاقه به كارى، نمىتوان از برنامهريزى چشم پوشيد و نمىتوان از نيازها و موانع كار، صورت نگرفت.
✅ آنجا كه بدون تقدير و ارزيابى قدم بر مىدارى، ناچار با كمبودها و كسرىها و با نيازها و مقدّمات كار و يا با موانع و مشكلات، برخورد مىنمايى و با اين هدايت و با اين برخوردها، كه ضعف برنامهريزى و تقدير تو را مشخص مىكنند، نمىتوان لجاجت كرد و به كار سابق ادامه داد؛ كه كار پيشرفتى نخواهد داشت و يا با سلامت و درستى به سامان نخواهد رسيد و به ماست مالى و خراب كارى خواهد انجاميد.
✅ كسى كه شتاب دارد و يا علاقه به نتيجه دارد، به همين دليل، بايد همهى نيازها و همهى موانع و مشكلات را بررسى نمايد؛ چون كارى كه در جاى خود به سادگى و در زمان كم انجام مىشود، در ميان راه و در كوير مرگ، با سختى و با مشقّت و چه بسا با مرگ و گرفتارى هم سامان نيابد.
✅آن مقدار وقتى را كه براى سامان دادن و يا تأمين نيازها و مقدّمات مىگذارى، مىتوانى آن را از ساعت كار حساب كنى.
📗 نامه های بلوغ، ص 184
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈حاج آقا حیدری
🔷 یکی از خرده گیران به استاد صفایی رحمة الله علیه گفت: چرا شما با آدم های ناجور معاشرت می کنید و حرف می زنید⁉️
🔷 استاد در پاسخ گفتند: خیلی جالب است، پس بگویید پزشک ها از این به بعد روی در مطب بنویسند:«ورود اسهالی ممنوع»‼️
🔷 آیا شما حجتی دارید که روز قیامت با آن با خدا طرف بشویم⁉️
🔷 چطور می توانیم آدم های مبتلا را طرد کنیم⁉️
🔷 آیا باید فقط با آدم های اطو کشیده و مرتب معاشرت کرد⁉️
📗 مشهور آسمان، ص 188
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 شايد ده يا بيست سال پيش بود كه از همين زُشك شما در مشهد رد مى شدم.
✅ بهارى بود و درختهاىِ گيلاس دو طرفِ رودخانه، همه سفيد شده و شكوفه هاى عجيبى داده بودند.
✅ من در يك لحظه با خودم فكر كردم كه يك بهار بر اين چوبها گذشته و اين همه شكوفه گرفته و سفيد شده اند
✅ اما بهارهايى بر ما گذشته است كه براى يك بار، يك شكوفه هم نداده ايم! يك ميوه هم نداشته ايم و دل صاحبمان را خوشحال نكرده ايم.
✅ اين درختها باغبانشان را خوشحال مى كنند: «يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ»،كشاورزشان را دل خوش مى كنند؛ اما ما براى «ولّى» مان جز غم و آفت و رنج، هيچ نتيجه و ثمره اى نداشته ايم.
📚 بهار رویش ص ۱۴۹
🆔 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊عیــ۱۴۰۰ــد مبارک🎊
🔷 یک بهار به یک چوب گذشته این همه شکوفه آورده من چهل بهار برایم گذشته هنوز عقیم و خسته و مفلوکم.
🔷 کو بار من⁉️
🔷 کو باری که من بتوانم ببرم پیش خدا می خواهد کجا رود آدم توی این عالم⁉️
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری
✅ بارها در رفتار استاد صفایی رحمة الله علیه دیده می شد که ناگهان برخاسته و ظرفی را می شست.
✅ و کاری از بخش اندرونی را انجام می داد و به دنبال کار کوچکی راه می افتاد.
✅ به پیرمرد همسایه سر می زد و با مهربانی سینه اش را می بوسید و...
✅ آنگاه می گفت:«کار ما، کار گنده نیست، کارهای مانده است»؛ یعنی کارهایی که روی زمین مانده و متولی ندارد.
📚 مشهور آسمان، ص ۱۹٠
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 عبدالرضا هاشمی
✅ یک روز وقتی در خانه استاد صفایی رحمة الله علیه سرم را روی بالش گذاشتم، به دیوار ها و بند میان آجرهای کرم رنگ نگاه می کردم که نگاهم به سقف افتاد، سقف قدیمی و قشنگی بود.
✅ با خودم فکر کردم: کافیه با یک خرج سبک، رنگ و روی اینجا رو عوض کنی و طوری درش بیاری که هر کی اینجا میاد نه تنها فراری نشه، بلکه لذت هم ببره.
✅ از طرفی هم خودم بنایی بلدم و گچ کاری هم که خرج زیادی نداره، پس تمومه. فقط مونده یه کسب اجازه از حاج آقا که اون هم دلیلی نداره که مخالفت کنه، تازه خوشحال هم میشه که سر و وضع اینجا آبرومند بشه.
✅ صبح وقتی استاد صفایی آمد، عرض کردم: اگه اجازه بفرمایید من می تونم با کمی خرج، به سر و وضع این زیرزمین برسم و از این حالت بیرونش بیارم.
✅ در ضمن اوستا عمله هم که نمی خواد، خودمون هستیم کار می کنیم. نظر شما چیه؟.
✅ ایشان گفتند: اینجا با همین اوضاعش کفاف عمر ما رو می کنه. ما اگه می خوایم برسیم باید کمی به خودمون برسیم و یه دستی به سر و روی دلمون و خودمون بکشیم که خیلی واجب تره، پس برو انرژی خودت رو جایی صرف کن که ارزشش رو داشته باشه.
📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۶٠
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری
🔷 با اینکه استاد صفایی رحمة الله علیه فقیه بود و بارها شاگردان در درس خارج نظرات دقیق ایشان را در فقه و اصول دیده بودند.
🔷 اما یکبار که یکی از دوستان و شاگردان، که کتاب صحافی می کرد و روی مجموعه آثار ایشان عنوان «آیت الله علی صفایی» را چاپ کرده بود، متغیر شدند و به او گفتند: چرا چنین کردی⁉️
🔷 و مثال شگفتی زدند و گفتند: گاهی دیده ای که لیوان چنان آماده لبریزی است که کافیست یک قطره در آن چکانده شود؟
🔷 تو چه می دانی وضع روحی یک انسان چگونه است و همین حرکت و اشاره تو با او چه می کند؟
🔷 شاید این نوشتن تو حکم همان قطره را برای لبریزی او داشته باشد، پس از این القاب بجا استفاده کنید.
📚 مشهور آسمان، ص ۶٠
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری
💟 استاد صفایی رحمة الله علیه می گفت: عشق امام زمان علیه السلام، برداشتن بارهای اوست؛ چون عاشق، امر معشوق را عهده دار می شود.
💟 می گفت: اگر به من بگویند امام زمان علیه السلام در دو خیابان آن طرف تر ایستاده است و در همان حال جوانی از من پرسش داشته باشد، من نزد آن حضرت نمی روم.
💟 چرا که آن وقت حضرت مرا توبیخ می کند: چرا سر پست خودت نایستاده ای.
📚 مشهور آسمان، ص ۹۵
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷👈 یار باش بار نباش
✅ سالهای اول طلبگی خیلی پرخاطره و با ابتلاءات زیادی همراه بود خود را عاشق امام زمان(عج) میدانستیم و به دنبال دیدن روی چون ماهش هر هفته پیاده به اتّفاق چند تن از دوستان به بیابانهای جمکران رفته و تا صبح با ناله و زاری به دنبال آقا و مولایمان بودیم.
✅ شبی در جمکران استاد صفایی را با جمعی یافتم، شنیده بود چه میکنیم، پرسید: اگر الان آقا را ملاقات کنی چه میکنی؟
✅ گفتم به دست و پایش میافتم چون پروانه به دورش می گردم و ...
✅ گفت: اگر پرسید در راه ما چه کردهای چه؟ چه بارهایی برداشتی؟ با شیعیان و دوستان گرفتار ما چه کردی؟ چه جوابی داری؟
✅ به چشمانم نگاهی سرشار از محبت نمود و ادامه داد خودت باری بر دوش مولا نباشی؟!
✅ این را گفت و رفت، به دنبالش دویدم، پس چه کنیم؟
✅ فرمود مالک اشترها به دنبال علی علیه السلام نبودند که فقط رویش را ببینند بلکه عهدهدار اموری میشدند که رضایت علی علیه السلام در آن بود ولو فرسنگها از او دور بودند و زبیرها در کنار علی علیه السلام بودند ولی طاقت امر او را نداشتند و در مقابل او لشگرکشی کردند!
✅ ولایی بودن فقط اشک و آه و... نیست بلکه کسب نمودن رضایت ولی شرط است و راه یافتن به صراط و از سبیلها گذشتن و به صراط رسیدن.
✅ گفتم عاجزم!! گفت اگر سالکی و به عجز و اضطرار رسیدی با اعتصام و استعانت از ولی به صراط میرسی و نجات مییابی. مواظب باش در سبیلها نمانی!
👈 خاطره یکی از دوستان از دیدار با استاد
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 یکی از علاقهمندان استاد صفایی، ایشان را با تعدادی از دوستان برای صرف ناهار به منزلش دعوت کرده بود.
🔶 وقتی به منزلش رسیدیم، صاحبخانه هنوز نیامده بود. پسرش در را باز کرد و گفت: بفرمایید داخل، در همین حین صاحبخانه رسید
🔶 به پسرش گفت: بابا بدو، پسرک دوید داخل خانه، ما نفهمیدیم منظورش چیست؟
🔶 از پله های حیاط که بالا می رفتیم، دیدیم پسرش یک قالیچه که عکس زنی در آغوش مردی که جامی از می به دست داشت نشان می داد، جمع می کند.
🔶 استاد صفایی هنگام خروج، صاحبخانه را به کناری کشید و آهسته به او گفت: خانه ات به گونه ای باشد که اگر روزی امام زمان علیه السلام خواست وارد شود، معطلش نکنی.
🔶 چه احتیاجی است که قالیچه روی قالی بیندازی آن هم با چنین نقش هایی⁉️
📕 حکایت ها و هدایت ها ص ۴۲
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 انقلابهايى كه تاكنون شكل گرفته اند، انقلابهايى بوده اند كه با ابزار توليد رابطه داشته اند، با زمين رابطه داشته اند: «أثَارُوا الأرْضَ وَ عَمَرُوها»، در نتيجه زمين آباد مى شود و انسان به رفاه مى رسد.
🔷 در حالى كه انقلاب انبياء بنيادى تر بود. آنها يافته بودند مادامى كه انسان دگرگون نشده باشد، هر نوع دگرگونى و انقلابى به جايى منتهى نخواهد شد.
🔷 به تعبير أميرالمؤمنين علیه السلام أنبياء كارشان اين بود: «يُثِيرُوا لَهُم دَفَائِنَ الْعُقُولِ»؛ كار آنها انقلاب در انديشه ها و سنجشهايى بود كه در جريان توليد مدفون شده بودند و بايد برانگيخته و احياء مى شدند.
🔷 تفاوت انقلابها با يكديگر در همين است و عمق انقلاب اسلامى در اين است كه انسان را دگرگون مى كند.
🔷 مادامى كه انسان دگرگون نشده باشد، هيچ نوع دگرگونى را در سطح جامعه اش نمى تواند تحمل كند. اگر بخواهى چيزى را از او بگيرى، بايد امتياز زيادترى بدهى و اگر بخواهى او را به يك گام حق دعوت كنى، بايد ده گام باطل با او بردارى.
📚 حركت، ص ۲۱
🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ امامت كارش دگرگون كردن تلقى آدمها از خويش و پرورش مهرههاى مسلط بوده است و اين دو كار بايد با هم ادامه بيابد وگرنه همراه زمينهى آماده، بدون مهرههاى مسلط، كارى از پيش نمىرود.
✅ گرچه با مسلط شدن مهرهها و جايگزينى آنها مىتوان حكومت كرد و مىتوان حكومت را به پيش برد؛ ولى اين حكومتى است كه با حكومت انبيا نمىخواند، كه آنها مىخواستند آدمها خودشان آماده شوند و گام بردارند.
✅ نمىتوان در برابر تودهها و درنگشان تسليم شد و نمىتوان بر آنها تحميل كرد، كه بايد در آنها زمينه را فراهم كرد و با تفهيم و تعليم و زمينهسازى، مهرههاى مسلط را بركار گماشت و حكومت را پيش برد.
✅ امام صادق علیه السلام آن قدر آدم داشت كه بتواند با كودتايى دستگاه عباسى را بردارد.
✅ و امام حسين علیه السلام هم حتى آن قدر افراد داشت كه بتواند با كشتن يزيد به طور ناگهانى بر صحنه مسلط شود؛ ولى مسأله اين بود كه هنوز مردم آمادگى نداشتند و حتى پس از شهادت امام حسين علیه السلام و مرگ يزيد رو به حكومت علوى نياوردند، كه ديگران بر صحنه نشستند.
✅ اين نشان مىدهد كه آن دو كار بايد فراهم شود. و اين است كه ولايت فقيه كه زمينه ساز امامت است بايد اين دو كار سنگين را بر دوش بگيرد: يكى دگرگون كردن تلقى آدمها از خويش و ديگرى نفوذ دادن مهرههاى مسلط در كار.
✅ يا بايد از نوع حكومت أنبيا چشم پوشيد و به حكومتهايى ديگر روى آورد و يا آن كه اين دو كار را با هم انجام داد: هم تلقى تودهها را از خويش عوض كرد تا به رفاه و آزادى قانع نشوند و حتى بالاتر از آزادى و عدالت و عرفان و تكامل را خواستار باشند و هم مهرههاى مسلط را بر سر كار گذاشت و آنها را نفوذ داد.
📚 تطهیر با جاری قرآن، ج ۱، ص ۲۴۹
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 اين حرف كه ديگران در شرايط امروز ايران بهتر مى توانند كارگشا باشند يك شعار و يك فريب است.
🔶 ولى اين حرف كه همين مسئولان مى توانند بهتر از اين كار كنند، اين مطلوبى است كه رهبرى هم از آنها مى خواهد. و حتّى راه انتقاد را هم نشان مى دهد.
🔶 و از اين گذشته، اين هم يك سؤال است كه من و تو در برابر كمبودها و نارسايى ها چه بايد بكنيم، تضعيف كنيم، توجيه كنيم، يا به تكميل برخيزيم.
🔶 حقيقت اين است كه تضعيف، جنايت است. و توجيه حماقت و تكميل رسالت ماست.
📚 انتظار، ص ۱۴۹
🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ استاد صفایی رحمة الله علیه به آقای شرعی که پیام فرستاده بود که بیا با ما همکاری کن، گفته بود: کار مى كنم اما همکاری نه!
✅ دلیلی ندارد همه زیر یک سقف و در یک سنگر کار کنیم. من برای شما نیرو تربیت مى كنم اما اینکه بیا مثلاً قاضی شوم، کار من نیست. من برای شما قاضی تربیت مى كنم.
✅ مى گفت: این انقلاب بر روی افراد تکیه دارد که امام راحل قبل از سال چهل و دو، آنها را ساخته است. باید حوزه ها نیروهای جدیدی بسازد که بتوانند بارهای انقلاب را به دوش کشند، آن هم بدون هیچ مزد و منت. «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً».
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۴۴
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 مشكلات موجود، نمى تواند دليل عدم لياقت باشد و شكست ولايت فقيه را شهادت دهد.
🔶 كه اينها با اين همه مشكل دارند عرابهاى را مىكشند، كه ديگران از زير بارش فرار كرده بودند و با تمام حمايتها، به خارج گريخته بودند.
🔶 ديگران حتّى با ائتلافشان و حتّى بدون كارشكنى و قيام مسلحانهى اينها نمىتوانند، كارگردانى كنند.
🔶 و اين مسئولان گرچه بايد از اشتباههايشان تجربه بگيرند و بهتر گام بردارند. ولى ما نمىتوانيم موضع تضعيف و توجيه را داشته باشيم كه بايد تكميل كنيم.
🔶 و كمبودها را پر كنيم هر چند اگر ما را نپذيرند و حتى كنار بزنند و حتّى اگر به چوب ببندند و به زندان بيفكنند.
🔶 كه ما نه با امر مسئولان كه با امر خدا مكلف هستيم. و نه در برابر اينها كه در برابر او مسئوليم.
📚 انتظار، ص ۱۵٠
🆔👉 @cheshmeyejarie
✅👈 به اندازه نیاز محبّت کن
🔷 آتش دیدار عاشقانه در قلبم شعله می کشید و با این احساس که، دوران نامزدی را که یکی از بهترین دوران های زندگی یک جوان به حساب می آید، سپری می کردم.
🔷 به هر بهانه دوست داشتم به همراه همسرم و قدم زنان در کوچه پس کوچه ها قدم بزنم و با هم گفتگو کنیم.
🔷 بعضی شب ها تا بعد از نیمه شب مثل دیوانه ها در خیابان ها قدم می زدیم و مسیرهای طولانی را پیاده به سوی خانه طی می کردیم.
🔷 ولی با تمامی این عشق و علاقه ای که در وجودم بود این سؤال هم همیشه آزارم می داد که آیا این نوع برخوردها و رفت و آمدها و... از یک روند صحیح و منطقی برخوردار است هست یا نه؟
🔷 با این سؤال ها بود که سراغ استاد صفایی رحمة الله علیه رفتم و همین مسأله را با ایشان در میان گذاشتم و پرسیدم: میزان رفت و آمد، محبّت، صحبت و... با همسرم در چه حدی مطلوب و خوب است؟
🔷 ایشان در یک جمله گفتند: همیشه آنها ر ا کمی تشنه نگه دار تا با رفتن تو، طلب برگشت تو را داشته باشند.
📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۱۵۸
🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ محبّت مانند آبى است كه به گياه مى رسد، اگر نباشد گياه مى خشكد و اگر بيش از حد شود ريشه گياه مى گندد و خراب مى شود و گياه مى خشكد.
📚 تربیت کودک، ص ۶۹
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه
✅ اگر امام خمینی، روح الله بود، مقام معظم رهبری، روح الامین است.
✅ زیرا ایشان مردی خدا باور است، و در حاکمیت ایشان احساس امن می کنیم.
📚 چشمه در بستر، ص 26
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 پس از فوت آیت الله اراکی رحمة الله علیه، مهدی ماندگاری که از علاقه مندان به استاد صفایی رحمة الله علیه بود به دیدن ایشان آمد و پرسید: به نظر شما از کدام یک از کسانی که جامعه مدرسین نام آنها را اعلام کرده، تقلید کنیم؟
🔷 ایشان گفت: از هر کدام تقلید کنید کفایت مى كند و با تفکیک رهبری از مرجعیت در قانون اساسی مشکلی پیش نمى آيد.
🔷 او دوباره پرسید: کدام از بقیه اولی تر است؟
🔷 حاج شیخ گفت: آقای خامنه ای حفظه الله. ایشان به خاطر نگاه جامع و دید جهانی که دارد، اگر وقت بگذارد از بقیه اگر جلوتر نباشد کمتر نیست. من با ایشان از نزدیک گفت و گو داشته ام، بسیار باهوش است.
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص 44
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی
🔶 با یکی از رفقای هم دانشگاهی که ماشین شیکی داشت، به دنبال استاد صفایی رحمة الله علیه رفتیم تا جایی برویم.
🔶 ایشان تا سوار ماشین شد، بلافاصله عمامه خود را برداشت.
🔶 دوست ما پرسید: چرا عمامه را برمی دارید⁉️
🔶 استاد در جواب گفتند: ما که نمی توانیم برای مردم کاری بکنیم، لااقل دل آنها را نسوزانیم.
🔶 سوار این ماشین های شیک شدن، دل مردم را می سوزاند و به روحانیت بدبین می کند.
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۲۰
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی
🔷 سال ۵۹ یا ۶۰ بود، پیش از غروب روز آخر ماه شعبان و حلول ماه مبارک رمضان در بالا سر حرم امام رضا علیه السلام کنار استاد صفایی رحمة الله علیه نشسته بودم.
🔷 اعمال ماه مبارک رمضان را از مفاتیح می خواند. به من اشاره کرد که من هم با او بخوانم، با انگشتش خط می برد.
🔷 خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در فضیلت ماه رمضان در آخرین جمعه ماه شعبان بود که صاحب مفاتیح بخش هایی از آن را آورده بود.
🔷 قطرات اشکش روی مفاتیح می ریخت. سال های بعد هم شاهد همین ماجرا بودم.
🔷 گویا عادت همه ساله ایشان بود که آنچه در فضیلت ماه مبارک رمضان در ابتدای اعمال ماه رمضان در مفاتیح آمده، بازخوانی کند.
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۳۴
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ من عادت کرده ام همیشه در اوایل ماه رمضان یک جمع بندی از دلم داشته باشم، ببینم بغض ها، کینه ها و خستگی هایم از چیست؟ به چی دل خوش کرده ام؟
♦️ بنابراین کسی که میخواهد از ماه رمضان بهره ای بگیرد، باید در اوّل ماه بنشیند و این دل و تَهِ کیسه را بتکاند، تا اگر رنجی از برادری، از دوستی، از کسی دارد، به یک حسابی آن را بتکاند و خالی کند و ببیند که در آن چیست؟
♦️ به خدا قسم! وقتی که آدم به دلش سر کشی می کند، دل او از انبار جحودها، از انبار یهودی ها، از انبارهایی که گاهی چهل یا پنجاه سال نمی دانند چه چیزی در آن هاست، از همه این ها پست تر است. این دل آدمی، رنج و ملالش، شادی و شَعَفش، از چیز هایی است که بیا و ببین!
📚 فوز سالک، ص 205
🆔👉 @cheshmeyejarie