✅👈 فرازی از وصیت نامه شهید محمد صفایی
🔶 و اما پدرم چون وظیفه امر می کند، شما را هم هرگز فراموش نمی کنم؛ چرا که شما و مادرم در به ثمر رساندن این نهال تلاش کرده اید و بالاخره به یاری خدا موفق شدید.
🔶 شما دارای روحیه عالی هستید، من همیشه به خاطر همین امر بر دیگران خوشحال بودم و همیشه سخن شما در گوشم طنین افکنده که می گفتید:«اول باید شهید شد بعد به جبهه رفت نه اینکه به جبهه برویم تا شهید شویم». من هم سعی کردم چنین باشم.
🔶 شما، هم همیشه برای من روحیه دهنده بودید و هم برای تمامی اهالی خانه و خانواده. چه بسیار مشکلاتی که با تدبیر شما و عنایت خدا به آسانی حل گشته است. شما هم در مورد صبر با مادرم صحبت کنید.
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔶 بعد از سال ها استفاده از وسایل من، حالا که رفته بودم سراغش امروز و فردا می کرد و یواش یواش منکر همه چیز شد که اصلاً کی گفته اینها مال تو هست؟
🔶 من که دیگر تحمل نداشتم، دو سه شاهد هم برای چیزی که خودش خبر داشت، به شهادت گرفتم و گفتم: خب، این هم شاهد، دیگه چی می گی⁉️
🔶 گفت: اصلاً می دونی چیه؟ من کلّی برای اون ها خرج کردم، حالا هم اگه اون ها رو می خوای، ضرر من رو می دی بعد با هم صحبت می کنیم. من از شدّت ناراحتی رفتم که با او گلاویز بشوم اما دوستان جلویم را گرفتند و نگذاشتند.
🔶 به خانه برگشتم و سفره دلم را برای استاد صفایی باز کردم که: حاج آقا، می بینی چه دوره زمانه ای شده؟! سه چهار سال هر چی می خواسته از وسایل من استفاده کرده، حالا هم جواب سر بالا تحویلم می ده!
🔶 حاج آقا که ناراحتی و به هم ریختگی های من را دیده بود، گفت: من نمی دونم حرف اون چیه؛ شاید غافل باشه یا... ولی تو با این حالت انگار مطمئن هستی که حساب و کتابی نیست، خدایی نیست و رسماً منکر خدا هستی!
🔶 با حالتی حاکی از تعجّب و چشم هایی از حدقه بیرون زده در حالی می دیدم همه اموالم را از دست داده و هم محکوم شده ام، گفتم: حاج آقا، اون مال و اموال منو بالا کشیده، من منکر خدا هستم‼️
🔶 استاد گفت: اگه معتقد هستی و واقعاً به وجود و بازگشت به سوی خدا اعتقاد داری، پس چرا این قدر ناراحتی؟ چرا این قدر به هم ریخته ای؟! چیزی که دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره، این همه به هم ریختن نداره!
📚 رد پای نور، ج 1 ص 99
🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅👈 امير حالتها نه اسیر حالت ها
✴️خيلى عصبانى بود! نمىدانم طرف مقابل چه كار كرده بود كه اينقدر حاج شيخ داغ كرده بود. تا آن موقع ايشان را اين قدر عصبى نديده بودم. آنچنان داد مىزد و او را مؤاخذه مىكرد كه ما مىترسيديم اين وسط خودمان را نشان بدهيم و مىخواستيم هر جورى شده خيلى جلوى ديدش نباشيم! آخه مىترسيديم تركشاش به ما هم اصابت كنه!
✴️ من كه كار مهمى با حاج شيخ داشتم. پيش خودم غر مىزدم و توى دلم به اون بنده خدا مىگفتم: اى بابا! تو هم وقت گير آوردى درست موقعى كه من با حاج آقا كار دارم بياى اعصاب حاج آقا رو خط خطى كنى؟
✴️ با ديدن اوضاع از مطرح كردن بحث خودم منصرف شدم ولى با رفتن اون بنده خدا ديدم حاج شيخ از اين رو به اون رو شد و با حالت عادى و خيلى خوشمزه به من گفت: راستى تو كارى داشتى؟!
✴️ من كه اصلاً انتظار اين برخورد را با اين لطافت نداشتم، گفتم: حاج آقا يادم رفت چه كارى داشتم ولى حالا يه سؤال ازتون دارم، شما مطمئن هستيد كه تا چند دقيقه پيش عصبانى بوديد⁉️
✴️ آره چطور مگه⁉️ مگه مىشه⁉️ اون عصبانيتى كه شما داشتيد اگه من داشتم تا دو روز به خودم هم روى خوش نشون نمىدادم ولى شما⁉️ نمىدونم والله‼️
✴️ ايشان گفت: آدم بايد روى حالتهاش كنترل و تسلط داشته باشه، نه اينكه تحت كنترل حالتهاش باشه. من بايد بتونم هر موقع لازمه عصبانى باشم و هر موقع لازمه بخندم و... من بايد امير بر حالتهاى خودم باشم نه اسيرشون.
✴️ همه اينها خندهها غضبها و... به عنوان يك وسيله و يك امكان در اختيار من هست پس بايد بدونم كجا و چه جورى از اين امكان استفاده كنم كه لازمهاش هم اينه كه بر اونها مسلط باشم و تسخير شون كرده باشم.
📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۲۴۷
🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 سقوط و انحطاط خيلى آسان و طبيعى است. جاذبه ها تو را به سقوط مى خوانند، ولى بالا رفتن و از كشش جاذبه آزاد شدن، موتورهاى روشن مى خواهد.
💠 ببين! يك سنگ به اندازه اى بالا مى رود، كه نيرويى پشت آن باشد. با تمام شدن نيرو، سقوط و افتادن سنگ طبيعى است، ولى يك گياه كوچك را نگاه كن، كه چه طور از زير خاكها و سنگها سر بيرون مى آورد و حتّى آسفالتها و سيمانها را مى شكند و سر بلند مى نمايد.
💠 اگر تو به اندازه ى اين گياه كوچك، ريشه داشته باشى، از زير خاك و سنگ و از زير عادت و غريزه و از زير حرفها و هوسها سر بيرون مى آورى و سربلند مى شوى.
💠 مى دانى ريشه ى آدم چيست؟ ريشه ى تو، فهم تو، علاقه ى تو و انتخاب توست. عمل تو، از اين ريشه ها سر بلند مى كند.
📚 نامه های بلوغ، ص 162
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 اين درست است كه در لجن ماندن طبيعى است و فرو افتادن طبيعى است. و اين درست است كه سر بر كشيدن و دامان برچيدن و رفتن، سخت و توانفرساست، ولى براى چه كسى؟
🔷 براى آنكه سنگ است و بى ريشه است، فرو رفتن طبيعى است؛ ولى براى دانه اى كه ريشه دارد، سر بركشيدن و بالا رفتن و از زير خاك و خاشاك بيرون زدن طبيعى تر است يا ماندن و گنديدن و تباه شدن؟
🔷 ما هنوز به ريشه هاى آگاهى و عشق خودمان توجه نداريم و خودمان را همچون سنگى مى شناسيم كه پرتاب شده تا زورى پشت سر آن هست ارتفاعى هست و همين كه نيرو تمام شد، انحطاط آغاز مى شود.
🔷 در حالى كه ما اگر خودمان را در زمينه ى آگاهى كاشته باشيم و با نيروى عشق ريشه دوانده باشيم و با آب و شبنم ذكر، آبيارى كرده باشيم، طبيعى ترين توقع همان انتظار رويش و سربركشيدن است، كه مى خواهيم و مكرر مى خواهيم؛ «حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ».
📚 تطهير با جارى قرآن، ج 1 ص 370
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🔷 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: شب جمعه اول ماه رجب را «ليلة الرغائب» مى گويند. وقتی یک سوم از این شب بگذرد، هیچ فرشتهای در آسمانها و زمین نمیماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع شود.
🔷 آنگاه خداوند میفرماید: ای فرشتگانم! هرچه میخواهید از من درخواست کنید. فرشتگان عرض میکنند: حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذری. خداوند میفرماید: این کار را انجام دادم.
🔷 قسم به آنکه جانم در دست اوست هیچ بنده یا کنیزی از بندگان و کنیزان خدا این نماز را به جای نمیآورد مگر اینکه خداوند گناهان او را ببخشد اگر چه گناهان او مانند کف دریا و به عدد شن و به وزن کوهها و به عدد برگهای درختان باشد.
🔷 و روز قیامت هفتصد نفر از خویشان خود را که همگی سزوار آتش باشند شفاعت میکند.
🔷 و آنكه هر كه اين نماز را بگزارد چون شب اول قبر او شود حق تعالى بفرستد ثواب اين نماز را به سوى او به نيكوتر صورتى با روى گشاده و درخشان و زبان فصيح.
🔷 پس به وى گويد:«اى حبيب من بشارت باد تو را كه نجات يافتى از هر شدت و سختى».
🔷 بنده گويد: تو كيستى؟ به خدا سوگند كه من رويى بهتر از روى تو نديدم و كلامى شيرين تر از كلام تو نشنيده ام و بويى بهتر از بوى تو نبوييدم.
🔷 گويد: من ثواب آن نمازم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردى؛ امشب به نزد تو آمدم تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهايى تو باشم
🔷 و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دميده شود من سايه بر سر تو خواهم افكند در عرصه قيامت پس خوشحال باش كه هرگز خير از تو جدا نخواهد شد.
❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolit
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
❌👈 كيفيّت نماز مهم لیلة الرغائب
🔷 اولين پنجشنبۀ ماه رجب را روزه میدارى.
🔷 و چون شب جمعه داخل شود، ما بين نماز مغرب و عشاء، دوازده ركعت نماز بجاى مىآورى، هر دو ركعت با يک سلام، و در هر رکعت میخوانی:
▪️سوره «حمد» یک مرتبه
▪️سوره «قدر» سه مرتبه
▪️سوره «توحيد» دوازده مرتبه
🔷 پس از پایان نماز هفتاد مرتبه مىگويى:«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ عَلَى آلِهِ»
🔷 سپس به سجده میروى و هفتاد مرتبه میگويى:«سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح»
🔷 آنگاه سر از سجده برداشته و هفتاد مرتبه میگويى:«ربِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَم»ُ
🔷 دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه میگويى:«سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح»
🔷 سپس حاجت خود را میطلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.
📚 بحارالانوار، ج ۹۵ ص ۳۹۵
❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
💠 تو هنگامى كه ريشه درآوردى، بار خواهى داد. اينكه مى بينى ما را بايد شارژ كنند و مادامى كه پشتوانه نداشته باشيم، مى افتيم به خاطر همين نكته است كه ريشه نداريم وگرنه همچون درختى بوديم كه قرآن مثال مى زند؛ ريشه هايش ثابت و برگهايش گسترده اند تا آسمان، مدام بار مى آورند. «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتی أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها».
💠 اين سنگ است كه بايد كسى پرتابش كند و تازه تا آنجا بالا مى رود كه پشت سرش نيرو باشد، همين كه فشار تمام شد، باز مى گردد و افت مى كند، ولى گياه بالا رفتن برايش طبيعى است.
💠 اينكه ما، در راه حق احساس سختى مى كنيم، به همين خاطر است كه نروييده ايم و خودمان را بر فلاح سفارش نكرده ايم.«حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ». نداشته ايم.
📚 صراط، ص 96
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ هر درخت مجبور است كه مدّتى در زير خاك ريشه بگيرد و سپس سربرافرازد، وگرنه سطحى است و قرارى نخواهد داشت؛ «اُجْتُثَّتْ مَنْ فَوْقَ الارْضِ مَالَها مِنْ قَرارٍ».
✅ و اين ريشه انداختن را درون گرايى گفتن و انگ زدن، نبايد دلت را به هم بزند و همچون ميمونها تو را به بازى بگيرد. دشمن براى تحريك، خيلى از اين وسوسه ها دارد.
✅ آنها كه بدون ريشه و پايه سر برمى آورند، همان درخت كدويى هستند كه بر درخت گردو پيچيده بود و در مدتى كوتاه سر بر سر گردو گذاشته بود و آخر سر با باد پاييز جنازهاش بر درخت گردو خشكيد.
✅ ما نمى توانيم به اتهام درون گرايى در سطح بمانيم و با پاى ديگران راه برويم. آنها كه از درون نجوشيده اند از بيرون پر خواهند شد.
📚 صراط، ص 23
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🔶در زمان متوكل زنی می گفت: من زينب دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها هستم و چون رسول خدا بر بدن من دست كشيده در هر چهل سال دوباره جوان می شوم.
🔶 كسی نمی توانست جواب او را بدهد. متوكل از حضرت امام هادی خواست با دليلی منطقی اين زن را قانع كند. حضرت فرمود: گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است. او را پيش درندگان ببريد، اگر فرزند فاطمه باشد ضرری نمی بيند.
🔶 آن زن گفت: می خواهد مرا با این کار بکشد، در اينجا از فرزندان فاطمه زياد هستند برای امتحان يكی از آنها را داخل قفس بفرست. چهره حاضران متغير شد. بعضی از ناصبی ها گفتند: خود ابن الرضا برود.
🔶 حضرت داخل قفس شيران شد. شيرها خود را جلو حضرت انداختند و سر خود رابه زمين گذاشتند. ایشان دست مباركش را به سر آنان كشيد و امر کرد که کنار بروند، همه به کناری رفتند
🔶وزير متوكل به او گفت: هر چه زودتر بگو بيايد بيرون؛ چون اگر اين خبر در ميان مردم منتشر شود محبوبيت پيدا می كند. حضرت بيرون آمده و به زن فرمود: حالا تو برو. گفت: والله دروغ گفتم.
🔶من دختر فلانی هستم، فقر و احتياج وادارم كرد كه چنين ادعايی بكنم. بالاخره مادر متوكل شفاعت كرد و او نجات پيدا كرد.
📚 بحار الانوار، ج ۵۰ ص ۱۴۹
❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 استاد علی صفایی رحمة الله علیه
🔷 حضرت عيسى علیه السلام مى گفت:«لَنْ يَلِجَ مَلَكُوتَ السَّماءِ مَنْ لَمْ يُوْلَدْ مَرَّتَيْنِ». كسى كه دوبار متولد نشود به ملكوت راه نمى يابد.
🔷 تو يك بار از مادر متولّد شدى و اين بار بايد از خودت بيرون بيايى؛ از نَفس، از غريزه ها، از عادتها متولّد شوی.
🔷 كسى كه از خودش بيرون نيامده، همان حيوان است كه با غريزه حركت مى كند و با طبيعتش راه مى رود و بر اساس بازتابها و عمل و عكس العمل زندگى مى كند.
📚 صراط، ص ۹۷
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 فكر و عقل و عشق با هم همدمند. و هر يك زمينه ى ديگرى را مى سازد. اين فكر است كه زمينه ى سنجش را فراهم مى كند. و اين سنجش است كه كار عشق را آماده مى سازد.
💠 ميان عقل عاشق و عشق او تعارضى نيست. تضاد از آنجا بر مى خيزد كه ما عقل فارغ را با عشق عاشق مى سنجيم. ما مى بينيم كه جان در سر شيرين گذاشتن معقول نيست و اسماعيل را سر بريدن، معقول نيست، گرچه اين را عشق مى فهمد.
💠 اما ابراهيم كاملاً منطقى و عاقلانه اسماعيل را و مرگها را و خدا را و بقاء را سنجيده و اسماعيل را در بهترين راه به جريان انداخته. اين حكم عقل است كه مهم را فداى مهمتر كن.
💠 ابراهيم به مهمتر رسيده و در اين ديد ديگر تناقضى نيست. تناقض، ميان ديد من و عشق ابراهيم است. من هنوز اسماعيلهايم برايم مهمتر هستند.
💠 و اين است كه همه چيز را فدايشان مى كنم. و اين است كه كار ابراهيم را نمى فهمم. فكر، معبودها را مى يابد و عقل، آنها را مى سنجد و دل، بهترين را انتخاب مى كند، پس تناقض در كجاست؟
📚 روش نقد ج 3، ص 99
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 هنگامى كه انسان گرفتارى ها و سختى ها و مسائل موجود در راهى را براى رسيدن به هدفى در نظر بگيرد، ناچار آماده شده و توانايى درگيرى و حتى بهره بردارى در او بوجود مى آيد.
🔶 اما هنگامى كه مسائلش را نشناخته باشد، با برخورد ناگهانى به مشكلات و سختى ها غافلگير مى شود و ضربه مى خورد و عقب مى نشيند. توجه به مشكلات خود باعث مجهز شدن و درگير شدن و استفاده كردن مى شود.
🔶 هنگامى كه من مى دانم ازدواج و يا مسافرت به تهران چه سختى هايى دارد از اول وسائل رفاهيم را برمى دارم و يا توانايى بدنم را مىسنجم و حركت مى كنم.
🔶 و هنگام برخورد آماده ام و منتظرم و تحمل مشكلى كه در انتظارش بوده اى خيلى آسانتر از برخورد با مشكلِ از راه رسيده و ناگهانى است.
📚 استاد و درس، ص 39
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
❇️ در هنگام مشورت نبايد اسير برداشتها و حرفها بود، بايد ملاكها را بدست آورد و بايد از اطلاعات و آگاهى هاى ديگران بهره مند شد و آنها را سنجيد و سپس انتخاب كرد.
❇️ مشورت چشم خود را كور كردن نيست، بلكه از چراغهاى ديگر بهره گرفتن است.
❇️ اين اشتباه است كه با امر و نهى ديگران حركت كنيم. چه بسا آنچه كه ملاك نهى است باعث حركت من و تشويق من باشد؛ چون شرايط و موقعيتها و محيطها يكسان نيست.
📚 مسئوليت و سازندگى، ص 30
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ انسان مجبور است كه آزاد باشد و اين همان تعبير دقيقى است كه امام مطرح مى كنند: «لا جَبْرَ وَ لا تَفْويِضَ بَلْ امْرٌ بَيْنَ الامْرَيْنِ»؛ يعنى انسان هر دو را دارد.
✅ انسان مجبور است كه آزاد باشد و چيزى است بين اين دو؛ يعنى جبر در اختيار و اختيار در عمل.
📚 حركت، ص 78
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 اين شيطانها هستند كه براى مبارزه آماده شده اند و سواره ها و پياده ها را تهيه كرده اند و دسته به راه انداخته و لشكرهايى شكل داده اند.
💠 و اين شيطانها هستند كه از راههاى گوناگون شروع مى كنند، حتى از راه عبادت، تو را بى كار مى كنند. مى گويند نماز نخوان، مردم خيال مى كنند كه تو ريا كرده اى. و تو بى خيال براى اينكه ريا نكنى، نمازت را نمى خوانى و يا نماز شب را كنار مى گذارى.
💠 غافل از آنكه تو به خاطر مردم نماز نخوانده اى و گرفتار اين رياى منحوستر شده اى. آخر با گفتن مردم و خيال آنها، تو ريا كار نمى شوى. ريا هنگامى است كه آنها محرك تو باشند و در تو اثر بگذارند.
💠 استادى مى گفت: شيطان دشمن است و براى دشمنى و مبارزه مى كوشد تا ريشه ها را بخشكاند و اگر نتوانست از ساقه مى برّد و اگر نتوانست شاخه ها را مى شكند و اگر نتوانست آفتها را به درخت مى بندد و اگر نتوانست ميوه هايش را مى گنداند و حتى پس از جمع آورى، محصول آن را مى سوزاند و با غرور عجب آن را باطل مى كند.
💠 اين شيطان است كه شك و وسوسه راه مى اندازد و اگر نتوانست در اعمال دخالت مى كند و اگر نتواست مى كوشد تا حضور قلب را بگيرد. مى كوشد تا نماز را به آخر وقت بيندازد. مى كوشد تا هزار درگيرى و غفلت پيش بياورد.
📚 صراط، ص 110
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ امامت ادامه ى رسالت است. در حالى كه فقاهت زمينه ساز امامت است، نه ادامه آن.
✅ كه امامت قطع نشده و برچيده نشده كه امام هست در حالى كه ديگر رسالتى و رسولى نيست.
📚 انتظار، ص 141
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 ولايت فقیه عهده دار زمينه سازى و دعوت و تربيت افراد و سازمان دادن به آنهاست. و در صورتی كه مردم آمادگى داشته باشند و پشتيبانى كنند ولايت و رهبرى با فقهاست، كه نمى توان كنار نشست و به نظارت پرداخت.
🔶 به اندازه اى كه مردم مى پذيرند و تحمل مى كنند، حجت بر فقيه تمام مى شود كه عهده دار شود و رهبرى كند. «لولا حُضورُ الْحاضِرِ وَ قِيامُ الْحُجَّةِ بِوجُودِ النّاصِرِ لألْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها وَ لَسَقَيْتُ آخِرِها بِكاْسِ أوَّلِها».
🔶 آنجا كه پذيرش جهانى براى حكومت حضرت مهدى علیه السلام نيست، نمى توان از پذيرشهاى مقطعى و منطقه اى چشم پوشيد، بلكه بايد از اين امكان استفاده كرد و به زمينه هاى بيشتر و گسترده تر دست يافت.
🔶 ولى نمى توان در اين مراحل به خويشتن دعوت كرد و از معصوم چشم پوشيد، كه دعوت به خويشتن و بالابردن پرچم و استقلال در حكومت، همان طاغوت تراشى و حمايت و دعوت به طاغوت است كه در روايات آمده: «كُلُّ رايَةٍ تُرْفَع قَبْلَ قِيامِ الْقائِمِ فَصاحِبُها طاغُوتٌ»؛ هر پرچمى و هر دعوت مستقلى پيش از قيام قائم دعوت طاغوت است و باطل است.
📚 تقیّه، ص 217
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 بر فرض ما خود را حق بدانيم و ضعفها و كمبودهاى مسئولان نظام را دليل بطلانشان بشناسيم. بايد از حضرت على علیه السلام درس بگيريم. آنگونه حق را تقويت كنيم، كه باطل تغذيه نشود. و آنگونه باطل را بكوبيم كه حق بهره مند گردد نه باطل ديگر.
💠 آنجا كه با تضعيف خلفا، مسلميه و سجاح حاكم مى شوند و تمامى اسلام از دست مى رود و يا شرق و غرب تورهايشان سنگين مى شود، نمى توانى، حتّى حق خودت را مطرح كنى. كه تو تمامى حق را به اين گونه، بر باد داده اى. و راه را براى دشمن باز كرده اى.
💠 ما كه در تاريخمان جز حضرت على علیه السلام را انتخاب نكرديم، نمى توانيم جز به حكومت علوى روى بياوريم و نمى توانيم به آنچه كه هست قانع باشيم. ولى بايد آن طور بمانيم كه نردبان باطلها نشويم و حق را طعمه باطل نسازيم.
💠 بلكه باید زمينه ساز امامت معصوم باشيم. و از ولايت فقيه به امامت معصوم راه بگشاييم؛ چون اين ولايتى است كه با وكالت و انتخاب مردم و بناءالعقلاء و قراردادهاى اجتماعى و به عنوان امور حسبيه قابل توجيه است.
📚 انتظار، ص 150
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 اين حرف كه ديگران در شرايط امروز ايران بهتر مى توانند كارگشا باشند يك شعار و يك فريب است. ولى اين حرف كه همين مسئولان مى توانند بهتر از اين كار كنند، اين مطلوبى است كه رهبرى هم از آنها مى خواهد. و حتّى راه انتقاد را هم نشان مى دهد.
🔶 و از اين گذشته، اين هم يك سؤال است كه من و تو در برابر كمبودها و نارسايى ها چه بايد بكنيم، تضعيف كنيم، توجيه كنيم، يا به تكميل برخيزيم.
🔶 حقيقت اين است كه تضعيف، جنايت است. و توجيه حماقت و تكميل رسالت ماست.
📚 انتظار، ص 149
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 مشكلات موجود، نمى تواند دليل عدم لياقت باشد و شكست ولايت فقيه را شهادت دهد. كه اينها با اين همه مشكل دارند عرابه اى را مى كشند، كه ديگران از زير بارش فرار كرده بودند و با تمام حمايتها، به خارج گريخته بودند.
🔷 ديگران حتّى با ائتلافشان و حتّى بدون كارشكنى و قيام مسلحانه ى اينها نمى توانند، كارگردانى كنند. و اين مسئولان گرچه بايد از اشتباههايشان تجربه بگيرند و بهتر گام بردارند.
🔷 ولى ما نمى توانيم موضع تضعيف و توجيه را داشته باشيم كه بايد تكميل كنيم. و كمبودها را پر كنيم هر چند اگر ما را نپذيرند و حتى كنار بزنند و حتّى اگر به چوب ببندند و به زندان بيفكنند.
🔷 كه ما نه با امر مسئولان كه با امر خدا مكلف هستيم. و نه در برابر اينها كه در برابر او مسئوليم.
📚 انتظار، ص 150
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 آنچه كه امروز مقام رهبرى بر آن تكيه دارد كه حكومت اسلامى، نه يك كلمه بيش و نه يك كلمه كم، با همين ديد توضيح مى يابد كه حكومتهاى موجود و سيستمهاى شناخته شده در رابطه ى انسان و جامعه طرح شده اند، نه در رابطه ى انسان و هستى و انسان و نظام، آن هم انسانى مستمر و نظام مداوم. و اين است كه نمى توانند با اين طرح حكومتى تركيب شوند و مونتاژ شوند.
🔷 تو يا بايد انسان را در جامعه مطرح كنى، آن وقت به اسلام احتياج نيست تا چه رسد به تشيع و يا انسان را در هستى مطرح كنى، آن وقت جز تشيع، اسلامى نيست و جز طرح حكومتى شيعى، طرحى اسلامى وجود ندارد.
📚 تو می آیی، ص 67
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه به آقای شرعی که پیام فرستاده بود که بیا با ما همکاری کن، گفته بود: کار مى كنم اما همکاری نه!
🔷 دلیلی ندارد همه زیر یک سقف و در یک سنگر کار کنیم. من برای شما نیرو تربیت مى كنم اما اینکه بیا مثلاً قاضی شوم، کار من نیست. من برای شما قاضی تربیت مى كنم.
🔷 مى گفت: این انقلاب بر روی افراد تکیه دارد که امام راحل قبل از سال ۴۲ آنها را ساخته است. باید حوزه ها نیروهای جدیدی بسازد که بتوانند بارهای انقلاب را به دوش کشند، آن هم بدون هیچ مزد و منت. «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً».
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص 44
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie