eitaa logo
چشمه جاری
522 دنبال‌کننده
723 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤👈 حاج آقا حیدری 💟 استاد صفایی رحمة الله علیه می گفت: عشق امام زمان علیه السلام، برداشتن بارهای اوست؛ چون عاشق، امر معشوق را عهده دار می شود. 💟 می گفت: اگر به من بگویند امام زمان علیه السلام در دو خیابان آن طرف تر ایستاده است و در همان حال جوانی از من پرسش داشته باشد، من نزد آن حضرت نمی روم. 💟 چرا که آن وقت حضرت مرا توبیخ می کند: چرا سر پست خودت نایستاده ای. 📚 مشهور آسمان، ص ۹۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 حاج آقا حیدری 🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه به یکی از بچه ها گفت: چرا ازدواج نمی کنی؟ او گفت: هنوز زود است. 🔷 استاد گفتند: اگر کسی لباس گرم زمستانی یا نفت چراغش را زودتر تهیه کند، بهتر نیست؟ 🔷 به جوان دیگری هم، همین توصیه را کرده بود، اما او گفته بود: آخر کی به ما زن می دهد؟ 🔷 حاج شیخ پاسخ دادند: وقتی تو خودت روی خودت حساب باز نمی کنی، چه طور دیگران روی تو حساب باز کنند. 📚 مشهور آسمان، ص ۴۱ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 حیوان نمی تواند از محسوسات و مُدرَکات و دانستنی های خود نتیجه گیری کند، نمی تواند تعمیم و تجرید کند و از معلومات به مجهولاتش دست بیابد، اما انسان می تواند این کار را انجام دهد. 💠 حیوان با یک عدّه احساسات و ادراکات مشخص به دنیا می آید و از دنیا می رود، بدون آنکه بیش از آنچه می داند به دست بیاورد، اما انسان با آن احساسات محدود و ادراکات ناچیز تا جایی رسیده که به آسمان پا می گذارد و از عمق دریاها خبر می آورد و از این اخبار و از این دانستنی ها، برداشت ها و تعمیم ها و تجریدهایی می کند بسیار شگفت! 💠 این حرکتِ ذهنی انسانی از معلومات به سوی مجهولات، تفکر نامیده می شود و آن قسمت از ذهن که این فعالیت را به عهده دارد فکر و نظر خوانده می‌شود. 📚 روحانیت و حوزه، ۲۱۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 تفكر سنگ اول رشد انسان و زير بناى تربيت او و سرنخ اين كلاف سر درگم است. ادامه‏ى تفكر، شناخت است و ادامه‏ى شناخت، محبت است و ادامه‏ى محبت، حركت و عمل و آزادى و رشد و تكامل و آدم شدن و انسان شدن. 🔷 البته تفكر به تنهايى كافى نيست. ذهن ما مانند معده احتياج به مواد خامى دارد كه آن را هضم كند، شيره‏اش را بمكد و آن را تبديل به انرژى، تبديل به عمل كند. فكر ما نيز نيازمند مواد خامى است كه آن‏ها را هضم كند و به معرفت و عشق و عقيده و به عمل تبديل بنمايد. 🔷 براى رشد انسان، فقط تفكر نتيجه بخش نيست. تفكر احتياج به تدبرها و مطالعات و مواد خام دارد و اين هر دو باز احتياج به اصل ديگرى دارند؛ اصل تعقل و سنجش. 🔷 شناخت نهايى به مقايسه و سنجش و به نظارت عالى عقل نيازمند است. چون عقل دو نظارت دارد: يكى بر راه‏هايى كه فكر ارائه مى‏دهد و ديگر بر هدف‏هايى كه فكر براى نشان دادن راهش مى‏كوشد و تلاش مى‏كند. با سنجش راه‏ها و سنجش هدف‏هاست كه انتخاب امكان پذير مى‏شود. 🔷 شناخت و انتخاب و عمل نتيجه‏ى تدبر و تفكر و تعقل است و اين هر سه نياز به كسى دارند كه آن‏ها را رهبرى كند و كنترل نمايد، كه گفته‏اند: «هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكيمٌ يُرْشِدُهُ»؛ آن كس كه با حكيم راهنمايى همدم نيست به هلاكت رسيده است. مربى حكيم و رهبر دانا مى‏تواند ما را از نزديك‏ترين راه‏ها به مقصد برساند. 🔷 و مربى سه كار را عهده‏دار است: الف: تزكيه و آزادى‏: قطب‏نماى فكر ما مى‏تواند جهت حركت ما را نشان بدهد به شرط اينكه گرفتار آهن رباهاى عادت و تعصب و تقليد نشده باشد؛ و گرنه اين قطب‏نماى منحرف به جاى اينكه ما را به مقصد برساند، در دريا غرق مى‏كند. راستى آن كس كه تفكر ندارد به نجات نزديك‏تر است تا كسى كه تفكراتش را به انحراف كشيده‏اند. ب:تعليم و آموزش‏: خيلى‏ها تفكراتى را شروع كرده‏اند و به نتيجه نرسيده‏اند و مأيوس شده‏اند و يا به نتيجه‏هاى غلط دست يافته‏اند و منحرف شده‏اند. پس بايد مربى به ما روش تدبر و مطالعه و طرز تفكر را بياموزد. ج:تذكر و يادآورى‏: انسان گرفتار غفلت‏ها و گرفتار وسوسه‏هايى است كه شيطان به آن كمر همت بسته و اين است كه مربى بايد يادآورى‏ها و تذكرهايى داشته باشد. «وَذَكِّرْ فَانَّ الذِّكْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤمِنينَ». 📚 مسئولیت و سازندگی، ۶۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 تدبّر مواد خام را در درون ما تلنبار مى‏كند. تفكر اين مواد را مرتب و هضم مى‏كند و شيره‏هايش را مى‏مكد و فضولاتش را از حافظه بيرون مى‏ريزد و سرزمين ذهن را براى مواد تازه‏ى ديگر آماده مى‏كند. 🔶 اگر اين دستگاه هاضمه به كار نيفتد، آن مواد خام، جز سنگينى روحى و امتلاى ذهنى، نتيجه‏اى ندارد، كه بايد هر چه زودتر دست به كار استفراغى شد و در جست‏وجوى مسهلى و هيچگاه اين مواد انباشته شده در ذهن بهره‏اى نخواهد داد، بلكه زيان هم خواهد رساند. 🔶 غذايى كه در معده تلنبار مى‏شود، نه تنها براى اندام ما فايده‏اى ندارد و نيرويى نمى‏آورد، بلكه ايجاد تعفن و مسموميت هم خواهد نمود، كه بايد هر چه زودتر بيرونش ريخت. 📚 مسئولیت و سازندگی، ص ۱۱۶ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 براى به جريان انداختن فكر، گاهى از استدلال‏ها شروع مى‏كنيم و با دليل و منطق، فكر را به راه مى‏اندازيم. ولى در حقيقت اين به راه انداختن نيست، بلكه فكر را به زير بار كشيدن است. 🔷 اين روش فكر را مشغول و متوقف مى‏كند و به زير بار مى‏كشد. سنگينى استدلال براى فكر ركود مى‏آورد و اگر حركتى هم باشد آن حركتِ فكر نيست. اين حركتِ خود استدلال و حركتِ خود منطق است. 🔷 بهترين راه براى به كار انداختن فكر، طرح سؤال‏هايى حساب شده است. انسان در برابر سؤال‏ها مى‏خواهد جوابى بياورد و براى بدست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند و دست و پا كند. و در نتيجه، فكر به جريان افتاده و حركت كرده است. 🔷 در صورتى كه سؤال‏ها حساب شده و دقيق باشند، فكر زودتر به شناخت‏ها و به عقيده و علاقه و به حركت و عمل منتهى مى‏گردد. طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آن‏جا رفته‏اند و قرآن از آن خبر مى‏دهد و مى‏بينيم سؤال‏هايى را كه تلنگرهاى محرك فكر هستند و در قرآن به كار گرفته شده‏اند. «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثا». 🔷 مربى آگاه به جاى اين كه با سنگينى استدلال‏ها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤال‏ها و راهنمايى‏ها فكر را آماده مى‏كند و حركت مى‏دهد و به مقصد مى‏رساند. 🔷 مربى آگاه آن نيست كه به جاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مى‏كند و پرده‏ها را كنار مى‏زند و فكر را حركت مى‏دهد تا افراد استدلال‏ها را بيابند و بفهمند و زيبايى‏ها را ببينند. 🔷 در اين‏صورت استدلال‏ها مستقيماً دريافت شده‏اند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديده‏اند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آن‏ها مجروح نگرديده است. طرح سؤال بايد با آگاهى و دقت همراه باشد نه با هجوم و حمله. 📚 مسئولیت و سازندگی، ۸۷ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 بياناتى كه در قرآن مطرح مى‏شود و يا مباحثى كه در روايات آمده، نوعاً استدلالى نيست، بلكه بيشتر شهودى و تمثيلى است. 💠 چون قرآن مى‏خواهد حضوريات افراد را به سامان برساند، بر عنصر تمثيل بيش از عنصر استدلال تكيه كرده است. 💠 در مباحثى چون معاد، آمدن باران و روييدن گياهان و مراحل بعدى آن، داستان تحول آدمى و استمرار او و ...، در اينها بيشتر جريان تمثيل وجود دارد. 💠 و دليل آن هم اين نكته است كه استدلال، تحميل برانديشه است، در حالى كه تمثيل، همراهى با انديشه براى شهود مباحث است. 📚 خط انتقال معارف، ۹۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 فكر، ذكر مى‏خواهد و اين ذكر، عهد مى‏آورد و پيمان‏ها شروع مى‏شوند. عهد، عمل را و عمل در حدى، عمل‏هاى بعد را به دنبال مى‏آورد. 🔷 اين عمل‏ها، يقين را ايجاد مى‏كنند و يقين، عامل شهود توست. شهود و ديدار، عامل احساس و احساس هم، عامل تسليم مى‏شود و تو مى‏توانى به راحتى بگذرى. 🔷 رابطه فكر و ذكر و عهد و عمل و يقين و شهود و احساس و تسليم، رابطه مستمرى است. 🔷 ما نمى‏خواهيم گام به گام پيش برويم. مى‏خواهيم به شهود برسيم و اگر هم به شهود رسيديم، كار نمى‏كنيم. اينجاست كه خودِ شهادت و شهود، وبال ما مى‏شود. خودِ آگاهى، زنجير ما مى‏شود. 🔷 خيال مى‏كنيم خيلى مهم هستيم؛ چون فقط مى‏دانيم، در حالى كه دانستن، مسأله‏اى را حل نمى‏كند. خيال مى‏كنيم همين كه مى‏دانيم كسانى بالاى كوه رفته‏اند، ما هم مى‏توانيم برويم. 🔷 دانستن را با توانستن خلط مى‏كنيم. در اين هنگام است كه غرور ما را مى‏گيرد و مى‏گوييم: «ما با بزرگان بوديم، با كسانى كه شب‏ها اين جور بودند، روزها اين جور بودند.» بايد پرسيد: تو آنها بودى، يا با آنها؟ همين كه با آنها بودى، مانع تو شده؛ چون باعث غرور تو شده است. 📚 حركت، ص ۱۶۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 تفكر، شناخت را ايجاد مى‏كند و شناخت، ذكر و يادآورى مى‏خواهد وگرنه عالى‏ترين بذرها كه هيچ، رستم دستان را هم زير خاك كنيم، سر از خاك بيرون نمى‏آورد تا چه رسد به بذرى كه ضعيف و فرسوده است و جز نيرويى محدود ندارد. 📚 حرکت، ۱۱۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈خودت را نشان بده 🎤👈 آیت الله حسن زاده آملی 💠 در شب چهارشنبه ۲۹ جمادی الاولی سال ۱۴٠۵ ه ق برابر با اول اسفند سال ۱۳۶۳ ه ش در خواب به زیارت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیهم السلام تشرّف حاصل کردم. 💠 در ابتدا به اشارت تفهیم فرمود که چرا کمتر خودت را به ما نشان می دهی. و پس از آن به عبارت تصریح فرمود که ما ضامن چشم تو هستیم. 💠 الحمدلله که از این بشارت آن ولیّ الله اعظم که به لقب ضامن هم شناخته شده است، برایم یقین حاصل است که هر دو چشم من تا آخرین دقایق عمرم بینا خواهند بود؛ چون ضامنشان معتبر است. 💠 و آنکه حضرت فرمود: چرا کمتر خودت را به ما نشان می دهی، شاید علّتش این بود که در آن زمان بر اثر تراکم اشتغال درس و بحث و تصنیف و تصحیح، مدتی به زیارت حضرت فاطمه سلام الله علیها خواهر آنجناب توفیق نیافتم و تشرّف حاصل نکردم. 📚 هزار و یک نکته، ج ۲ ص ۶۱۶ ❌ نشر مطالب با حذف لینک کانال شرعا جایز نیست👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
💠 «قُلْ انَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا». قرآن خط اول رشد انسان را تفكر معرفى مى‏كند، ولى آن هم با شرايطى كه بايد فكر آزاد شود و از جاذبه‏ها و كشش‏ها خلاص شود «أَنَ تَقُومُوا ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا» و سپس به راه بيفتد. 💠 چون قطب نماى فكر ما، قطب نماى وجود ما، تا زمانى كه در كشش آهن رباهاى عادت و تعصب و سنت‏ها هست، قطب شمال و جنوب و جهت حركت ما را نشان نمى‏دهد و تازه اين قطب نماى گرفتار و منحرف دليلى براى انحراف‏هاى ما خواهد بود و ما را گمراه‏تر خواهد كرد. 💠 كسى كه قطب‏ نمايى ندارد از حركت خوددارى مى‏كند، اما آن كه به قطب نمايى گرفتار تكيه دارد، حركتش را شروع كرده و در نتيجه لحظه به لحظه منحرف‏تر و گمراه‏تر گرديده است، لذا براى تفكر بايد از روى عقيده‏ها بلند شد و ايستاد و سپس تفكر را شروع نمود. 📚 روش برداشت از قرآن، ص ۱۲٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💟 يكى از بزرگان درباره‏ ى آب چاه تحقيقى كرده بود و به اين نتيجه رسيده بود كه آب چاه تا هنگامى كه تغيير نكند و رنگ و بو و طعمش عوض نشود نجس نخواهد شد و قابل استفاده خواهد بود. 💟 هنگامى كه از اين تحقيق خلاص شد، متوجه گرديد كه خودش در خانه چاهى دارد. اين بود كه با خود گفت: شايد به خاطر اين چاه و راحتى خودم اين چنين فتوايى را داده‏ ام و به اين نتيجه رسيده ‏ام. 💟 از اين رو دستور داد كه چاه را پر كردند و آن گاه دوباره تحقيق را شروع كرد؛ در هنگامى كه چاهى نداشت و منافعى او را منحرف نمى‏ كرد. 💟 انسان قبل از شروع به حركت بايد آزاد بشود و از سودها، هواها، تعصب‏ها، عادت‏ها و تقليدها خود را خلاص كند. 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 بعضى‏ها خيال مى‏كنند كه اگر هم آزاد نشوند و پاك نشوند تفكراتشان‏ نتيجه‏اى دارد. اين‏ها درست مثل كسى هستند كه آلوده به نجاست‏هاست، اما به جاى پاك كردن آن‏ها، فقط به خود عطرهاى گران قيمت مى‏پاشد. 💠 اين بيچاره با اين‏همه خرج، موجود جالبى نخواهد شد و همه كس از او فرار خواهد كرد و حتى بوى عطر را به نجاست خواهد كشيد. 💠 اينها مانند كسانى هستند كه با وسيله‏اى تندرو در بيراهه مى‏شتابند. وسيله‏ى خوب هنگامى كه در راه نيفتد جز گمراهى چيزى نمى‏آورد. 💠 پس اگر چند روزى براى يافتن راه درنگ كرديم و اگر ساعتى براى پاك كردن نجاست‏ها وقت مصرف كرديم، از راه عقب نيفتاده‏ايم و از مقصد نمانده‏ايم و بيكار نبوده‏ايم، كه بزرگ‏ترين كارها را انجام داده‏ايم. 💠 قيام از سر عقيده‏ها و برپا ايستادن از روى عادت‏ها و تعصب‏ها و سودها و تقليدها و آزادى از هر چه جز حق و تزكيه و پاكى از نجاست‏ها و آلودگى‏ها، مهم‏تر از تفكر مغشوش و گرفتار و آلوده است. 💠 و براى اين قيام، در مرحله‏ى اول از دو عامل كنجكاوى و حقيقت طلبى بهره مى‏گيريم. كنجكاوى ما را حركت مى‏دهد و حقيقت طلبى اين حركت را كنترل و رهبرى مى‏كند. 💠 اين در مرحله‏ى اول و سپس به وسيله‏ى عوامل زهد و آزادى و شناخت‏هايى كه از تعليم و آموزش بدست مى‏آيد مى‏توانيم به آزادى‏هاى زيادترى برسيم. 💠 شناخت عظمت انسان و شناخت وسعت راه و شناخت رحمت اللَّه و شناخت دردها و رنج‏ها و شناخت مرگ، ما را به آزادى‏هاى عظيم‏تر و متنوع‏ترى مى‏رساند. 💠 و اين است كه در قرآن گاهى آزادى دادن پس از آموزش دادن مطرح مى‏شود و گاهى پيش از آن؛ چون مقدارى از عوامل آزادى به آموزش نياز ندارند، مانند كنجكاوى و حقيقت‏طلبى و مقدارى ديگر نتيجه‏ى آموزش‏ها و شناخت‏هاى عظيم و عوامل زهد مى‏باشند. 📚مسئولیت و سازندگی، ص ۷۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 همان طور که غذا در معده انباشته می‌شود، مطالعات ذهن را انباشته و خسته می‌کنند و حتی باعث اختلال دستگاه ذهن می شوند، لذا باید این مطالعات، با تفکّر هضم شوند و دسته بندی شوند و مورد بهره برداری قرار بگیرند. 🔷 مطالعات، مانند آب هایی است که در استخرِ ذهنِ آدمی انبار می شوند. این آب ها بر اثرر مرور زمان سبز می شوند و کِرم می‌گیرند و بر اثر حوادث تبخیر می شوند. 🔷 اما تفکرات، مانند چشمه هایی هستند که در درون می جوشند و همیشه زلال و گوارا و پاکیزه هستند و حتی استخرها را به جریان می اندازند و از رکود و از رسوب و از تبخیر و لجن رها می‌سازند. 🔷 مطالعات، عقیم و نازا هستند و شناخت و عشقی نمی آورند، چون معرفت و عشق، نتیجه تفکر است نه مطالعه. 🔷 پس باید مطالعات با تفکر تکمیل شوند تا از عُقم و نازایی خلاص شده، معرفت و عشق و حرکت و عمل بیاورند. 📚 روحانیت و حوزه، ص ۱۹۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 فكر و عقل و عشق با هم تضادى ندارند، كه هر يك ديگرى را به دنبال مى‏آورد. فكر مى‏يابد و عقل مى‏سنجد و عشق به بهترين دست مى‏دهد و حركت و عمل شروع مى‏شود. 🔷 اگر مى‏بينى كه با عشق هم هنوز كارى نكرده‏اى، اين به خاطر همان است كه بارها گفته شد. كسى كه مى‏خواهد كارى را انجام دهد بايد از كارهاى كوچك شروع كند. 🔷 اين قطعى است كه با فكر، شناخت‏ها سبز مى‏شوند و حركت‏ها شروع مى‏شوند. ولى بايد توجه داشت كه فكر همچون بذرى است كه در زمينه‏ى ذهن تو مى‏رويد. اين بذر به آبيارى و پاسدارى نياز دارد. هيچ كشاورز ابلهى، بذر را به خاك نمى‏دهد كه برود و در تابستان خرمن بگيرد. 🔷 بگذر از اينكه ما بر روى اين بذر ضعيف آن قدر پايكوبى كرده‏ايم كه اگر رستم هم بود نمى‏توانست از آن زير، سر بر كشد و برويد. اين است كه فكر، ذكر مى‏خواهد و يادآورى. و فكر و ذكر، عهد مى‏خواهد و پيمان. 🔷 فكر به تنهايى مى‏ميرد و در تنهايى جوانه نمى‏زند؛ اما همراه پاسدارى و ذكرها و همراه آبيارى‏ها، سر مى‏كشد و جان مى‏گيرد و به پيمان و عهد مى‏رسد؛ و به عشق و طلب مى‏رسد؛ و به تمرين و ورزش مى‏رسد؛ و در نتيجه به عمل مى‏رسد و در عمل، تولد مى‏يابد. 🔷 فكر و ذكر در ما شناخت‏هايى را سبز مى‏كنند، البته ضعيف. و عهدهايى را به دنبال مى‏آورند، البته نه چندان سنگين. و عمل‏هايى را به دوش مى‏گيرند، البته نه چندان بزرگ. ولى با عمل و حركت، همان شناخت‏ها و عشق‏ها نيرومندتر مى‏شوند و به يقين مى‏رسند. با حركت و عمل و با عبادت، يقين ريشه مى‏دواند. «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقين‏»، با يقين هم، به شهود و ديدار و به لقاء مى‏رسند. «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقين ‏لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ»، و با يقين پرده‏ها كنار مى‏روند و بدون واسطه، مسائل درك مى‏شوند. 🔷 و اين پيداست كه به دنبال شهود، حركت است؛ و پس از تشهد، تسليم. اين گونه مسائل به دنبال مى‏آيند: فكر ذكر عهد عمل يقين شهود تسليم. هنگامى كه در يك مرحله سستى كنيم و در يك مرحله شكر نداشته باشيم، به مرحله‏ى ديگر نمى‏رسيم و در جا مى‏زنيم. 🔷 و اين پيداست كه ايستايى و درنگ و ركود، گنديدگى دارد و خستگى و تنهايى و مرگ. تسليم براى آنهايى است كه به تشهد رسيده باشند و ديدار براى آنهايى است كه پس از شناخت، حركت كرده باشند. 📚 مسئولیت و سازندگی، ص ۳۵۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری 🔷 یک روز به استاد صفایی رحمة الله علیه گفتم: من وقتی از بعضی افراد گستاخ در کوچه و خیابان، حرفی می شنوم، پاسخ می دهم. شما چطور؟ 🔷 استاد گفتند: من پاسخ نمی دهم؛ چون آدم ها انگیزه های گوناگون دارند؛ یا نمی دانند، یا از نفرت هایی انباشته اند و یا بدبین اند. من یا می گذرم «مَرُّوا كِرَامًا» یا با آنها حرف می زنم. 🔷 تعریف کرد: روزی در تهران می رفتم. جوان موتور سواری به همراه سواری بر ترک، اشاره ای کردند که فهمیدم می خواهند زیر عمامه ام بزنند. برای همین به پیاده رو رفتم. 🔷 وقتی به کنارم رسیدند، از کارشان مأیوس شدند. توقف کوتاهی کردند و یکی از آن دو حرفی گفت که مفهوم آن تغوط به عمامه ام بود. دستی به عمامه ام کشیده و گفتم: خبری نشد⁉️ 🔷 ناگهان ایستادند و موتور را روی جک گذاشته و به طرفم آمدند. سرها را پایین گرفته و با شرم گفتند: آقا عفو کنید. کلام مظلومانه و از سر خیرخواهی چنین اثر می گذارد. 🔷 با آن دو نفر صحبت هایی شد، بعد استاد نگاهش را به من دوخت و گفت: یکی از آنها به حوزه آمد و طلبه شد و دیگری به جبهه رفت و میان بر زد. 🔷 چه نفسی و چه نفوذ کلامی که از فحاشان، طلبه و شهید بیرون می کشید. 📚 مشهور آسمان، ص ۵۷ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 «إِلَهِي أَنَا الْفَقِيرُ فِي‏ غِنَايَ‏ فَكَيْفَ لاَ أَكُونُ فَقِيراً فِي فَقْرِي إِلَهِي أَنَا الْجَاهِلُ فِي عِلْمِي فَكَيْفَ لاَ أَكُونُ جَهُولاً فِي جَهْلِي». 💠 خداى من! من در متن بى‏نيازى و غنا، محتاجم؛ پس چگونه در وسعت فقر و نيازهاى خود، فقير نباشم. 💠 من در آنچه كه مى‏دانم جاهل و نادان هستم؛ پس چگونه در جهل و نادانى خودم، جهول نباشم. 💠 غنا و بى‏نيازى و علم و آگاهى من، محدود و محكوم است. نداشته‏ام، به آن رسيده‏ام و دو باره از دست مى‏دهم. اين محدوديت به تحول و بود و نبود و اين محكوميّت به دادن و گرفتن، مرا شرمنده مى‏سازد كه دم از بى‏نيازى و آگاهى بزنم. 💠 گذشته از حد و حكومت كه مرا در خود گرفته، من چقدر مى‏دانم و چقدر نمى‏دانم و نادانى‏ها چقدر بر دانايى‏هاى من اثر خواهد گذاشت و آن را دگرگون خواهد ساخت؟ 💠 خدا اى آخرين فرياد! بگو با اين همه فقر با اين همه جهل چه مى‏كنى؟ رهايم مى‏سازى، به خودم وامى‏گذارى؟ يا با تمام ادعاها و تفرعن‏ها به تربيتم و شكستنم مى‏پردازى تا ديوارهايم بريزد و حصارم به وسعت باز گردد ...؟ 📚 چهل حديث، ص ۲۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✴️ ما وسایل اتاق را کنترل می کنیم. ماشین هایی را که داریم کنترل می کنیم. امکاناتی را که داریم کنترل می کنیم، ✴️ حتی قلمی را که داریم یا میز و تختی را که در اختیار ماست و یا چیزهایی را که به ما سپرده شده، همه اینها را کنترل می کنیم، ✴️ ولی خودمان را اصلاً به حساب نمی آوریم! در حالی که خود ما نیز یک چیزی هستیم. ✴️ خود ما یک سرمایه ای هستیم، وجودی هستیم که خداوند به خودش دست مریزاد گفته است «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ». ✴️ پس این وجود را چه شده است؟ هم و غمش چیست؟ رنج وشادی اش کدام است؟ به چه روی آورده است⁉️ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✴️ ماشینی می خواهم، کفشی می خواهم، بچه ام مشکل دارد، پروستات او مشکل دارد. ✴️ اینها همه مسأله من است. شب و روز من را می گیرد، حتی چاه خانه ام بند است و آب رد نمی کند، ذهن انسان را مشغول می کند، ✴️ چه شده که ما این قدر به این کم ها فکر می کنیم، ولی به آن زیادتی وجود خودمان هیچ توجهی نمی کنیم⁉️ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 آقای نیاکان 🔶 نمی دانستم استاد صفایی رحمة الله علیه تازه صبح از مشهد رسیده. گفتم: می آیید برویم مشهد؟ 🔶 نگفت صبح رسیدم! گفت: برویم!. و دو نفری با اتوبوس به سمت مشهد راه افتادیم. 🔶 کلیه هایم مشکل داشت. تا اتوبوس نگه داشت پیاده شدم که بروم سرویس بهداشتی. 🔶 در توالت را که باز کردم حالم داشت به هم می خورد؛ چاه توالت گرفته بود و کاسه توالت پر از... 🔶 برگشتم داخل اتوبوس. شیخ گفت چه زود برگشتی!؟ قضیه را گفتم. شیخ چیزی نگفت و از اتوبوس پیاده شد. 🔶 بعد یک ربع حاج شیخ برگشت. با آستین و شلوار بالا کشیده صمیمی و مهربان، گفت: برو تا کلیه هات از کار نیفتاده. 🔶 استاد صفایی رضوان الله تعالی علیه توالت را برایم تمیزِ تمیز کرده بود! 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
۷ ژوئیه،‏ ۱۸.۳۰​.mp3
24.02M
✅👈 سخنرانی استاد انصاریان در بیست و سومین آیین نکوداشت استاد صفایی رحمة الله علیه 🔷 علامه خبیر بزرگوار مرحوم صفایی به آیه «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا...» دلخوش بود و حرکتش را ادامه داد. 🔷 ایشان یک طبیب اثرگذار، دوار و معالج بود و در تاثیر نفس و تربیت در عصر ما، در قافله ای بود که در آن قافله افرادی همچون آخوند ملاحسینقلی همدانی، سید علی شوشتری، سیدعلی قاضی بودند. 🔷 کسانی که علیه ایشان اقدام کردند، نوشتند، محکمه برگزار کردند، پیش وجدان خودشان راحتند؟ در قیامت چطور؟ هرچند او آنقدر بزرگ است که در قیامت از ایشان می گذرد. 🔷 خیرین، حوزه علمیه، وزارت ارشاد وظیفه دارند کتابهای ایشان را بین نوجوانان و جوانان منتشر کنند تا نسل امروز بیش از این ریزش نکند. 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✴️ دوستى داشتم كه به دنبال كرايه ى خانه، مدتها دربدر شده بود. و در جست و جوى خانه پايش به تاول نشسته بود. ✴️ و عجله هم داشت كه مى خواست پيش از محرم عروسى راه بيندازد و عجله داشت كه قرار گذاشته بود. ✴️ مى گفت يك روز آن قدر گشتم و به جايى نرسيدم و ردم كردند كه با نشستن در زير سقفى بغضم تركيد و مثل لش افتادم و گريه كردم و تركيدم. ✴️ من به او گفتم: تو مى خواهى خانه و بزم و عيشى داشته باشى؛ اين خواسته ى توست، در حالى كه فقط اين را براى تو نمى خواهند. ✴️ تو مى خواهى خانه بسازى ولى آنها مى خواهند خودت را بسازند و آنچه تو را مى سازد همين خانه خراب شدن هاست، همين شكست هاست، همين سوختن هاست كه سازنده مى شود. 📚 تطهیر با جاری قرآن ج ۳، ص ۸۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 اين طبيعى است كه كسانى كه به خاطر ظلم عثمان، دور حضرت على علیه السلام جمع شدند، همان‏ها به خاطر عدل على علیه السلام از دور او پراكنده شدند و قاسطين و مارقين و ناكثين را تشكيل دادند. 💠 چون آنها به خاطر خدا از عثمان نبريدند تا به خاطر خدا با على علیه السلام جمع شوند. 💠 آنها دنياى خود را مى‏خواستند و هر كس كه دنيايشان را مى‏داد، مطيع او مى‏شدند. 📚 حرکت، ص ۲۷۹ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 واکنش عجیب در مقابل عمامه‌پرانی! ✅👈 سرنوشت جالب دو جوان عمامه‌‌ پران! 🎤👈 حاج آقا راجی 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری ❇️ استاد صفایی رحمة الله علیه گاه جمله ای کوچک و بسیار مختصر می گفتند که در شنونده تأثیر معجزه آسایی داشت. ❇️ در نشستی خودمانی، پذیرایی کننده ظرفی شربت آورد و شیخ به میزبان گفت: آخ که چقدر ما را دل شاد و خوشحال کردی. ❇️ میزبان، که اصالتا عرب بود و به تعارفات ایرانی خیلی آشنا نبود، با لهجه خودش و با شگفتی گفت: شما از یک شربت خوشحال شدی⁉️ ❇️ استاد گفتند: چه کنیم دل های ما کوچک است و با همین خرده ریزه‌ها مسرور می‌شود. 📚 مشهور آسمان، ص ۵۰ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie