✅👈 آخر راه آنجا آغاز مىشود كه ما تمام مىشويم.
🔷 مادرم ـ كه خداى با كرامتش پذيرايش باشد ـ به من درسى داد، كه فراموشم نمىشود.
🔷 محمد پسر اول من مىخواست به دنيا بيايد و اين تجربهى اول ما بود.
🔷 نصف شب بود كه درد به سراغ مادرش آمد با داروهايى كه مىشناختم و با گل گاوزبان و تخم شويد كارسازى نمودم ولى درد زايمان بود و شتاب مىگرفت، به منزل پدر آمدم هنوز ساعاتى تا اذان صبح مانده بود مادرم با چند نفر از بستگان به پذيرايى مادر محمد مشغول شدند و مرا از اطاق تبعيد كرد.
🔷 من از دور فريادها و نالهها را مىشنيدم و زمان بر من كُند مىگذشت، تجربهى اول من بود، حدود طلوع آفتاب خانم دكتر تشيدى را آورديم، با خيال راحتترى در انتظار تولد نشستيم.
🔷 فريادها ونالهها زيادتر مىشد اما از ولادت خبرى نبود، مادرم را صدا زدم، من آشفته بودم ولى او سرخوش، پرسيدم آيا مشكلى هست؟
🔷 جواب داد، كارِ زايمان، طبيعى است، گفتم پس چه وقت فارغ مىشود، با اين همه ناله كى كار تمام مىشود؟
🔷 خنديد و گفت تا ناى ناليدن دارد و توان فرياد كشيدن دارد، نمىزايد. آنجا كه درد توانش را گرفت، آن وقت فارغ مىشود.
🔷 مدتى گذشت از ناى افتاده بود و فقط زنجموره بود، كه صداى گريهى محمد بلند شد، واين حرف و اين درس را فهميدم كه:«تا ناى ناليدن دارى و تا آنجا كه توان دارى ولادتى نيست، راه آنجا آغاز مىشود كه تو به پايان مىرسى».
📚 قيام، ص ۲۲۳
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 محدوديت در هدف، باعث رنج است؛ با حركت مستمرّ انسان نمىسازد.
💠 محدوديت در عمل، باعث رنج است؛ با نياز مستمرّ انسان نمىسازد.
💠 محدوديت در وجود، باعث رنج است؛ ركود عامل گنديدن است.
💠 محدوديت در محيط، باعث رنج است؛ هيچ جوجهاى در پوست خود نمىگنجد.
💠 دنياى بزرگ، براى انسانى كه رشد كرده و فائز شده و سر برآورده و از خوض و فرو رفتن نجات يافته، تنگ است.
💠 اين دنيا، مثل شكم مادر براى بچه است. بچه نمىتواند در همان دنياى رحم بماند و ادامهى خود را رها كند.
📚 نامه های بلوغ، ص ۹۷
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 شما براى سلوك، به تمركز و رياضت روى آوردهايد. و براى تمركز، به محدوديت رابطهها و يا قطع رابطهها نظر مىدهيد و انگيزهها و غريزههاى مزاحم را ضعيف و يا نابود مىكنيد.
🔷 و براى رياضت، روشها و برنامههاى متفاوتى را دنبال مىنماييد؛ در حالى كه در دين، به هدايت و شكر و بلاء توجه مىشود.
🔷 هدايت، كار مربّى و شكر، كار طالب و بلاء، كار خداست.
🔷 اگر رياضت، توقّع و غرور مىآورد، بلاء به ذلّت باطنى و انكسار قلبى مىكشاند و موانع و تعلّقها را مىشكند؛ چون علاقهها بايد از درون بگسلد و زخمها بايد از عمق التيام يابد؛ وگرنه پوشش در سطح، به عفونت از اعماق مىانجامد.
📚 نامه های بلوغ، ص ۱۵٠
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 سكوت عارف با دعوت خدا و جلوهى او آغاز مىشود، اين سالك نيست كه آغاز مىكند. اين خداست كه صدا مىزند و طلب مىكند و جذب مىنمايد.
💠 سپس با هدايت و صنع او و با شكر و بلاء و تمحيص او، ادامه مىيابد و به عجز و اعتصام مىرسد.
💠 در حالی كه از معرفت و محبت و اطاعت و عمل و رياضت، حجابهاى توقع و غرور، شكل مىگيرد. ولى از بلاء و تربيت او انكسار و ذلت، توشهى راه مىشود.
💠 گرچه با رياضت و تمركز كه جامع تمامى جريانهاى عرفانى است، مىتوان به قدرت و آگاهى رسيد، ولى به غناى از قدرت و فراغ از غير دوست، جز با بلاء و صنايع او راهى نيست و همين است كه اضطرار را مىخواهد كه: «اوْقِفنى عَلى مَراكِزِ اضْطِرارى».
📚 چهل حديث، ص ۴۲
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
✅👈 ماه اوج گیری معنوی
🎤👈 حاج آقا حائری شیرازی رحمة الله علیه
🔶 شب قدر، شب اوج گیری است. اما هواپیما که شب قدر یکدفعه نمی تواند اوج بگیرد!
🔶 کسی اوج می گیرد که از اول رجب، کم کم دور موتور را شدیدتر کرده باشد تا شب قدر بتواند پرواز کند.
❌ نشر مطالب با حذف لینک کانال شرعا جایز نیست👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🔷 عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ: إِنَّ نُوحاً رَكِبَ السَّفِينَةَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ فَأَمَرَ مَنْ مَعَهُ أَنْ يَصُومُوا ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ قَالَ مَنْ صَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ تَبَاعَدَتْ عَنْهُ النَّارُ مَسِيرَةَ سَنَةٍ وَ مَنْ صَامَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ أُغْلِقَتْ عَنْهُ أَبْوَابُ النِّيرَانِ السَّبْعَةُ وَ مَنْ صَامَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ فُتِّحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ الثَّمَانِيَة.
🔷 امام صادق علیه السلام فرمودند: حضرت نوح روز اوّل ماه رجب سوار كشتى شد، و به همراهان خود فرمان داد آن روز را روزه بگيرند.
🔷 هر كس اين روز را روزه بگيرد، آتش دوزخ به فاصله يك سال راه از او دور مىشود.
🔷 و هر كس هفت روز در ماه رجب روزه بگيرد، هفت در دوزخ به روى او بسته مىگردد.
🔷 و هر كس هشت روز در این ماه روزه بگيرد، درهاى هشتگانه بهشت به روى او گشوده مىشود.
📚 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۵۳
❌ نشر مطالب با حذف لینک کانال شرعا جایز نیست👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا ری شهری
✅ آیت الله بهجت رحمة الله علیه گفتند: من درباره ختومات از استادم (سیّد العارفین آیت الله سیّد علی قاضی) چیزی نمی پرسیدم، ولی گاه خود، چیزی می گفتند.
✅ از جمله ختم سوره واقعه و نماز روز پنجشنبه که از سیّد بن طاووس تا سیّد مرتضی کشمیری، بر آن مداومت داشتند تا شاگردان آنها.
📚 زمزم عرفان، ص ۳۹۹
🔴👈 امروز دوشنبه، اولین روز ماه رجب است.
❌ نشر مطالب با حذف لینک کانال شرعا جایز نیست👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
✅👈 ختم مجرّب برای افزایش رزق و روزی
✅👈 دستورالعمل ختم سوره واقعه
💠 این ختم، از ختمهای مأثوره و بسیار مجرّب است که مورد توصیه علما و بزرگان بوده و آیتالله بهجت نیز مطابق نظر اساتید معظمشان، بدان تأکید داشتهاند.
💠 دستورالعمل این ختم، آنچنانکه در روایات وارد شده، بدینصورت است: چون اول ماه قمری، دوشنبه باشد؛ شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله.
💠 روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم چهارده مرتبه بخواند.
💠 همچنین هر روز بعد از اتمام تلاوت سورههای آن روز، این دعا را بخواند:«يا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ وَ يَا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْأَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ] اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِی وَ رِزْقُ عِیالی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِی الْأَرْضِ بَعِيدًا فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيبًا فَيَسِّرْهُ وَ إِنْ كانَ يَسِيرًا فَكَثِّرْهُ وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَخَلِّدْهُ وَ إِنْ كانَ مُخَلَّدًا فَطَيِّبْهُ وَ إِنْ كانَ طَيِّبًا فَبارِكْ لِی فِيهِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ إِنْ كانَ عَلی أَيْدِی شِرارِ خَلْقِكَ فَانْزَعْهُ وَ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ وَ لَا تَنْقُلْنِی إِلَيهِ حَيْثُ يَكُون»ُ.
💠 در ادامه مرحوم مجلسی از امام سجاد علیهالسلام نقل میفرماید که در روزهای پنجشنبه میان این چهارده روز، به جای دعای فوق، پس از اتمام سورهها، این دعا را قرائت نماید؛ آن دعا چنین است: «يا واحِدُ يَا ماجِدُ، يَا جَوادُ يَا حَليمُ، يَا حَنّانُ يَا مَنّانُ يَا كَريمُ، أَسْأَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثی وَ تَقْضی بِها دَيْنی وَ تُصْلِحُ بِهَا شَأْنی بِرَحْمَتِكَ يَا سَيِّدی اَللّهُمَّ إِنْ كانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كانَ فِی الأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كانَ بَعيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ قَريبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ قَليلًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَبارِكْ لی فيهِ وَ أَرْسِلْهُ عَلَى أَيْدی خِيَارِ خَلْقِكَ، وَ لَا تُحْوِجْنی إِلَى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ [بِكَيْنُونَتِكَ] وَ وَحْدانِيَّتِكَ اَللّهُمَّ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ وَ لَا تَنْقُلْنی إِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ [يا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا واحِدُ يَا مَجيدُ يَا بَرُّ يَا كَريمُ] يَا رَحيمُ يَا غَنِيُّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ وَ هَنِّئْنا كَرامَتَكَ وَ أَلْبِسْنا عافِيَتَك»َ.
❌ نشر مطالب با حذف لینک کانال شرعا جایز نیست👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
💠 بلاء موجب مىشود انسان بشكند و انكسار پيدا كند و الاّ رياضتها غرور ايجاد مىكنند.
💠 اين درست است كه تمركزها قدرت مىآورند. ملائكه را نازل مىكنند. جن را مسخر مىكنند. ما فى الضمير را مىخوانند. پشت ديوار را مىبينند و ...
💠 همه اينها هست و تحقق پيدا مىكند، ولى اين قدرتها يك مشكل ايجاد مىكنند و آن مشكل اين است كه انسان را طلبكار مىكنند.
💠 سالكى كه بر اساس تمركز و رياضت حركت مىكند، مبتلاست. مغرور است و متوقع.
💠 بچه كه بوديم بعد از اينكه چندين بار دستمان را حركت مىداديم و ورزش مىكرديم، به ماهيچههامان دست مىزديم تا ببينيم چقدر قوى شده است!
💠 سالكى كه ده مرتبه ذكرى را مىگويد، ده مرتبه عملى را مرتكب مىشود، خيال مىكند كه كارى كرده است و در برابر كارش بايد حاصلى داشته باشد.
💠 لذا متوقع مىشود، ولى بلاء، شكننده و منكسر است و همه بساط او را بر باد مىدهد.
💠 وقتى چشمت را گرفتند، عمرت را گرفتند، دستت را گرفتند، آبرويت را گرفتند، ديگر با اين دل شكسته چه چيزى باقى مىماند؟
💠 خيلى سخت است! اين ابتلاء است كه دلها را نگه مىدارد و متواضع مىكند. غرور را مىريزد و عظمتها كنار مىرود.
💠 در اين موقع، غربتى را احساس مىكنى و ذلّت و توجه باطنىِ بيشترى برايت مىآيد.
📚 اخبات، ص ۵۵
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 بیان گوشه ای از صفات شخصیتی استاد صفایی رحمة الله علیه
🎤👈 حاج آقا رنجبر
🔷👈 برنامه سمت خدا
✅👈 خیلی جالبه،از دست ندهید.
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 در روايتى آمده است: من عبدم را شبى از شبها بيدار مىكنم. او بلند مىشود و با من مناجات مىكند و انس مىگيرد. كم كم از خودش، خوشش مىآيد و از حالتش لذت مىبرد.
💠 اينجاست كه او را خواب مىكنم. بيدار مىشود، در حالى كه نمازش قضا شده و از خود ناراحت و خشمگين است: «ماقِتٌ لِنَفْسِهِ زارِىءٌ عَلَيْها». در اين حالت است كه آن بنده به من نزديك شده و از خودش فاصله گرفته است.
💠 ابتلاى به حالت، ابتلاى خيلى از خوبهاست؛ مخصوصاً آنهايى كه دل خاشعى دارند و مخصوصاً وقتى كه وجهه عاطفى هم پيدا مىكنند، حالتها شديداً آنها را مبتلا مىكند.
💠 ما محدوديم و محدوديتهاى ما، باعث محروميتهاى ماست. همين كه حالى پيدا مىكنيم، غرورها مىآيد و همين كه درى را به روى ما مىبندند، مأيوس مىشويم.
💠 اينها آفتهاى ماست كه در طاعت متوقّعيم و در معصيت نااميد؛ در حالى كه مطلوبِ از طاعت و عصيان، انكسار است. اين دل شكسته است كه محبوبيت دارد؛ «انَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوّابِينَ».
💠 وقتى كه او شروع به مناجات با من مىكند و مرا كليم خود مىسازد، مىگويم لابد كسى شدهام! و غرورها بالا مىرود.
💠 گاهى معاشرت با اولياء خدا كه هيچ، با بندهاى از بندههاى خدا، هزاران غرور در ما سبز مىكند، كه بله! ما با آقا بودهايم!
💠 اگر من صداى پرواز ملائك را شنيدم، اگر من چهرههاى ملائك را ديدم، بايد به چنان ذلتى در باطنِ خود رسيده باشم تا غرورى برايم ايجاد نشود.
📚 اخبات، ص ۵٠
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ يكى از دوستانِ خود را در مكه در حال طواف ديدم. گريه مى كرد و مى گفت: انسان حتى در كنار كعبه و خانه خدا از هيچ گناهى جدا نيست.
✅ گفت: در حال طواف نگاهم به زنى افتاد كه بيش از حدِّ مجاز بر او متوقف ماند، با خود گفتم شرم نمى كنى كه در كنار بيت حق و در كنار شهود حق، در كنار سنگهايى كه شاهد او هستند، باز گناه مى كنى⁉️
✅ اين جوان كسى بود كه مى گفت: به مدينه آمده بوديم و زوّار ايرانى هم هنوز مستقر نشده بودند. صاحب خانه ما زنهاى متعددى داشت.
✅ يكى از زنهاى او كه زن جوانى هم بود، روزى به اتاق من آمد، ديدم كه جلوه مى كند و خودش را برايم آماده كرده است، بلافاصله به حرم حضرت رسول صلّی الله علیه و آله رفتم و گفتم: يا رسول اللَّه! چه كسى را مى خواهيد امتحان كنيد؟ اگر شما دستگيرى نكنيد، ما غرق شده ايم!
✅ مى گفت: شب هنگام، دير وقت به خانه برگشتم، ديدم كه صاحب خانه حركت كرده و به رياض رفته است.
✅ به او گفتم: اگر خدا بخواهد به تو عنايتى كند و طاعات تو، غرور تو را بارور نكند، بايد حساب تو را صفر كند تا بفهمى كه اگر خودت باشى، حتى در كنار كعبه هم از حرام فاصله اى ندارى.
📚 اخبات، ص ۵۲
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 جوانی به استاد صفایی رحمة الله علیه گفت: هر جوری با خودم ورم می رم نمی تونم وجود خدا را قبول کنم. استاد صفایی گفت: دردت چیه چی می خوای؟
🔷 می خوام بفهمم خدا هست. می خوام برام خدا و وجودش رو اثبات کنید. حاج شیخ اشاره به قوری چای جلوی خودش کرد و گفت: توی این قوری چاییه و ساکت ماند.
🔷 او که با سکوتش منتظر ادامه صحبت ادامه حاج آقا بود، متوجه شد که باز هم حاج آقا اشاره می کند که: توی این قوری چاییه!
🔷 باز هم جوان که متوجه نمی شد حاج آقا منظورش چیست، هاج و واج حاج شیخ را نگاه می کرد.
🔷 حاج شیخ با صدای بلند گفت: آقا جون من دارم به تو می گم توی این قوری چاییه، چرا ساکتی⁉️
🔷 جوان که می دید حاج شیخ منتظر جواب است، گفت: خب، توی اون قوری چاییه که چی⁉️
🔷 حاج آقا که درست به هدف زده بود، ادامه داد: خب که چی؟ خدا هست، همه جا هم هست که چی؟! من چکار کنم؟!
🔷 هست که هست، چایی تو اون قوری هست که هست، به من چه ارتباطی داره؟! که چی؟!
🔷 فرض کن من الان خدا رو برات اثبات کردم. نه اثبات (دست جوان را در دست گرفت) اصلاً دست خدا را توی دست های تو بگذارم، خب با این خدایی که الان دست هاش توی دست های تو است، چه کار داری؟
🔷 می دونی این جواب تو که گفتی:«که چی»، منشأش چیه؟ آیا منشأش این نیست که درون تو اصلاً طلبی نیست؟ تو در حال حاضر طالب چای نیستی، تشنگی نداری، اگه برات اثبات کنن که اونجا چاییه، نه که اثبات کنن، اصلاً به تو نشون بدن، باز هم جوابت اینه «که چی». حالا چه کار کنم؟ ولی اگه تشنه باشی به مقدار تشنگی ات طلبت هم بیشتر می شه.
🔷 توی این حالت، کسی که عطش داره و پدرش داره در می آد، دنبال اثبات وجود آب نیست که حتی با احتمال یک در صدیِ وجود آب، اون هم چند کیلومتر اون طرف تر، حرکت می کنه.
🔷 اینجا دیگه حتی احتمال هایی با درصدهای پایین هم با ارزش می شه و حرکت میاره.پس آدمی اگه هم می خواد به خدا برسه باید به طلب، عطش و تشنگی برسه نه اثبات وجود خدا.
🔷 که خیلی ها نه تنها به خدا رسیده اند که حتی اثباتش هم می کنند ولی چون با اون کاری ندارند، می گن خدا منو ساخته، عقل هم به من داده، خب دستش درد نکنه، به خاطر این محبتی هم که به من کرده یک روز در هفته را می گذارم برم کلیسا و ازش تشکر کنم، بعد هم من می رم راهِ خودم اونم هم راه خودش.
📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۸۱
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 بحث از اثبات خدا و رسول و نبى و ولى نيست كه صحبت از اضطرار به ولى و احتياج به خداست. من نياز به رسول و وصى او دارم.
🔶 اگر فرضم بر اين باشد كه در اين زندگى با اين شرائط موجود، مى توانم مسائل را خودم حل و فصل كنم ديگر به خدا چه نيازى دارم⁉️
🔶 بر فرض هم كه خدا باشد به رسول او چه احتياجى دارم، به ولىّ او چه احتياجى⁉️
🔶 اما وقتى اين معنا در انسان شكل مى گيرد كه هم وجودش محدود است و هم امكاناتش ناتمام و ناقص هستند و حتى علم و تجربه و عقل و فلسفه و قلب و عرفانش كفاف او را نمى دهند.
🔶 اينجاست كه خدا و رسول و ولى ضرورت پيدا مى كنند و اضطرار به آنها مطرح مى شود. و با اين معنا از اضطرار و احتياج، مسأله شكل جديدى به خود مى گيرد.
📚 روزهاى فاطمه، ص ۲۶
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 انقلابهايى كه تاكنون شكل گرفته اند، انقلابهايى بوده اند كه با ابزار توليد رابطه داشته اند، با زمين رابطه داشته اند: «أثَارُوا الأرْضَ وَ عَمَرُوها»، در نتيجه زمين آباد مى شود و انسان به رفاه مى رسد.
🔷 در حالى كه انقلاب انبياء بنيادى تر بود. آنها يافته بودند مادامى كه انسان دگرگون نشده باشد، هر نوع دگرگونى و انقلابى به جايى منتهى نخواهد شد.
🔷 به تعبير أميرالمؤمنين علیه السلام أنبياء كارشان اين بود: «يُثِيرُوا لَهُم دَفَائِنَ الْعُقُولِ»؛ كار آنها انقلاب در انديشه ها و سنجشهايى بود كه در جريان توليد مدفون شده بودند و بايد برانگيخته و احياء مى شدند.
🔷 تفاوت انقلابها با يكديگر در همين است و عمق انقلاب اسلامى در اين است كه انسان را دگرگون مى كند.
🔷 مادامى كه انسان دگرگون نشده باشد، هيچ نوع دگرگونى را در سطح جامعه اش نمى تواند تحمل كند. اگر بخواهى چيزى را از او بگيرى، بايد امتياز زيادترى بدهى و اگر بخواهى او را به يك گام حق دعوت كنى، بايد ده گام باطل با او بردارى.
📚 حركت، ص ۲۱
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 چرا حکومت اسلامی؟
🔷 آنچه كه امروز مقام رهبرى بر آن تكيه دارد كه حكومت اسلامى، نه يك كلمه بيش و نه يك كلمه كم، با همين ديد توضيح مىيابد كه حكومتهاى موجود و سيستمهاى شناخته شده در رابطهى انسان و جامعه طرح شدهاند، نه در رابطهى انسان و هستى و انسان و نظام، آن هم انسانى مستمر و نظام مداوم. و اين است كه نمىتوانند با اين طرح حكومتى تركيب شوند و مونتاژ شوند.
🔷 تو يا بايد انسان را در جامعه مطرح كنى، آن وقت به اسلام احتياج نيست تا چه رسد به تشيع و يا انسان را در هستى مطرح كنى، آن وقت جز تشيع، اسلامى نيست و جز طرح حكومتى شيعى، طرحى اسلامى وجود ندارد.
📚 تو می آیی، ص ۶۷
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 تنگچشمی ممنوع
💠 كسى كه دارد زمينهى تحمل در تودهها را، فراهم مىكند و يا براى چرخ فعال تو پيچ و مهره مىسازد و كمبودهاى تو را تكميل مىنمايد از تو جدا نيست.
💠 و اين حماقت و تنگچشمى است كه او را نبينى و دشمن قلمداد كنى. كه دگرگون كردن تلقى تودهها از خودشان و تهيهىمهرهها براى كار و ارتباط دادن بين كارهاى پراكنده و جمع كردن بريدهها و خستهها، بزرگترين كار است.
💠 فقط كورها آن را نمىبينند و كوتاه نظرها آن را بد تلقى مىكنند و مارك مىزنند.
📚 انتظار، ص ۲۲٠
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 حاج آقا پور سیدآقایی
🔷 برای دیدن استاد صفایی رحمة الله علیه به منزل آقای سید مجید پورطباطبائی رفته بودم.
🔷 مشغول گفتگو بودیم که سید مجید هم به جمع ما پیوست و به مناسبتی به استاد صفایی گفت: از وقتی که کتاب «ابوطالب مظلوم تاریخ» را نوشته ام، وضع زندگی ام خیلی خوب شده است و بی حساب و کتاب روزیام افزایش یافته است.
🔷 من هم بلافاصله گفتم: اتفاقاً من هم وضعم همین گونه شده؛ از وقتی کتاب «چشمه در بستر» را که تحلیلی از زمان شناسی حضرت فاطمه سلام الله علیها است، نوشتهام، اوضاع زندگیمان دگرگون شده و رزق و رویمان خیلی زیاد شده است.
🔷 حاج شیخ که سرش پایین بود و حرفها را با دقت گوش می داد، سرش را بالا آورد و گفت: بله، همین طور است. کسانی که از أهل بیت علیهم السلام دفاع کنند، دنیای آنها را هم تأمین می کنند.
🔷 تازه این در دنیاست، شما نمی دانید در آخرت برایتان چه خواهند کرد و چه عنایتهایی خواهند داشت، اصل کار آنجاست.
📚 حکایتها و هدایتها، ص ۲٠
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 آنچه بيرون از ماست و عواملى كه خارج از ما فعاليت دارند، بيش از ميكرب نيستند و ميكرب، تنها عامل مرض است، ولى اين زمينه مساعد و استعدادهاى ماست كه امكان پرورش ميكربها را ميسر مىسازد.
🔷 انسان، محصور و محكوم شرايط نيست، بلكه متأثر از شرايط است. انسان كليتى است كه جبرهاى گوناگون در او جريان دارند.
🔷 كليتى است كه جبر اجتماعى، جبر تاريخ، جبر وراثت، جبر محيط و تربيت در او مؤثرند، نه حاكم. اينها زير مجموعهاند، نه اينكه آدمى جزئى از كليّت جامعهاش باشد.
🔷 با اين توجه، هنگامى كه اين جبرها با هم تركيب شوند، زمينه انتخاب و اختيار و حكومت او را فراهم مىكنند و انسانى كه از اين تركيب برخوردارست، هيچ وقت محكوم نيست كه مسئول است؛ مسئول تمام جرمهايى است كه در سطحى گسترده در جامعهاش جريان دارد.
🔷 پس شرايط، زمينهساز انتخاب آدمى است، نه حاكم بر انتخاب او.
📚 حرکت، ص ۵۱
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 اپلیکیشن عینصاد
🔷 نرمافزار اندروید مجموعه آثار استاد علی صفایی حائری منتشر شد.
💠 در این نرم افزار تمامی کتب استاد علی صفایی حائری موجود میباشد
و قابلیت های : مطالعه کتب، کپی، حاشیهنویسی و ... در اين نرمافزار فراهم آمده است.
🔶 شما میتوانید جهت تهیه این نرمافزار از لینک زیر اقدام فرمائید.
📥👈🏻 دریافت نرم افزار 👉🏻
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه در برابر کسانی که از ایشان سیر مطالعاتی می خواستند، می گفتند: سیر مطالعاتی مهم نیست. مهم روش مطالعاتی است.
💠 اولین و مهم ترین گام این است که مطالعه ات بر اساس نیازت باشد؛ نه هوست و نه برخاسته از تحمیل دیگران و در چشم آنها نشستن.
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۴۳
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 مبلغ، همانند طبيب است. كسى كه مىخواهد به طبابت مشغول باشد بايد از پيش، داروها را بشناسد و خواص و آثار هر يك را بشناسد، بايد دردها و علايم هر يك را بشناسد، بايد طبايع افراد را بشناسد تا در هر طبع، داروى مفيد و مؤثر به كار گرفته شود.
🔷 وقتى اين مراحل را طى كرد، به ميان اجتماع، ميان مريضها سر مىزند، با نگاه، با آزمايش، با شور و همفكرى، به امراض افراد پى مىبرد و طبيعت او را مىسنجد و آنگاه داروى مفيد را به كار مىبرد.
🔷 پيش از آنكه به مريضى برخورد كند و طبع و مرض او را بشناسد، نمىشود به نوشتن نسخه و يادداشت آن بپردازد.
🔷 مبلغ هم، بايد در دين تفقه كند؛ دردها و داروها و درمانها و راهحلها را بشناسد، بايد درباره اجتماع و دردهاى آن، درباره افراد و گرفتارىهاى آنها بينديشد و دردها را بشناسد، دستهبندى كند و به درمان «الَاهَمُّ فَالاهَم» بپردازد.
📚 روحانیت و حوزه، ص ۱۲۵
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 در زمينهى مجهول نمىتوان كارى كرد. نمىتوان در تاريكى تير انداخت. و نمىتوان با نسخهى از پيش ساخته، با مريض رو به رو شد.
💠 طبيب پيش از ديدار بيمار، نسخههايش را نمىنويسد و به حكم قرعه، به او نمىرساند. او با آگاهىهايى همراه است و علامتهايى را مىشناسد. آنچه او دارد همين است.
💠 نسخههايش پس از برخوردها و آزمايشها و معاينهها نوشته مىشوند.
💠 ما در ذهن خويش مسائل و دانشهايى را جمع مىكنيم و در ناخودآگاه و حافظهى خود انبارهايى مىسازيم. آنگاه در برخوردها، به طور خودكار و يا آگاهانه، درهايى از ذهن ما باز مىشوند و برداشتهايى آغاز مىگردند.
💠 آنچه مىتوان از پيش تهيه كرد، همين اطلاعات و آگاهىهاست، نه نسخه نوشتنها و دارو دادنها.
💠 براى شناسايى زمينهها مىتوان از راههاى شناسايى استفاده کرد:
الف: علامتها: بر اثر كار و تجربه و بر اثر آموزش و تعليم شناخته مىشوند. خبرهها در هر شغلى آنهايى هستند كه با آموزش و يا مداومت و دقت، علامتها را شناختهاند و آنها را جمع آورى كردهاند.
ب: برخوردها و تجربهها: آنجا كه علامتى در دست نيست و يا علامتها مبهم و غير مشخص هستند بايد يك يك احتمالات را آزمايش كرد و بررسى نمود و بهترين را برگزيد. اين راه با خطرهايى همراه است و براى رسيدن به راه، در بيراهههايى گرفتار خواهيم شد.
ج: لطافتها و نورانيتها: بر اثر حركتهاى فكرى و عقلى و حركت روحى و حركت عملى، در انسان نيروهاى تازهاى به جريان مىافتد و بينشها و ديدها و نفوذها و دقتهاىِ جديدى شكوفا مىشوند و در زمينهى او چشم ديگرى پلك باز مىكند، «انْ تَتَقُوا اللَّه يَجْعَل لَكُم فُرقاناٰ»و با اين چشم آنچه نهفته و مجهول است، آشكار و مشخص خواهد گرديد.بر اثر رياضتها و تمركز نيروها در چشم، مرتاضها به دقتها و لطافتهايى مىرسند كه حركت الكترونهاى مغز را كنترل مىكنند و آنچه در ذهن مىگذرد، مىيابند. اين كارى كه امروز با كمك دستگاههاى دقيق امكان يافته، آنها با تمركز و ورزش حركتهاى خويش به آن دست يافتهاند.
📚 مسئولیت و سازندگی، ص ۳۳۳
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 يك داروخانه مجهز كه تمام داروها را در دل گرفته، ناچار براى هر درد درمانى دارد و براى هر بيمارى، شفايى.
💠 هر گرفتارى كه به داروى درد خويش برسد و آن را بررسى كند و از آن برداشت نمايد، بهرهمند خواهد شد.
💠 ولى اين بيمار نمىتواند از دم دست شروع كند و تمام داروها را ببلعد تا به درمانى برسد. و نمىتواند به حكم قرعه داروى خويش را بيابد. بايد داروى او را در دسترسش بگذارند، تا او بهره بردارد و شفا بگيرد.
💠 قرآن كتابى است كه براى هر درد، درمانى دارد و كتابى است كه براى هر كس هدايتى دارد و شفايى مىآورد.
💠 براى يك بيمار، گاهى بيش از يك آيه لازم نيست. اگر تمام قرآن را بررسى كند و اين آيه را كنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفايى نخواهد گرفت و اگر فقط همين يك آيه را ببيند و همان آيه برايش تلاوت شود و در آن تدبر كند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد يافت.
💠 آنچه در قرآن از آن ياد شده، تلاوت آيههاست و آنچه مانع گمراهى است، به شهادت قرآن دو چيز است:«وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُم آياتُ اللَّه وَ فيكُم رَسُولُه»؛ چگونه كفر مىورزيد در هنگامى كه آيهها بر شما تلاوت مىشود و رسول در ميان شما هست.
💠 مانع از كفر ورزيدن و گمراهى، همين تلاوت آيهها و وجود رسول است و همين است كه پس از رسول، بايد رسول جانشينى بيابد كه همراه قرآن و تلاوت آيهها باشد و از گمراهى جلوگيرى نمايد.
💠 بالاتر از اين، حتى رسول هم نبايد شتاب كند و آيهها را قبل از آنكه وحيش بگذرد بخواند؛ چون هر روحيه و هر درد آيهاى متناسب مىخواهد كه بايد به آن اشاره شود.«لا تَعْجَلْ بِالْقُرآنِ قَبْلَ انْ يُقْضى الَيْكَ وَحْيُه»؛ در خواندن شتاب نكن، پيش از آنكه وحى آن بر تو بگذرد.
💠 قرآن يك انزال دارد (نزول مجموعى) و يك تنزيل (نزولتدريجى)؛ انزال آن در شب قدر بوده و تنزيل آن در كنار حادثهها و در جايگاههاى متناسب.
💠 رسول پيش از آنكه تنزيل قرآن برسد و آيهها در جايگاه خود و در كنار حادثهها نازل شوند، نبايد به خواندن قرآن بپردازد و در آن شتاب كند.
💠 اين دستور نشان مىدهد مادام كه آيهها در جايگاه خود ننشينند اثرى نخواهند گذاشت و به ابتذال خواهند انجاميد.
💠 آنجا كه آيهها هماهنگ با نيازها و روحيهها تلاوت شوند و در اين آيهها تدبر شود، بهرهها زيادتر خواهد بود و درمان نزديك، همانطور كه داروى متناسب در هنگام متناسب، درمان خواهد داشت و شفا خواهد آورد.
💠 كسى كه مىخواهد براى رسيدن به يك دارو، تمام داروخانه را ببلعد به قبرستان خواهد رسيد؛ چون از تمام داروخانه او به بيش از يك قرص و يا كپسول نياز ندارد.
📚 روش برداشت از قرآن، ص ۲۳
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 دوستى دارم كه دلسوز و آرام مىگفت: ما شاهد روزهايى بودهايم كه فوج فوج به اسلام رو آوردند و شاهد روحهايى بودهايم كه هستى يك گامشان بود.
🔶 و امروز هم شاهد آنهايى هستيم كه فوج فوج مىرمند و شاهد آنهايى هستيم كه باقى ماندهاند و در خويش مىلمند.
🔶 و مىگفت: ما امروز از لحاظ تبليغ در سطحى بالاتر هستيم. ما وارث گذشتگان هستيم و از علوم گستردهاى هم بهره گرفتهايم.
🔶 و مىپرسيد و صادقانه مىپرسيد: چه شده كه آن روحها در ميان ما نمىشكوفد و آن دلها در درون ما نمىتپد⁉️
🔶 گفتمش گيرم كه آنها كبريتى از تبليغ در دست داشتهاند و ما خرمنى از آتش؛ اما تفاوت اين است كه آنها كبريت را به فتيلهها زدند و چراغها را زير نظر گرفتند و با استعدادها كار كردند، اما ما اين خرمن آتش را به باد داديم و سنگها را داغ كرديم و چراغها را خاموش گذاشتيم.
🔶 و اين پيداست كه با يك كبريت، استعدادها روشن مىشوند، اما با خرمنى سوزان از آتش، سنگها نورى نمىگيرند.
🔶 و باز گفتمش بگذر از آنكه ما با آن همه ميراث غنى، روش فقيرى داريم و بهره بردارى ضعيفى؛ درست مثل كسى كه خوراكهاى زياد و مطبوعى ذخيره دارد اما نيازش را نمىشناسد و نياز مهمانهايش را نمىداند و از روش تغذيه آگاهى ندارد.
🔶 اين ميزبان، خودش و مهمانهايش از غذاهاى لذيذى سرشار مىشوند اما نيازهايشان تأمين نمىگردد. آخر كسى كه به ويتامين «ث» نيازمند است، بر فرض برايش تيهو به سيخ بكشند و آهو برايش كباب كنند، نيازش تأمين نخواهد شد؛ كه آن همه نيرو در اين بدن ضعيف، عفونى مىشود و به بيمارى دست مىدهد.
🔶 و اين است كه ما امروز دائرة المعارفهايى داريم، اما همه نيازمند و عليل. معدهها سرشار است در حالى كه بدنها فقير و مريض.
🔶 و اين است كه با اين همه ثروت و اميد، باز به يأس مىرسيم و در خويش مىمانيم.
🔶 آنها، با يك جرقه خرمنهاى آهن را آب مىكردند و شكل مىدادند و بهره برمىداشتند؛ اما، ما با يك خرمن آتش، حتى يك ميخ نساختهايم و يك مهره را شكل ندادهايم؛ ميخى كه بتوان به آن چيزى آويخت و مهرهاى كه بتوان آن را به كار گرفت.
🔶 آنها هنگامى كه يك كوه آهن را مىديدند، حقارت جرقهها را در نظر نمىآوردند، كه به روش فكر مىكردند. و آن جرقه را نه به آهنها كه به گوَنها مىسپردند و گونها را به الْوارها و الوارها را به زغال سنگها و به اينگونه بود كه آهنها هم آب مىشدند و شكل مىگرفتند و بهره مىدادند.
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 مطالعه صحیح، وسيعتر از مطالعه به معناى معروف است. اين مطالعه، همان اشراف و اطلاع بر آيهها و نشانهايى است كه در هستى، در آفاق و انفُس، در اجتماع و فرد وجود دارد؛ خواه اين اشراف به وسيله نوشتهها باشد يا تلاوتها و قرائتها و يا توجّه و تدبّر.
💠 مطالعه باعث به دست آوردن اطلاعات و آگاهىها از انسان و جهان و سرگذشت اين دو است.
💠 در هر حال بايد اين مطالعه، به وسيله تفكر تكميل شود و از آن بهرهبردارى شود.
💠 همانطور كه غذا در معده انباشته مىشود، مطالعات ذهن را انباشته و خسته مىكنند و حتى باعث اختلال دستگاه ذهن مىشوند؛ لذا بايد اين مطالعات، با تفكّر هضم شوند و دستهبندى شوند و مورد بهرهبردارى قرار بگيرند.
💠 مطالعات، مانند آبهايى است كه در استخرِ ذهنِ آدمى انبار مىشوند. اين آبها بر اثر مرور زمان سبز مىشوند و كِرم مىگيرند و بر اثر حوادث تبخير مىشوند.
💠 اما تفكرات، مانند چشمههايى هستند كه در درون مىجوشند و هميشه زلال و گوارا و پاكيزه هستند و حتى استخرها را به جريان مىاندازند و از ركود و از رسوب و از تبخير و لجن رها مىسازند.
💠 مطالعات، عقيم و نازا هستند و شناخت و عشقى نمىآورند؛ چون معرفت و عشق، نتيجه تفكر است نه مطالعه.
💠 پس بايد مطالعات با تفكر تكميل شوند تا از عُقم و نازايى خلاص شده، معرفت و عشق و حركت و عمل بياورند.
📚 روحانیت و حوزه، ص ۱۹۳
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie