🔶 آنچه ما با نام عشق امام با آن مأنوس شده ايم و به آن دل بسته ايم، عشق نيست و اين نياز ادامه يافتن و حركت كردن نيست، كه نياز به سرگرم شدن و تنوع داشتن است.
🔶 آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد. ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مى خواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مى كنيم.
🔶 ما بيشترها را فداى كمترها كرده ايم. و اين است كه عشق نيست بازى است.
🔶 مثل بازى بچه هايى است كه متكاها را زير پايشان مى گذارند، تا به عروسكهايشان برسند و همين كه رسيدند، فرار مى كنند.
📕 تو می آیی، ص 74
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 مى گوييم مى خواهيم امام را ببينيم و اين يك عشق است، ولى باز نشده و شكل نگرفته.
💟 عاشق مى خواهد راحت معشوق را فراهم كند، نه راحت خودش را، چون راحت خودش، همان راحت محدود و مانده و فانى است.
💟 پس بايد تو كارهايى كه به عهده ى امام است، عهده دار باشى.
💟 مالك، حضرت على علیه السلام را نمى گرفت كه بايست تا اندامت را ببينيم، كه مى رفت تا رنج حضرت على علیه السلام را كم كند و سنگينى حضرت على علیه السلام را بردارد
💟 حتى اگر فرسنگها از او دور شود و سالها او را نبيند، كه آنها در جدائيشان باهمند و جمعند، ولى ديگران در جمعشان هم از حضرت على علیه السلام جدايند.
📗📙 تو می آیی، ص 76
🆔👉 @cheshmeyejarie
♠️ آن بزرگ چه خوب فرموده بود به رؤسای هیت حسینی که سر خوشامدگویی عزادران و کجا ایستادن و کجانشستن، به جان هم افتاده بودند،
♠️ گفته بود آنها که حسین را کشتند و رگ های پاک او را بریدند، کسانی بودند که از یک چایی تلخ نگذشتند و از یک هل پوچ نگذشتند تمرین نکردند و از گندم ری هم نتوانستند بگذرند، دست خود را در خون حسین گذاشتند و چشمه ی نور را به خون کشاندند.
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ در طول تاريخ خيلى ها از امام حسين علیه السلام ياد كردند و خون هم دادند.
♦️ بعد از عاشورا چهار هزار خون از توابين بر روى زمين ريخت. ولى اين خونها چه كرد؟
♦️ قطره هاى بنزين اگر در جايگاه خودش بنشيند حركت ايجاد مى كند، اما خروارها بنزين آزاد، جز حرارت اثرى ندارد.
♦️ اين مهم است كه عمل را با زمان و مكان خودش بسنجيم و شتاب كنيم.
♦️ فقط به عمل و اقدام قانع نباشيم كه: «سارِعُوا الى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُم»، «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات». بايد شتاب داشت و مسابقه داد و كار را در زمان و مكان مناسبش ارائه داد.
📗📗 انسان در دو فصل 75
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️فعل صواب فعلى است كه خوب است، كارى است كه ملاك دارد، ارزش دارد، حُسن در عمل را با خود دارد، ولى زمان مناسب و مكان مناسب و جهت مناسب را ندارد.
♦️فعل صواب همان حسنه است. فعل صالح و عمل صالح: عملى است كه گذشته از حُسنى كه دارد، زمان و مكان و جهت مناسب را نيز دارا باشد.
♦️پس يك عمل خوب (حسنة) با سه خصوصيّت زمان و مكان و جهت مناسب، يعنى با توجه به تاريخ و جغرافياى خودش صالحه مى شود و به آن عمل صالح مى گويند.
♦️ممكن است تو خون بدهى و شهيد بشوى ولى در زمان مناسب و مكان مناسب و در جهت و هدف مناسبى قرار نگرفته باشد.
♦️اگر توّابينى كه بعدها در شهرهاى مختلف خونشان به زمين ريخته شد و در كوفه فعّال شدند.
♦️در روز عاشورا با امام حسين علیه السلام و در كنار او بودند و خونشان در كنار خون امام حسين علیه السلام مى ريخت، چنان كه حرّ، حجّتى بر تمامى آنها است، كه آمد و با حسين ماند.
♦️قطعاً وضع عوض مى شد و در سپاه دشمن، تزلزل مى آمد. پس دقت كنيد، خون همان خون است. امّا اين كه كجا ريخته شده، اين مهم است.
♦️يك قطره بنزين اگر در جايگاه خودش بسوزد، حركت ايجاد مى كند ولى چهل ليتر بنزين هم وقتى در فضاى آزاد بسوزد و در جايش مصرف نشود، تنها شعله ى سركش دارد و حرارت، اما حركتى را نخواهد داشت.
📙 دعاهاى روزانه حضرت زهرا، ص 83
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 مادام كه تلقى مردم از خود و از دنيا دگرگون نشود تحمل حكومت الهى و علوى را نخواهند داشت
💟 كه مردم حتى با شهادت أبا عبد الله عليه السلام به على ابن الحسين عليه السلام روى نياورند و با كنار زدن يزيد به حكومت علوى نپيوستند، كه نان و رفاهى كه آنها مى خواستند به اين ولايت سنگين نياز نداشت.
💟 «إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لاَ يَحْتَمِلُهُ إِلاََّ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلإِيمَانِ».
💟 تحمل امر و حكومت معصوم، به شهود تمام و يا دل عاشق و مبتلا و ساخته شده نياز دارد.
📗📕 وارثان عاشورا، ص 35
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ آنهايى كه مرده ها را انتخاب كرده اند، حتى هنگامى كه نفس مى كشند، مرده اند.
♦️ و آدمهايى كه زنده ها را انتخاب كرده اند، حتّى با مرگشان زنده اند؛ كه انسان، در انتخابش زنده است.
♦️ حيات انسانى ما وابسته به انتخاب ماست؛ گرچه ما رشد و نمو سلولها را داشته باشيم و از احساس و عاطفه و غريزه برخوردار باشيم اما اين حيات انسانى ما نيست.
♦️ اين زندگى و جانى است كه هر بزغاله اى دارد و هر سگى بارش را به دوش مى كشد.
♦️ اين جانى نيست كه ارزش داشته باشد. جان و حيات انسان در انتخاب اوست. آنهايى كه مرده ها را انتخاب كرده اند، مرده اند هر چند نفس بكشند.
📗📙 حقیقت حج، ص 120
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 انسان در انتخابش زنده است و با انتخابش ادامه مى يابد.
🔶 آنها كه مرده ها را انتخاب كرده اند، حتى در هنگام نفس كشيدنشان مرده اند و آنها كه زنده را خوسته اند و «حَىّ» را دنبال كرده اند، حتى در مرگشان زنده اند؛ چون مرگ سلولها و مرگ غريزه ها، مرگ نباتى و مرگ حيوانى است.
🔶 زندگى انسان در ارزيابى و سنجش و انتخاب او خلاصه مى شود. در نتيجه آنها كه حق را انتخاب كرده اند و «حَىّ قَيُّوم» را خواسته اند، حتى با مرگ ادامه دادند.
🔶 و همين است كه نبايد خيال كنى آنها كه در راه حق و براى حق رفته اند، مرده اند، كه آنها زنده هستند و رشد مى كنند و رزق مى گيرند. «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّهِ أمْواتاً بَلْ احْياءٌ عِنْدَ رَبِهِّمْ يُرْزَقُون».
📗📙 مسئولیت و سازندگی، ص 168
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ انسان با انتخابش زنده است.
♦️ كسى كه كمترها را انتخاب كرده و يا خويشتن را انتخاب كرده و يا انتخاب نكرده است، شخصيتش در همان سطحى است كه انتخاب كرده است.
♦️ انتخاب نكردن هم خود نوعى انتخاب است.
♦️ كسانى كه يافته اند شخصيت انسان در انتخاب اوست و انسان هم ناچار از انتخاب است، ناچار بزرگترها را انتخاب مى كنند و حق را مى طلبند و با اين انتخاب شخصيت خود را نشان مى دهند.
♦️ شخصيت انسان هنگامى مى شكند كه انتخاب نداشته باشد؛ به او تحميل و تزريق و تهديد كرده باشند.
📚 مسئولیت و سازندگی، ص 243
🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ انتخاب با هدف تفاوت دارد. گاهى انسان كارى را انتخاب مى كند و هدفش چيز ديگر است.
✅ اميركبير، هنگامى كه در فين كاشان به مرگ مجبور مى شود، آن نوع مرگ (رگ زدن) را انتخاب مى كند.
✅ اين گونه مردن، انتخاب اوست، در حالى كه هدفش نيست. هدفش زندگى است و آرزويش در دارالفنون ...
✅ همين طور اثر با هدف تفاوت دارد. كسى كه در راه اطاعت گام بر مى دارد، به كرامتها و قدرتهايى مى رسد، در حالى كه خودش آن را نمى خواهد و در حالى كه هدفش جز قرب حق نبوده است.
✅ من هنگامى كه چراغ را روشن مى كنم تا راه را بيابم، ناچار در كنار روشنايى حرارت هم به دست مى آيد، در حالى كه هدف، يافتن راه است، نه گرماى چراغ.
📕📕 عاشورا، ص 56
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 اگر انسان بخواهد بر اساس انتخاب، عمل كند نه بر اساس عادت و تلقين و تحميل.
💟 اين انتخاب، احتياج به سنجش دارد و اين سنجش، احتياج به شناخت.
📚📕 حرکت، ص 69
🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ دوستى سؤال مى كرد كه چرا ما احساس و حالى را در خود و اعمال خود نمى بينيم⁉️
✅ به او گفتم: اگر تو در بيابان، ناگهان با شير بزرگى مواجه شوى و يا صداى آن را بشنوى، در اين شرايط، با اينكه خسته و بى حال هستى، حال پيدا مى كنى. مى ترسى و فرار مى كنى، حال ترس دارى. حال خوف و فرار دارى
✅ ولى اگر همين شير را در باغ وحش ببينى، باز هم حال پيدا مى كنى، ولى حالِ كمترى است. ممكن است بترسى، اما اين ترس خيلى كمتر است؛ چون حجاب وجود دارد.
✅ پس اگر مى خواهى حالى بدست آورى، دو چيز را بايد مراعات كنى: هم بايد قرب را بدست آورى و هم بايد حجابها را بردارى، كه كسى كه طالب حال است، آن را مفت نمى دهند.
📚 اخبات، ص 113
🆔👉 @cheshmeyejarie