🎤👈 حاج آقا حیدری
🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه در تحلیل کار تبلیغی می گفتند: تبلیغ حرکتی برکت دار است؛ مثل مادری که شیر را به بچه می بخشد.
🔷 که اگر ندهد، شیر می ماند، درد می شود، چرک می شود.
🔷 اما اگر مادر بخشید، شیرش زیادتر می گردد.
📚 مشهور آسمان، ص ۹۱
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 استاد صفایی حائری: شیرینترین امکانی که به آدم بدهند اینکه ولی از او سراغ بگیرد.
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 عمل، بدون طرح امكان ندارد. و طرح، بر اساس هدف شكل مىگيرد و نيازها مرحله بندى مىشوند و به خاطر تأمين امكانات و رفع موانع، بايد دستها را بالا زد و حتّى از موانع، وسيله ساخت.
🔷 هميشه آنهايى كه محدود فكر مىكنند و يا بدون فكر عمل مىكنند، بهرهى كسانى خواهند شد كه وسيع و با احاطه برنامه مىريزند.
🔷كسى كه به خودش فكر مىكند، در طرح كسى مىگنجد كه به او و ساير فرزندانش فكر مىكند.
🔷 و كسى كه به خانه فكر مىكند، در طرح كسى قرار مىگيرد، كه براى محلّه و براى شهر و براى استان و براى كشور و براى منطقه و براى تمامى جهان برنامه دارد.
🔷 تو آن چنان برنامه را وسيع در نظر بگير، كه تمامى احتمالات و تمامى موانع و تمامى شياطين در طرح تو قرار بگيرند.
🔷 منتظر نباش كه در راهى بدون مانع و در زمانى بدون گرفتارى دست به كار بشوى. بكوش كه در برنامهات، حتّى براى گرفتارىها ماليات بگذارى و از آنها عوارض بگيرى.
📗 نامه های بلوغ، ص 44
✅ به خاطر شتاب زياد و يا علاقه به كارى، نمىتوان از برنامهريزى چشم پوشيد و نمىتوان از نيازها و موانع كار، صورت نگرفت.
✅ آنجا كه بدون تقدير و ارزيابى قدم بر مىدارى، ناچار با كمبودها و كسرىها و با نيازها و مقدّمات كار و يا با موانع و مشكلات، برخورد مىنمايى و با اين هدايت و با اين برخوردها، كه ضعف برنامهريزى و تقدير تو را مشخص مىكنند، نمىتوان لجاجت كرد و به كار سابق ادامه داد؛ كه كار پيشرفتى نخواهد داشت و يا با سلامت و درستى به سامان نخواهد رسيد و به ماست مالى و خراب كارى خواهد انجاميد.
✅ كسى كه شتاب دارد و يا علاقه به نتيجه دارد، به همين دليل، بايد همهى نيازها و همهى موانع و مشكلات را بررسى نمايد؛ چون كارى كه در جاى خود به سادگى و در زمان كم انجام مىشود، در ميان راه و در كوير مرگ، با سختى و با مشقّت و چه بسا با مرگ و گرفتارى هم سامان نيابد.
✅آن مقدار وقتى را كه براى سامان دادن و يا تأمين نيازها و مقدّمات مىگذارى، مىتوانى آن را از ساعت كار حساب كنى.
📗 نامه های بلوغ، ص 184
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈حاج آقا حیدری
🔷 یکی از خرده گیران به استاد صفایی رحمة الله علیه گفت: چرا شما با آدم های ناجور معاشرت می کنید و حرف می زنید⁉️
🔷 استاد در پاسخ گفتند: خیلی جالب است، پس بگویید پزشک ها از این به بعد روی در مطب بنویسند:«ورود اسهالی ممنوع»‼️
🔷 آیا شما حجتی دارید که روز قیامت با آن با خدا طرف بشویم⁉️
🔷 چطور می توانیم آدم های مبتلا را طرد کنیم⁉️
🔷 آیا باید فقط با آدم های اطو کشیده و مرتب معاشرت کرد⁉️
📗 مشهور آسمان، ص 188
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 شايد ده يا بيست سال پيش بود كه از همين زُشك شما در مشهد رد مى شدم.
✅ بهارى بود و درختهاىِ گيلاس دو طرفِ رودخانه، همه سفيد شده و شكوفه هاى عجيبى داده بودند.
✅ من در يك لحظه با خودم فكر كردم كه يك بهار بر اين چوبها گذشته و اين همه شكوفه گرفته و سفيد شده اند
✅ اما بهارهايى بر ما گذشته است كه براى يك بار، يك شكوفه هم نداده ايم! يك ميوه هم نداشته ايم و دل صاحبمان را خوشحال نكرده ايم.
✅ اين درختها باغبانشان را خوشحال مى كنند: «يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ»،كشاورزشان را دل خوش مى كنند؛ اما ما براى «ولّى» مان جز غم و آفت و رنج، هيچ نتيجه و ثمره اى نداشته ايم.
📚 بهار رویش ص ۱۴۹
🆔 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊عیــ۱۴۰۰ــد مبارک🎊
🔷 یک بهار به یک چوب گذشته این همه شکوفه آورده من چهل بهار برایم گذشته هنوز عقیم و خسته و مفلوکم.
🔷 کو بار من⁉️
🔷 کو باری که من بتوانم ببرم پیش خدا می خواهد کجا رود آدم توی این عالم⁉️
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری
✅ بارها در رفتار استاد صفایی رحمة الله علیه دیده می شد که ناگهان برخاسته و ظرفی را می شست.
✅ و کاری از بخش اندرونی را انجام می داد و به دنبال کار کوچکی راه می افتاد.
✅ به پیرمرد همسایه سر می زد و با مهربانی سینه اش را می بوسید و...
✅ آنگاه می گفت:«کار ما، کار گنده نیست، کارهای مانده است»؛ یعنی کارهایی که روی زمین مانده و متولی ندارد.
📚 مشهور آسمان، ص ۱۹٠
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 عبدالرضا هاشمی
✅ یک روز وقتی در خانه استاد صفایی رحمة الله علیه سرم را روی بالش گذاشتم، به دیوار ها و بند میان آجرهای کرم رنگ نگاه می کردم که نگاهم به سقف افتاد، سقف قدیمی و قشنگی بود.
✅ با خودم فکر کردم: کافیه با یک خرج سبک، رنگ و روی اینجا رو عوض کنی و طوری درش بیاری که هر کی اینجا میاد نه تنها فراری نشه، بلکه لذت هم ببره.
✅ از طرفی هم خودم بنایی بلدم و گچ کاری هم که خرج زیادی نداره، پس تمومه. فقط مونده یه کسب اجازه از حاج آقا که اون هم دلیلی نداره که مخالفت کنه، تازه خوشحال هم میشه که سر و وضع اینجا آبرومند بشه.
✅ صبح وقتی استاد صفایی آمد، عرض کردم: اگه اجازه بفرمایید من می تونم با کمی خرج، به سر و وضع این زیرزمین برسم و از این حالت بیرونش بیارم.
✅ در ضمن اوستا عمله هم که نمی خواد، خودمون هستیم کار می کنیم. نظر شما چیه؟.
✅ ایشان گفتند: اینجا با همین اوضاعش کفاف عمر ما رو می کنه. ما اگه می خوایم برسیم باید کمی به خودمون برسیم و یه دستی به سر و روی دلمون و خودمون بکشیم که خیلی واجب تره، پس برو انرژی خودت رو جایی صرف کن که ارزشش رو داشته باشه.
📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۶٠
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری
🔷 با اینکه استاد صفایی رحمة الله علیه فقیه بود و بارها شاگردان در درس خارج نظرات دقیق ایشان را در فقه و اصول دیده بودند.
🔷 اما یکبار که یکی از دوستان و شاگردان، که کتاب صحافی می کرد و روی مجموعه آثار ایشان عنوان «آیت الله علی صفایی» را چاپ کرده بود، متغیر شدند و به او گفتند: چرا چنین کردی⁉️
🔷 و مثال شگفتی زدند و گفتند: گاهی دیده ای که لیوان چنان آماده لبریزی است که کافیست یک قطره در آن چکانده شود؟
🔷 تو چه می دانی وضع روحی یک انسان چگونه است و همین حرکت و اشاره تو با او چه می کند؟
🔷 شاید این نوشتن تو حکم همان قطره را برای لبریزی او داشته باشد، پس از این القاب بجا استفاده کنید.
📚 مشهور آسمان، ص ۶٠
🆔👉 @cheshmeyejarie