eitaa logo
چیمه🌙
633 دنبال‌کننده
605 عکس
34 ویدیو
4 فایل
🔹️فاطمه‌سادات موسوی هستم. 🔹️چیمه به زبان لُری یعنی مثل ماه 🎐اینجا هستم muuusavi@ .
مشاهده در ایتا
دانلود
. این پست مخاطب خاص دارد. چند تا دختر نوجوان‌ کتابخوان آمده‌اند اینجا و عضو چیمه شده‌اند. هیچ‌کدام را نمی‌شناسم اما با خودم گفتم بد نیست بهشان خوش‌آمد بگویم و قربان صدقه بروم و اینکه خیلی باحالید و فدایی دارید بچه‌ها! یکیشان پیام داد: «چیمه رو رند کردمممم.» پرسیدم‌‌: «به جا نیوردم.» نوشت: «عیدی بدهههه به نیت پونصد کانالت پونصد. مام اینجاییم، دوست داشتی و حوصله، خوشحال می‌شم بیای🕶☁ @ooyeman» کلی خندیدم. ببخشید که شاید اینجا برای شما حوصله سربر باشد. بوسه‌ها و بغل ازطرف کسی که با وجود شما به زندگی امیدوار می‌شود و تصمیم می‌گیرد پیرزن غرغرویی نباشد. پای پست‌های چیمه امضای زنی است که می‌نویسد تا از فیک و ادایی بودن فرار کند. شب قدر امسال آرزو کرد همیشه یک خنگولِ مهربان باشد که زرنگ‌بازی بلد نباشد. دلش می‌خواهد انگشت‌هاش دلِ آدمی را خنج نکشد و تنها کاری که دوست دارد خفه کردن خودش با خواندن و نوشتن است. @chiiiiimeh .
. آقای پیک، جعبه‌ی گل‌ و چفیه متبرک و کارت دعوت را شب عید فطر برایم آوردند. این گلبرگ‌های یاسی رنگی که توی عکس می‌بینید را برای شاعرانه‌ترشدن بین پاکت نامه و جعبه پرپر کردم. عید فطر با کارت دعوتی که اسم «فاطمه‌سادات موسوی» داشت رفتم دیدار. کارتم را نشان نگهبان‌ها دادم و بهم اجازه ورود دادند. نیمه ماه رمضان منتظر بودم، اما دوهفته دیرتر اتفاق افتاد. راوی نبودم. زنی بودم که می‌تواند تا دلش می‌خواهد نگاه کند، بی‌آنکه چیزی بنویسد. اگر موظف به نوشتن بودم، چطور از قشنگی آن دیوارنوشت سبزرنگ «الحمدلله علی ماهدانا» می‌نوشتم؟! یا آن صدای گرم و پرمهری که توی واقعیت با صدایی که از تلویزیون می‌شنیدم زمین تا آسمان فرق داشت؟! «انت عیدي! سأظل انتظرک و إن طال انتظاري» @chiiiiimeh .
. توی ماشین خواب و بیدارم. همین که از روی صندلی گردن می‌کشم ببینم چند کیلومتری قم رسیده‌ام، تبلیغ آجیل سنجابک را می‌بینم. تصویر سنجاب خندانی است با جمله کوتاهی که در تایید فرداعلابودن محصول نوشته شده «اولین آجیل ثبت شده جهانی» هنوز اول جاده‌ام و راه زیادی مانده. به بهشت زهرا و آن سطل‌های سفید پر از گل میخک و گلایل و رز که می‌رسم، دست تکان می‌دهم که: «رفقا! اولین موشک‌ها به سمت هدف، ثبت جهانی شدند.» @chiiiiimeh .
. یکی از زیپ‌های کوله‌پشتی‌ام چند سال است به پارچه‌ داخل جیب گیر کرده. یکبار سعی کردم درستش کنم اما زورم نرسید. وقتی دیدم همان بار اول نمی‌توانم‌، بی‌خیال شدم. همیشه از آن جیب کوله که خیلی هم جادار بود و به‌دردبخور به خاطر زیپ محروم بودم. امروز بعد از زنگ زدن آدمی که یکسال است شب و روز من و دخترم را پر از استرس و ناراحتی کرده‌‌، با خشم شروع کردم به وررفتن با زیپ کوله‌ام. ده ثانیه بعد توانستم آن تکه پارچه گیر کرده را آزاد کنم و جیب کوله را به‌ قول ژاپنی‌ها «آکِرو» کردم. به فضای خالی ایجاد شده آکرو می‌گویند. خشمی که داشتم در یک آن فروکش کرد و جرات کافی برای تصمیمی که خیلی وقت پیش باید می‌گرفتم را پیدا کردم. آکرو معنای پایان دادن چرخه آسیب‌زا و شروع التیام‌بخشی هم می‌دهد. @chiiiiimeh .
. پادکست محبوب این روزهای من هر قسمت را چندین بار گوش دادم. @chiiiiimeh .