هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
یه خبر عالی براتون داریم 🎉
💢 به بهانه هفته #دفاع_مقدس و ماه #ربیع تصمیم گرفتیم یه هدیه جذاب به مخاطبین خوب #انتشارات_شهیدکاظمی تقدیم کنیم؛ مخاطبینی که همیشه همراه ما بودن و هستند و برامون ارزشمندند.
🔸 شما هم میتونید این پیام رو برای اونهایی که دوستشون دارین بفرستین :
👇👇👇👇
"هفته دفاع مقدس هدیه بگیرین
عدد ۳۱۳ را به ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ پیامک کنید.
هدیه ویژه باشگاه مخاطبین #انتشارات_شهیدکاظمی"
.
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
.
هوشنگ گلشیری: «خب، گاهی آدم میخواند، رمانی نیمه تمام دارد، میرود خانه چای دم میکند، سیگاری زیر لب میگذارد، تکیه به بالشی میدهد و نرم نرم میخواند. خب، بدک نیست. برای خودش عالمی دارد. اما بدبختی این است که هر شب نمیشود این کار را کرد. آدم گاهی دلش میخواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خواندهاست حرف بزند، درست انگار دارد دورهاش میکند. اما کو تا یکی اینطور و آنهمه اخت پیدا بشود؟»
@chiiiiimeh
.
.
بچههای مدرسه مبنا همیشه بین خودشان کلی برنامه آتش میکنند و جلو میبرند. یکبار دورهم نهجالبلاغه خواندند، پنج صبح داستان کوتاه میخوانند، گروه حافظخوانی دارند و حالا بیهقیخوانی راه انداختهاند. شک ندارم بودن توی محفلشان عیش مُدام است. اگر دوست دارید همنشین آدمهای خوشذوق و خوشقریحه باشید، پیام بعدی کانال چیمه را بادقت بیشتری بخوانید. برای جزئیات بیشتر به دو بزرگواری که آیدیشان اینجاست پیام بدهید.
@MRAJAS
@nnaasskk
👇
.
هدایت شده از | نَسک |
﷽
_______________
اگر تاریخ بیهقی در کتابخانهتان هست، بازش کنید. "فوت" گردِ رویش را میپَراند. دو خط ابتدایی فرو گرفتن علیقریب را بخوانید! بیهقی بلدست چطور قصه را بُگشاید. چطور صحنه را پهن کند جلوی چشمتان، چطور دیالوگهایی کوتاه بنویسد و شخصیتهایی بزرگ را بپردازد. سر جایتان میمانید. خشک و بیحرکت. مدتها بود از کتابی لذت نمیبردم. آبِ خنکِ رودخانهست. هیچ به قصههای درهم پیچیدهی کم عمق نمیماند. لذت اخیر را باید چشید. دیر یا زود باید چشید.
همین.
در هشت نشست بیهقی میخوانیم. شش تا هفتِ صبح روزهای پنجشنبه. پنجشنبه پیشِ رو اولین و پنجشنبهای که دو آذر، آخرین جلسه نشست ماست. نام کلهپزیمان گوگلمیت است و مدیر جلسه آقای صاحبدلند. مشتاق به حضور اگر بودید با ایشان ارتباط بگیرید.
@MRAJAS
@nnaasskk
وَ أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ فِی زُمْرَهِ
جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
.
اینجا داشتم برای نویسنده کتاب «پروانهها گریه نمیکنند» در حضور اساتیدم، متن نامهطوری میخواندم اما به قول دوستم سندروم بازنویسی رهایم نمیکرد. من سالهاست که به این سندروم مبتلا هستم. مثلا متنی که توی خانه در آخرین لحظه قبل از اینکه سوار ماشین شوم پرینت گرفته بودم و دیگر به نظر خودم احتیاج به بازنویسی نداشت، تا از قم برسم به خانه شعر و ادبیات تهران باز جگر زلیخا شد و پاراگرافها جابهجا شد و کلمات کم و زیاد. یا مثلا توی این یک هفته که چیزی توی چیمه منتشر نکردم فکر میکنید چیزی ننوشتم؟ نه بارها تقلا کردم، نوشتم، خط زدم، اما سندروم بازنویسی اجازه نداد منتشرشان کنم. به نظرم ناقص بودند. چیزی کم داشتند یا به درد نخور بودند. حس خوبی به متنها نداشتم و ترجیح دادم اینجا سکوت حکمفرما باشد.
#سندروم_بازنویسی
@chiiiiimeh
.
.
سعی کردم فقط یک برش از این کتاب جذاب براتون بذارم؛ اما واقعیتش نمیتونستم. چند تا برش رو براتون قاب زدم. خواهشا خودتون برید و بخونیدش و پر از آرامش بشید. بعدشم رفتم روایتهای دینی از سکوت خواندم و توی مثنوی درباره سکوت تحقیق کردم. مجموع این سه کار برام اندازه چند دوره تراپی حال خوب به همراه داشت.
#سکوت
@chiiiiimeh
.