🐰خانه خرگوش🐰
♡قسمت دوم♡
بعد پنج عنکبوت را دید. عنکبوت ها گفتند: «ما خانه ای را که تو می خواهی، نشانت می دهیم. دنبال ما بیا.»
خرگوش دنبال آنها به راه افتاد. عنکبوت ها او را به سمت دربزرگ مزرعه ای بردند.
عنکبوت ها گفتند: «ما تار بزرگی برای تو بافته ایم.»
خرگوش به تار عنکبوت نگاهی کرد. به راستی که تار عنکبوت ها بسیار بزرگ بود، اما او باز هم سرش را تکان داد و گفت: «من نمی توانم اینجا زندگی کنم. من خیلی سنگین هستم. تارها پاره می شوند و می افتم.» به این ترتیب، خرگوش کوچولو از عنکبوت ها تشکر کرد و به راهش ادامه داد.
سپس خرگوش کوچولو با زنبور عسلی روبه رو شد. زنبور عسل گفت:« من برای تو خانه ای از موم در تنه یک درخت می سازم.»
خرگوش، سرش را تکان داد و گفت: «آنجا خیلی تاریک است. من خانه ای با منظره زیبا می خواهم. بعد از زنبور عسل هم تشکر کرد و به راهش ادامه داد.
خرگوش کوچولو خیلی غمگین بود. با خود شگفت: «آیا خانه ای را که دلم می خواهد، پیدا می کنم؟»
در این هنگام، در مزرعه همسایه، دهقانی با تراکتورش می گذشت، تراکتور سروصدای زیادی می کرد و خرگوش کوچولو، سرش درد گرفت. با خودش گفت: «امروز گذشت، فردا باز دنبالخانه خواهم گشت.»
بعد وارد گودالی شد و خوابید. وقتی که از خواب بیدار شد، به آن سوی مزرعه نگاه کرد. در آنجا چیز تازه ای به چشمش خورد. خرگوش کوچولو، چندبار چشم هایش را به هم زد. آن چیز از ساقه های گندم ساخته شده بود. دیوارها و سقف طلایی رنگش در آفتاب می درخشید. آن کلبه ای کاهی بود. خرگوش، با شادی فریاد زد: «آه، مرد دهقان، برای من یک خانه ساخته است!»
او به سوی کلبه دوید و در کاه ها سوراخی برای خود درست کرد. بعد در آنجا نشست و از آن بالا به کشتزار نگاه کرد. به زودی همه جانوران و پرندگان، به دیدن خرگوش آمدند تا خانه جدیدش را ببینند. به راستی که خانه خوبی بود. آن شب تمام خرگوش ها به لانه های خود در دل زمین رفتند، اما خرگوش کوچولو به کلبه کاهی اش رفت. او هنوز در لانه جدیدش آرام نگرفته بود که با اتفاق جالبی روبه رو شد.
همه دوستانش در آنجا جمع بودند. موش قهوه ای در سوراخ بسیار کوچکی در کلبه به خواب سنگینی فرو رفته بود. قمری روی بام نقره ای کلبه خوابیده بود. قورباغه و عنکبوت ها نیز در آن خانه برای خود، جایی دست و پا کرده بودند. حتی زنبور عسل درون کاه های گرم و نرم خوابیده بود و خواب های عسلی رنگ می دید. خرگوش کوچولو، لبخندی زد و گفت: «من را بگو کهفکر می کردم اینها برای من خانه ای پیدا خواهند کرد! اما خوب آنها هم زحمت کشیدند.»
بعد به درون سوراخش در کاه ها فرو رفت و سرش را روی پنجه هایش گذاشت و خوابید.
#قصه_متنی
پایان...
🐰
🏡🐰
╲\╭┓
╭ 🏡🐰 🆑 @childrin1
┗╯\╲
32.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی_ساده
#بازیهای_خلاقانه
این قسمت: منظره
با آموزش های خانم بهار همراه باشید و تو این روزهای #قرنطینه_خانگی با کوچولوهاتون کاردستی های ساده درست کنید. با این کار علاوه بر اینکه سرگرمشون میکنید با یه اسباب بازی ساده شادشون میکنید.
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اوریگامی
🔮اوریگامی کانگورو🔮
🔮
💚🔮
╲\╭┓
╭ 💚🔮 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🎨#نقاشی_ساده
#آموزش گام به گام #نقاشی
این شماره: خروس
با آموزش ساده و گام به گام نقاشی روش ساده نقاشی کردن را به فرزندانتان بیاموزید.
💕
🎨💕
╲\╭┓
╭ 🎨💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
دروغ رایجی که والدین هرگز نباید به کودکان خود بگویند❗
🟢پارک تعطیله
شما بهخوبی میدانید که پارک تعطیل نیست، اما وقت ندارید فرزندتان را به پارک ببرید، چون کارهایی دارید که باید انجام دهید. بهجای دروغ گفتن، صادق باشید. «بابا نمیتواند امروز تو را به پارک ببرد، چون باید برای آخر هفته خرید کنیم تا بتوانیم غذا بخوریم و در ضمن کارهای دیگری هم دارم که امروز باید انجام بدهم.» شاید کودکتان غر بزند و اعتراض کند، اما اشکالی ندارد، حقیقت زندگی را میآموزد.
💕
🟢💕
╲\╭┓
╭ 🐝💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1.کانال دُردونه.mp3
4.02M
#قصه_صوتی
"خرسی به نام زنبق"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
هدایت شده از دردونه (قصه،کارتون،لالایی)
@childrin1کانال دُردونه.mp3
9.29M
#لالایی_صوتی
"گل زنبق"
با صدای (پگاه رضوی)
جدید*
♡تقدیم به همه ی کسانی که برای آرامش و امنیت کودکان تلاش میکنند.♡
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
╲\╭┓
╭ ✨❤️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌈☀️خورشید☀️🌈
اتل متل کجایی؟
ای گِردیِ طلایی
نکنه رفتی پشت ابر
یا پشت کوههایی؟
خورشید خانم نشسته
رو قله ی آسمون
نور میپاشه به دنیا
میسازه رنگین کمون
گرمای ما از اونه
از خورشید مهربون
هر روز با شور و شادی
میاد توی آسمون
وقتی میاد روشنه
سپیده سر میزنه
شب میره تا بخوابه
روز میشه باز میتابه
اتل متل توتوله
میدونی حسن کوچوله
مهتاب نورش از کجاست؟
وقتی که ماه اون بالاست
خورشید با نور گرمش
به روی ماه میتابه
ماه مثل یه آینه
نور میده و میخوابه
خداوند مهربون
کشیده یک کهکشون
ستاره و ماه و ابر
خورشید و رنگین کمون
هر چی داریم از اونه
حسن اینو میدونه
#شعر
☀️
🌈☀️
☀️🌈☀️
Join🔜 @childrin1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
کاردستی آهنربایی🐸
🐸قورباغه
💕
🐸💕
╲\╭┓
╭ 🐸💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اوریگامی
🦊اوریگامی روباه🦊
⭐️با ما همراه باشید⭐️
🦊
🟢🦊
╲\╭┓
╭ 🟢🦊 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته
🌸 فواید انجام کاردستی در رشد و خلاقیت کودکان (6)
🌱 به آن ها فرصت اجتماعی بودن را می دهد.
هنر و کاردستی زمینه ای عالی را برای کودکان به وجود می آورد تا بتوانند هیجانات مختلف را تجربه کنند که تابه حال درکی از آن ها نداشته بودند. زمانی که خلاقیت کودکان بالا رود، کم کم اعتماد بنفس قرار گرفتن را در جامعه پیدا می کنند و در نتیجه می توانند با انسان های اطراف ارتباط برقرار کنند و به یک فرد اجتماعی و سالم تبدیل شوند. کودکان به طور ذاتی کنجکاو هستند ، فرصت ساخت کاردستی به آن ها میدانی می دهد تا بتوانند حس کنجکاوی خود را ارضا کنند.
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
🐘کاردستی فیل 🐘
😄👌🏿
╲\╭┓
╭🐘🌈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#بازی_آموزشی
بازی تعادلی راه رفتن به جلو، عقب و پهلو
برای تقویت تعادل در کودکان یکی از بچه ها کتاب ، دفتر یا مجله ای را روی سرش می گذارد و با حفظ تعادل در اتاق حرکت می کند. اگر همه چیز خوب پیش برود، می توان از مانع هم استفاده کرد. مثلا در وسط اتاق یک صندلی گذاشت و آن را دور زد. بچه های بزرگ تر می توانند تمرین های تعادلی مشکل تری را انجام دهند.
به عنوان مثال، یک کتاب روی سرشان باشد و هم زمان یک برگ کاغذ روی یک دست و یک توپ روی دست دیگر آنها قرار گیرد. به مورد دیگری هم می توان فکر کرد : خوابیدن به پشت و گذاشتن بالشی روی کف هر پا و حرکت پای دوچرخه . این بازی برای کودکان پنج تا شش سال پیشنهاد می شود . این یک نوع بازی حرکتی و مهارتی است که به افزایش تمرکز کودک کمک می کند.
💕
🐝💕
╲\╭┓
╭ 🐝💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🐸قورباغه شکمو🐸
♤قسمت اول♤
قصه ای کودکانه و آموزنده درباره بداخلاقی
استرالیا سرزمینی است در نیم کره جنوبی کره زمین. در استرالیا مردم با نژادهای مختلفی در کنار هم زندگی می کنند. بومیان استرالیا که آداب و رسوم بسیار خاصی دارند، قصه های بسیار زیبایی برای کودکان خود تعریف می کنند.
قصه شب “قورباغه شکمو”: پیش از آفرینش زمین موجودات، زمین مرده و خالی بود، هیچ چیز وجود نداشت، نه خاک، نه حیوان، نه انسان، نه باد، همه جا تاریک و سرد بود. تا اینکه کم کم اتفاقی رخ داد. اتفاقی عجیب و جالب، اینطور بود که جهان به وجود آمد. رنگین کمان جادویی از آسمان سرخورد و پایین آمد و زمین را قلقلک داد. آن وقت کوه ها و دره ها پیدا شدند، زمین ترک خورد و رودها جاری شدند، آرام آرام خشکی ها از گل و گیاه پوشیده شد. حیوان های بسیاری با باد به حرکت درآمدند و در همه جای زمین پراکنده شدند.
در همان روز که زمین سبز و زیبا می شد، قورباغه خول پیکری به نام تیدالیک زندگی می کرد که هر روز بزرگ و بزرگتر می شد حتی بزرگتر از صخره ها و کوه ها. بدن بسیار بزرگش مثل کوهی میان زمین و آسمان خودنمایی می کرد، وقتی تیدالیک سرحال و خوش اخلاق بود، همه جا امن و آرام می شد. اما وقتی بی حوصله و بداخلاق بود زمین می لرزید، صخره ها می ریخت و کوه ها ترک می خورد، حتی طوفان می شد و بادهای شدید زوزه کشان می ورزیدند.
روزی تیدالیک با بی حوصلگی و بدخلقی از خواب بیدار شد، راستش آنقدر بدخلق بود که وقتی لب دریاچه رفت تا آب بنوشد آنقدر نوشید و نوشید و نوشید تا آب دریاچه را تمام کرد. سپس راهش را به سمت رودخانه کج کرد و آب رودخانه را نوشید و نوشید و نوشید تا آن هم تمام شد.
قورباغه پرخور تا شب به این کار ادامه داد. از آب مرداب ها تا چشمه ها، همه را با دهان گشادش بلعید و دیگر یک قطره آب هم نماند. شکم تیدالیک آنقدر باد کرده بود که حتی نمی توانست لنگان لنگان راه برود. پس دراز کشید و چشم های زرد بزرگش را بست و زود خوابش برد. از بی آبی زمین سوخت و بی حاصل شدند. برگها ریختند و گلها پژمردند، دیگر هیچ جنب و جوشی نماند.
حیوان ها با ناراحتی دور هم جمع شدند تا برای این اتفاق خطرناک فکری بکنند. یکی از حیوانها فریاد زد:” تیدالیک تمام آب زمین را در شکم بزرگش جمع کرده و برای ما چیزی باقی نگذاشته است. هیچ بارانی هم نمی بارد، پس باید چه کار کنیم؟”
و مَبِت پیر (جانور کیسه دار استرالیایی شبیه خرس) و عاقل گفت:”بیایید یکی یکی برویم و از تیدالیک بخواهیم که آب را به ما برگرداند.” همه حیوانها به طرف تیدالیک رفتند.
اول کانگورو رفت و گفت:”من کانگوروی پر جنب و جوش و شادی هستم، ولی حالا هیچ قدرتی برایم نمانده است که جست و خیز کنم. فقط می توانم از بی حالی روی خاک دراز بکشم و همان جا بمانم. پس خواهش می کنم آب را به ما برگردان.”
بعد دینگو (سگ استرالیایی) آمد و گفت:” من دینگو هستم که پارس می کنم و شبها زوزه می کشم، ولی حالا هیچ قدرتی برایم نمانده که پارس کنم، فقط می توانم از بی حالی روی خاک دراز بکشم و همان جا بمانم پس خواهش می کنم آب را به ما برگردان.”
سپس کوکابورا (مرغ ماهیخوار استرالیایی) آمد و گفت:”من کوکابورای شیرین سخن هستم که قصه های خنده دار و لطیفه می گویم، ولی حالا هیچ قدرتی برایم نمانده که لطیفه بگویم، فقط می توانم از بی حالی روی حالی روی خاک دراز بکشم و همان جا بمانم پس خواهش می کنم آب را به ما برگردان.”
ادامه دارد...
#قصه_متنی
💕
🐸💕
╲\╭┓
╭ 🐸💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_آموزشی_کاردستی
#بازی
#خلاقیت
(ساخت مار متحرک ) با کاغذ رنگی
👆👆👆
🌿
🐍🌿
🌿🐍🌿
🐍🌿🐍🌿
Join🔜 @childrin1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
👑 آموزش ساخت کاردستی تاج 👑
👑
✨👑
👑✨👑
╲\╭┓
╭✨👑 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته
🌸 فواید انجام کاردستی در رشد و خلاقیت کودکان (7)
🌱 ارتباط بین چشم ها و دست ها را افزایش می دهد.
هنر و کاردستی اغلب به دستان و چشمان تیز نیاز دارد. زمانی که کودک شروع به ساخت کاردستی می کند ، کم کم می تواند این ارتباط و این سرعت و هماهنگی را بین چشمان و دستان خود افزایش دهد و در نتیجه در انجام امور دیگر نیز موفق تر عمل خواهد کرد.
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
💚شیوه رفتار با کودکان پرحرف💚
#درمان_پرحرفی_کودک
⭐️تعیین حد و مرز: بها دادن به کودک، کار شایستهای است اما نیاز به کنترلهایی دارد. شما نباید مانع حرف زدن کودک شوید اما لازم است به او یاد بدهید که نخست، هر چیزی را نباید در هر جایی بگوید و دوم اینکه در بعضی مکانها مانند مکانهای عمومی (کتابخانه، اتوبوس و…) نباید بلند و زیاد حرف بزند و مانع از آرامش دیگران شود. به کودک یاد بدهید که قبل از حرف زدن فکر کند و اگر در بازگو کردن چیزی دچار شک و تردید است حتما با شما مشورت کند. بهتر است علامتهایی میان شما و کودک وجود داشته باشد تا اگر در جمعی شروع به حرف زدن کرد و از چیزهایی گفت که نباید در جمع مطرح کند به او نشانه و علامت بدهید و مانع از گفتن آن حرف شوید. در واقع راهی برای کنترل حرفهای خجالتآور او فراهم کنید.
💕
💚💕
╲\╭┓
╭💚💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه.mp3
1.93M
#قصه_صوتی
"بازی در یک روز طوفانی "
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
╲\╭┓
╭ 🔮💈 🆑 @childrin1
┗╯\╲