⚪️🐮تولدِّ كرّه الاغ كوچولو🐮⚪️
يكي بود يكي نبود
ننه گلاب و بابا حيدر پيرزن و پيرمرد مهربان و زحمتكشي بودند كه يك مزرعه و دوتا الاغ داشتند. اسم يكي از الاغها خاكستري و اسم ديگري گوش بلند بود. الاغها براي ننه گلاب و باباحيدر كار مي كردند و بار مي بردند و گاهي هم به آنها سواري مي دادند.
توي مزرعه يك گاو شيرده هم بود كه گوساله ي قشنگي داشت. اسم گاو خال خالي و اسم گوساله اش چشم سياه بود. ننه گلاب و بابا حيدر يك مرغداني پر از مرغ و خروس داشتند ومرغها هر روز براي آنها تخم مي گذاشتند.
زندگي توي مزرعه آرام و يكنواخت بود. حيوانها هر روز از خواب بيدار مي شدند،گاو علف مي خورد و ننه گلاب شيرش را مي دوشيد گوساله اين طرف و آن طرف مي دويد و بازيگوشي مي كرد. مرغها و خروسها دانه مي خوردند و قوقولي و قدقدا مي كردند الاغها بار مي بردند و سواري مي دادند. ننه گلاب و باباحيدر هم توي مزرعه گندم مي كاشتند و زمين را آبياري مي كردند تا گندمها رشد كنند و از يك خوشه ده ها دانه ي گندم سبز شود. بعد هم باكمك چندتا كارگر، گندمها را درو مي كردند و به آسياب مي بردند تا آرد كنند.
يك شب كه خال خالي و چشم سياه و خاكستري و گوش بلند توي طويله دور هم نشسته بودند، خال خالي خميازه ي بلندي كشيد و گفت:« ماما چقدر حوصله ام از اين زندگي سر رفته! كاش يك اتفاق جالب مي افتاد!»
گوش بلند سرش را تكان داد و عرعري كرد و گفت:« آره ، من هم مثل تو حوصله ام سر رفته و منتظر يك اتفاق جالب هستم.»
خاكستري خنديد و گفت:« عر…عر..عر.. به زودي اتفاق جالبي ميفته و يك كرّه الاغ كوچولوبه جمع ما اضافه ميشه!»
چشم سياه موموكنان پرسيد:« كي؟ كي كرّه الاغ به جمع ما اضافه ميشه؟»
خاكستري گفت:« من به زودي يك بچه به دنيا ميارم كه مي تونه همه مون را سرگرم كنه، اما بايد كمي صبركنيد.»
همه از شنيدن اين خبر خوشحال شدند و از آن روز به بعد لحظه شماري مي كردند تا كرّه الاغ به دنيا بيايد. سرانجام روزي انتظار به سر رسيد و خاكستري كرّه الاغ كوچولوي بامزه اي به دنيا آورد. كرّه ي كوچولو خيلي زود شروع به شيطنت و بازيگوشي كرد. گوشها و دمش را تكان مي داد وعرعر مي كرد وشيرمي خورد. چشم سياه مرتب دور و برش مي گشت و مومو مي كرد و مي خواست با كرّه الاغ شيطان كه اصلاً نمي توانست يك جا بند شود ، بازي كند. آنها دنبال هم مي دويدند و شادي مي كردند.
شب كه همه توي طويله دور هم جمع شدند، خال خالي مقداري علف تازه آورد و جلوي آنها گذاشت وگفت:« به افتخار تولد كرّه الاغ كوچولو مي خواهيم جشن بگيريم.» بعد رو به خاكستري كرد و گفت:« خانم خاكستري، تولد كرّه ات مبارك، بذار براش يه آواز بخونم.» و اينطور خواند:
كرّه الاغ كوچولو تولدت مبارك
شيطون و بامزه اي تولدت مبارك
كرّه خري ماشالا الاغ ميشي ايشالا
چشم سياه و گوش بلند و خاكستري هم با او دم گرفتند:
كرّه خری ماشالا الاغ ميشي ايشالا
ننه گلاب و باباحيدر صداي بلند حيوانات را شنيدند، به طويله آمدند و حيوانات را ديدند كه دور هم نشسته اند . فهميدند كه آنها جشن گرفته اند. كمي ايستادند و به آوازشان گوش دادند و برايشان دست زدند وبعد رفتند.
از آن روز به بعد كرّه الاغ كوچولو در كنار خاكستري و گوش بلند به باباحيدر و ننه گلاب كمك مي كرد و با شيطنتها و شيرين كاريهايش باعث شادي ديگران مي شد. چشم سياه هم از اينكه يك همبازي پيدا كرده بود، خوشحال بودو گاهي با كرّه الاغ كوچولو آواز مي خواند و صداي ما..ما.. و عرعر آنها درتمام مزرعه به گوش مي رسيد.
#قصه
🌻 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌻
┏━━━∪∪━━━┓
💜 @childrin1 💜
┗━━━━━━━━━┛
پسرخاله
خاله از راه رسید
با دو تا نینی گل
خوشگل و با نمکند
دوقلوهای تپل
چند تبریک قشنگ
باز گفتم به خودم
واقعاً خوشحالم
چون پسرخاله شدم
خانهی خالهی من
پر مهمان شدهاست
مادرم، خاله شده
خاله، مامان شدهاست
🐝 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐝
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی
نقاشی کاکتوس با کمک ✋🌵
🌵 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌵
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1💖کانال دردونه.mp3
4.25M
#قصه_صوتی
"سلامتی مهمه"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_کودکانه
"لالایی"
(عمو امید)☆
👇👇👇
🎁
🔮🎁
🎁🔮🎁
🔮🎁🔮🎁
join🔜 @childrin1
🌸 🌸
🎀 🌸 🎀 🌸
🎀 🎀
امــروز سهشنبه 29 فروردیـن 🎀
براتون یه حال خوب ارزو دارم🎀
آرزو دارم امـروزتـون پـر باشه🎀
از خبرهای خـوب و اتفافهای🎀
بینظیری که
هـمیشـه منتظرش بـودین🎀
روزتــون قـشنگــــــــــ🎀
همراه باموفقیت🎀
🎀 ∩_∩
(„• ֊ •„)🎀
┏━━━∪∪━━━┓
🌸 @childrin1 🌸
┗━━━━━━━━━┛
50.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن
انیمیشن «گربه چکمه پوش»
قسمت «۱۰» آخر
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━ ∪∪━━━┓
📺 @childrin1🎞
┗━━━━━━━━━
37.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن
انیمیش «عملیات آجیلی»
قسمت : اول
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━ ∪∪━━━┓
📺 @childrin1🎞
┗━━━━━━━━━
#آشپزی
(کوکوی عدس)
"زمان مورد نیاز برای پخت: 60 دقیقه
مناسب برای 2-3 سال"
مواد لازم برای 12 عدد کوکو:😍
⚀عدس قرمز یکچهارم پیمانه (50 گرم)
⚂سیبزمینی ریز خرد کرده 1 عدد متوسط
⚃نخود فرنگی یکچهارم پیمانه (30 گرم)
⚁هویج رنده کرده 1 عدد
⚄پیاز قرمز رنده شده یک عدد
⚃آرد سوخاری یکدوم پیمانه (50 گرم)
طرز تهیه:😘
ابتدا عدس ها را در آب جوش بدون اینکه در آن را بپوشانید، به مدت 10 دقیقه یا تا زمانیکه نرم شوند، بپزید؛ سپس آبکشی کنید. در حین پخته شدن عدسها، سیبزمینی و نخودفرنگی را جداگانه بپزید. روش پخت فرق چندانی نمیکند، میتوانید از آب جوش، بخار یا مایکروویو استفاده کنید. پس از پخته شدن، سیبزمینی و نخودفرنگی را در کاسه دستگاه غذاساز بریزید. دستگاه را روشن کنید تا مواد پوره شود. عدس، هویج، پیاز و نیمی از آرد سوخاری را به سیب زمینی و نخودفرنگی اضافه کنید. با استفاده از دست، ترکیب را کاملا مخلوط کنید. ترکیب را به شکل 12 عدد کوکو در آورید. آنگاه کوکوها را در آرد سوخاری باقیمانده بغلتانید. سپس آنها را در ظرفی بزرگ و نچسب بدون اینکه در آن را بپوشانید به مدت 10 دقیقه یا تا زمانیکه هر دو طرف آنها کاملا طلایی رنگ شوند در کمی روغن سرخ کنید.
🍲 ∩_∩
(„• ֊ •„)🥗
┏━━━∪∪━━━┓
🥗 @childrin1 🍲
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_آموزشی
🤗 آموزش اعداد همراه با بازی هدفمند دقت وتمرکز
توالی و شمارش
بهبود ریاضی و شناخت اعداد
➗ ∩_∩
(„• ֊ •„)➕
┏━━━∪∪━━━┓
➖ @childrin1 ✖️
┗━━━━━━━━━┛
🕯💡شمع فروش🕯💡
وقتی که برق اختراع شد همه خوشحال شدند؛ به جز آقای شمع فروش. او روزها توی مغازهاش مینشست و منتظر مشتری میشد؛ اما مردم خیلی کم شمع میخریدند؛ آن هم وقتی بود که برقها قطع میشد.
آقای ادیسون برق را آن قدر خوب درست کرده بود که به این زودیها قطع نمیشد.
آقای شمع فروش آنقدر پیر بود که نمیتوانست برود و شغل دیگری یاد بگیرد.
آنروز، دختری به مغازه آمد و گفت: «من یک شمع میخواهم.»
پیرمرد گفت: «این همه شمع! هر کدام را میخواهی بردار.» دختر گفت: «اما اینها همه شبیه هم هستند. »پیرمرد پرسید: «خب، این چه اشکالی دارد؟»
دختر گفت: «مادرِ من، هم شمع دوست دارد و هم گلها را ؛ فردا روز تولد مادرم است.
من پول زیادی ندارم؛ شما شمعی دارید که شبیه گل سرخ باشد؟»
پیرمرد کمی فکرکرد؛ بعد گفت: « .امشب برایت شمعی به شکلِ گل درست میکنم؛ فردا صبح بیا و آن را ببر.»
پیرمرد تمام شب را بیدار ماند و آن شمع را درست کرد؛ بعد آن را در مغازهاش گذاشت.
هرکسی که از جلوی مغازه رد میشد و چشمش به گل میافتاد، با لبخند وارد مغازه میشد و شمعی مثل آن را سفارش میداد. دختر به مغازه آمد.
با دیدن شمع خیلی خوشحال شد و گفت: «ممنون! مادرم با دیدن این هدیه خیلی خوشحال میشود.»
پیرمرد لبخند زد: «من از تو ممنونم؛ چون یک کار جدید به من یاد دادی!»
از آن روز به بعد، هر روز مغازه پر میشد از مشتری؛ آنها برای مادر، فرزند و دوستانشان شمعهایی به شکلهای مختلف سفارش میدادند.
پیرمرد شمعهای زیادی درست میکرد؛ شمعهایی به شکل: قلب، عروسک، میوه و ...
حالا او هم آقای ادیسون را خیلی دوست داشت؛ چون اگر برق نبود نمیتوانست شبها بیدار بماند و شمع درست کند.
#قصه
💡
🕯💡
💡🕯💡
join🔜 @childrin1
@childrin1🤍کانال دردونه.mp3
3.81M
#قصه_صوتی
"سلامتی آدمک ها"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه(2).mp3
2.51M
#لالایی_صوتی
جنوب(دریا)👆👆👆
🌴
🌞🌴
🌴🌞🌴
╲\╭┓
╭ 🌞🌴 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌸 🌸 🌸
🌱 🌸 🌱 🌸 🌱
🌱 🌱
پنج شنبه زیباتون بخیر🍃🌸
آخرین روز
فروردین هـم از راه رسید🍃🌸
خـوب یـا بـد تـمـام شـد ...🍃🌸
الهی ماه اردیبهشت براتون🍃🌸
برکت ، سـلامتی ، آرامـش🍃🌸
خـوشبخـتي ، مـوفـقیـت🍃🌸
و نگـاه خـــدا را
به هـمراه داشتـه باشه🍃🌸
آخر هفته تون عالی🍃🌸
🍃 ∩_∩
(„• ֊ •„)🍃
┏━━━∪∪━━━┓
🌸 @childrin1 🌸
┗━━━━━━━━━┛
46.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن
انیمیش «عملیات آجیلی»
قسمت : دوم
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━ ∪∪━━━┓
📺 @childrin1🎞
┗━━━━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن
🎞انیمیشن کوتاه
✨امام صادق فرمودند : برترین جهاد روزه گرفتن در هوای گرم است.✨
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━━∪∪━━━┓
📺 @childrin1 🎞
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🤩هدفدار
👀حافظه دیداری
🤓دقت توجه و تمرکز
🙌هماهنگی چشم و دست
🙌تقویت حرکات ظریف
🧠تقویت و عملکرد مغز
🤩هیجان و هدف
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲