eitaa logo
دردونه (قصه،کارتون،لالایی)
13.2هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
140 فایل
👦👧ارتباط با ادمین کانال دُردونه 👇👇👇 @adchildrin1 ⛔ڪپی ڪردن مطالب ڪانال بدون ذڪر منبع #حرام است⛔ (فقط دُردونه)👌 کد تائیدیه وزارت ارشاد 1-1-297666-61-2-1 دردونه در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/childrin1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون خاطره انگیز و بسیار زیبای «» تقدیم نگاه زیبای شما 😍 قسمت«سوم» بخش ۲ 🎞 ∩_∩ („• ֊ •„)📺 ┏━━━∪∪━━━┓ 📺 @childrin1 🎞 ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ساخت برگ پاییزی با کاغذ رنگی) کانال دردونه رو دنبال کنید و هر روز ایده های جالب ببینید.😍🐝 🍃 ∩_∩ („• ֊ •„)🍂 ┏━━━∪∪━━━┓ 🍁 @childrin1 🍃 ┗━━━━━━━━━┛
👫برای کودکانی که اختلال تمرکز و یا بیش فعالی دارند بازی تمرکز انجام دهید. ❤️یک نخ بلند در طول اتاق قرار دهید و به کودک بگویید روی آن راه برود. 🐝 ∩_∩ („• ֊ •„)🐝 ┏━━━∪∪━━━┓ ♥️ @childrin1 ♥️ ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامانا نگاه کنید یاد بگیرید😘 یه روش خییییلی ساده گره زدن پاپیونی🎀 بفررررررست برای بقیه که یاد بگیرن😍 🎀 ∩_∩ („• ֊ •„)💚 ┏━━━∪∪━━━┓ 💚 @childrin1 🎀 ┗━━━━━━━━━┛
سبزيجات(كودكانه): مواد لازم: 🥔سیب زمینی: یک عدد 🥕هویج : یک عدد 🍄قارچ :50 گرم 🥦کلم بروکلی :50 گرم 🥚تخم مرغ : یک عدد 🥡آرد: یک قاشق سوپخوری 🧀پنیر پارمسان : دو قاشق سوپخوری 🌶🧂نمک وفلفل : به میزان لازم طرز تهيه: سيب‌زميني و هويج خرد كرده را 15 دقيقه و كلم بروكلي را پنج دقيقه در آب بجوشانيد تا پخته شود. سبزي‌ها را در آبكش ريخته، پس از آنكه آب آنها گرفته شد، درون كاسه‌اي ريخته و با چنگال له مي‌‌كنيم. قارچ‌ها را ساطوري كرده و به مواد مي‌‌افزاييم. تخم‌مرغ‌، نمك و فلفل را به مواد اضافه و مخلوط مي‌‌كنيم. مخلوط را به شكل برگر در آورده، ابتدا در آرد و سپس در پنير زده و در تابه سرخ مي‌‌كنيم تا دو طرف آن طلايي شود. 🥗 ∩_∩ („• ֊ •„)🥗 ┏━━━∪∪━━━┓ 🍔 @childrin1 🍔 ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1_326715147139680263.mp3
2.83M
سلام دبستان شش ساله من شد تمام سلام دبستان سلام خوش حالم و شاد شاد که می شوم با سواد 🌻 ∩_∩ („• ֊ •„)🌻 ┏━━━∪∪━━━┓ 💜 @childrin1 💜 ┗━━━━━━━━━┛
‍ 🐞🍃قصه پری کوچولو🍃🐞 پری کوچولو، دختری خوب و مهربان و با سلیقه بود که اتاق مرتّب و منظمی داشت. اتاقش صندلی خیلی خوشگلی داشت و گل های قشنگی روی میزش گذاشته بود. او کتاب هایش را منظّم می چید و لباس و کیف و کفش مدرسه اش را تمیز نگه می داشت و حتّی اسباب بازی هایش را تمیز و مرتّب نگه می داشت. پری کوچولو، عروسک زیبایی داشت که خیلی آن را دوست داشت و همیشه با عروسکش صحبت می کرد. اگر کسی عروسکش را دست می زد، به او می گفت که عروسکم را خراب نکنی. روزی دوستانش را به خانه شان دعوت کرد. آنان به اتاق پری کوچولو رفتند و شروع کردند به بازی کردن. مادر پری کوچولو برای دوستانش کیک پخته بود، به پری کوچولو گفت: بیا به من کمک کن میوه ها و کیک را به اتاقت ببریم تا از دوستانت پذیرایی کنی. پری کوچولو به مادرش کمک کرد کیک و میوه ها را به اتاق آورد و از دوستانش پذیرایی کرد. یکی از دوستان پری کوچولو گفت: پری جان! عروسکت چقدر قشنگ است، آن را بیاور بازی کنیم. پری گفت: مواظب باشید عروسکم خراب نشود؛ چون من به این عروسکم خیلی علاقه دارم. او همیشه با من صحبت می کند و خیلی مهربان است. او عروسک را از کمد برداشت و به دوستش داد، ناگهان عروسک از دست دوستش افتاد و شکست. پری خیلی ناراحت و عصبانی شد، گفت: چرا این کار را کردی؟ من عروسک زیبایم را از دست دادم. پری شروع کرد به گریه کردن، دوستش خیلی خجالت کشید و از او معذرت خواهی کرد. مادر پری به اتاق آمد و گفت: دخترم! چرا گریه می کنی؟ پری مادرش را بغل کرد و گفت: مادرجان! عروسک شیشه ای زیبایم شکست. من چه کار کنم؟ مادر پری گفت: دخترم! اشکالی ندارد. دوست تو که قصد بدی نداشت. تو نباید این قدر نگران باشی، من برایت یک عروسک دیگر می خرم، برو از دوستانت عذر خواهی کن؛ زیرا آنان مهمان تو هستند. تو باید با آنان با مهربانی رفتار کنی؛ زیرا مهمان حبیب خدا است. پری از دوستانش عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخشید! آخه من خیلی به این عروسکم وابسته بودم، بعد شروع کردند به خوردن میوه و کیک. دوستان پری بعد از مهمانی خداحافظی کردند و به خانه های شان رفتند. آن دوست پری که عروسک را شکسته بود خیلی چهره اش نگران بود. وقتی به خانه شان رفت مادرش پرسید: دخترم! مهمانی به شما خوش گذشت یا نه؟ چرا ناراحتی؟ دختر شروع کرد به گریه کردن، گفت: مادر امروز مهمانی برای من خیلی غم انگیز بود؛ من یکی از بهترین عروسک های پری را شکستم. مادرش گفت: دخترم! نگران نباش، بلند شو با هم به بازار برویم. آنها تمام مغازه های عروسک فروشی را نگاه کردند تا عروسکی مثل عروسک پری پیدا کنند، ناگهان دوست پری عروسکی شبیه عروسک پری دید، مادرش فوراً آن عروسک را خرید و کادو کرد، آن گاه به طرف خانه پری رفتند. وقتی به خانه پری رسیدند مادر پری از دیدن آنها خیلی خوشحال شد و گفت: خوش آمدید! پری کادو را از دست دوستش گرفت و باز کرد و از دیدن آن عروسک خیلی خوشحال شد و گفت: خدایا! این عروسک مثل عروسک خودم زیبا و دلنشین است دستت درد نکند، چرا زحمت کشیدی؟ پری از مادر دوستش تشکر کرد و گفت: خانم! خیلی از شما ممنونم، شما خیلی خوب و مهربان هستید. من به عروسکم خیلی علاقه داشتم، به خاطر همین، آن روز رفتار خوبی با دوستانم نداشتم. امیدوارم دوستانم مرا ببخشند. آن وقت دوست پری او را بوسید و خداحافظی کردند و رفتند. بچه ها! نباید به خاطر یک اتفاق کوچک دوستی تان را به هم بزنید. ╲\╭┓ ╭ 🐞🍃 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
@childrin1..کانال دردونه.mp3
4.51M
«سنجاب کوچولو به کلاس اول میره.» با صدای (خاله شادی) 👆👆👆 🦋 🎨🦋 🦋🎨🦋 ╲\╭┓ ╭🦋🎨 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
@childrin1؛کانال دُردونه.mp3
3.65M
"با صدای هانی نیرو. شهرزاد بهشتیان" 👆👆👆 💜 🐞💜 ╲\╭┓ ╭ 🐞💜 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃    🍂     🍂    🍂     🍂     🍃 🍂    🍃     🍃    🍎     🍃    🍏 🍃    🍎     🍂              🍂 🍂              🍏             🍎 🍃 🍏 شنبه واولین روز🍎 مهرماهتون زیبا🍏 امـیـدوارم کـه  🍎 اولین روز مهر ماه بـراتـون سـرشـار 🍏 از آرامـش بـاشـہ و مهر بـراتـون پـراز 🍎 مـوفـقـيت در كـار و بارش رحمت الهی هميشہ🍏 در زنـدگيتون جـارى باشـہ پـاییزتــون طلایـی و مـبـارکـــــــــ🍎 🍎 ∩_∩ („• ֊ •„)🍎 ┏━━━∪∪━━━┓ 🍏 @childrin1 🍏 ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
41.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون خاطره انگیز و بسیار زیبای «» تقدیم نگاه زیبای شما 😍 قسمت«چهارم» بخش ۱ 🎞 ∩_∩ („• ֊ •„)📺 ┏━━━∪∪━━━┓ 📺 @childrin1 🎞 ┗━━━━━━━━━┛
34.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون خاطره انگیز و بسیار زیبای «» تقدیم نگاه زیبای شما 😍 قسمت«چهارم» بخش ۲ 🎞 ∩_∩ („• ֊ •„)📺 ┏━━━∪∪━━━┓ 📺 @childrin1 🎞 ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش درست ڪردن جامدادی فانتزی زنبوری با استفاده از بطری و مقوا رنگی😘😍 کانال دردونه رو به دوستان خود معرفی کنید.😘 💗 ∩_∩ („• ֊ •„)💗 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌈 @childrin1 🌈 ┗━━━━━━━━━┛
🍎 ⁣بهترین زمان خوردن صبحانه برای کودکان چه موقع است؟ بهترین زمان برای کودکان پیش دبستانی بین ساعت 9-7 صبح (نیم ساعت تا یک ساعت بعد از بیدار شدن) و برای کودکان سنین مدرسه، قبل از رفتن به مدرسه است. تحقیقات نشان داده است کودکانی که 20 دقیقه قبل از آغاز کلاس، صبحانه میل می‌کنند، نسبت به گروهی که یک ساعت قبل صبحانه مصرف کرده‌اند، تمرکز بهتر و نمرات بالاتری دارند. ⁣ 🍳 ∩_∩ („• ֊ •„)🍳 ┏━━━∪∪━━━┓ 🥕 @childrin1 🥕 ┗━━━━━━━━━┛
‍ 🍂🍁 فصل پاییز 🍁🍂 آبی شده آسمان کنار رنگین کمان با نور خورشید خانم با اشک ابر و باران نگاه بکن به آنجا چقدر قشنگه مامان ریختن برگ پاییز در ماه مهر و آبان آذر هم تو پاییزه یک فصل رفتم دبستان وقتی آذر تمام شد شروع میشه زمستان ╲\╭┓ ╭ 🍂🍁 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه.mp3
839.4K
مدرسه🐝💜 💜 ∩_∩ („• ֊ •„)🐝 ┏━━━∪∪━━━┓ 🐝 @childrin1 💜 ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه.mp3
2.98M
مهد کودک🌈❤️ ❤️ ∩_∩ („• ֊ •„)🌈 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌈 @childrin1 ❤️ ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1.کانال دُردونه.mp3
6.21M
یک دو سه زنگ مدرسه🌈💜 💜 ∩_∩ („• ֊ •„)🌈 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌈 @childrin1 💜 ┗━━━━━━━━━┛
🏡🍁‌باز آمد بوی ماه مدرسه 🍁🏡 باز دنبال کلاغ مدرسه پرزدم رفتم سراغ مدرسه بازهم تکلیف شب معلوم شد زیرنور چل چراغ مدرسه مثل دود ازدودکش رفتند آه روزهای سرد و داغ مدرسه روز اول با معلم کاشتیم میله پرچم توی باغ مدرسه برتن سرد بخاری مانده است درته انبار داغ مدرسه بازهم روی زبان بچه هاست  قصه ی روباه و زاغ مدرسه ╲\╭┓ ╭🏡🍁 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوی ماه مهر ⚪️ ∩_∩ („• ֊ •„)⚪️ ┏━━━∪∪━━━┓ 🍁 @childrin1 🍁 ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌵🌳 شکارچی های ترسو 🌳🌵 قورباغه توی برکه ای در کمین نشسته بود تا حشره ای را شکار کند. حشره از این طرف به آن طرف می پرید و قورباغه هم بی صدا می جهید و حشره را دنبال می کرد. ولی خبر نداشت که یک لک لک هم قصد شکار او را داشت، حشره می رفت و قورباغه هم دنبال او، لک لک هم بی صدا به دنبال قورباغه. هر سه تای آنها بدون آن که دیگری بداند به دنبال هم بودند. روباهی لک لک را دید و هوس خوردن او را کرد. پس روباه هم به قصد شکار لک لک دنبال او راه افتاد. هر چهارتای آنها بی خبر از همدیگر به دنبال هم می رفتند تا به یک جنگل رسیدند. یک شکارچی با تفنگ خود در جنگل به دنبال شکار بود تا چشمش به روباه افتاد. او هم می خواست یک روباه را به خاطر پوست و دم زیبایش شکار کند، پس به دنبال او به راه افتاد. تفنگش را به سوی او نشانه گرفت و تیری به طرفش شلیک کرد. گلوله به خطا رفت. روباه از ترس جیغ بلندی کشید و از روی لک لک پرید و فرار کرد و رفت. لک لک هم از دیدن روباه وحشت کرد و سروصدایی کرد که قورباغه متوجه حضور او شد. قورباغه هم از ترس جستی زد و لای بوته ها پنهان شد. این وسط حشره آزادانه و بدون ترس پرواز کرد و رفت و مرد شکارچی هم از شکار خود بی نصیب ماند.   ╲\╭┓ ╭🌳🌵🆑 @childrin1 ┗╯\╲