«اگه فرزندت از شب و تاریکی میترسه این قصه رو واسش بخون»
علی و خواهرش ناهید از خونه خاله بر می گشتند. ناهید از تاریکی بدش میومد برای همین به علی گفت: داداش اصلا دوست ندارم شب شه وقتی شب میشه همه جا رو تاریکی میگیره هیچ جا رو نمیتونم خوب ببینم واسه همین می ترسم!"
علی گفت:. ولی من تاریکی رو دوست دارم الان هم تاریکی کنارمونه اون هیچ وقت مارو تنها نمیذاره. فکر میکنم اونم عاشق ماست.
علی ادامه داد و گفت: " حتی الان که فکر میکنم بیشتر دارم عاشق تاریکی میشم اگه تاریکی نبود، وقتایی که بازی میکنیم من نمیتونستم خوب قایم شم. اگه تاریکی دوست داشتنی نبود، تو راحت منو پیدا میکردی و من باخت میدادم!".
ناهید گفت : " بازهم من تاریکی رو دوست ندارم!". اما علی هنوزم داشت به تاریکی دوست داشتنی فکر میکرد. دوباره علی چیزی یادش اومد و گفت: ببین تاریکی بهمون کمک میکنه بهتر بازی کنیم. یادته اون روز چشم بستنا بازی میکردیم؟ وقتی چشماتو بستم دوباره تاریکی دوست داشتنی بود که اومد و اجازه داد جایی رو نبینیم تا هیجانی تر بازی کنیم .
ناهید سکوت کرد ناهید از شدت گرما عرق کرده بود. برای همین به داداشش گفت بریم یکم زیر سایه اون درخت بشینیم؟
اونجا آفتاب و نور نمیخوره بهمون على خوشحال شد و گفت: وای باورم نمیشه بازم سر و کله تاریکی دوست داشتنی من پیدا شد. زیر اون درخت ببین چقدر تاریکی خوبه اگه سایه و تاریکی نبود اینجا پر از آفتاب بود بعد از گرما پخته میشدیم.
ناهید به حرفای علی فکر میکرد ناگهان گفت: آره درست میگی تاریکی دوست داشتنی خیلی خوبه من دقت کردم هر وقت تاریکی میاد گربه قشنگمون و سگ نگهبانمون میتونن با خیال راحت استراحت کنند علی از شنیدن حرف خواهرش خیلی خوشحال شد و گفت:
"كاملا درسته حتی برای پیدا کردن الماس باید زمین رو خیلی بکنیم. بعد اونجایی که خیلی تاریکه الماس اونجاست که میدرخشه. تاریکی دوست داشتنی الماس ها رو میشه پیش اون پیدا کرد. پیش تاریکی دوست داشتنی!".
حرفای ناهید و علی ادامه داشت و ناگهان صدایی اومد. صدای تاریکی دوست داشتنی صدایی که می گفت : " منم که بهتون کمک میکنم تا وقتی که شب میشه و چشماتونو میبندین بتونید هر چیزی که دوست دارین رو ببین. حتی خوابای قشنگ و خوب ببینید!". علی و ناهید خیلی خوشحال بودند. بعد تاریکی گفت دوس دارم زودتر شب شه تا دوباره شما بچه های قشنگمو بغل کنم و باهم بخوابیم!".
پایان...
#قصه_آموزشی
🟡 ∩_∩
. (◍•ᴗ•◍) 🟢
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟡
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه_5816407349769798985.mp3
4.81M
#قصه_صوتی
"هدیه تولد بابا سنجاب "
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
🌻 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌻
┏━━━∪∪━━━┓
💜 @childrin1 💜
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه.mp3
9.29M
#لالایی_صوتی
"گل زنبق"
با صدای (پگاه رضوی)
♡تقدیم به همه ی کسانی که برای آرامش و امنیت کودکان تلاش میکنند.♡
♡ ∩_∩
(„• ֊ •„)♡
┏━━━∪∪━━━┓
💜 @childrin1 💜
┗━━━━━━━━━┛
🌱 🍃 🌱 🍃
🍃 🌱 🍃 🌼
🌱 🍃 🌸
🍃 🌱
🌱 🌼
🍃
🌸
سـ😍✋ــلام
روز قـشنگـــ🌸🍃
تابستونیتون بخیر
امــیـدوارم 🌼🍃
هفت روزهفتتون
️یکی از یکی زیبـاتر🌸🍃
و دوست داشتنی تر
و️ پراز عشق و دوستی🌼🍃
و پر از خیر و برکت باشـه
امروزتون به زیبـایی گـــل🍃🌸
روزخـوبـی داشتـه باشیـد🍃🌼
🍃 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌸
┏━━━∪∪━━━┓
🍃 @childrin1 🌼
┗━━━━━━━━━┛
51.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت : اول ( پارت ۱ )
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
49.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت : اول ( پارت ۲ )
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
👐دست ورزی
♧هماهنگی چشم و دست
تقویت دقت و توجه و تمرکز♧
╲\╭┓
╭💕💜 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1،،،،،کانال دردونه.mp3
4.27M
#قصه_صوتی
💚سنجاب مهربون💚
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛
8734291387.mp3
2.7M
#لالایی_صوتی
"گل زیره"
👆👆👆
⭐️
💜⭐️
⭐️💜⭐️
💜⭐️💜⭐️
join🔜 @childrin1
🍏 🍏 🍏 1403/6/19
🌱 🍏 🌱 🍏 🌱
🌱 🌱
سـ🥰✋ـلام
دوشنبه 19 شهریور ماهتون عالی🍏🍃
الهی حال دلتون خـوب باشه🍏🍃
امروز از خــدا میخواهم🍏🍃
هـر آنچه بـهترین هست🍏🍃
برایتان رقم بزند
روزی فراوان دلی خوش🍏🍃
و شـادیـهای بـی پایان
لحظاتـتـون زیـبـا و قـشنگــــــ🍏🍃
🍃🍏 ∩_∩
(◕ᴗ◕✿)🍏🍃
┏━━━∪∪━━━┓
🍃. @childrin1 🍃
┗━━━━━━━━━┛
44.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت : اول ( پارت ۳ )
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
31.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت : اول ( پارت ۴ )
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
اگه میخوای فرزندت خودش رو بپذیره و دوست داشته باشه این قصه رو واسش بخون
کلاس نقاشی تموم شد همه بچه ها با خوشحالی از کلاس بیرون میومدند اما سیاوش ناراحت بود او با کسی حرف نمی زد، چون فکر میکرد هیچ کاری رو نمیتونه انجام بده. اونطور که دلش می خواست نقاشی اش خوب نبود او همه راه رو ناراحت بود. وقتی به در خونه رسید سگ مهربونش رو دید. سگ از اینکه سیاوش ناراحت بود، غمگین شد و دلش میخواست اونو خوشحالش کنه. واسه همین سیاوش رو با خودش تا جای دربچه جادویی
برد.
سیاوش که تا حالا این دریچه رو ندیده بود پرسید: این چیه؟ چرا منو اینجا آوردی؟ سگ مهربون واق واق کرد و وارد دریچه جادویی شد. سگ ناپدید شد سیاوش هم برای نجات سگش فورا سمت دریچه جادویی پرید و ناگهان وارد دنیای جدیدی شدند. اونها وارد دنیای غول ها شدند. سگ مهربون واق واق کرد و از سیاوش خواست تا در دنیای غولها قدم بزنند اونها در حال قدم زدن بودند که به غول بزرگ رو دیدند که خیلی خوب میجنگد.
سیاوش از جنگیدن و حرکتهای قشنگ غول بزرگ لذت برد. اما کمی هم ترسیدند. سپس تصمیم گرفتند از اونجا دور بشن. سیاوش و سگش پا به فرار گذاشتند که ناگهان صدای دلنشینی شنیدند. اونها سمت صدا رفتند و یک چیز عجیبی دیدند پشت درخت و استادن و غول هنرمندی رو دیدند که خیلی خوب ساز میزنه دوباره سیاوش کلی لذت برد تا اینکه صدای تق و تقی شنید.
وقتی صدای تق و تق اومد سگ مهربون هم واق واق کرد و دوست داشت بره ببینه این صدای تق تق از کجا میاد دوباره سیاوش و سگ مهربون به سمت صدا رفتند هر لحظه این صدا بلند و نزدیک تر میشد. تا اینکه از دور یک غول مهندس رو دیدند که سعی داشت چیز جدیدی درست کنه سیاوش و سگ مهربون خیلی آروم آروم پشت درخت رفتند و غول مهندس رو نگاه کردند. غول مهندس داشت با چیزهای دور ریختنی و وسایل الکی یه چیز جدید درست می کرد.
سیاوش باز هم از دیدن اون غول داشت کیف میکرد. ناگهان به صدای مهربونی شنیدند. صدای مهربون داشت حرفای قشنگی میزد. دوباره سیاوش و سگ مهربون کنجکاو شدند و به سمت صدا رفتند. اونها رفتند و رفتند تا غول مهربونی رو دیدند که روی یک تپه نشسته او داشت با حرفای قشنگی که میزد به یک نفر کمک می کرد تا حالش بهتر شود. سیاوش گوشاشو تیز کرد و خوب گوش میداد. واقعا حرفای قشنگی به گوش سیاوش میرسید و او لذت میبرد.
سیاوش با دقت به غولهایی که دیده بود فکر کرد. او با سگش گفت: خوش به حالشون ببين واقعا غولها بایدم خوشحال باشن اونا کارای خیلی قشنگی رو خیلی خوب میتونن انجام بدن خوب میجنگن! خوب ساز میزنن چیزای قشنگ میتونن درست کنن خیلی خوب میتونن حرف بزنن بایدم خوشحال باشن. بعد با همه ترسی که داشت به غول مهربون نزدیک شد بعد پرسید میشه با این چیزایی که اینجا ریخته واسم یه ماشین درست کنی؟ تو مهربونی بهم کمک کن!". غول مهربون لبخندی زد و گفت: من بلد نیستم کارای مهندسی و ساختن بلد نیستم!". سیاوش که لبخند غول مهربون رو دید تعجب کرد و بعد پرسید: " خب! از اینکه بلد نیستی ناراحت نیستی؟ تو خیلی راحت میگی بلد نیستم!".
غول مهربون با صدایی آروم و ملایم جواب داد: " آره مهندسی بلد نیستم اما خوب بلدم با همه حرف بزنم من به خودم و این قدرتم افتخار میکنم. سیاوش از غول مهربون تشکر کرد و با سگ مهربونش به سمت دریچه جادویی رفتند. اونها از دنیای غول ها بیرون اومدن حالا دیگه سیاوش ناراحت نبود. اتفاقا به خودش افتخار می کرد. او از سگ مهربونش تشکر کرد و بهش گفت تو امروز با این کارت یه چیز مهمی رو بهم یاد دادی تو یاد دادی که همه هر کاری رو بلد نیستن خب! من بلد نیستم خوب نقاشی بکشم اما خوب میتونم فوتبال بازی کنم. حتی ساز بلد نیستم اما خیلی خوب میتونم با بقیه حرف بزنم. من به خودم
افتخار میکنم سگ مهربونم!".
#پایان
#قصه_آموزشی
🟡 ∩_∩
. (◍•ᴗ•◍) 🟢
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟡
┗━━━━━━━━━┛
4_5990098017653360626.mp3
3.99M
#قصه_صوتی
"چشم دکمه ای"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه...._326715147139680188.mp3
2.54M
#لالایی_صوتی
" بالش ابری"
👆👆👆
🍓
🍇🍓
🍓🍇🍓
╲\╭┓
╭ 🍇🍓 🆑 @childrin1
┗╯\╲.
4_5942842270611932078.mp3
4.67M
#قصه_صوتی
" شیر و آهو"
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
╲\╭┓
╭ 🔮💈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه.mp3
8.97M
🍒💕 گل آلو 💕🍒
لالا لالا گل آلو
لبای سرخت آلبالو
دو چش داری مثه آهو
دو لپ داری مثه هولو
موهات ابریشم نرمه
دل مادر به تو گرمه
لالا لالا تا تو رو دارم
تو این دنیا چی کم دارم
لالا لالا لالا لالا
لالا کن نو گل بابا
#لالایی
╲\╭┓
╭ 🐞🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌸 🌸 🌸
🌱 🌸 🌱 🌸 🌱
🌱 🌱
1403/6/21
🌸روز قـشنگتون بخیرو شـادی
🌱امروزتـان مملو از آرامش
🌸و پــراز اتفـاقـات زیبـا
🌱بـراتـون روزی پــر از
🌸لطـف خــــداونــد
🌱دلـی آرام زنـدگی گـرم
🌸و یک دنیا سلامتی آرزومندم
🌱چهارشنبه تـون زیبـا و بـر وفق مـراد
🍃🌸 ∩_∩
(◕ᴗ◕✿)🌸🍃
┏━━━∪∪━━━┓
🌱. @childrin1 🌱
┗━━━━━━━━━┛
49.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت : دوم ( پارت ۱ )
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
37.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت : دوم ( پارت ۲ )
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خودت_بساز
تفکر فضایی جزء ضروری رشد کودک
این شبیه ساز به کودکان کمک می کند تا اشکال هندسی را تشخیص دهند و ترسیم کنند، اشیاء را تجزیه و تحلیل و تشریح کنند، اجزای تشکیل دهنده آنها را نام ببرند، اشیا را بسازند و آنها را اصلاح کنند.
اغلب کودکان به دلیل کمبود در تسلط بر مفاهیم ریاضیات ابتدایی و مشکلات در نمایش انتزاعی تصاویر فضایی سه بعدی، مشکلات یادگیری دارند.
این شبیه ساز به کودک شما کمک می کند: ✓ بهتر اشکال و اندازه اشیاء را درک کند.
💚 ∩_∩
. (◍•ᴗ•◍) 💜
┏━━━∪∪━━━┓
🧡 @childrin1 💛
┗━━━━━━━━━┛
#نکته_تربیتی
دوران کودکی، دوران کودکی کردن و تمرین زندگی است؛ دوران بزرگسالی نیست.
وقتی لباسهای مجلل و گران قیمت تن کودک می کنیم، دائما او را تحت فشار می گذاریم
که لباست رو کثیف نکنی.
چرا لباس بچه ها را راحت انتخاب نمی کنیم که اگر کثیف شد حرص نخوریم که همه چیز در زندگی حول محور رشد (تحول) است بازی کردن و کثیف کردن به رشد کودک کمک میکند.
🟢 پس لباس پوشیدن بچه ها را دقت کنیم.
🐭 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐭
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛