eitaa logo
پژوهش‌های تاریخ اسلام
3.2هزار دنبال‌کننده
226 عکس
29 ویدیو
10 فایل
مرکز پژوهش های تاریخ اسلام لینک دعوت به کانال: @chsiqs قم، خیابان دورشهر، روبروی کوچه ۲۱ تلگرام: https://t.me/chsiqs جهت ارتباط با ادمین: @Chsi_qs نکات تاریخی که توسط ادمین در کانال گذاشته می شود، به معنای موافقت مرکز با مضمون آن نکات نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
شروع رواج پیاده‌روی به سمت کربلا شیخ آقابزرگ تهرانی در شرح زندگانی استاد بزرگ خود، مرحوم حاج میرزا حسین نوری، می‌نویسد: «از سنت‌هایی که شیخ ما در سال‌های اقامت خود در عتبات پایه‌گذاری و رایج کرد، پیاده‌روی از نجف به کربلا برای زیارت سیدالشهدا بود. پیاده‌روی به کربلا در دوران شیخ انصاری، شیوه و روش بزرگان و اخیار رایج بود، ولی پس از چندی ترک شد ... استاد ما چون این وضع را بدین منوال دید، بدین شیوۀ خداپسندانه همت گماشت و به آن ملتزم گشت». در میان مراجع تقلید حضور آیت‌الله العظمی سید محمود شاهرودی زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم نخست با پای پیاده از نجف خارج می‌شد و به سوی کربلا حرکت می‌کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می‌افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می‌شد بیشتر زائران از کربلا سوار وسیلۀ نقلیه می‌شدند و به نجف بازمی‌گشتند؛ اما آیت‌الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف بازمی‌گشت. معروف است که این مرجع بزرگ چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین (ع) مشرف شده است (برگرفته از کتاب فرازها و فرودها، ص 74) دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
امام رضا (ع) به هیچ وجه از قم و نزدیکی آن عبور نکرده است استاد یوسفی غروی: حرکت امام رضا (ع) به سمت خراسان حرکتی مخفیانه نبوده، بلکه سیصد سرباز عباسی به رهبری رجاء بن ابی ضحاک ایشان را همراهی می‌کردند، لذا مسیر حرکت ایشان چندان مخفی نبوده و گفته‌اند که ایشان از مدینه به بصره رفت و از بصره به اهواز، از اهواز به فارس و در نهایت از فارس به مرو رسید. در این مسیر ایشان تحت هدایت سربازان عباسی بود و مأمون از رجاء بن ابی ضحاک خواسته بود تا امام را از شهرهایی مانند قم که کانون تجمع شیعیان بود عبور ندهد. به همین دلیل هم بود که امام را از کوفه روانه نکردند زیرا کوفه نیز یکی از کانون‌ها تجمع شیعیان بود. سید ابن طاووس (سید عبدالکریم ابن طاووس حلی، و نه صاحب کتاب ملهوف) در کتابی که درباره تعیین قبر امیرالمؤمنین (ع) نوشته (فَرْحَةُ الغَریّ فی تَعْیینِ قَبْر أمیرِالمُؤمنین عَلیّ بْن أبی‌طالب فِی النَّجَف) اشاره کرده که امام رضا (ع) در مسیرش وارد قم شد و شیعیان از او استقبال کردند و داستانی شبیه ورود پیامبر (ص) به مدینه را نقل می‌کند که شیعیان درباره اینکه امام به خانۀ چه کسی برود دعوا داشتند و امام رضا (ع) فرمود این شتر هر کجا برود آنجا منزل خواهم گزید. اکنون نیز منطقه‌ای در قم، در پشت مدرسۀ رضویه و در بازار نجارهای قدیم قم به نام «شترخان» وجود دارد که می‌گوید محلی بوده که شتر امام رضا (ع) توقف کرده و امام در آنجا منزل گزیده است. حتی وجه تسمیۀ مدرسۀ رضویه نیز همین بوده و چون نزدیک این محل ادعایی اقامت امام رضا (ع) بوده آن را «رضویه» نامیده‌اند. اما این داستان به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. مسیر حرکت از مدینه به مرو مشخص است و مأمون تأکید کرده بود که امام از مراکز تجمع شیعه عبور داده نشود. به‌ویژه که در آن زمان قمی‌ها با بنی‌عباس مشکل داشتند و از خراج دادن تمرد کرده بودند و درگیری‌ای هم به وجود آمد و تعدادی از قمی‌ها کشته شدند، لذا اصلاً معقول هم نیست مأمون اجازه داده باشد امام رضا (ع) را از این منطقه حرکت داده باشند. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
رویدادهای تاریخی 📔 نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام‌ رضا علیه السلام در مسجد جامع ساوه سخنرانان: 🗓شنبه 11 شهریور 1402، ساعت 17 🏠 سالن حافظ 🔹 برنامه به صورت حضوری برگزار می‌شود. 🔹 ورود برای عموم آزاد و رایگان است. 💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢 🆔 @iranianhht
بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (1) بخش اول: بازگشت امام چهارم (ع) به عراق و دیدار امام سجاد (ع) با جابر هر دو افسانه است! درباره بازگشت کاروان اسرا به کربلا در اولین اربعین امام حسین (ع) اقوال مختلفی وجود دارد که می‌کوشیم در چند بخش، برخی از این اقوال را بیان کنیم. در این قسمت به سراغ دیدگاه مرحوم دکتر محمدابراهیم آیتی می‌رویم که شهید مطهری در وصف ایشان می‌گوید: «به جرئت می‌توانم بگویم که در همۀ تهران و شاید همۀ کشور کسی را نداریم که به تاریخ صد سالۀ اول اسلام مثل آقای آیتی احاطه داشته باشد» (کتاب ده‌ گفتار، ص 222). مرحوم آیتی بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین به کربلا را ناممکن می‌داند و معتقد است هیچ دیداری بین امام سجاد (ع) و جابر بن عبدالله انصاری در کربلا صورت نگرفته است: «اما آمدن اهل بیت از شام به طرف عراق و رسیدن آن‌ها در اربعین یعنی روز بیستم ماه صفر به کربلا را به هیچ وجه نمی‌توان باور کرد یا سندی قابل اعتماد بر این افسانۀ تاریخی به دست داد [...]. [اگر بخواهیم تاریخ احتمالی را حدس بزنیم] می‌توان گفت که اهل بیت امام حسین (ع) پس از آنکه روز دوازدهم محرم سال 61 هجری وارد کوفه شدند و در حدود یک ماه یعنی تا حدود بعد از نیمۀ ماه صفر در کوفه زندانی بوده‌اند و یکی دو روز پیش از اربعین آنان را به شام فرستاده‌اند و چنان‌که برخی نوشته‌اند در حدود نیمۀ ماه ربیع‌الاول وارد دمشق شده‌اند. اما نمی‌توان دانست که تا چه تاریخی در دمشق مانده‌اند [...] و راستی اگر مدرک قابل اعتماد و استنادی می‌داشتیم که اسیران اهل بیت در چهلم شهادت امام به کربلا آمده‌اند، می‌گفتیم که این امر در موقع رفتن به شام بوده نه در موقع برگشتن از شام [...]. اما احتمال آنکه اهل بیت روز اربعین وارد شام شده باشند یا در چنان روزی به مدینه رسیده باشند یا در آن روز از دمشق به مدینه حرکت کرده باشند هیچ کدام از این مطالب را نمی‌توان باور کرد و چه بهتر که در ایام عاشورا و اربعین اسمی از این‌گونه مطالب بی‌مأخد برده نشود و به همانچه بوده و روی داده و مأخد آن در دست ماست اکتفا شود، نه امام چهارم (ع) از شام به عراق آمده و نه اهل بیت عصمت در بازگشت از شام به کربلا آمده‌اند و نه جابر بن عبدالله انصاری و عطیة بن سعد بن جنادۀ کوفی در زیارت اربعین خود با امام چهارم (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت ملاقات کرده‌اند و در هیچ یک از روایات مربوط به زیارت جابر و عطیه نامی و اثری از ملاقات این دو بزرگوار با امام سجاد (ع) و اهل بیت در کار نیست و قصه‌پردازان آن را ساخته و پرداخته‌اند» (کتاب بررسی تاریخ عاشورا، ص 180) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در روزهای آینده دیدگاه دیگر بزرگان را در این باره از همین کانال منتشر خواهیم کرد. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
ihht.ir.mp3
29.89M
🎶 پوشه شنیداری نشست علمی نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام‌ رضا علیه السلام در مسجد جامع ساوه 🗓 شنبه 11 شهریور 1402 💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢 🆔 @iranianhht
بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (2) بخش دوم: به هفت دلیل بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا منتفی است محدث نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا را منتفی می‌داند و هفت دلیل برای آن ذکر می‌کند که در اینجا چهار دلیل نخست او را به اختصار ذکر می‌کنیم: «[...] رسیدن اهل بیت در اربعین به کربلای معلا به نحوی که سید در لهوف ذکر نموده منافی است با امور بسیار و جمله از اخبار و تصریح جمعی از علماء اخیار. اول آنکه سید معظم مذکور بعد از مدتی خود ملتفت به بعضی از خرابی‌های این نقل از آن راوی مجهول شده است لهذا در کتاب اقبال در اعمال روز بیستم صفر بعد از اشاره به آنچه در لهوف سابقاً نوشته بود فرموده که این بعید است [...] دوم آنکه احدی از اجلاء فن حدیث و معتمدین اهل سیر و تواریخ در سیاق ذکر مقتل اشاره‌ای به این قصه نکرده‌اند [...] بلکه از سیاق کلامشان انکار آن معلوم می‌شود [...] سوم آنکه شیخ مفید در مسار الشیعه در وقایع ماه صفر فرموده «فی یوم العشرین منه کان رجوع حرم سیدنا و مولانا ابی عبد الله الحسین علیه السلام من الشام الی المدینة [...]». قریب همین عبارت را شیخ طوسی در مصباح متهجد و علامۀ حلی در منهاج الصلاح و کفعمی در دو موضع از مصباح خود ذکر کرده و ظاهر عبارت آن است که روز اربعین از شام بیرون آمدند نه آنکه وارد مدینه شدند چنانکه بعضی توهم کردند. چهارم آنکه تفصیل ورود جابر در کربلای معلی در دو کتاب معتبر موجود است و ابداً ذکری از ورود اهل بیت طهارت و ملاقات ایشان با جابر در آنجا نیست» (لؤلؤ و مرجان، ص149-158). ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در روزهای آینده دیدگاه دیگر بزرگان را در این باره از همین کانال منتشر خواهیم کرد. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (3) بخش سوم: دیدگاه محدث قمی در «منتهی الآمال» شیخ عباس قمی نیز از کسانی است که بازگشت اهل بیت در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا را نمی‌پذیرد. ایشان پس از نقل کلام سید بن طاووس در ملهوف دال بر بازگشت اهل بیت و ملاقات با جابر بن عبدالله انصاری در کربلا می‌نویسد: «مکشوف باد که ثقات محدثین و مورخین، بلکه خود سید جلیل علی بن طاووس نیز روایت کرده که بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع) عمر سعد نخست سرهای شهدا را به نزد ابن‌زیاد روانه کرد. آنچه از قضایای عدیده و حکایات متفرقۀ سیر ایشان به جانب شام از کتب معتبره نقل شده چنان می‌نماید که ایشان را از راه سلطانی و قری و شهرهای معموره عبور دادند که قریب به چهل منزل بود و اگر قطع نظر کنیم از ذکر منازل ایشان و گوییم از بریه و غربی فرات سیر ایشان بوده آن هم غریب به بیست روز می‌شود چه ما بین کوفه و شام به خط مستقیم یک صد و هفتاد و پنج فرسخ گفته شده و در شام هم قریب به یک ماه توقف کرده‌اند چنان‌که سید در اقبال فرموده [...] پس با ملاحظۀ این مطالب خیلی مستبعد است که اهل بیت بعد از این همه قضایا از شام برگردند و روز بیستم شهر صفر که روز اربعین و روز ورود جابر به کربلا بوده، به کربلا وارد شوند. و خود سید اجل این مطلب را در اقبال مستبعد شمرده، به علاوه که احدی از اجلاء فن حدیث و معتمدین اهل سیر و تواریخ در مقاتل و غیره اشاره به این مطلب نکرده‌اند با آنکه دیگر ذکر آن از جهاتی شایسته بود، بلکه از سیاق کلام ایشان انکار آن معلوم می‌شود. و قریب این عبارت را ابن‌اثیر و طبری و قرمانی و دیگران ذکر کرده‌اند و در هیچ کدام ذکری از سفر عراق نیست، بلکه شیخ مفید و شیخ طوسی و کفعمی گفته‌اند که: در روز بیستم صفر حرَم حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) از شام به مدینه و در همان روز جابر بن عبدالله به جهت زیارت امام حسین (ع) به کربلا آمد و اول کسی است که امام حسین (ع) را زیارت کرد» (منتهی الآمال، ج2، ص 1013-1014). ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
arbaeen.mp3
25.12M
صوت سخنرانی استاد یوسفی غروی با عنوان «زیارت اربعین از آغاز تا کنون» برگزارشده در بنیاد پژوهشهای اسلامی، 8 شهریور 1402 بخشی از مطالبی که در این سخنرانی خواهید شنید: ⬇️⬇️ 🔵 درباره مرسل نقل شدن خبر «علامات مؤمن» از سوی شیخ طوسی ⚫️ منظور از «اربعین» اربعین امام حسین (ع) است نه زیارت چهل مؤمن 🔵 «اربعین» در بین شیعه فقط اربعین امام حسین (ع) را به ذهن متبادر می‌کرد ⚫️ درباره بازگشت سر امام حسین (ع) و دفن شدن آن در کنار بدن مطهر 🔵 روز اربعین هم روز بازگشت سر مطهر به بدن بوده و هم روز بازگشت اهل بیت به کربلا و طی شدن این مسیر در این مدت هیچ استبعادی ندارند ⚫️ داستان تألیف کتاب الملهوف سید ابن طاووس 🔵 معرفی کتاب تصحیح و منبع‌شناسی لهوف نوشتۀ دکتر مصطفی صادقی کاشانی ⚫️ پیاده‌روی به سمت کربلا، تعطیلی پنجشنبه برای زیارت شب جمعه در کربلا 🔵 زیارت پیاده به سمت کربلا نخست مخصوص طلاب و علما بود و بعدتر عموم مردم نیز همراهی کردند ⚫️ عدد چهل (اربعین) خصوصیت دیگری ندارد و رازی در این اعداد نهفته نیست دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
اقوال مختلف در خصوص موضع دفن سر مقدس امام حسین (ع) محدث قمی در نفس المهموم چند قول را برشمرده است: 1. گروهی گویند: یزید آن را برای عمرو بن سعید بن عاص حاکم مدینه فرستاد، عمرو گفت دوست داشتم نزد من فرستاده نمی‌شد، آنگاه دستور داد در بقیع کنار قبر مادرش فاطمه (ع) دفن شود. 2. گفته شده: در خزانۀ یزید باقی ماند، تا اینکه منصور بن جمهور داخل خزانه شد و دید سر داخل سبد سرخی قرار دارد و هنوز رنگ سیاهی بر محاسن آن حضرت بود، دستور داد کنار دروازۀ فرادیس دمشق آن را دفن کنند. 3. گفته شده آن را سلیمان بن عبدالملک بن مروان در خزانۀ یزید پیدا کرد، پنج پارچه کفن زیبا بر آن پوشانید و همراه گروهی بر آن نماز خواند و آن را دفن نمود. 4. آنچه بین دانشمندان شیعه مشهور است آن است که امام سجاد (ع) آن را بازگرداند و کنار بدن شریف امام دفن نمود و یا کنار حرم مطهر حضرت علی (ع) دفن شده است، همچنان‌که در روایات زیادی به آن اشاره شده است. ابن‌شهرآشوب از سید مرتضی در یکی از تألیفاتش نقل کرده که سر امام حسین (ع) از شام به کربلا بازگردانده شد و به بدن ملحق گردید و شیخ طوسی گوید: از این جهت زیارت اربعین خوانده می‌شود (برگرفته از نفس المهموم، ترجمه جواد قیومی، ص 503) و همچنین در منتهی الآمال به نقل از علامه مجلسی آمده است: مترجم [منظور علامه مجلسی است در جلاء العیون] گوید: بدان که در مدفن سر مبارک حضرت سید الشهدا – علیه آلاف التحیة والثناء – خلاف میان عامه بسیار است و ذکر اقوال ایشان فایده‌ای ندارد و مشهور میان علمای شیعه آن است که حضرت امام زین العابدین (ع) آن را با سر سایر شهدا به کربلا آورد و در روز اربعین به بدن‌ها ملحق گردانید و این قول به حسب روایات بسیار بعید می‌نماید. و احادیث بسیار دلالت می‌کند بر آنکه مردی از شیعیان آن سر مبارک را دزدید و آورد در بالای سر حضرت امیرالمؤمنین (ع) دفن کرد و به این سبب در آنجا زیارت آن حضرت سنت است. [در پاورقی] فقیر گوید که قول یزید به حضرت علی بن الحسین (ع) که هرگز نخواهی دید سر پدرت را، چنان‌چه بعد از این خواهد آمد، تأیید می‌کند این روایت را (منتهی الآمال، ج2، ص 1008) دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (4) بخش چهارم: تلاش حدوداً هزار صفحه‌ای مرحوم قاضی طباطبایی برای اثبات بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین به کربلا پس از ذکر دیدگاه مرحوم دکتر آیتی، محدث نوری و محدث قمی که همگی به نوعی معتقد بودند کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا بازنگشتند اکنون به سراغ مبسوط‌ترین دفاع از بازگشت کاروان اسرا خواهیم رفت. مرحوم سید محمدعلی قاضی طباطبایی، اولین امام جمعه تبریز بعد از انقلاب اسلامی و اولین شهید محراب پس از انقلاب، پس از اینکه با این پرسش مواجه شد دست به قلم برد و کتابی با نام «تحقیق درباره اولین اربعین سید الشهدا (ع)» منتشر کرد. ایشان مدعی است محدث نوری و شاگردانشان این دیدگاه را پر و بال دادند که بازگشت کاروان اسرا در اولین اربیعن به کربلا ممکن نیست و درباره انگیزۀ خود از تألیف کتاب می‌نویسند: «نظر به تشویش افکار و شبهات و اشکالاتی که از قلم علامه نوری (ره) تراوش کرده سالیان دراز است که در ایام اربعین هر سال آن شبهات در اذهان و زبان‌ها تجدید می‌شود و پاره‌ای از اهل غرض نیز آن‌ها را عنوان کرده و می‌خواهند در میان شیعه در تقویت آن شبهات بکوشند [...] و به این مناسبت در این سال 1392 قمری در تبریز بعضی از اهل دیانت و تقوی از این جانب سؤالی کرده و خواستار جواب شد». ایشان مدعی است تا قرن هفتم همه قائل به بازگشت اسرا در اولین اربعین بوده‌اند و اولین کسی که تردید وارد کرده سید بن طاووس در کتاب اقبال است. مرحوم قاضی طباطبایی وجه تردید سید در کتاب اقبال را پیش‌فرضی می‌داند که به نظر ایشان نادرست است و آن اینکه «اهل بیت یک ماه در شام ماندند». او با رد این پیش‌فرض به سراغ ادلۀ محدث نوری می‌رود و با آوردن شواهد تاریخی می‌کوشد نشان دهد طی کردن مسیر شام تا کربلا در فاصلۀ زمانی ده پانزده روز امر بعیدی نیست و در طول تاریخ گزارش‌هایی به دست ما رسیده است که این فاصله در این مدت طی شده است. لذا «استبعاد» مطرح‌شده از جانب محدث نوری صحیح نیست. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاره‌ای از مخاطبان پس از مطالعۀ مطالب مربوط به بازگشت اهل بیت (ع) به کربلا در اولین اربعین امام حسین (ع) (رجوع کنید به چهار مطلبی که با همین عنوان در کانال قرار داده شده) و اختلاف نظر درباره بازگشت رأس مقدس امام حسین (ع) در روز اربعین به بدن مطهر پرسیده‌اند: 🛑 آیا اگر قائل به بازگشت اهل بیت و سر مطهر در اولین اربعین نباشیم، اربعین امام حسین خصوصیتش را از دست خواهد داد؟ در پاسخ به این پرسش این بخش از سخنان دکتر سعید طاووسی در مصاحبه با ایکنا را منتشر می‌کنیم. ایشان توضیح می‌دهد که بحث بازگشت اهل بیت (ع) در اولین اربعین و بازگشت رأس مطهر به بدن در این روز و مستحب بودن زیارت اربعین امام حسین (ع) بحث‌های مجزایی است و انکار اولی و دومی (بازگشت اهل بیت و رأس مقدس در روز اربعین) مستلزم انکار مطلب سوم (استحباب زیارت اربعین) نیست. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
مطالب مربوط به اربعین در کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام 1. شروع رواج پیاده‌روی به سمت کربلا 2. بازگشت امام چهارم (ع) به عراق و دیدار امام سجاد (ع) با جابر هر دو افسانه است! (دیدگاه مرحوم دکتر محمدابراهیم آیتی) 3. به هفت دلیل بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا منتفی است (دیدگاه محدث نوری) 4. دیدگاه محدث قمی در «منتهی الآمال» درباره بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین 5. سخنرانی استاد یوسفی غروی با عنوان «زیارت اربعین از آغاز تا کنون» 6. اقوال مختلف در خصوص موضع دفن سر مقدس امام حسین (ع) 7. تلاش حدوداً هزار صفحه‌ای مرحوم قاضی طباطبایی برای اثبات بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین به کربلا 8. اگر قائل به بازگشت اهل بیت و سر مطهر در اولین اربعین نباشیم، اربعین امام حسین خصوصیتش را از دست خواهد داد؟ (فیلم سخنان دکتر سعید طاووسی در این باره) دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
با توجه به مسیر معروف حرکت امام رضا (ع)، حتی با وجود یادگارنوشتۀ تازه کشف‌شده در مسجد جامع ساوه، باید حضور امام در ساوه را منتفی دانست؟ استاد شیخ الحکمایی: یکی از بحث‌های جدی که مطرح شد و غالباً دسته جدی از مخالفین مطرح می‌کنند این است که در مورد مسیر سفر امام تا به الان پژوهش‌هایی به صورت کتاب و مقالات در مورد قدمگاه‌های امام نگاشته شده است. عمده آن سفری است که از مسیر بصره و اهواز و بهبهان و یزد و نهایتا نیشابور مطرح شده است و مأمون نیز تأکید داشته امام از مناطق شیعه‌نشین عبور نکند. به گمان من اثبات شدن انتساب این یادگارنوشته به امام رضا (ع) مخالفتی با موضوع مسیر حرکت حضرت ندارد. بر اساس تحقیقاتی که انجام شده مثلاً مادلونگ شروع سفر امام را از محرم سال 201 می‌داند. این مسیر هم حدود سه یا چهار ماه طول می‌کشیده است. اما آیا امکان وجود سفرهای دیگری در ادامۀ این سال نبوده است؟ در منابع متعدد و دست کم از قرن حدود سال ۴۰۰ گزارش‌هایی از حضور امام در قزوین داریم و دو موضوع در این گزارش‌ها مطرح شده که یکی میزبان امام هست که احادیثی از این طریق نقل شده و در قالب صحیفه یا مسند امام رضا تدوین شده است و فوت فرزند دو ساله یا کوچکتر امام در قزوین که امروزه به نام شاهزاده حسین می‌شناسیم. و این موضوع را دست کم از کتاب «تاریخ قزوین و فضائلها» که البته اصل کتاب را نداریم ولی رافعی آن را به نقل از این کتاب نقل می‌کند می‌توان فهمید. یعنی کهن‌ترین شاهد ما برای این اتفاق به حدود سال ۴۰۰ بر می‌گردد. «النقض» تصریح می‌کند که شیعه و سنی به زیارت حسین بن رضا روند. تأکید ویژه بر اینکه اتفاقاتی که در منابع نقل شده و مقبره‌ای ساخته شده و مورد احترام بوده از قدیم بوده است. و جالب تر این است که رافعی تصریح به یک سفر مخفیانه می‌کند. با واژه «مستخفیاً» تأکید روی این سفر انجام شده است. ما گزارشی از این سفر را داریم و دو شاهد مشخص هم داریم؛ یعنی فوت فرزند امام و روایاتی که در این سفر توسط میزبان امام مطرح شده است. یک شاهد دیگر را از مسیر مشهور مطرح می‌کنم که قدمگاه مشهدک اردکان یزد کتیبه‌ای دارد مربوط به سال ۵۹۵. در این کتیبه تصریح می‌شود که امام در سال ۱۹۶ اینجا حضور داشتند. شاهدی است که کمتر به آن توجه شده است. در مسیر مشهور شاهدی داریم که به سفر امام در سال ۱۹۶ اشاره شده است. بنابراین با اینکه خبر واحد است می‌شود این را در نظر گرفت که شاید بقیه قدمگاه‌ها مربوط به سفر این سال باشد (بخشی از سخنان ایشان در نشست علمی بررسی یادگارنوشته منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درباره همین موضوع همچنین بخوانید: استاد یوسفی غروی: امام رضا (ع) به هیچ وجه از قم و نزدیکی آن عبور نکرده است! دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
آیا یادگارنویسی بر دیوار مسجد جامع ساوه از سوی امام رضا (ع) (بر فرض صحت انتساب این نوشته به ایشان) دور از شأن امام است؟ پس از منتشر شدن تصویر یادگارنویسی منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه بحث‌های گوناگونی در گرفت. یکی از اشکالات مطرح‌شده این بود که یادگار نوشتن بر دیوار امکان مختلف یا روی درخت و ... کار نادرستی است و چنان که امروزه به کسانی که حضورشان را در مکان‌های مختلف با یادگارنویسی اعلام می‌کنند به دیدۀ تحقیر می‌نگریم. لذا یادگارنویسی در مسجد جامع ساوه از شأن امام به دور است و شأن امام اقتضا می‌کند این یادگارنویسی را از ایشان ندانیم. استاد شیخ الحکمایی در نشست علمی نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام‌ رضا علیه السلام در مسجد جامع ساوه در پاسخ به این اشکال نکاتی را یادآور شدند: می‌دانیم که یادگاری‌نویسی یک سنت جدیدی نیست. از خیلی قدیم‌ترها دستِ کم در حوزه ایران از پیش از اسلام یادگارنویسی‌هایی داریم، مثلا در تخت جمشید به صورت خاص که حتی از پادشاهان که آمدند و تخت جمشید را دیدند و به نحوی گزارش حضورشان را و خواندن کتبیه‌ها را اعلام کردند که کم و بیش دوستان با آن آشنا هستند. این کار شاید با نگاه امروزی دور از شأن امام باشد ولی در روزگار قدیم اینطور نبوده است و نوشتن این نوع یادگاری‌ها واقعاً کار فرهیختگان و بزرگان بوده نه عموم مردم. عموم مردم نه سوادی داشتند و نه چنین جایگاهی که بخواهند یادگاری بنویسند. ولی غالباً بر حسب نمونه‌های متعدد این کار در حیطه فرهیختگان و شخصیت‌های شاخص و پادشاهان و دانشمندان بوده و نمونه‌های آن هم هست. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
سخنان استاد شیخ الحکمایی.pdf
98.2K
متن سخنان استاد شیخ‌الحکمایی در نشست علمی نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه برگزارشده در خانۀ اندیشمندان علوم انسانی آماده‌سازی متن جلسه در مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام انجام شده و برای اولین بار منتشر می‌شود. استاد شیخ الحکمایی در این جلسه درباره مسائل زیر سخن گفتند: ⚫️ بیان پیشینۀ یادگارنویسی 🔵 توضیحی درباره ابعاد این یادگارنوشته ⚫️ توضیحی درباره خوانش متن آن 🔵 توضیحی درباره ماندگاری این اثر تا به امروز ⚫️ آیا این نوشته ممکن است جعلی باشد؟ 🔵 آیا ممکن است منظور از «علی بن موسی» شخص دیگری به جز امام رضا (ع) باشد؟ ⚫️ با توجه به مسیر معروف حرکت امام رضا (ع) چطور می‌توان برای حضور امام در ساوه احتمال معقولی قائل شد؟ دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
همین که قضیه‌ای در کتابی نوشته شده باشد که دلیل بر اعتماد به محتوایش نیست! داستان منبع‌طلبی شهید قاضی طباطبایی برای موضوع فتوای شریح قاضی به واجب القتل بودن امام حسین (ع) چندی قبل در اثنای مذاکرات دینی و انتقادی که نسبت به بعضی امور اجتماعی می‌شد، در یکی از منبرهای شب‌های هفتۀ مسجد (شعبان) در تبریز بالای منبر اظهار کردم اگر از آقایان اهل اطلاع و تتبع در موضوع فتوا دادن شریح قاضی بر واجب القتل بودن حضرت سید الشهدا سلام الله علیه که در افواه مشهور و در السنۀ روضه‌خوان‌ها شهرت تمام دارد مدرکی به دست آورده باشد و در کتابی که مورد اعتماد و مدرک باشد یافته و دیده‌اند اینجانب را مطلع نمایند که موجبات تشکر مرا فراهم آورده‌اند. ابداً سراغی از کسی نشد و تا مدت‌ها اطلاعی از کسی به دست نیامد. تعجب‌آور آنجاست که پس از مدت‌ها دیدم شخصی عبارات کتاب «ثمرات الانوار» تألیف مرحوم آقا میرزا محمد خطیبی که در محلۀ کوچه باغ تبریز پیش‌نمازی می‌کرد و در بازار تبریز به شغل بزازی مشغول بود و با اینجانب ارتباط و دوستی داشت و شخصی متدین و باتقوا و ثابت در صداقت بود ولی از روی تحقیق چیزی نمی‌نوشت و اخیراً سه جلد کتابی که به نام مذکور تألیف نموده و طبع و منتشر کرده ولی هرچه دیده و یافته در آن کتابش نقل نموده و آن کتاب‌ها را مدرک و مصدر نقل خود قرار داده در پاورقی آن کتاب از کتاب دیگر قضیۀ فتوای شریح را نقل کرده آن را نوشته پیش بنده آورده که مدرک آنچه سابقاً می‌خواستید پیدا کرده‌ام. بسیار در شگفت شدم و حیرت و حیرتم افزود. گفتم ای آقای با اطلاع، بنده مدرک و مصدر این موضوع را می‌خواهم به دست بیاورم نه نوشتۀ کتابی که دیروز کسی آن را تألیف کرده که او را کاملاً می‌شناسم و اندازۀ معلومات او را می‌دانم و می‌خواهم کتابی باشد که از مصادر به شمار آید نه کتابی که خودش نمی‌تواند مدرک واقع شود مگر مصدر نقل خود را روشن نماید ولی در نظر شما چون در اوراقی دیده‌اید که چاپ شده و به صورت کتابی درآمده باید اعتماد کرد و آن را مصدر و مستند قرار داد اما در قاموس اهل تحقیق و تتبع و آنهایی که بدون بررسی و دقت و تنقیب به مطلبی اعتماد نمی‌کنند این نوشته‌ها به درد نمی‌خورد به قدر پشیزی ارزش ندارد (برگرفته از کتاب تحقیق درباره اولین اربعین سیدالشهدا (ع)، ص61). دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
خاطراتی درباره تعیین تاریخ شهادت امام حسن (ع) دکتر حامد منتظری مقدم: حدوداً از ده سال و اندي پيش شخص محترمی پيگير ترويج اين مسئله بود که هفتم صفر به عنوان شهادت امام مجتبي (عليه السلام) اعلام شود تا به زعم ايشان با استقلال سالروز شهادت امام مجتبی(ع) از وفات رسول خدا(ص)، بهتر براي حضرت سوگواری شود! در زمان حيات مرحوم پيشوايی اين شخص محترم به گروه تاريخ مؤسسه آمدند و مباحثی هم انجام شد؛ اما ادلۀ ايشان قانع‌ کننده نبود. مهمترين سند ايشان کتابی از قاسم بن ابراهيم رسی بود. به ياد دارم يک بار مرحوم استاد عرفان هم اين سند را نقد می‌کرد و می‌فرمود در صفحه پايانی کتاب قاسم بن ابراهيم رسی فهرستی از تواريخ زندگانی اهلبيت ذکر شده و در آنجا تا امام عسکری را بيان کرده در حالی که قاسم رسی خودش قبل از امام عسکری وفات کرده است! پس اعتباری به آن فهرست نيست. برخي اشارات مرحوم پيشوایی ناظر به اين بود که از شخص ايشان خواسته اند که در اين باره قضاوت و نظرشان را اعلان کنند که ايشان نيز تأييد نکرد؛ اما پس از سال‌ها به نظر مي‌رسد که امسال، اولين سالی است که رسانه ملی هفتم صفر را متأسفانه (به رغم ضعف سند) به عنوان شهادت امام مجتبی(ع) قرار داده است! به نقل از کانال حامد منتظری مقدم- تشیع پژوهی https://eitaa.com/Tashayo دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
بستۀ پیشنهادی مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام برای مطالعه به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) 🔵 راهبردهای امام حسن (ع) در مواجهه با ناهنجاری های سیاسی- اجتماعی زمان/ علیرضا واسعی ⚫️ زندگی و احوال امام حسن (ع) از تولد تا شهادت / رمضان محمدی 🔵سبک زندگی اقتصادی امام حسن (ع)/ نعمت الله صفری فروشانی و معصومه اخلاقی ⚫️ پژوهشی درباره تعداد حج‌های پیادۀ امام حسن مجتبی (ع)/ علی اکبر ذاکری 🔵 روش های گسترش اخبار ساختگی؛ بررسی موردی اخبار مطلاق بودن امام حسن(ع)/ حسین مرادی نسب و رسول قلیچ ⚫️ آیا امام حسن (ع) در صلح‌ با معاویه مبالغ بسیار زیادی را برای خود و برادرش طلب کرده بود؟/ برگرفته از کتاب حیات اقتصادی ائمه (ع) 🔵 پاسخ به شبهاتی درباره امام حسن مجتبی (ع)/ محمدهادی یوسفی غروی دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
پروندۀ کشف یادگارنوشتۀ منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه 🔵 گزارش تصویری از کشف یادگارنوشته در مسجد جامع ساوه و توضیحات استاد شیخ الحکمایی ⚫️ فایل پی دی اف یادداشت استاد شیخ الحکمایی درباره این یادگارنوشته در فصلنامۀ گزارش میراث 🔵 امام رضا (ع) به هیچ وجه از قم و اطراف آن عبور نکرده است! (دیدگاه استاد یوسفی غروی) ⚫️ فایل صوتی نشست علمی نقد و بررسی یادگارنوشتۀ نویافتۀ منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه 🔵 فایل متنی سخنان استاد شیخ الحکمایی در نشست نقد و بررسی یادگارنوشتۀ نویافته منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه ⚫️ آیا یادگارنویسی در مسجد دور از شأن امام رضا (ع) است؟ 🔵 آیا مسیر معروف حرکت امام رضا (ع) انتساب این یادگارنوشتۀ جدید به امام رضا (ع) را منتفی می‌کند؟ دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
هدایت شده از مُستَبین
داستان تبریک ربیع ⛔️ تبریک حلول ماه ربیع الاول که هر ساله رونق بیشتری می‌گیرد و در سطح وسیع در رسانه‌ها و پیام‌رسان‌ها مرسوم شده است، هیچ معنا و دلیلی ندارد. ⏰ ربیع الاول هم ماهی از ماه‌های خداست و تفاوتی با دیگر ماه‌ها ندارد 🌓 إنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً في‏ كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏ منتهی مطلبی که هست چون ما رسم کرده‌ایم دو ماه سیاه‌پوشی و عزاداری کنیم و همه برنامه‌های جشن و شادی ـ هر چند بدون حرمت‌شکنی و با احترام به ساحت اهل‌بیت باشد ـ‌ تعطیل کرده‌ایم و تصور می‌کنیم که این روش اهل‌بیت بوده است؛ وقتی دو ماه تمام می‌شود گویی اتفاق تازه‌ای افتاده و ماه شادی آغاز شده است! 🏴 اگر اهل‌بیت برنامه‌ای برای عزا داشته‌اند بر سیدالشهدا بوده و بس. پس نیازی به تبریک ماه ربیع نبوده و نیست. @Mostabin 📚 در معارف دینی هم چیزی به نام تبریک ربیع نداریم و چند سال اخیر محققان بیان کرده‌اند که داستان آن حدیث بشارت به ماه ربیع، اشتباهی از ماه آذار رومی بوده و داستانی مربوط به ابوذر است و ربطی به ربیع ندارد (بنگرید به متن شماره 36 مستبین). ❌ همچنین است خرافه شب‌گردی و کوبیدن درهای هفت یا چهل مسجد و سیاه کردن و تخریب در و دیوار مساجد با شمع تا صبح اول ربیع!! ✅ بله؛ بنا به نقل شیخ طوسی در مصباح (ذیل اعمال ربیع) حادثه مهم یعنی خوابیدن امیرالمؤمنین علی(ع) به جای رسول‌خدا برای هجرت که از فضائل و افتخارات آن‌حضرت به شمار می‌رود؛ در شب اول ربیع الاول رخ داده و جای آن دارد که این شب و روز بخاطر این رویداد گرامی داشته شود. در ایتا https://eitaa.com/Mostabin در تلگرام https://t.me/AlMostabin
بر اساس نقل ابومخنف و قدیمی‌ترین رساله‌ای که در باب تاریخ وفات و شهادت معصومان نگاشته شده است، دوم ربیع الاول روز رحلت پیامبر (ص) است استاد یوسفی غروی: این تاریخ که نزد ما شیعه در ایران 28 صفر شهرت پیدا کرده است، تنها بر اساس گفته مرحوم شیخ مفید در کتاب «ارشاد» است، در حالی که با مراجعه به منابع تاریخی کهن می‌بینیم که 28 صفر را به عنوان روز سنگین شدن بیماری حضرت و بستری بودن کامل حضرت عنوان می‌کنند. برادر محقق آقای حسینی جلالی در کتاب «تاریخ اهل البیت(ع)» بر اساس کهن‌ترین تاریخ راجع به تواریخ زندگانی ائمه(ع) که منسوب به نصر بن علی جهضمی از اصحاب حضرت رضا(ع) است، این مسئله را تحقیق کرده‌اند، هر چند که این مطلب سابقاً به نام ابن ابی‌الثلج بغدادی و یا به نام ابن‌خشّاب بغدادی (که در قرن سوم و چهارم و حدود 200 سال بعد از نصر بن علی جهضمی می‌زیسته‌اند)، منتشر می‌شد. این‌ها در واقع راویان همان کتاب نصر بن علی جهضمی از اصحاب امام رضا(ع) بوده‌اند که رویدادهای زندگی امامین عسکریین(ع) را به آن اضافه کرده‌اند. در هر صورت، در این قدیمی‌ترین رساله در باب زندگی و تواریخ ولادت‌ها و شهادت‌ها و رحلت‌های معصومین(ع) و اسماء و القاب محل وفات و محل دفن آنان، تاریخ رحلت پیغمبر اکرم(ص) دوم ماه ربیع‌الاول ذکر شده است و این قول ارجح به نظر می‌رسد. ابومخنف به نقل از مشایخ انصار در مدینه همان دوم ماه ربیع الاول را به عنوان روز رحلت پیامبر(ص) نقل می‌کند و این یعنی حدود چهار روز روزهای سخت شدن بیماری حضرت رسول(ص) و بستری بودن ایشان بوده است. همچنین درباره خطبۀ کوتاهی که گفته می‌شود پیغمبر (ص) در مسجد مدینه خوانده و از مردم حلالیت طلبیده قصاص یکی از افراد را مطالبه کرده است باید گفت روایت معتبری دال بر اینکه پیغمبر(ص) چنین خطبه‌ای خوانده نداریم و علاقه‌مندان می‌توانند برای مطالعۀ بیشتر در این باب به جلد سوم کتاب «موسوعة التاریخ الاسلامی» رجوع کنند (به نقل از سایت راسخون) دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
تصویر بخش مربوط به تاریخ رحلت پیامبر (ص) از کتاب «تاريخ أهل البيت نقلا عن الأئمة عليهم السلام‌» که روز رحلت ایشان دوم ربیع الاول دانسته شده است. کتاب «تاريخ أهل البيت نقلا عن الأئمة عليهم السلام‌» که به گفتۀ استاد یوسفی غروی کهن‌ترین کتاب درباره تاریخ ولادت و شهادت و رحلت معصومان است با تحقیق استاد محمدرضا حسینی جلالی از سوی انتشارات آل البیت منتشر شده است.
نمونه صفحات.pdf
4.26M
بیست صفحۀ ابتدایی کتاب «تاریخ‌یار: درآمدی بر پژوهش در تاریخ اسلام» نوشتۀ محمدصادق حسین‌زاده، کاری از مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام با همکاری نشر نگاه معاصر چاپ اول: تابستان 1402 288 صفحه
مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام با همکاری انتشارات نگاه معاصر منتشر کرد: 🛑 تاریخ‌یار: درآمدی بر پژوهش در تاریخ اسلام 🛑 نویسنده: محمدصادق حسین‌زاده چاپ اول: تابستان 1402 288 صفحه این کتاب در دو بخش «منطق پژوهش» و «آسیب‌شناسی تاریخی» سامان یافته است. در بخش اول، با تفصیل، منطق پژوهش و نحوۀ مواجهۀ درست با مسئلۀ پژوهش تبیین می‌شود. در بخش دوم ابتدا آفات و آسیب‌هایی که گزارش‌های تاریخی بدان دچار شده‌اند تشریح می‌شود تا کسی که می‌خواهد وارد میدان پژوهش در تاریخ اسلام شود، بداند با چه مشکلاتی در این عرصه روبه‌روست. سپس پاره‌ای از مهم‌ترین آسیب‌های روشی که پژوهشگران بدان مبتلا شده‌اند، به خواننده گوشزد می‌شود تا پژوهش خود را از چنین آسیب‌هایی دور نگه دارد. از طرف دیگر چون تاریخ‌پژوهی هم جنبۀ نظری دارد و هم جنبۀ عملی، برای اینکه مسائلی که در تبیین منطق پژوهش و همچنین در آسیب‌های تاریخی بیان می‌شود، صرفاً انتزاعی و فرضی نباشد، در سراسر کتاب کوشش شده با رویکردی تطبیقی برای هر مسئلۀ نظری مثال‌های متعدد تاریخی آورده شود تا خواننده به طور ملموس با مطالب مطرح‌شده آشنا شود و ارتباط برقرار کند. بیست صفحۀ نخست کتاب را می‌توانید از اینجا بخوانید. برای تهیۀ کتاب به کتابفروشی‌های سراسر کشور مراجعه کنید. همچنین می‌توانید از طریق کتابفروشی شهر (به صورت حضوری در قم و ارسال به سراسر کشور) با شمارۀ تماس 02537744015 به خرید کتاب اقدام نمایید. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ @chsiqs
🔸 «عاش سعیداً ومات سعیداً» 🔸 بزرگداشت مرحوم علامه محقق آیة الله سید محمدمهدی موسوی خرسان‌ قدس سره با سخنرانی: ▫️ آیة الله یوسفی غروی ▫️ حجة الإسلام والمسلمین رضا مختاری ▫️سید محمد طباطبائی یزدی ▫️ دکتر عبدالحسین طالعی سه‌شنبه، 28 شهرویر 1402 ش. ساعت 7:30 شب قم، میدان رسالت، ابتدای خیابان سمیه، شماره 15 بنیاد محقق طباطبائی، سالن میرزا عبدالله افندی @chsiqs
آیا مفاتیح الجنان تألیف شیخ عباس قمی است؟ استاد یوسفی غروی: اصل کتاب مفاتیح از محدث قمی نیست بلکه از شیخ رحمت‌الله کرمانی است ولی چون نظم و نسق آن خیلی زیبا نبود و از سویی گفته شده بود که برخی مطالب اعتباری ندارد لذا شیخ عباس قمی این کتاب را پالایش کرد و نام آن را از «مفتاح الجنان» به «مفاتیح‌ الجنان» تغییر داد. تصویر فوق بخشی از مقدمۀ شیخ عباس قمی بر مفاتیح الجنان است که می‌نویسد: و بعد چنين گويد اين فقير بى بضاعت و متمسك بأحاديث أهل بيت رسالت عليهم السلام عباس بن محمد رضا القمى ختم الله لهما بالحسنى و السعادة كه بعضى از اخوان مؤمنين از اين داعى درخواست نمودند كه كتاب مفتاح الجنان را كه متداول شده بين مردم مطالعه نمايم و آنچه از ادعيۀ آن كتاب كه سند دارد ذكر نمايم و آنچه را كه سندش بنظرم نرسيده ذكر ننمايم و اضافه كنم بر آن بعض ادعيه و زيارات معتبره كه در آن كتاب ذكر نشده پس احقر خواهش ايشان را اجابت نموده و اين كتاب را به همان ترتيب جمع آورده و ناميدم آن را به مفاتيح الجنان و مرتب گردانيدم آن را بر سه باب باب اول در تعقيب نمازها و دعاهاى ايام هفته و اعمال شب و روز جمعه و بعض ادعيۀ مشهوره و مناجات خمس عشره و غيرها باب دوم در اعمال ماههاى سال و فضيلت و اعمال روز نوروز و اعمال ماههاى رومى باب سيم در زيارات و آنچه مناسب آن باب است اميد كه اخوان مؤمنين بر وفق آن عمل نمايند و اين گنه‌كار رو سياه را از دعا و زيارات و طلب مغفرت فراموش نفرمايند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
ربط و نسبت «مفاتیح الجنان» و «مفتاح الجنان» مرحوم استاد مهدی پیشوایی: نگارش كتاب «مفاتيح الجنان» يك اقدام تاريخى و مهم بود كه مرحوم حاج شيخ عباس قمى، محدّث، فقيه و موّرخ بزرگوار در زمان خود انجام داد و از نسل حاضر، شايد كم تر كسى متوجه انگيزه اين اقدام بزرگ مرحوم حاج شيخ عباس قمى باشد. در زمان ايشان، كتاب دعايى بوده به نام «مفتاح الجنان» كه اكنون منسوخ شده و اصلا شايد از نسل حاضر كم تر كسى بداند كه چنين كتابى وجود داشته است. خود مرحوم حاج شيخ عباس قمى در كتاب مفاتيح الجنان در ذيل «زيارت وارث (زيارت هفتم امام حسين(عليه السلام))» متعرّض اين مسأله مى شود كه انگيزه تأليف كتاب مفاتيح الجنان اين بوده كه در كتاب «مفتاح الجنان» دعاهاى مجعول زيادى وجود داشته، يا زيارت نامه هاى مجعولى بوده كه براى هركدام ثواب هاى عجيب و غريب ذكر شده بود; مثلا اين كه اگر كسى فلان دعا (دعاى حُبّى) را بخواند ـ العياذبالله اگر هرگونه كار حرامى انجام داده باشد، همه گناه هانش پاك مى شود; و خداوند به او ثواب هفتاد هزار پيامبر، هفتاد هزار زاهد، هفتاد هزار شهيد و هفتاد هزار نمازگزار مى دهد!! و ... چنين مسائلى چه قدر براى مردم بدآموزى دارد و چه قدر مردم را به طرف فساد مى كشاند! مرحوم حاج شيخ عباس قمى مى بيند كه نبايد فقط از اين كتاب انتقاد كرد. چه قدر مى شود با گفتن، مردم را متوجه ضعف اين كتاب كرد؟ به همين دليل، كتابى شبيه همين كتاب مى نويسد به نام «مفاتيح الجنان»، اما بسيار بهتر و جامع‌تر، و آن را به بازار عرضه مى كند. با آمدن اين كتاب، «مفتاح الجنان» از گردونه خارج مى شود. ايشان با احاطه و با مهارت و دانشى كه داشت، كتاب «مفاتيح الجنان» را با سليقه اى زيبا نگاشت. اكنون سال هاست اين كتاب در همه قفسه ها در مساجد و زيارتگاه ها، در كنار قرآن مجيد قرار دارد (برگرفته از مقالۀ «گزارشی از نگارش و تدوین مقتل جامع سید الشهدا») دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
فرق انتحال و اقتباس و اقتباسی بودن عنوان کتاب «مفاتیح الجنان» استاد محمد اسفندیاری: شك نيست كه ميان انتحال و اقتباس بايد تفاوت گذاشت. يكى از نويسندگان معاصر در تفاوت انتحال و اقتباس, تشبيه هنرمندانه اى به كار برده كه گفتنى است: عمل نويسنده اى كه اقتباس مى كند, مانند عمل زنبور عسل است كه موادى را از گلها جمع آورى مى كند و به شهد مبدل مـى سـازد, امـّا عمـل نويسنده اى كــه آنچه را ديگران نوشته اند, عيناً در كتاب خود مى آورد, مانند سرقتى است كه مورچه از انبار غله مى كند. اين رو اقتباس, هيچ نقصى نيست و از اعتبار كتاب نمى كاهد. خاصّه اقتباس در عنوان كتاب كه گاهى ـ چنان كه افتد و دانى ـ چاره اى جز آن نيست. زيرا در انتخاب عنوان كتاب, محدوديتهايى وجود دارد كه نويسنده را به تنگنا مى افكند و او را وامى دارد تا از عنوان كتاب ديگران بهره گيرد. چنان كه برخى از كتابها, با اقتباس از عنوان كتاب ديگران انتخاب شده است همچنين بايد اشاره كرد به عنوان كتاب مفاتيح الجنان كه قطعاً اقتباس از عنوان كتاب مفتاح الجنان است و عنوان «مفتاح الجنان» نيز احتمالاً اقتباس از عنوان كتاب «مفتاح الفلاح» شيخ بهائى است. هكذا عنوان «مفتاح الفلاح» احتمالاً از عنوان «فلاح السائل» سيد بن طاووس اقتباس شده است. آنچه اين گفته را قوّت مى بخشد, اين است كه موضوع كليه اين كتابها در دعاست و لابد مؤلف «مفاتيح الجنان», عنوان كتاب «مفتاح الجنان» را, و مؤلف «مفتاح الجنان» نيز عنوان كتاب «مفتاح الفلاح» را, و او نيز عنوان كتاب «فلاح السائل» را ملحوظ داشته است. گفتيم عنوان «مفاتيح الجنان», (قطعاً) اقتباس از عنوان «مفتاح الجنان» است. رهيافت من بدين نكته, براساس توضيح مرحوم شيخ عباس در آغاز كتاب «مفاتيح الجنان» است. وى مى گويد: (بعضى از اخوان مؤمنين از اين داعى درخواست نمودند كه كتاب مفتاح الجنان را كه متداول شده بين مردم مطالعه نمايم و آنچه از ادعيه آن كتاب كه سند دارد ذكر نمايم و آنچه را كه سندش بنظرم نرسيده ذكر ننمايم و … پس احقر خواهش ايشان را اجابت نموده و اين كتاب را بهمان ترتيب جمع آورده و ناميدم آن را به مفاتيح الجنان). مفاتيح الجنان. تصحيح سيد هاشم رسولى محلاتى. ترجمه سيّد احمد طيبى شبسترى. (انتشارات علميه اسلاميه, 1349). ص 24, مقدّمه كتاب. پس همان گونه كه مى نگريم, اساساً كتاب «مفاتيح الجنان», تهذيب كتاب «مفتاح الجنان» است و لذا عنوان آن نيز اقتباس از «مفتاح الجنان» است (برگرفته از مقالۀ «عنوان کتاب و آیین انتخاب آن» نوشتۀ محمد اسفندیاری، می‌توانید مشروح این مطلب را در اینجا بخوانید). دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs