#تاریخ_اهل_بیت علیهم السلام
#فرزندان_اهل_بیت علیهم السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها 1
جمله اي كه راجع به مقام علمي و تعليمي و آموزگاري حضرت زينب (س) به دست ما رسيده از شخصي نقل شده است به نام نحوي مازني كه از قدماي نحويان كوفه بود.
از زبان او نقل شده كه ما همسايه #اميرالمومنين (ع) بوديم و وقتي كه اميرالمومنين (ع) از مدينه به بصره براي جنگ جمل رفته بودند
- مي دانيد كه امام در بصره پيروز شدند اما در اين سفر خانواده را همراه خود نبريده بودند و بدون خانواده به كوفه وارد مي شوند اما بعد كساني را مي فرستند تا خانواده را از مدينه به كوفه بياورند. -
در آن زمان هم حضرت زينب سلام الله عليها با همسرشان كه پسر عمويشان بود به نام عبدالله #جعفر_طيار در مدينه زندگي مي كردند و به همراه خانواده و در ركاب اميرالمومنين (ع) از مدينه به كوفه آمدند.
آن زمان كه خانواده اميرالمومنين (ع) به كوفه آمده بودند زنان كوفه براي پرسيدن مسايل خود به منزل #امام_علي (ع) و بانوي اين خانواده حضرت زينب (س) مراجعه مي كردند و حضرت زينب (س) پاسخگوي مسايل اين بانوان بوده و از طرف ديگر جلسات تفسير قرآن داشته اند.
او در اين باره مي گويد در اين چهار پنج سالي كه خانواده اميرالمومنين (ع) در كوفه بودند ما قد و قامت حضرت زينب (س) را نديديم.
معلوم مي شود كه اين طور نبوده كه حضرت مدام بيرون بروند و در ميان مردم به حشر و نشر بپردازند
ادامه دارد 👇🏻
💯هر روز یک نکته تا چهارشنبه 11دی ماه مصادف با پنجم جمادي الاولي میلاد حضرت زینب سلام الله علیها
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@Yusufi_Gharawi
اول ذیالحجه سالروز پس گرفتن حکم ابلاغ آیات سورۀ برائت از ابوبکر و انتخاب شدن امام علی برای انجام دادن این کار
بخشی از کتاب شأن نزول آیات قرآن (این کتاب در آیندهای نزدیک از سوی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام منتشر خواهد شد):
«پس از نزول سورۀ توبه پیامبر(ص) خواست بخشی از آیات به مشرکان در موسمِ حجِ آنان ابلاغ شود. در این باره، برخی از اخبار میگویند ایشان ابوبکر را فقط برای ابلاغ آیات فرستاد و بعضی دیگر حاکی از آن هستند که او را امیرالحاج فرستاد تا در ضمن آیات را نیز ابلاغ کند. البته هر دو دسته از اخبار میگویند سپس ابلاغ آیات را بر عهدۀ علی(ع) گذاشت و او را برای این کار روانه کرد.
عیاشی از علی(ع) روایت کرده که آن حضرت به من فرمود همانا این کار [ابلاغ آیات برائت به مشرکان] را کسی نمیتواند انجام دهد، مگر من یا تو.
آن حضرت فرمود بر ناقهاش عضباء سوار شوم، خود را به ابوبکر برسانم، پیام را از او بگیرم و آن را بر مردم مکه بخوانم. من حرکت کردم و در روحاء به او رسیدم.
هنگام سحر ابوبکر در آنجا به سر میبرد که صدای ناقۀ رسول خدا را شنید. وقتی پیش رفت، علی ابن ابیطالب(ع) را دید که بر آن نشسته و پیش میآید. جابر بن عبدالله انصاری میگوید ابوبکر از علی(ع) پرسید: «پیغامرسانی یا به مأموریت آمدی؟» علی(ع) جواب داد: «رسول هستم. آن حضرت مرا فرستاده است تا سورۀ برائت را در مواقف حج برای مردم قرائت کنم».
شیخ مفید افزوده وقتی ابوبکر او را دید، نگران شد لذا به استقبال او رفت و پرسید: «ای ابوالحسن! چرا آمدهای؟ برای همراهی با من آمدهای یا برای کار دیگری؟» علی(ع) فرمود: «رسول خدا مرا فرستاده است، تا آیات برائت را از تو بگیرم و با آن پیمانهای مشرکان را باطل اعلام کرده و دستور الهی را اعلام کنم. آن حضرت فرمود تو را مخیر گردانم بین اینکه بازگردی یا همراه من باشی». ابوبکر گفت: «به سوی پیامبر برمیگردم». پس از آنکه ابوبکر پیش رسول خدا(ص) رفت، عرض کرد: «ای پیامبر خدا! شما مرا شایستۀ کاری دانستید که مردم با آن به من چشم دوختند و در میانشان شهرتم فزون شد، اما پس از آنکه روانه شدم، مرا برگرداندید. چه شده؟ آیا درباره من آیه نازل شده است؟» پیامبر(ص) فرمود: «نه، ولی جبرئیل امین نازل شد و از سوی خدا پیام آورد که این کار را کسی انجام ندهد، مگر خودت یا فردی که از تو باشد. و علی از من است. لذا کسی جز علی نمیتواند به جای من این کار را انجام دهد»».
#برائت #ذیالحجه #یوسفی_غروی #شأن_نزول #ابوبکر #امام_علی
https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1