#تازههای_نشر
▪️بانوان شیعه: جایگاه و نقش فرهنگی و سیاسی بانوان شیعه از عصر امام صادق تا پایان غیبت صغری
✍️نویسنده: سعیده رحیمی
🔻چکیده:
🔹نویسنده در این کتاب بر آن است تا در سایۀ واکاوی شرایط فرهنگی و اجتماعی عصر دوم امامت، از جلوههای نقشآفرینی بانوان شیعه در صحنۀ اجتماع و تأثیرهای فرهنگی آنان پرده بردارد و ضمن ارائه الگویی درست از حضور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان، ابعاد گوناگون نقش خطیر این بانوان را در پایایی مکتب تشیّع اثناعشری نشان دهد و بگوید در متن فرهنگیسیاسی قرنهای دوم و سوم، بانوان شیعه و بهویژه بانوان نزدیک به خاندان امامت، چگونه در سایۀ همکاری با امامان معصوم (علیهم السلام) به منزلت اجتماعی شایستهای دست یافتند.
🔹امامان معصوم (علیهم السلام) اصلیترین عامل رشد و ارتقای هویتی زنان آن روزگار بودهاند و آموزش علمی و دینی کنیزان و بانوان، سیرۀ مستمر آنان شمرده شده است. در این دوره، منابع تاریخی از بانوان بسیاری یاد میکنند که هرکدام به فراخور اوضاع سیاسیاجتماعی زمان خود، گامهای استواری در حفظ و گسترش مکتب تشیّع برداشتند. واکاوی این اسامی، به همراه دقت در شرایط زمانی و رخدادهای تاریخی عصرشان، الگویی صحیح و ارزشمند از حضور اجتماعی زنان و فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی و سیاسی ایشان در عصر امامان معصوم (علیهم السلام) بهدست میدهد که در مقابل شکلهای ناصحیح رایج در جامعه کنونی، قابل ارائه است.
🔻اطلاعات کتابشناختی:
نویسنده: سعیده رحیمی
ناشر: جمکران
قطع: رقعی
تعداد صفحات: 216
چاپ اول 1402
قیمت 120 هزار تومان (خرید با ده درصد تخفیف از سایت نشر جمکران).
▪️شب یلدا در حرم مطهر رضوی
🔹با توجه به اسناد موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی مشخص می شود که مصرف هندوانه در شب یلدا حداقل در دوره قاجاریه معمول بوده است.
🔹در میان اسناد تشکیلات اداری آستان قدس رضوی، اسنادی مبنی بر گرامیداشت این شب در حرم به ویژه درمیان کارکنان این آستان مبارک وجود دارد. مطابق این اسناد طبق سنت رایج برای این شب برای کارکنان حرم امام رضا (ع) هندوانه تهیه میکردند. چنانکه قدیمیترین سند موجود در این خصوص به سال 1267 قمری برمیگردد که طبق آن مبلغ یک تومان و سه هزار و سیصد دینار بابت تهیه پنجاه من هندوانه هزینه شده است. اسناد سالهای بعد در دوره قاجار نیز نشان از استمرار این رسم دارد.
عکس سمت راست: سند درخواست تهیه چهل من هندوانه برای اهالی کشیک حرم در سال 1279 قمری
🔹متن سند: عالیجاه تحویلدار باشی سرکار فیض آثار چون از سابق الی زماننا هذا شب یلدا را از سرکار به جهت اهل کشیک این شب و روز هندوانه داده میشده، مقدار چهل من هندوانه به جهت حضرات روانه نمایند قبض محسوب است. شهر ربیع الثانی 1279.
🔗 برگرفته از کانال مرکز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی
▪️رد نمودن عمر بن عبدالعزیز فدک را به امام محمد باقر (ع)
✍️قاضی نورالله شوشتری
🔹چون خلافت به عمر بن عبدالعزیز که صالح بنی امیه بود رسید فدک را با غلات رسیدۀ او به اولاد حضرت فاطمه (س) رد نمود. روایت است که معاندان قریش و منافقان شام که در حوالی عمر بن عبدالعزیز بودند به او گفتند که در باب رد فدک به اولاد فاطمه اعتراضی است از تو بر فعل ابوبکر و عمر و طعن است و نسبت کردن توست ایشان را به ظلم و جور.
🔹عمر در جواب گفت که نزد من و شما به صحت رسیده که فاطمه دختر پیغمبر بوده و دعوی فدک فرموده و در دست او بوده و در شأن او نبوده که دروغ بر پیغمبر (ص) بگوید با آنکه علی (ع) و امایمن و امسلمه بر وفق دعوی او گواهی دادند. فاطمه نزد من صادقالقول است و هرچند که دعوی کند و بر آن گواه نداشته باشد و سیدۀ نساء اهل جنة است و من امروز فدک را به ورثۀ او رد میکنم و به آن تقرب میجویم به حضرت پیغمبر (ص) و امید میدارم که فاطمه و حسن و حسین (ع) در روز قیامت شفاعت من کنند. و اگر من به جای ابوبکر و عمر میبودم و فاطمه نزد من آن دعوی میکرد تصدیق او مینمودم.
🔹و در بعضی روایات واقع شده که چون عمر بن عبدالعزیز فدک را به حضرت امام محمد باقر (ع) تفویض کرد مردم به او گفتند: «طعنت علی الشیخین». او در جواب گفت: «طعنا علی انفسهما»، یعنی ایشان خود را در آنکه غصب فدک نمودند ابواب طعن بر روی خود گشودند.
🔹القصه عمر بن عبدالعزیز به رغم مخالفت منافقان فدک را به امام محمد باقر (ع) تسلیم نمود و در دست ایشان بود تا عمر بن عبدالعزیز وفات یافت و بعد از آن خلفای عباسی آنها که فضیلتی و انصافی و معرفتی به حق اهل البیت داشتند مانند مأمون و معتصم و واثق فدک به اولاد حضرت فاطمه (ع) رد نمودند و چون نوبت به متوکل ناصبی رسید آن را از ایشان گرفته به حجام خود داد، بعد از آن معتضد رد نمود و مکتفی بازگرفت و مقتدر رد آن نمود.
📗 «مجالس المؤمنین»، ج1، ص 50-51.
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
▪️نقش گزارههای تاریخی در نقد محتوایی احادیث
مسمومیت براء بن معرور در خیبر
🔹بر طبق نقل تفسیر قمی، رسول خدا هنگام بازگشت از خیبر با زن یهودیهای مواجه شد که کتف گوسفند مسمومی را نزد حضرت آورد. براء بن معرور که در آنجا بود لقمهای از آن گوشت را در دهان گذاشت و مرد.
🔹براء از بزرگان صحابه است که به اتفاق مورخانْ قبل از هجرت از دنیا رفته است، در حالی که نبرد خیبر در سال ششم یا هفتم اتفاق افتاده است.
📗«بازکاوی نقش گزاره های تاریخی در نقد محتوایی احادیث»، نوشتۀ ناصر رفیعی.
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
#معرفی_کتاب
▪️بهرهمندی فقه از تاریخ
✍️نوشتۀ مصطفی صادقی کاشانی
🔹فقه دانشی است که پیوسته در میان مردم کارآمد بوده و پانزده قرن پیشینۀ این علم، آن را با تاریخ اسلام آمیخته است. از این رو فقیهان و مورخان در پی آن بودهاند از این تاریخچۀ دراز و پیشینۀ پرحادثه برای فهم بهتر احکام و شرایط آن از نزول آیات و صدور روایات بهره برند. در طرف دیگر برخی برآنند که اگر باید برای تاریخ از فقه بهره برد، فقه نیز خود را بسیار به تاریخ وابسته کرده و به عبارتی تاریخزده شده است.
🔹نوشتار حاضر که به عنوان رسالۀ دکتری تدوین شد در پی هدف نخست بود. راهنمای آن استاد مورخ جناب حجة الاسلام والمسلمین رسول جعفریان طرحی نو درانداخت و پیشنهاد کرد این وابستگی تاریخی فقه در رساله نشان داده شود تا روشن شود چقدر و چگونه احکام فقه اسلامی در بستر رویدادها و احوال و اوضاع زندگی و حکومت مسلمانان شکل گرفته است.
🔻اطلاعات کتابشناختی:
انتشارات المصطفی (ص)
چاپ دوم 1402
292 صفحه
پیشگفتار مؤلف و فهرست کتاب را از اینجا ببینید.
خرید کتاب از سایت ناشر
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
▪️بستنشینی در حرم حضرت معصومه (س)
🔹نگارنده اطلاع دقیق و مستندی ندارد از اینکه بستنشینی از چه وقت معمول شده بود. نخستین کسی که در ایران بستنشینی را از میان برد تا آنجا که نویسنده اطلاع دارد میرزا تقی خان امیرکبیر بود.
🔹بستنشینی در آستان حضرت معصومه (س) ظاهراً از قرنهای هفتم و هشتم معمول بوده است. در زمان صفویه بستنشینان حرم حضرت معصومه (س) بیشتر کسانی بودند که قدرت پرداخت قروض خود را نداشتند یا نمیخواستند قرضهایشان را پرداخت کنند.
🔹«کارری» که در زمان شاه سلیمان صفوی به ایران آمده و قم را دیده به موضوع بستنشینی اشاره کرده و چنین گفته است:
«در اطراف حرم چند حجره است که اشخاص قرضداری که نتوانند از عهدۀ پرداخت دین خود برآیند در آنجا متحصن میشوند و در طول تحصن به هزینۀ اوقاف [مقصود حرم حضرت معصومه (س) است] امرار معاش میکنند و طلبکاران نیز راه و اختیاری برای مطالبۀ طلب خود ندارند» (سفرنامۀ کارری، ص 55).
🔹در زمان قاجاریه جنایتکاران و متمردان نیز بست مینشستند. هانری رنه دالمانی در ضمن وصف قم میگوید:
«بزهکاران و جنایتکاران برای فرار از مجازات به این شهر [قم] میآیند و در زیر دیوارههای مقبره پناهنده میگردند» (از خراسان تا بختیاری، ص857).
🔹دوراند انگلیسی که حدود هفتاد سال پیش در ایران بوده چنین گفته است:
«قم برای پناهنده شدن و به قول خود ایرانیها «بست نشستن» مکان جالب توجهی است و سنت بست نشستن در این کشور توسعۀ عجیبی دارد» (سفرنامۀ دوراند، ص 31).
📗تاریخ مذهبی قم، ص 228
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
▪️ماجرای دستگیری و به شهادت رسیدن برخی از اعضای خاندان حکیم به دست رژیم بعث
به مناسبت 16 جمادی الآخر، روز اعلام خبر کشتار ده تن از علمای حوزۀ نجف
🔹در پی تحمیل جنگ به ایران، صدام بسیاری از جوانان شیعه را بالاجبار به جبهه فرستاد تا بیشترین شمار تلفات را به شیعیان تحمیل کند. صدام تلاش کرد تا فتوایی مبنی بر حرمت سرپیچی از دستورات فرماندهان ارتش و این که این قبیل فراریان، محارب با خدا و شریعت هستند از علما اخذ کند. به همین خاطر علمای بزرگ و مراجع تحت شدیدترین فشارها قرار گرفتند. لذا مقامات حکومتی مقدمات برگزاری کنفرانسی را در بغداد فراهم کردند و افراد مختلفی را به نجف اعزام داشتند تا با علما صحبت کرده و آنها را راضی به حضور در این کنفرانس کنند.
🔹در این زمان پیغامهایی نیز برای خاندان محترم حکیم فرستاده شد تا در کنفرانس شرکت کنند. رئیس سازمان امنیت نجف به آیت الله سید محمدرضا حکیم اعلام کرد که در صورت عدم حضور در این کنفرانس، خاندان حکیم دشمن حکومت شناخته خواهند شد و هیچ عذری برای نپذیرفتن این خواسته نیست.
🔹وقتی از خاندان حکیم با تهدید خواسته شد در کنفرانس شرکت کنند، آنها میدانستند تبعات عدم پذیرش این خواسته چیست. لذا جلسه مهمی برپا کردند. ریاست خاندان در این مقطع با آیتالله سید یوسف حکیم است. در آن جلسه تصمیم نهایی خاندان حکیم این شد که: «ما تحت هیچ شرایطی در این کنفرانس شرکت نمیکنیم.» پیرو این تصمیم بود که در تاریخ 26 رجب 1403 قمری (برابر با 10 می 1983 میلادی و 19 اردیبهشت 1362 شمسی) بیش از هفتاد تن از خاندان حکیم از پیر و جوان شبانه بازداشت شدند.
🔹مأموریت از ساعت 11 شب با بازداشت بزرگ خاندان حکیم یعنی آیتالله سید یوسف حکیم شروع شد. بعد از آن به سراغ آسید محمدعلی حکیم (پدر سید محمدسعید حکیم که اخیراً رحلت کرد) رفتند و بعد از آن به سراغ آیتالله شهید سید عبدالصاحب حکیم رفتند. هر تیمی زیر نظر یک افسر وارد بیوت علما میشد. آنها وحشیانه درها را میشکستند و عدهای هم از بالای پشتبام و روی دیوار به دورن خانه می ریختند تا ترس و وحشت بیشتری را ایجاد کنند.
🔹درباره اعدامها باید گفت ابتدا شش نفر از خاندان حکیم را تیرباران کردند و به شهادت رساندند. فاصله بین دستگیری و شهادت این شش نفر تقریباً ده روز است. حجت الاسلام سید محمدحسین حکیم به همراه دو نفر از برادرانش یعنی سید عبدالصاحب و سید علاءالدین و سه نفر از نوه های سید حکیم در 7 شعبان 1403 برابر با 30 اردیبهشت 1362 تیرباران شدند.
🔹در نوبت دوم هم ده نفر را اعدام کردند. گروه ده نفری که از خاندان حکیم اعدام شدند عبارت بودند از: عبدالهادی محسن و دو فرزندش به نامهای حسن و حسین، عبدالمجید محمود که مجتهد بود، محمدعلی محمدجواد، عبدالصاحب محمدحسین، محمد محمدحسین، محمدرضا محمدحسین، ضیاءالدین کمالالدین و بهاءالدین کمال الدین. این دو نفر آخر نوههای آسید یوسف حکیم (بزرگ خاندان) هستند که همه تیرباران شدند. سه پسر آقای محمدحسین حکیم جلوی چشم پدر تیرباران شدند. در حالی که در این مقطع زمانی آسیدمحمدحسین حدود هفتاد سال سن داشت. جمعا شش نفر از فرزندان مرجع راحل – سید محسن حکیم – به شهادت رسیدند که در تاریخ نهاد مرجعیت شیعه بی سابقه است.
🔻برگرفته از:
مصاحبۀ مرکز اسناد انقلاب با دکتر دکتر صفاءالدین تبرائیان
🔗در این باره بخوانید: پیام امام خمینی درباره جنایت رژیم بعث در کشتار اعضای خاندان حکیم در 16 جمادی الآخر 1405 پس از اعلام خبر شهادت آنها
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
▪️ماجرای کشته شدن قاضی نورالله شوشتری معروف به شهید ثالث
به مناسبت 18 جمادی الآخر سالروز شهادت قاضی نورالله شوشتری
🔹قاضی نورالله شوشتری متولد سال 956 در شوشتر در سال 992 یا 993 و در زمان سلطنت اکبرشاه به هند رفت و در آنجا قاضی القضات شد. مقبرۀ این عالم شیعی در شهر «اگرا» در هند قرار دارد.
🔹شیخ علی حزین در کتاب تذکرۀ خود (معروف به تذکرۀ حزین) درباره قاضی نورالله شوشتری مینویسد:
🔹سید جلیل همیشه مذهب خود را از مخالفین مخفی میداشته و طریق تقیه که مذهب آباء گرام خود بوده میپیموده و به مسائل فقهیۀ مذاهب اربعۀ اهل تسنن احاطۀ تمام داشت. بدین جهت سلطان اکبرشاه و سایر مردم او را در عداد علما و فقهای اهل تسنن میدانستند و چون احاطه و کثرت تبحر و لیاقت و علم و عمل او مشاهده شد منصب قاضی القضاتی از طرف اکبرشاه به او تفویض شد. سید قبول فرمود به شرط آنکه چون خود را صاحب نظر و رأی و اجتهاد میداند در هر موردی هرچه مؤدای اجتهاد اوست حکم کند و خارج از یکی از مذاهب اربعه نیز نباشد.
🔹سلطان این شرط را قبول نموده و سید در تمام موارد به مذهب امامیه حکم میفرمود و اگر کسی اعتراض مینمود او را ملزم میساخت که بر یکی از مذاهب اربعه است.
🔹مدتی بدین نحو قضاوت میفرمود و در پنهانی مشغول تألیف و تصنیف بود تا اینکه سلطان اکبرشاه بدرود حیات گفت و پسرش جهانگیرشاه به جای او نشست و سید همچنان به منصب قضاوت باقی بود تا آنکه بعضی از علمای مخالفین که با دربار آن روز مراوده داشتند و قول آنها نزد سلطان مسموع بود متفطن تشیع او شده بنای سعایت را گذاردند و اشتهاد بر تشیع سید نموده به اینکه او خود را ملزم به یکی از مذاهب اربعه نمیداند و در تمام موارد بر طبق یکی از مذاهب که با فتوای امامیه تطبیق مینماید حکم میکند.
🔹جهانگیرشاه این موضوع را دلیل بر امامی بودن او ندانست زیرا او قبلاً شرط کرده بود که طبق اجتهاد خود حکم کند.
🔹بالاخره چون از این راه نتوانستند، به حیلهای متشبث شده شخصی را واداشتند که به عنوان تلمذ نزد سید مراوده و اظهار تشیع نماید. شخص مزبور پس از آمد و شد بسیار و اطلاع او بر تصانیف سید تقاضای کتاب مزبور نمود. سید شهید پس از اطمینان کتاب را به او داد. او نیز استنساخ نمود بیشرمانه نسخه را به آن گمراهان و طواغیت زمان داد و کتاب مزبور را وسیلۀ اثبات تشیع سید نموده تقاضای اجرای حد از سلطان نمودند. جهانگیرشاه امر را واگذار به آنها نمود. آن ناکسان سید را به ضرب تازیانه از پای درآورده و شهید نمودند. گویند با چوب خاردار آنقدر بر او زدند که بدنش قطعهقطعه شد.
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
▪️تصاویری از مزار قاضی نورالله شوشتری در شهر آگرا، کشور هند
هجده جمادی الآخر سالروز شهادت این عالم شیعی در کشور هند است.
🔻در این باره بخوانید:
🔹ماجرای کشته شدن قاضی نورالله شوشتری معروف به شهید ثالث
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs