eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
12.9هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا مامان راضی نمیشد و می‌گفت از اذون صبح اینجایین اصلا کاش میموندین تا ناهارو دور هم می‌
🍃🍃🍃🌸🍃 یه تیکشم می‌زارم برای نادر دلتنگش نباشه رو کرد به شکر وگفت زانوی غم بغل گرفتی که چی بشه کس و کار نداری مگه از پشتت در بیان مامان گفت دستت درد نکنه دیگه منظورت اینه ما کس و کار شکر نیستیم؟ خاله گفت اگر بودی الان به جای اون زنیکه شکر سر خونه و زندگیش بود خوشم باشه والا دختر عین قرص ماه دادیم دستش دیگه چی میخواد که رفته هوو هم آورده سرش؟بغض کرد و از گوشه چشمش اشک ریخت با صدای خفه کوبید به سینش و گفت نیستی سهراب که از پشت دخترت دربیای ولی مگه من مردم ؛یهو صداشو بلند کرد و گفت دپاشو حاضرشو دیگه .مامان رفت و دست خاله رو گرفت گفت اینا جوونن من خواستم ماجرا رو بی سروصدا حل کنم که از چشم هم نیفتن وگرنه که با دعوا ماجرا همون اول حل میشد خاله رو کرد به شکر و گفت خونه این زنیکه رو بلدی؟شکر گفت من نه ولی مامانم بلده رفته پی نادر فهمیده خونه اون زنه کجاست ،مامان گفت زن حامله رو کجا میبری یه وقت بلایی سرش نیاد خاله گفت نسلشو از رو زمین برمی‌دارم اونی که با دختر سهراب کاری داشته باشه مامان چادرشو انداخت رو سرش و رفت دنبال خاله و شکر حالم کامل خوب نشده بود سرم سنگین بود گفتم مهناز بیا بریم بالا من یکم دراز بکشم بی بی اومد و برام اش جعفری بار گذاشته بود یکم خوردم و به زن دوم نادر فکر میکردم با خودم گفتم حتما خیلی خوشگله که نادر شکرو با این همه خوشگلی دیگه نمی‌بینه مهناز پایین تختم نشسته بود و داشت با گلدوزیام ورمیرفت تو فکر و خیال بودم و داشت خوابم می‌برد که با سرو صدا از خواب پریدم مهناز قبل من از اتاق پرید بیرون و رفت پایین شکر دستشو گرفته بود به دیوار مهناز رفتم گرفتش و گذاشتش رو صندلی حالش خیلی بد بود رنگ به رو نداشت خاله گفت امان امان این دیگه چی بود خدایا ما رو به چه روزی انداختی که چه حقارتا رو تحمل کنیم دلش اومد این چشمای آبی رو ول کنه و بره اون بی لب و دهن سیاه پاپتی رو بگیره ؟حقش بود بیشتر از اون کتک می‌خورد مهناز گفت چیکارش کردین؟ اسما سادات گفت کاری که از روز اول شایسته انجامش بود جوری زدنش که با نفسش درد بکشه دختره گیس بریده ،اسما سادات اینو گفت و چادر انداخت روی سرش و خدافظی کرد و رفت مامان گفت بی بی رو بگو عبداله رو بفرسته پی طبیب، شکر حال نداره رفتم و به فاطمه گفتم گفت خانم همین طبیب فرنگیه رو بگم بیاد؟ گفتم آره دیگه خانم جان همینو خواسته از رفتن اسما سادات سه ربع ساعت بیشتر نگذشته بود که سرو کله نادر پیدا شد اول فکر کردیم تنهاست اما با دیدن زنی که پشت سرش وارد خونه شد یخ کردم سن و سالش از شکر خیلی بیشتر بود قدبلند بود و استخونی گوشه لبش زخم بود 🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{ عاشق بودن دشوار است مثل با شرف بودن !! } دوبار بخون ... یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
۳اصل مهم در انتخاب همسر 🍀جاذبه شما را تکراری نمیکند،و همسرتان از بودن با شما احساس لذت می نماید 🍀تفاهم باعث می شود درکنار همسرتان احساس تنهایی و تهی بودن نکنید و احساس صمیمت و گرمای زندگی داشته باشید 🍀تعهد رابطه تان را هدفمند نموده و موجب احساس امنیت می شود ‌‌‌ ‌ ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر شب اول خودتو [حرز کن] بعد بخواب 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
05 - 05.mp3
455.8K
*🍃🍃🍃🌼🍃 خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🍃🍃🌼🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا یه تیکشم می‌زارم برای نادر دلتنگش نباشه رو کرد به شکر وگفت زانوی غم بغل گرفتی که چی ب
.🍃🍃🍃🌸🍃 رفتم خوابیدم به امید این که از خواب بیدار بشم و محمدحسین بالا سرم باشه ولی صبح که بیدار شدم حالم خیلی بهتر شده بود ولی شکر حال ندار بود دل درد گرفته بود و مدام بی قراری میکرد مامان مدام نادرو نفرین میکرد فرستاد پی قابله تا به شکر یه نگاه بندازه اونم گفته بود اینجوری که معلومه بچه نارس به دنیا میاد استراحت بدین به عروستون تا از این بدتر نشه خونه تو سکوت مطلق بود مامان نمیذاشت من زیاد برم پیش شکر می‌گفت مریضیت بو داره شکرم ضعیف شده مریض میشه تا ظهر که محمدحسین نیومد عصبی شده بودم مدام میرفتم پنجره رو بازش میکردم آخرش دو قطره آب نمک ریختم تو چشم و رفتم پیش خانم جان مامان تا منو دید گفت ثریا نورچشم من چرا چشمات قرمزه؟ تو از چی گریه کردی مادر ؟ گفتم گریه نکردم فقط حال ندارم مامان چشام میسوزه انگار دوباره تب کردم مامان دستشو گذاشت رو پیشونیم و گفت نه زیادم داغ نیستی ولی مریضی هنوز تو بدنت هست برو استراحت کن تا عصری که این دکتره بیاد برای معاینه‌ت بهش میگم نسخه جدید بده برات چشام رو هم بود و داشتم به این فکر میکردم محمد حسین اومد چه جوری بهش بگم حالم بده و بازم باید بیاد برای معاینه‌ی من تو ذهنم داشتم مرور میکردم که صدای در حیاط اومد سریع پریدم پشت پنجره تا ببینم کی پشت دره قلبم تند تند میزد با دیدن اسما سادات تو چهارچوب در انگار همه امیدم ناامید شد همین که نشستم سر جام دوباره در خونه رو زدن و پشت سر صدای عبداله پیچید که می‌گفت بی‌بی به خانوم جان بگو طبیب اومده عمیق نفس کشیدم و سرجام دراز کشیدم بعد چند دقیقه صدای مامان از تو راهرو میومد که می‌گفت ثریا که تو این خونه مریضه انگار قلب این خونه زخمیه تورو خدا یه نسخه جدید بنویسد بلکه حالش بهتر بشه محمدحسین وارد شد و من نشستم سرجام مامان گفت من میرم پایین مهمان عزیزی دارم محمدحسین لبخند زد و گفت مشکلی نیست راحت باشید یه نفس راحت از رفتن مامان کشیدم که بلافاصله بی‌بی وارد اتاق شد گفتم کاری داری فاطمه ؟ گفت نه خانوم جان گفتن بیام کاری داشتین انجام بدم اشاره کردم به دکتر و گفتم یه چیزی برام پذیرایی بیار محمد حسین ته حلقمو نگاه انداخت و گفت من که میگم حالتون خیلی بهتره خدا رو شکر همون نسخه قبلی کفایت میکنه برای بیماریتون نمی‌دونم چطور مادرتون میگه حالتون بدتر شده ؟ خندیدم و گفتم شما میگین تاثیر نسخه شما بوده اما من میگم بعضی طبیبا دستشون شفاست ،ارامشی که به آدم میدن بیماری رو دور می‌کنه 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خدای من آنقدر می خوانمت تا جوابم دهی تو را می خوانم تا جواب بگیرم آنقدر برایت می نویسم تا جوابم دهی من نشانه نمی خواهم خودت را می خواهم بیا هوایم را داشته باش خدایا دلم گرم است که نزدیکی و جوابم را میدهی چون در کلام زیبایت گفته ای: «من نزدیکم دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا میخواند پاسخ میدهم» 📚«سوره‌بقره،آیه۱۸۶» . ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام كاظم عليه السلام فرمود: عَـنِ الْـكاظِـمِ عليه السلام قـالَ: ما مِنِ امْرَأَةٍ تَسْقى زَوْجَها شَرْبَةً مِنْ ماءٍ اِلاّ كانَ خَيْرا لَـها مِنْ عِـبادَةِ سَـنَةٍ. هر زنى كه به شوهرش قدرى آب آشاميدنى بدهد، پاداش آن از عبادت يك ساله بالاتر است. وسائل الشيعه، یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅باورم نمیشه که هنوز میری اسکرانچی آماده میخری ✅اسکرانچی سه تا سایز داره که پایین کپشن هر سه سایزو برات نوشتم ازش اسکرین بگیر تا گمش نکنی ✅حالا بیا من بهت یاد بدم هم واسه خودت بدوز هم میتونی با دوختش به درآمد برسی ✅سایز ها 🔴سايز١(۶*۸۰) 🔴سايز٢(۱۰*۸۰) 🔴سایز۳(۱۳*۸۰) ❌کش یک سانتی در هر سه سایز۲۰c❌ ✅شاید آموزش کش مو اسکرانچی زیاد دیدی ولی این راحت ترین و بهترین اندازه های کش اسکرانچیه ✅ما فروش اسکرانچی نداریم و این ویدیو واسه آموزشه یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir