دوستانهها💞
#ثریا مردد بودم بین راضیه و طلا بوی خطر میشنیدم با خودم گفتم به راضیه بگم اگر به گوش خانم جان برس
#ثریا
گفتم باشه بهم فرصت بده تا شرایط مهیا کنم از محمدحسین خدافظی کردم و با راضیه رفتیم سمت بازار بعدشم رفتیم خیاط خونه و برگشتیم سمت خونه
تمام طول مدت راضیه حرف نمیزد و تو خودش بود گهگاهی میدیدم زل زده به من و سرشو مینداخت پایین
وقتی رسیدم خونه چند بار در زدم تا این که یه صدای آشنایی از پشت در اومد و گفت چه خبرته دخترجون مگه سراوردی؟
با دیدن ناصر تو چهارچوب در تمام اشفتگیایی که تو ذهنم بود یادم رفت محکم بغلم کرد و گفت دلتنگت بودم یکی یه دونه خواهر اشک تو چشام جمع شده بود گفتم ناصر نمیدونی از روزی که رفتی چیا شده نادر چیا کرده چقدر لازم داشتیم که اینجا باشی صدای مامان اومد که گفت بزار بچم بیاد خونه دم چرا وایستادین ؟
رفتیم نشستیم ناصر از سفرش میگفت از این که دلتنگ خونه بوده فاطمه اومد و اسپند گرفت رو سرمون و چرخوند مامان انگشتر تو دستشو درآورد و گذاشت تو سینی اسپند گفت تو همیشه خوش خبری میاری بیبی سرتاپات خیره برامون یه نگاه چپ به فاطمه انداختم رومو برگردوندم
ناصر گفت نادر کجاست ؟شکر گفت نمیدونم شاید امشب بیاد خونه ،مامان گفت میاد حتما میاد اصلا میفرستم پیش بدونه داداشش اومده رو کرد به فاطمه و گفت غذا و خورشت چند نوع درست کن شب بگم اسما سادات بیاد، خواهرم و مهناز بیان بعدشم گفت محمدرضا روهم دعوت کنم با خانواده عموت اینا ؟ اسم محمد رضا که اومد قلبم شروع کرد به تند زدن دستم یخ کرده بود ناصر گفت ولشون کن مادر من بزار امشب خانوادگی دور هم باشیم اصلا خاله رو هم نمیخواد بگی بعدشم اول باید اونا شما رو دعوت کنن
مامان گفت محمدرضا چطوره روبراهه؟
ناصر یه نفس عمیق کشید و گفت نمیدونم والا همونجا هم زیاد نمیدیدمش اسمش بود هم سفریم باهم
مامان گفت ناصر بابات که اومد باز نبینم پریدی بری درو باز کنی ها میخوام از بابات خوش خبری بگیرم ،ناصر خندید و گفت چشم مامان جان اصلا شما بگو چی میخوای خودم بهت خوش خبری میدم
مامان اون روز از ته دل میخندید خوشحال بود از دیدن ناصر
یکی دو ساعت بعد آقاجون همراه نادر اومدن خونه ،بابا ناصرو که دید محکم بغلش کرد
نادر اومد جلو و روبوسی کرد بعدشم رفت سمت شکر و گفت چطوری شکر سرشو انداخت پایین و گفت خوبم اقا نادر ،نادر سهرابو از دست شکر گرفت و بغلش کرد
با اومدن ناصر عزیزترین آدم زندگی من دفتر زندگیم ورق خورد و روزایی که فکرشو نمیکردم شروع شدن
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
😳☝️ ایشون رو میشناسی؟
مُخترع ابردوا آقای اصغری هستن
😱 همون ابردوا که هزاران بیمارو درمان کرده
از کشورای دیگه میان ایران برا خریدش✈️
🎬 صدا و سیما ازشون مستند تهیه کرده
رو لینک بزن عضو کانال آقای اصغری میشی👇 👇😍👇
https://eitaa.com/joinchat/657392385C2f150ef67b
میتونی همین الان برای درمان هر بیماری
از خودشون مشاوره رایگان بگیری 😍😍☝️
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
⚫️خبر فوری و تلخ⚫️
🔳إنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ🔳
🖤دوباره عزادار شدیم🖤
متاسفانه خبردار شدیم بازیگر معروف و محبوب ...😭😭
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
اتفاق تلخ برای بازیگر معروف و محبوب کشور شاهرخ استخری بزن رو قلبها این خبر تلخ رو بخون😢😢👆👆
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
شوهرم راننده اسنپ بود مدتی بود هر شب من را به خانه پدرم میبرد و خودش سر کار میرفت هر شب من با رفتن به خانه پدرم مخالفت میکردم عصبی میشد تا یک شب بعد از اینکه مرا به خانه پدرم رساند ده دقیقه بعد تاکسی گرفتم و به خانه برگشتم اما همین که وارد شدم با دیدن شوهرم در آن وضعیت حالت تهوع گرفتم و بالا اوردم چون اون داشت...برای ادامه بزن رو ایموجی ها و عضو شو😭
😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰😰
افرادی کا ناراحتی قلبی دارند وارد نشوند😱
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
میخوای دست به خاک بزنی #طلا بشه ؟؟
#دعای سریع التاثیر جذب #ثروت بردار
😳👇
💰 دعای جذب ثــروت
🕯 دعای بخت گشایی فوری
🔮 دعای رسیدن به آرزوهای محـــال
🔐 دعای مـــشکل گـشای فــــــوری الاثر
✨ #حاجت_روایی قطعی وتضمینی😭🤲📿
🪔 دعاهای های #مجرب از امروز شروع میشه جا نمونی ، سریع وارد گروه شو 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
👆ببین چند نفر #حاجت گرفتن ( سبحان الله)😳✨
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
😍خیلیا اینجا #حاجت روا شدن👇👇
🌾🤲دعای بخت گشایی
🌾🤲دعای رزق و روزی
🌾🤲دعای چشم زخم
🌾🤲دعای جلب عشق
🌾🤲دعای فرزندآوری
🌾🤲دعای آرامش
🌾🤲دعای حفظ آبرو
بزن رو نوشته های آبی👆ببین خدا چه راه قشنگی جلو پات گذاشته💯
مطمئن باش پشیمون نمیشی 👆😍
هدایت شده از تبلیغات گسترده ماهان
صفحه رسمی ملانصرالدین در ایتا🔥
جوک +۱۶😑
سوپر خنده😂
خنده در حد غش😁
وای وای عالیههههههه این ملا😂😂
ورود👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3424977001C10c611a6f9
بد بود لفت بده