فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
میترسم
بیایی و دیر شدہ باشد
میترسم بیایی و شاعرانگی را
لای موهای سپید
و چروکهای ریز و درشتِ گوشهی چشمانم
از یاد بردہ باشم
آن وقت تڪلیف آن همہ ڪلمہ چہ میشود؟
تڪلیف آن همہ احساس
ڪہ بغض میشوند و
راہ خروج ندارند؟
اگر دیر بیایے و
چشمانت فراموشم شدہ باشد
چہ میشود؟
باشد
همہ ڪارهایت را ڪہ تمام ڪردے بیا
اما نہ وقتی
ڪہ بہ تنهاییِ وفادارم
انس گرفتہ باشم
#مریم_امینی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایمان دارم که قشنگترین عشق..
نگاه مهربان خداوند به بندگانش است...
زندگی را به او بسپار و مطمئن باش که..
تا وقتی که پشتت به خدا گرم است..
"تمام هراس های دنیا خنده دار است"
پیشنهاد دانلود مدیر🥰🥰🥰
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از مهمترین جذابیت های تمدن ایران پیوند بین تاریخ و افسانه هاست،
افسانه ها همیشه برای ما جالب بوده و برای شنیدنش مشتاق بودیم،از قصه های شاهنامه بگیر تا دیو و پری که مادربزرگامون تعریف میکردن.ولی یکی از عجیبترین افسانه ها برمیگرده به این تصاویر،یعنی بنای ثبت جهانی شده ی تخت سلیمان در آذربایجان غربی شهرستان تکاب
افسانه هایی مثل پنهان کردن انگشتر حضرت سلیمان داخل این دریاچه توسط دیو، یا محل قرارگرفتن گنجینه ی بزرگ کوروش خلاصه که روی این منطقه تحقیقات زیادی صورت گرفته ولی همچنان مثل یک راز برای ما مونده.نکته ی جالبتر عمق این دریاچه هستش که نزدیک به ۱۲۰ متر عمق داره.
گوشه ای از مکان اسرار آمیز رو باهم میبینیم...
#تخت_سلیمان
#تکاب
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
19.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تهچین اسفناج درست کردیم😋
مواد لازمش:
اسفناج، برگ سیر
پیاز
مرغ
ادویه لازم(زردچوبه،فلفل،نمک)
مواد رو که آماده کردید لابه لای برنج بزارید و تمام🤤🤞🏽
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با این روش ها قیمه رو مجلسی کن
شما با چه روشی میپزید؟
#آشپزی #ترفند #آموزش #آشپزخانه #غذا #قیمه
.
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به چه علّت زندگی میکنیم؟
از کجا آمده ام، آمدنم بهرِ چه بود...؟؟
شاید رسالت ما انسانها شادی، عشق، فراگیری آگاهی
و باعشق زیستن درکنار یکدیگر باشد.،......... ✨✨✨
🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️
دوستانهها💞
🍃🍃🌸🍃 #ثریا میخواستم از کنارش رد بشم که گلوشو صاف کرد و گفت سلام عرض شدسرکار خانم ، با تعجب بهش نگ
🍃🍃🍃🌸🍃
#ثریا
اتفاقا همین امروز صبح خواهرش اینجا بود .
سهراب با تعجب به مامان نگاه کرد و گفت خواهرش اینجا بود ؟ زن عمو قاشق غذا تو دهنش مونده بود که عمو ناصر گفت اینجا چی میخواستن؟ زن عمو مهناز لقمه تو دهنشو با آب قورت داد و گفت نکنه واسطه فرستاده بودن؟
مامان با آرامش لقمه تو دهنش و جویید و گفت نه واسه مهزاده اومده بودن ، خواهرش اومد و گفت خیلی از مهزاده خوششون اومده بوده منم گفتم نه بابا مگه من دخترمو از سرراه آوردم به این مفتی عروسش کنم ، خلاصه این که مهناز جان از قدیم گفتن تو خواستگاری نباید دختر مجرد باشه خب میبینن چشمشونو میگیره دیگه .
زن عمو رو کارد میزدی خونش درنمیومد با حرص گفت یعنی ردش کردی ؟ مامان گفت پس نه نشستم واسش گریه و زاری کردم ، درسته از دختر من خوش بر و رو تر تو این شهر نیست ولی مردی که هی دست رو این و اون بزاره آخر و عاقبتش مشخصه .
زن عمو با حرص لقمشو میجویید و چیزی نمیگفت ، مامان گفت چه میدونم والا حالا یه خواستگارم ثریا فرستاده ، پسر خوبیه میخوام اجازه بدم خوانوادش بیان خونه ببینم چه جور آدمایی هستن . زن عمو چیزی نگفت ، همین که شامشونو خوردن گفت بریم آقا ناصر بچه ها خوابشون میاد .
نشسته بودیم داشتیم میوه میخوردیم که ثریا گفت این مهنازم چشم نداره زندگی ما رو ببینه ، یکی نیست بهش بگه به مال و اموال نگاه نکن به سختی و بی کسیای ماهم نگاه کن . از اول زندگیت ناصر مثل کوه پشتت بوده ولی ما چی؟
مامان گفت دلم نمیخواست اینجوری سنگ رو یخ بشه ولی خب بذار بفهمه ما هم واسه خودمون عزت و ابرویی داریم .
اون شب گذشت و مامان منتظر زنگ زدن خواستگار من بود از آذر شنیده بودم اسمش فرامرزه ، با خودم فکر میکردم حالا که تو خونه کاری ندارم و درس و مشقمم که تموم شده دیگه باید حداقل عروس بشم .
یکی دو روز بعد تو خونه نشسته بودم و داشتم ظرف میشستم که خانم جان زنگ زد خونمون ، گوشی رو برداشتم کلی سلام علیک کرد و گله شکایت که چرا به من سر نمیزنی ؟
آخرشم گفت امروز عصری بیا خونمون دلم برات تنگ شده.
عصر به مامان گفتم من میرم خونه خانم جان ، لباس پوشیدم موهامو شونه زدم و از خونه اومدم بیرون راه افتادم سمت خونه خانم جان که حس کردم یکی دنبالمه یکی دوبار برگشتم و متوجه اسماعیل شدم
🌼🌼🌼🌼🌼
20.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیرکوکو اونم بابرگ سیر تازه محلی
چی بهتر از اینکه بری توباغ با سیر بچینی و این
کوکو خوشمزه رو درست کنی خیلی ام راحت و خوشمزه اس
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787